نماز، تمرین استقرار یاد خدا در دل
انگیزهی اصلی تمام عبادات، توجّه قلبی به خدا و محصول اصلی تمام عبادات نیز حاکمیّت ذکر و «یاد خدا» در دلهاست! وقتی یاد خدا در قلب استقرار یافت، طبیعی است که آدم حاضر در محضر خدا هیچ گاه اقدام به ارتکاب گناهی نمیکند. ما اگر در مقدّمات و مقارنات و تعقیبات نماز بیندیشیم، میبینیم تمام هدف، تمرین دادن انسان به مستقرّ ساختن «یاد خدا و روز جزا» در قلب است. مثلاً وقتی برای وضو گرفتن مینشینیم، مستحبّ است مقداری از آب در دهان بگردانیم و آن را بشوییم و بگوییم:
«اَللهُمَّ لَقِّنِّی حُجَّتِی يَوْمَ اَلْقاکَ وَ اَطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ وَ شُکرِکَ؛
خدایا! روزی که دیدارت میکنم، به من تلقین کن که در جواب سؤالاتت چه بگویم و زبانم را به ذکر و شرکت آزاد و روان گردان.»
آنگاه وقتی صورت را میشوئیم، میگوییم:
«اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهِی يَومَ تَسَدُّ فيهِ الْوُجُوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهِی يَومَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ؛
خدایا! روسپیدم کن آن روز که روها سیاه میشوند و روسیاهم مگردان آن روز که روها سپید میشوند.»
دست راست را که میخواهیم بشوییم میگوییم:
«اللّهُمَّ اَعْطِنِی کِتابِی بِيَمِينِی وَ الْخُلْدَ فِی الْجِنانِ بِيَسارِی وَ حاسِبْنِی حِساباً يَسيراً؛
خدایا! نامهی اعمالم را به دست راستم بده و جاودانه بودن در بهشت را به دست چپم عنایت فرما و حسابرسی به اعمال مرا آسان بگردان.»
به هنگام شستن دست چپ میگوییم:
«اَللَّهُمَّ لا تُعطِنِی کِتابِی بِشِمالِی وَ لا مِن وَراءِ ظَهْرِی وَ لا تَجْعَلْها مَغلُولَةً اِلَی عُنُقِی؛
خدایا! نامهی اعمالم را به دست چپم و از پشت سرم مده و آن را غُل شده به گردنم مگردان [مرا به عذاب خود مبتلا مکن].»
موقع مسح سر میگوییم:
«اَللهُمَّ غَشِّنِی بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکاتِکَ وَ عَفْوِکَ؛
خدایا! مرا به دریای رحمت و برکات و عفوت فرو ببر.»
و به هنگام مسح پا:
«اَللّهمَّ ثَبِّتْنِی عَلَی الصِّراطِ يَومَ تَزِلُّ فِيهِ الاَقْدامُ وَ اجْعَلْ سَعْيِي فيما يُرْضِيکَ عَنِّی يا ذَالجَلالِ وَ الاِکْرامِ؛
خدایا! بر صراط ثابتم گردان آن روز که قدمها در آن میلغزند و سعی و تلاشم را در انجام کارهایی قرار ده که تو را از من خشنود میسازد ای صاحب جلال و اکرام!»
چنان که ملاحظه میفرمایید، تمام اعمال وضو را با یاد خدا و روز جزا انجام میدهیم. آنگاه به نماز که میایستیم، اذان و اقامه را با «الله اکبر» آغاز و با «لااله الّا الله» ختم میکنیم. سپس شروع به قرائت سورهی حمد کرده و در آن، خدا را به صفات کمال از ربوبیّت توأم با رحمت و صاحب اختیار روز قیامت بودن میستاییم و در رکوع و سجود هم خدا را تسبیح و تحمید مینماییم.
پس از نماز نیز دست دعا و تضرّع به درگاه خدا برمیداریم و انواع حوائج از مادّی و معنوی را از خدا میخواهیم.
