کد مطلب: ۳۰۴۸
تعداد بازدید: ۱۴۶۱
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۴
حجاب و عفاف| ۳۹
توجیهات نادرستی که از برخی اشخاص در رابطه با عدم رعایت حجاب و عفاف شنیده می شود مانند: «دلم می‌خواهد- آزادم- ربطی به دیگران ندارد»، از نوع توجیهات شیطانی ای است که سلامت آن ها و جامعه را به خطر می اندازد.

راهکارهای تقویت فرهنگ حجاب و عفاف(۱۰)

 
یکی از ترفندهای شیطان برای اغوای انسان و کشیدن او به سمت منجلاب گناه و تباهی، القاء توجیهات فریبنده ای است که ارتکاب معصیت را برای انسان مجاز می شمارد. ابلیس از دیرباز از این حربه برای انحراف بشر استفاده نموده، حتّی برای فریب انبیاء الهی نیز بارها این شیوه را به کار بسته است. قرآن کریم در باره ی فریب خوردن آدم و حوّا از ابلیس می فرماید: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ». سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آن چه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر به خاطر اين كه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند.[1] و برای آن که آن دو حرف او را بپذیرند، برایشان قسم خورد که راست می گوید، چنان چه در آیه ی بعد خداوند متعال می فرماید: «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ». و براى آن ها سوگند ياد كرد كه من براى شما از خيرخواهانم.[2]
بدین ترتیب حضرت آدم و حوّا که تا آن موقع قسم دروغی نشنیده بودند، فریب این توجیه دروغ و غیر منطقی شیطان را خوردند و مرتکب ترک اولی ای شدند که سبب خروجشان از بهشت گردید. بنا بر این از آغاز خلقت انسان توجیهات شیطانی موجب گمراهی او بوده است، و خداوند متعال قدرت تعقّل و راهنمایی انبیاء و اولیاء و کتب آسمانی را به انسان ارزانی داشت تا بتواند از این مهلکه جان سالم به در برد.
توجیهات نادرستی که از برخی اشخاص در رابطه با عدم رعایت حجاب و عفاف شنیده می شود مانند: «دلم می‌خواهد- آزادم- ربطی به دیگران ندارد»، از نوع توجیهات شیطانی ای است که سلامت آن ها و جامعه را به خطر می اندازد. خوب است این افراد در مواجهه با این افکار و القائات شیطانی به پیامبر درون خود یعنی عقل مراجعه کنند تا بتوانند مرز حقیقت و نیرنگ شیطان را تشخیص دهند. عقل بشری به دور از تعصّبات و شهوت ها حکم می کند که در هیچ جای دنیا انجام هر کاری بر اساس خواهش های نفسانی پذیرفته نیست، و اساساً قوانین موجود در جوامع مختلف بر همین مبنا وضع گردیده است. از آن گذشته، اگر جوان هرزه و لاابالی در برابر زنانی که از این توجیهات برای بی حجابی خود استفاده می کنند، این حرف را بزند، در سایه ی آزادی این افراد، چه وضعیتی برای این  بانوان پیش خواهد آمد؟!
توجیه «ربطی به دیگران ندارد» هم با فلسفه ی وجوب امر به معروف و نهی از منکر نمی سازد؛ زیرا اگر یک یا چند عنصر مخرّب به پیکره ی نظام اسلامی آسیب وارد کنند، وظیفه ی همگان است تا از سرایت آن آسیب، به جامعه پیشگیری کنند و او را ارشاد و راهنمایی و در صورت عدم پذیرش تنبیه نمایند. توجیهات دیگری چون «این آقا مثل برادرم، و یا این خانم مثل خواهرم است» یا «انسان باید دلش پاک باشد» نیز از منظر عقل پذیرفتنی نیست؛ زیرا در عین این که در یک جامعه ی اسلامی افراد، خواهران و برادران دینی هستند امّا باید مسائل مربوط به محرم و نامحرم رعایت شود. رعایت نکردن این امور، آسیب های جدّی به همراه خواهد داشت. چنان چه سال هاست آثار این گونه تفکّرات باطل را در جوامع غربی شاهد هستیم. نتیجه ی سهل انگاری در روابط زن و مرد، تبدیل جامعه ی ارزشمند انسانی به جنگلی است که تنها قدرت و ثروت، در آن حرف اوّل را می زند و همین امر باعث شیوع انواع جنایت ها در این جوامع شده است.
 همچنین این توجیه که «این لباس ها را به بازار نیاورند تا ما هم نخریم» نیز نادرست است؛ زیرا صرف وجود این اجناس در بازار، از انسان سلب اختیار نمی کند؛ به علاوه، بسیاری از اشیای نامناسب دیگر هم در بازار موجود است که انسان نباید آن ها را خریداری نماید. تفکّر «در جوانی مُدپرستی و در پیری خداپرستی» هم بطلانش روشن است؛ زیرا خویشتن داری انسان از گناهان، در جوانی اجر و پاداش بیشتری دارد. از آن گذشته، چه تضمینی وجود دارد که فرصت توبه به انسان دست دهد. از سوی دیگر کسی که عمری را در گناه سپری کرده، ترک آن برایش بسیار مشکل و عادتاً محال می شود، زیرا وجودش با معصیت خو گرفته، آن را بد نمی بیند تا در صدد ترک آن بر آید. در نتیجه این توجیهات یاد شده از منظر عقل و شرع پذیرفته نیست.
 
یاد مرگ و قیامت و حضور در دادگاه عدل الهی
مرد و زنی که حریم حجاب و عفاف را رعایت نمی کند، و با آوردن عذرها و توجیهات غیر شرعی و غیر منطقی می خواهد خود را تبرئه کرده و وجدان خویش را آرام سازد، باید بداند که ایّام عمر او به سرعت سپری شده و به زودی فرشته مرگ را ملاقات خواهد کرد. قبر اوّلین منزلگاه از منازل آخرت است و آن جاست که دیگر دست انسان برای همیشه از دنیا کوتاه می شود و او می ماند و اعمالی که در چند روز زندگیش در دنیا انجام داده است. در روایتی در کتاب شریف مواعظ العددیّه آمده است: «سأل نبيّنا صلّى اللّه عليه و اله جبرئيل عليه السّلام: هل تضحك الملائكة و تبكي؟ قال: نعم، تضحك في ثلاث تعجّبا، و تبكي في ثلاث ترحّما؛ ... و الثّالث المرأة البارزة إذا ماتت فيسجّى قبرها حتّى يسوّى عليه اللّبن لئلّا يطّلع على حجمها، فتضحك‏ الملائكة و تقول: حين كانت مشتهاة فما سجّيتموها، و الآن صارت منفّرة فسجّيتموها؟! ...». روزی رسول اکرم صلّی الله علیه و آله از جبرئیل علیه السّلام پرسیدند: آیا ملائکه هم خنده و گریه می کنند؟ جبرئیل عرضه داشت: آری. ملائکه در سه جا از روی تعجّب می خندند و در سه جا از روی ترحّم گریه می کنند. امّا آن مواضعی که خنده ی تعجّب دارند، عبارتند از: ... و سوّم: زن بد حجابی می میرد. چون او را در قبر می گذارند و روی آن را از خشت و خاک می پوشانند تا حجم بدنش معلوم نباشد، ملائکه می خندند و می گویند: تا او زنده بود و خواهان داشت او را نپوشانیدید حالا که مرده و همه از او نفرت دارند او را می پوشانید؟![3] آری اگر ابتدای سفرت آخرت با تمسخر ملائکه آغاز شود، چگونه خواهد بود مراحل و منازل فراوان دیگری که هر انسان در سیرِ پس از مرگ خود به دنبال خواهد داشت؟!
پس از آن باید به خاطر بیاورد که در محکمه ی پروردگار متعال حاضر خواهد شد. آن جا دیگر مثل دنیا نیست و همه چیز جور دیگر است. هیچ عملی از انسان در دادگاه عدل الهی پوشیده نمی ماند و در آن روز اهل محشر، خودِ اعمال را حاضر می بینند، لذا به هیچ عنوان قادر به کتمان اعمال خویش نخواهند بود. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً». و كتاب [كتابى كه نامه ی اعمال همه ی انسان هاست‏] در آن جا گذارده مى ‏شود، پس گنهكاران را مى ‏بينى كه از آن چه در آن است، ترسان و هراسانند و مى‏ گويند: اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرونگذاشته مگر اين كه آن را به شمار آورده است؟! و (اين در حالى است كه) همه ی اعمال خود را حاضر مى ‏بينند و پروردگارت به هيچ كس ستم نمى‏ كند.[4]
همچنین در سوره ی آل عمران نیز می فرماید: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ». روزى كه هر كس، آن چه را از كار نيك انجام داده، حاضر مى ‏بيند و آرزو مى ‏كند ميان او، و آن چه از اعمال بد انجام داده، فاصله ی زمانىِ زيادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، بر حذر مى ‏دارد و (در عين حال،) خدا نسبت به همه ی بندگان، مهربان است».[5]
علاوه بر حضور اعمال در قیامت، خداوند اجازه سخن گفتن به گنهکاران نداده و شاهدانی بر اعمالشان اقامه می شود که قادر نخواهند بود شهادت آن ها را تکذیب کنند. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ * وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ * وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ». اين روزى است كه آن ها (در برخى از مواقف محشر) سخن نمى ‏گويند * و آن ها را اذن (سخن) گفتن نمى ‏دهند، پس عذر نتوانند آورد (زيرا كه عذر ندارند) * واى در آن روز بر تكذيب ‏كنندگان.[6] در جای دیگر فرموده است: «اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ». امروز بر دهانشان مُهر مى ‏نهيم، و دست هايشان با ما سخن مى ‏گويند و پاهايشان كارهايى را كه انجام مى‏ دادند شهادت مى ‏دهند.[7] در سوره ی فصّلت می فرماید: «حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ». تا چون همه به آتش رسند گوششان و ديدگانشان و پوست بدنشان به آن چه (در دنيا) انجام مى‏ دادند بر ضدّشان گواهى دهند.[8]
با وجود چنین محکمه ای آیا بهتر نیست توجیهات و عذرهای غیرمنطقی و غیر شرعی را رها کرده، طوق بندگی شیطان و هوای نفس را بر زمین نهیم و در پرتو حجاب و عفّت ورزی پرچم بندگی خدا را در مملکت وجودمان به اهتزاز در آوریم؟[9]
 
خودآزمایی
1-در مواجهه با توجیهات و عذرتراشی های شیطان و نفس برای بی حجابی و بی عفّتی، چه باید کرد؟
2-یاد مرگ و قیامت چگونه می تواند در تقویت فرهنگ حجاب و عفاف مؤثّر باشد؟
 
پی‌نوشت‌ها
[1] سوره اعراف/ آیه 20 (ترجمه مکارم).

[2] همان/ آیه 21.

[3] تحرير المواعظ العددية ص 242.

[4] سوره کهف/ آیه 49 (ترجمه مکارم).

[5] سوره آل عمران/ آیه 30 (ترجمه مکارم).

[6] سوره مرسلات/ آیه 35 تا 37 (ترجمه مشکینی).

[7] سوره یس/ آیه 65 (ترجمه مکارم).

[8] سوره فصّلت/ آیه 20 (ترجمه مکارم).

[9] برگرفته از کتاب: مروارید عفاف (کاوشی در حیا، غیرت و حجاب) ص 61 تا 63.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: