کد مطلب: ۳۰۹۰
تعداد بازدید: ۷۰۲
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۸ - ۰۲:۰۶
در دین مبین اسلام، همان قدر که مسئله‌ی ولایت حیاتی و تعیین کننده است، مسئله‌ی برائت نیز مهمّ و بنیادی است. آثار و نشانه های برائت در آیات فراوان قرآن و روایات ائمّه‌ی اطهار علیهم السّلام و سیره‌ی عملی ایشان روشن تر از آن است که نیاز به برهان و دلیل داشته باشد.
اسباب خیر(3)
پیش از این در باره‌ی مواردی از اسباب خیر سخن گفتیم و در این مقاله موارد باقی مانده را مطرح خواهیم کرد.
8- برائت جستن از بدی ها
در دین مبین اسلام، همان قدر که مسئله‌ی ولایت حیاتی و تعیین کننده است، مسئله‌ی برائت نیز مهمّ و بنیادی است. آثار و نشانه های برائت در آیات فراوان قرآن و روایات ائمّه‌ی اطهار علیهم السّلام و سیره‌ی عملی ایشان روشن تر از آن است که نیاز به برهان و دلیل داشته باشد. برائت به معنای انزجار، کراهت و بی زاری جستن از چیز مکروه و بد است. یعنی در دل از بدی ها متنفّر بوده و در عمل از آن ها دوری جسته و اعلان انزجار و بی زاری داشته باشیم. در قاموس قرآن آمده است: «برء: خلاص شدن. كنار شدن ... در مفردات آمده: برء و براء و تبرّى كنار شدن از چيزيست كه مجاورت آن ناپسند است، لذاست كه گويند: از مرض برى شدم و از فلان برى شدم. در قرآن كريم آمده است‏: «فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ‏ تَبَرَّأَ مِنْهُ» (توبه: 114)، چون بر ابراهيم روشن گرديد كه آزر دشمن خداست از او كنار شد و بيزارى كرد، «أَنَّ اللَّهَ‏ بَرِي‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ» (توبه: 3)، حقّا كه خدا و رسولش از مشركان كنار و بيزارند».[1]
از آیات برائت قرآن کریم می‌توان دریافت که بی زاری جستن و برائت نسبت به دو چیز باید تحقّق پیدا کند: 1-فعل بد (شرّ) 2-افراد بد (اشرار) تا زمانی که مرتکب بدی هستند و از آن توبه ننموده‌اند. لذا در برخی از آیات خداوند متعال از افعال شرّ اعلان برائت می‌کند، مانند آیه‌ی 41 از سوره‌ی یونس: «وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِي‏ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ/ و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: عمل من براى من، و عمل شما براى شماست! شما از آن چه من انجام مى‏ دهم بيزاريد و من (نيز) از آن چه شما انجام مى ‏دهيد بيزارم». و یا در آیه‌ی 35 سوره‌ی هود می‌فرماید: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامِي وَ أَنَا بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ/ (مشركان) مى ‏گويند: «او [محمد (ص)] اين سخنان را به دروغ به خدا نسبت داده است! بگو: اگر من اين ها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهده‌ی من است ولى من از گناهان شما بيزارم».
همچنین در آیات دیگر، خداوند متعال از اشرار اعلان برائت می‌کند. به عنوان مثال در سوره توبه آیه 3 می‌فرماید: «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِي‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ ... ./ و اين، اعلامى است از ناحيه‌ی خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر [روز عيد قربان‏] كه: خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند».
اهمّیّت موضوع برائت در دین اسلام و کیفیّت آن حاکی از آن است که این اعلان انزجار قلبی و عملی موجب دور شدن انسان از بدی ها و در نتیجه نزدیکی به خیرات و خوبی ها می‌شود. در روایات اسلامی نیز به این مسئله اشاره شده است، در روایتی از مولای متّقیان علی علیه‌السّلام می‌خوانیم: «مِفْتَاحُ‏ الْخَيْرِ التَّبَرِّي مِنْ الشَّرِّ». کلید خیر بیزاری جستن از بدی است.[2] همچنین فرمودند: «لَنْ‏ تَتَحَقَّقَ‏ الْخَيْرَ حَتَّى تَتَبَرَّأَ مِنَ الشَّرِّ». هرگز خیر را به دست نمی‌آوری تا این که از شرّ و بدی بیزاری جویی.[3]
 