نماز، درمانگر مفاسد اخلاقی و اجتماعی
مقصود این که هدف اصلی از تشریع و دستور نماز، استقرار دادن ذکر و «یاد خدا» در دلهاست و عامل اصلی اصلاح زندگی جامعهی بشر در هر دو سرا، «ذکر و یاد خداست» که قرآن میفرماید:
«... وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»؛[1]
«... إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ ...»؛[2]
اگر نماز به صورت واقعیاش انجام پذیرد، تمام مفاسد اخلاقی و اجتماعی از جامعهی بشری ریشهکن میشود و لذا امام صادق (ع) فرموده است:
«مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَعْلَمَ اَقُبِلَتْ صَلاتُهُ اَمْ لَمْ تُقْبِلْ فَلْيَنْظُرْ هَل مَنَعَتْهُ عَنِ الْفَحشاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ ما مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ؛[3]
هر که میخواهد بداند نمازش مقبول شده یا نه، بنگرد که نماز، او را چه قدر از ارتکاب زشتکاری و گناه بازداشته است؛ بداند که به همان قدر از او قبول شده است.»
مراتب گناهزدایی نماز
البته بازداری از گناه هم مراتب و درجات دارد. توقّع نداشته باشیم همین که یک بار نماز خواندیم، از تمام گناهان باید بازداشته شده باشیم و اگر نشدیم، پس نماز ما بیاثر است. خیر! حتماً خاصیّت گناهزدایی دارد منتهی تدریج و «تکرار مراقبت» لازم است و هر نمازی به طور مسلّم در حدّ خود تأثیر در نهی از فحشا و منکر دارد. این گفتهی خداوند حکیم است که:
«... إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ ...»؛
به طور حتم آدم نمازخوان گنهکار، به خدا و طهارت، از آدم بینماز نزدیکتر و از شیطان و پلیدی دورتر است و لذا این تذکّر، بار دیگر به عزیزان از جوانان و نوجوانان داده میشود که:
ای عزیزان! اوّلاً گناه نکنید که گناه سبب روسیاهی در دنیا و آخرت است و حال اگر غرور جوانی و عوامل گمراه کننده بر شما غالب شد و خدای ناخواسته به وادی گناه افتادید، در هر حال که هستید، دست از نماز برندارید. گناه نکنید ولی اگر آلوده به هر گناه هم که شدید، نماز را بخوانید. این رشتهی باریکِ بین خود و خدا را پاره نکنید. این یک درِ آشتی با خدا را به روی خود باز نگه دارید که عاقبت از همین در، دستی به سوی شما دراز میشود و شما را از لجنزار عصیان نجات میدهد!
دستگیری نماز نمازگزاران
آری! یک روز از درون همین آدم نمازخوان گنهکار، ندایی برمیخیزد:
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ ... ؛[4]
آیا وقت آن نرسیده که دلهای ارتباطدار با خدا به یاد خدا بیافتند و در برابر او خاشع شوند [و از درِ آشتی با خدا درآیند] ...؟»
داستان آن شخص غرق در گناه به نام «فُضَیل بن عیاض» را شنیدهایم که پس از عمری تبهکاری، یک شب از دیوار خانهای بالا میرفت دستبردی بزند، در همان موقع کسی داخل خانه مشغول تلاوت قرآن بود و این آیه را تلاوت مینمود:
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ ... ؛
آیا وقت آن نرسیده که دلها در پیشگاه خدا خاشع شوند و با خدا آشتی کنند ...؟»
تا این صدا به گوش آن دزد بالای دیوار نشسته رسید، تکان خورد و انقلابی در درونش پیدا شد و از خود بیخود شد و گفت:
(بَلَی يا رَبِّ قَدَّ اَنی)؛
آری ای خدای من! وقت آن رسیده.
از دیوار پایین آمد و با حالی دگرگون، راه بیابان پیش گرفت و توبه کار شد و سرانجام از مشایخ عرفان گردید.
فرمودهاند:[5]
«اِذا صَلَّيْتُ صَلوةَ فَرِيضَةٍ فَصَلِّ لِوَقْتِها صَلاةَ مُوَدَّعٍ يَخافُ اَنْ لا يَعُودَ فيها؛[6]
وقتی نماز واجب میخوانی، در وقتش بخوان مانند کسی که با نمازش وداع میکند و آن را آخرین نماز خود میداند.»
نماز، علامت حاکمیّت فرمان خدا
قرآن کریم مقصود اصلی از نماز را ذکر و یاد خدا و توجّه قلبی به خدا نشان داده؛ نه همین اعمال بدنی از قیام و رکوع و سجود خالی از توجّه دل که ما انجام میدهیم و غالباً هم نتیجهای نمیگیریم و احیاناً، شبهه در فکرمان پیدا میشود که پس کجاست آثار نماز با آن همه عظمت در زندگی ما؟! و هیچ به فکرمان نمیرسد که آخر آن کس که دستور نماز داده و فرموده است: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي».[7]
آن نمازی، نماز است که مولّد «یاد من» باشد و یاد من را در دلها زنده کند و نمازگزار، خود را در حضور من ببیند و من را حاضر و ناظر بر افکار و اعمال خود بداند.
«ذکر خدا» که تنها تلفّظ به الفاظ «سبحان الله» و «لااله الّا الله» نیست! ذکر و یاد، امری قلبی است نه زبانی! زبان اگر به استخدام قلب درآمد و به تحریک دل، متحرّک شد ذکر است و ارزش دارد وگرنه جز تموّجی[8] در هوا چیزی نخواهد بود! اگر نماز ما واقعاً ذکر و یاد خدا بود و خدا را حاکم در شئون زندگی ما میساخت، اینک قیافهی زندگی ما اعمّ از مادّی و معنوی دگرگون شده بود و ما این چنین نبودیم که اکنون هستیم! چقدر در قرآن، سخن از «ذکر» به میان آمده و اصرار بر این دارد که بفهماند: ریشهی اصلی تمام عبادات، «ذکر» و مقصود نهایی از آنها نیز «ذکر» است.
پس از بیان آثار مهمّ نماز که:
«... إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ .... ؛
... نماز [جامعهی بشر] را از زشتیها و پلیدیها پاک میسازد.»
آنگاه میفرماید: «... وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ...»؛[9] بزرگتر از تمام فوائد، این است که نماز، یاد خدا را در دلها احیاء میکند و نتیجتاً فرمان خدا را حاکم بر تمام شئون زندگی آدمیان میگرداند.
«... أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ؛[10]
... توجّه! تنها با یاد خداست که دلها طمأنینه و آرامش مییابد.»
این دنیاست که میبینیم بر اثر فراموش کردن خدا و افتادن دنبال غیر خدا هر چه تقلّا و تلاش میکند آرامش و آسایش نمییابد. ترس و وحشت و ناامنی از همه سو بر او میبارد در حالی که آفریدگار مهربان ندا میکند:
ای راه گم کردهها!
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ ... ؛[11]
پس یاد من باشید تا من هم یاد شما باشم ...»
با من باشید تا من هم با شما باشم.
باد بر تخت سلیمـان رفـت کَـژ/ پس سلیمـان گفت بادا کژ مَغَژ[12]
باد هم گفت ای سلیمان کژ مرو/ ور روی کژ از کژم خشمین مشو
از ترازو کـم کنی من کـم کنـم/ تا تـو با من روشنـی من روشنم
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ...» ؛[13]
در این آیه هم ملاحظه میفرمایید از نماز تعبیر به «ذکر الله» شده است که حقیقت نماز، ذکر خدا و دل به یاد خدا بودن است و عجیب این که قرآن، تمام همّش اِحیاء ذکر و یاد خداست لیکن ما تمام همّمان، آب و رنگ دادن به ظواهر کار است و افزودن بر تشریفات ظاهر قرآن و نماز و مسجد و منبر و محراب!! و به راستی که ما هدف را گم کرده و میان راه، حیران شدهایم؛ ولی هستند کسانی که به برکت عقل و دانایی و معرفت، گونهی دیگری خدا را بندگی میکنند.
مـا در دو جـهان غیـر خـدا یــار نـداریـم/ جز یاد خدا هیچ دگر کار نداریم
در روی زمین چون دلِ ما گنج معانی است/ دینار چه باشد؟ غم دینـار نداریم
گـــر یــار وفـــادار نداریـــم، ولیکــــن/ ما یار به جـز حضرت غفّار نداریم
خودآزمایی
- انگیزهی اصلی تمام عبادات چه چیزی است؟
- طبق فرمایش امام صادق (ع) میزان قبولی نماز هر شخص چگونه معلوم میشود؟
- قرآن کریم مقصود اصلی از نماز را چه معرفی میکند؟
پینوشتها
[1] . سورهی طه، آیهی 14.
[2] . سورهی عنکبوت، آیهی 45.
[3] . بحارالانوار، جلد 82، صفحهی 198.
[4] . سورهی حدید، آیهی 16.
[5] . سفینة البحار، جلد 2، صفحهی 369 (فضل).
[6] . جامع السّعادات، جلد 3، صفحهی 322.
[7] . سورهی طه، آیهی 14.
[8] . موج زدن.
[9] . سورهی عنکبوت، آیهی 45.
[10] . سورهی رعد، آیهی 28.
[11] . سورهی بقره؛ آیهی 152.
[12] . از مصدر غژیدن یعنی مرو.
[13] . سورهی جمعه، آیهی 9.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامیمسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی