رمز پیشرفت سریع اسلام اینجاست که ما به رمز پیشرفت اسلام پی میبریم. پیشرفت سریع اسلام که به قول دکتر لوراواکسیا واگلیری مانند چشمه کوچکی از قلّه حرا در سرزمین عربستان جاری شد و در مدّت کوتاه نیم قرن همچون دریای ژرف عظیم نصف کره زمین را فرا گرفت. برای تمامی افراد بشر تعجّبآور است؛ این تعالی فوقالعاده مرهون اخلاق خوش و رفتار نیکوی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) بوده است و خداوند هم در قرآن مجید به این رمز موفقیّت اشاره فرموده است، میفرماید:
«وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»[1]
«تو ای پیغمبر دارای اخلاق بزرگی هستی.»
انس بن مالک میگوید: روزی در خدمت پیغمبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) در بازار میرفتیم. مرد عرب بیابانی جلو آمده با کمال جسارت گریبان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) را گرفت. به طوری که ردای آن حضرت گردن مبارک را آزرد. فریاد زد: «یا مُحَمَّد! هَب لِی مِن مَالِ الله الَّذِی عِندَکَ؛ ای محمّد! به من بده از دارایی خدا که در نزد تو اندوخته شده است.» حضرت با کمال خونسردی و گشادهرویی تبسّمی فرمود: عرب را مورد نوازش قرار داد، امر فرمود به او عطایی کردند. این سبک اخلاق بود که عرب خشن و سنگدل را در مقابل تعلیم عالیّه اسلام خاضع نمود.
امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نقل میکند: روزی در خدمت پیغمبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) از راهی میرفتیم. مردی یهودی که مدّتی بود رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) بدو بدهکار بود، از جلو پیغمبر درآمده و بستانکاری خود را مطالبه نمود. رسول خدا اظهار داشت: هم اکنون ادای دین تو برای من مقدور نیست. یهودی گفت: از شما جدا نمیشوم تا طلب مرا بپردازید. پیغمبر فرمود: من هم اینجا با تو مینشینم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) مدّت یک شبانه روز همان جا نشست. این جریان کمکم نظم شهر را به هم زد که یک فرد یهودی برای یک طلب ناچیز خود رهبر اسلام را وسط راه بازداشت کرده است. اصحاب جمع شدند یهودی را تهدید کردند. پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) به آنها اعتراض کرد که این چه کار است میکنید. عرض کردند: یا رسولالله! آخر یک یهودی ذمّهدار شما را بازداشت کند؟
حضرت فرمود: خداوند مرا مبعوث نکرده به کسانی که معاهده مذهبی با من دارند ستم روا دارم. صبحگاه روز بعد یهودی مسلمان شد و شهادتین جاری کرد و عرض کرد به خدا قسم این کاریی که با شما کردم نظرم جسارت نبود بلکه میخواستم بیبنم اوصاف شما مطابقه میکند با آنچه در تورات خواندهام یا نه؟
زیبایی زیبایی از بزرگترین امتیازات افراد محسوب میشود. جمال و زیبایی مایه برتری در محیط اجتماعی است و مردم زیباصورت محبوبیّت فوقالعادهای در جامعه کسب میکنند و مورد علاقه افراد قرار میگیرند. اصولاً میل به زیبایی و جمال از غرایز مکنونه در وجود انسان است. لذا افراد همواره سعی دارند بر زیبایی و جمال خود بیافزایند. زیبایان همواره قهرمان داستانهای نویسندگان و مورد ستایش شعرا قرار میگیرند و گویندگان، نویسندگان و شاعران شاهکارهای هنری خود را ستایش جمال زیبا به کار میبرند.
گر تو روزی بدر آیی ز پس پرده راز
آفتاب از رخ زیبای تو پنهان گردد
پرتو روی تو چون بر رخ عالم تابد
همه عالم ز فروغ تو زرافشان گردد
و جالبترین استعارات را در مورد زیبایی استعمال میکنند:
پیرهن دارد به تن یا نقره اندر پرنیان
مه به زیر ابر دارد یا که رخ اندر نقاب
لب بود یا لعل یا بیجاده یاقوت روان
چشم باشد یا پیاله یا که دو حم شراب
هندوی چشم است یا جادوگری از خاک هند
حلقه جعد است یا دامی برای شیخ و شاب
همچنان که هر چیزی در عالم کمالی دارد، زیبایی و جمال هم چنین است. کاملترین جمالها آن جمالی است که موجب محبوبیّت صاحب خود گردد. هنگامی جمال به حدّ کمال میرسد که انسان هم زیبایی روح و هم جمال جسم داشته باشد. اگر از نظر جسمانی انسان زیبا بود امّا از نظر روح زشت و قبیح آن زیبایی صورت در ایجاد محبوبیّت اثر نخواهد داشت.
صد نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
لذا همچنان که یک جوان در مقام تحصیل زیبایی و جمال ظاهر است باید برای جمال و زیبایی روح هم نیز سعی و کوشش نمود. متاسّفانه یک جوان در هر روز مقدار زیادی از وقت خود را صرف آرایش موی سر و پوشیدن لباس میکند و به این کیفیّت میخواهد خود را جالبتر و جذّابتر معرّفی کند ولی غافل از این که تنها زیبایی صورت و موهای مجعّد آرایش و لباس مدرن نمیتواند آنها را جالب قرار بدهد و محبوب اجتماع واقع سازد. بلکه این مطلب فقط با زیبایی و جمال روح حاصل میگردد و آن بهترین جمالی است که شایسته مقام بشر است و به انسان کمال حقیقی و عزّت واقعی میبخشد.
جمال روح عبارت است از علم و اخلاق و زیبایی و صفات حمیده و سجایای اخلاقی انسانی.
امام علی(علیه السّلام) میفرماید:
«مِيزَةُ الرَّجُلِ عَقْلُهُ وَ جَمَالُهُ مُرُوَّتُهُ.»[2]
«امتیاز مرد به عقل او و جمال و زیبایی به مردانگی و فضائل اخلاقی است.»
همچنین فرموده اند:
«الْعِلْمُ جَمَالٌ لَا يَخْفَى وَ نَسِيبٌ لَا يَجْفَى»[3]
«زیور دانش برای انسان جمالی است که پوشاننده نمیشود و نسبی است که مورد جفا قرار نمیگیرد.»
امام عسگری(علیه السّلام) فرموده است:
«حُسْنُ الصُّورَةِ جَمَالٌ ظَاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ.»[4]
«زیبایی صورت جمال ظاهری انسان است و زیبایی فکری و عقل جمال باطنی او است.»
در روایات اسلامی و در ادعیّه وارده مکرّر کلمه جمال درباره ذات مقدّس حقّ به کار رفته و اولیای گرامی اسلام، خدا را با صفت جمال یاد کردهاند.
امام صادق(علیه السّلام) فرمود:
«إِنَ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ يُحِبُّ أَنْ يَرَى أَثَرَ النِّعْمَةِ عَلَى عَبْدِهِ.»[5]
«خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد و همچنین دوست دارد که اثر نعمتهای خود را در مردم مشاهده فرماید.»
بدون تردید جمال در مورد خداوند بزرگ به معنی زیبایی طبیعی یا تجمّل مصنوعی نیست، بلکه مراد از جمال الهی صفات جمالیّه و کمال معنوی است که در ذات لایزال الهی به نحو اتمّ و اکمل موجود است. او خیر مطلق، جمال مطلق و کمال مطلق است و در ذات، منزّه از عیب و نقص چیزی جز کمال و جمال نیست.
«اللَّهُمَّ انِّی اسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاجْمَلِهِ، وَ کُلُّ جَمالِکَ جَمیلُ، اللَّهُمَّ انِّی اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ.»
علم، قدرت، رحمت، حلم، جود، وفای به عهد، عیبپوشی، قبول عذر، عفو از گناه و عدل صفاتی است که حقّتعالی برای خود برگزیده است. این صفات جمیله پایه اساسی جمال معنوی است. خداوند دوست دارد که بندگان نیز به این صفات پسندیده متّصف گردند و به زیباییهای معنوی مزیّن شوند.
خودآزمایی ۱. کدام فضیلت اخلاقی پیامبر اسلام در تسریع روند پیشرفت اسلام در سراسر جهان تاثیر داشته است؟
۲- منظور از جمال روح انسان در بیانات ائمّه اطهار (علیهم السّلام) چیست؟
پینوشتها .[1] سوره قلم، آیه 4.
[2]. غررالحکم، ص 704.
[3]. غررالحکم، ص 78.
[4]. بحارالانوار، ج 1، ص 95.
[5]. کافی، ج 6، ص 438.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سیداحمد علم الهدی