9- یاد مرگ و توجّه به آخرت
بر خلاف تصوّر و عقیده‌ی برخی، یاد مرگ و سرای آخرت نه تنها اثرات منفی نداشته و زمینه ساز افسردگی و ناامیدی نیست، بلکه در تعالیم دینی و آموزه های اسلام عزیز، یاد مرگ و آخرت اندیشی به عنوان نیروی محرّکی برای تلاش بیشتر و پرهیز از غفلت و وقت کشی معرّفی گردیده است. به همین دلیل این عنصر با ارزش، زمینه ساز خیرات کثیری می‌شود. مولانا امیر المؤمنین علیه‌السّلام در حکمت 31 نهج البلاغه می‌فرمایند: «مَنِ ارْتَقَبَ‏ الْمَوْتَ‏ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ». ‏آن کس که مرگ را انتظار می‌کشد، در نیکی ها شتاب می‌کند.[4] و در جای دیگر فرمودند: «مَنْ كَانَتِ الْآخِرَةُ هِمَّتَهُ بَلَغَ مِنَ الْخَيْرِ غَايَةَ أُمْنِيَّتِهِ»‏. هر کس همّتش آخرت باشد، به نهایت آرزویش از خیر و نیکی می‌رسد.[5]
 
10- متانت و وقار
از رسول خدا صلّی الله علیه وآله روایت شده است: «مِنَ الرَّزَانَةِ الْمُدَاوَمَةُ عَلَى الْخَيْرِ وَ مِنَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى الْخَيْرِ كَرَاهِيَةُ الشَّرِّ وَ مِنْ كَرَاهِيَةِ الشَّرِّ طاعَةُ النّاصِحِ». مداومت بر خیر از متانت و وقار است و کراهت داشتن نسبت به شرّ و بدی از مداومت بر خیر نشأت می‌گیرد و از (ثمرات) کراهت داشتن نسبت به شرّ، اطاعت از فرد نصیحت کننده و خیرخواه می‌باشد.[6]
بنا بر این بر اساس این روایت، وقار و سنگینی برای انسان مؤمن، زمینه ساز استمرار بر خیر و نیکی می‌شود.
 
11- کمک خواستن از خدای متعال
پیش از این در باره‌ی «توفیق خیر» سخن گفتیم و بیان گردید که توفیق خیر از سوی پروردگار متعال، شامل هر که گردد، باب خیرات به رویش گشوده می‌شود. برخی از کارها توفیق آور است، مثل ترک گناه، احترام به والدین، نماز اوّل وقت و ...، و در مقابل برخی از رفتارها (به طور کلّی گناه) موجب سلب توفیق از انسان می‌شود. حال یکی از اموری که موجب جلب رحمت و توفیقات الهی می‌گردد، دعا و درخواست از درگاه خداوند تبارک و تعالی است، چراکه او خود دستور به دعا داده و اجابتش را ضمانت کرده است: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم». و پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.[7] لذا در ادعیه‌ی اهل بیت عصمت صلوات الله علیهم اجمعین زیاد مشاهده می‌کنیم که از خداوند عزّ و جلّ تقاضای خیر می‌نمایند. به عنوان نمونه، در دعای ششم از صحیفه سجّادیّه، امام زین العابدین علیه‌السّلام در هر صبح و شام، این دعا را تلاوت می‌نمودند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ، وَ هِجْرَانِ‏ الشَّرِّ». خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و در این روز و این شب، و در تمام روزهایمان، توفیق انجام خیر و ترک کردن شرّ را نصیبمان کن.[8]
 
12- استمرار یاد خدا
«ذکر» به معنای یادآوری است و در مقابل نسیان و غفلت قرار دارد. ذکر خداوند یعنی یاد خداوند، بنا بر این انسان می‌تواند خاموش باشد ولی در عین حال ذاکر باشد و بالعکس گاهی می‌شود که انسان نام خدا را بر زبان می‌آورد ولی در همان زمان از خدا غافل است. ملاک ذکر الله و به یاد خدا بودن، رفتار انسان هاست. هر انسانی که در طاعت و بندگی خدا به سر می‌برد، یعنی کردار او اعمّ از قول و فعل، مطابق با فرمان الهی و به نیّت اطاعت از پروردگار متعال باشد، او در حال ذکر است و از سوی دیگر هر فردی که در نافرمانی و عصیان خداوند باشد، حتّی اگر در ظاهر مشغول ذکر لسانی است و مرتّب اذکار مختلف را ورد زبان نموده، امّا او در واقع غافل از پروردگار تبارک و تعالی است.
ذکر خداوند برکات فراوانی دارد، مخصوصاً زمانی که از حالت منقطع و دوره‌ای (موقّت) وارد مرحله‌ی استمرار و پیوستگی می‌شود، یعنی شخصی که تا چندی قبل گاهی ذاکر بوده و گاهی غافل، پس از مراقبه و تلاش فراوان، توفیق یافته تا دائماً به یاد خدا باشد. یکی از آثار درخشان ذکر مستمرّ، تأثیر بی نظیر آن در نیکو شدن افعال انسان است. امیر المؤمنین علی علیه‌السّلام در این باره می‌فرمایند: «مَنْ عَمَّرَ قَلْبَهُ بِدَوَامِ‏ الذِّكْرِ حَسُنَتْ أَفْعَالُهُ فِي السِّرِّ وَ الْجَهْرِ». هر کس قلبش را با مداومت بر یاد خدا آباد کند، کردار او در نهان و آشکار نیکو خواهد شد.[9] خوشا به حال کسانی که از ذکر خدا در زبان و عمل غفلت نمی‌ورزند، به عبارت دیگر عملی جز طاعت ندارند و کلامی جز نام خدا. رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله می‌فرمایند: «مَنْ أُعْطِيَ لِسَاناً ذَاكِراً فَقَدْ أُعْطِيَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ». به هر کس زبانی ذاکر داده شد، حقیقتاً که به او خیر دنیا و آخرت داده شده است.[10] و این گونه است که خداوند اهل ذکر را به مغفرت و اجر عظیم بشارت می‌دهد: «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ... وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً». به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، ... و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى ‏كنند، خداوند براى همه‌ی آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است.[11]
خداوند تبارک و تعالی به جهت نقش کلیدی یاد خود در سعادت بشر و نیل به خیرات، به تمام مؤمنین هشدار داده که مبادا ظواهر دنیوی ایشان را از یاد خدا غافل سازد، که در این صورت دچار زیان بزرگی می‌شوند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ». اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكند! و كسانى كه چنين كنند، زيانكارانند.[12] چه زیانی برتر از آن که باب نجات و منشأ خیرات که یاد خداوند کریم است، مورد غفلت واقع شود. این حربه‌ی شیطان رجیم است که تمام تلاش خود را به کار می‌بندد تا انسان را از یاد خدا غافل سازد، چراکه غفلت از خدا همانا و گرفتار شدن در دام شیطان همان. در سوره‌ی زخرف علّت این گرفتاری بیان شده است: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ». و هر كس از ياد خدا روى ‏گردان شود شيطان را به سراغ او مي فرستيم پس همواره قرين اوست! * و آن ها [شياطين‏] اين گروه را از راه خدا بازمى ‏دارند، در حالى كه گمان مى ‏كنند هدايت ‏يافتگان حقيقى آن ها هستند.[13]
به همین دلیل قرآن کریم فراموشی یاد پروردگار را از تسلّط شیطان می‌داند و غافلان را یکی از اعضای حزب شیطان معرّفی می‌کند: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ». شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آن ها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند.[14]
در باب اسباب خیر، روایات فراوانی وجود دارد که موارد زیادی از این اسباب را نام می‌برد، ولی بررسی همه‌ی آن ها نیاز به مجالی گسترده دارد که از حیطه‌ی موضوع نوشتار ما خارج است. برای اطّلاع از موارد بیشترِ اسباب خیر و موضوعات مربوطه، خوب است به کتاب «خیر و برکت از نگاه قرآن و حدیث» تألیف محمّد محمّدی ری شهری مراجعه شود، ناگفته نماند که در این نوشتار از موضوعات این کتاب بهره برده شد.
 
خودآزمایی
1- دو مورد از اسباب خیر را نام برید و توضیح دهید؟
2- با استناد به حدیثی از امیر مؤمنان علیه‌السّلام، نقش ذکر را در جلب خیرات توضیح دهید؟
 
پی‌نوشت‌ها
[1] قاموس قرآن ج ‏1 ص 173.   

[2] عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ص 488.

[3] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ص 106.

[4] نهج البلاغة (ترجمه دشتی) حکمت 31.

[5] عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ص 434.

[6] تحف العقول ص 15.

[7] سوره غافر/ آیه 60 (ترجمه انصاریان).

[8] الصحيفة السجادية (دعای ششم).

[9] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ص 189.

[10] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏2 ص 499.

[11] سوره احزاب/ آیه 35 (ترجمه مکارم).

[12] سوره منافقون/ آیه 9 (ترجمه مکارم).

[13] سوره زخرف/ آیه 36 و 37 (ترجمه مکارم).

[14] سوره مجادله/ آیه 19 (ترجمه مکارم).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: