کد مطلب: ۳۱۸۲
تعداد بازدید: ۹۱۱
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۴
نماز، رمز پرواز| ۹
از ما خواسته‌اند ببینیم و بدانیم امّا افسوس که ما با خود چنان کرده‌ایم که اکنون نه می‌بینیم و نه می‌دانیم ولی راه باز است و برنامه‌ی سیر و حرکت در دست؛ تا مدّت مهلت سپری نشده است بکوشیم و از «خدا» و «ولیّ زمان» مدد بخواهیم.

نماز مقبول| ۲ 

 

چشم‌ها بسته و دل‌ها خسته


این نغمه‌ی آرام‌بخش حضرت معشوق است که زیر گوش این خواب‌رفتگان مدّعیان عشقش طنین‌انداز است :
«يا أيُّهَا المُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيلَ إلّا قَلِيلاً؛[1]
ای جامه‌ی خواب به خود پیچیده! شب به پاخیز که هنگام وصال نزدیک است.»
خواب را بگذار امشب ای پدر/ یک شبی در کوی بیخوابان گذر
بنگر آن‌ها را که مجنون گشته‌اند/ همچو پروانه به وصلش کشته‌اند
تا نمی‌بینم تو را «بینم» شود/ وین ندا نمهات «می‌دانم» شود
از ما خواسته‌اند ببینیم و بدانیم امّا افسوس که ما با خود چنان کرده‌ایم که اکنون نه می‌بینیم و نه می‌دانیم ولی راه باز است و برنامه‌ی سیر و حرکت در دست؛ تا مدّت مهلت سپری نشده است بکوشیم و از «خدا» و «ولیّ زمان» مدد بخواهیم.
خطاب به رسول اکرم(ص) است تا ما که امّت او هستیم بشنویم و پی به تکلیف اصلی خود ببریم که می‌فرماید:
«يا اَحمَد! عَلَيکَ بِالوَرَعِ فَاِنَّ الوَرَعَ رَأسُ الدّينِ وَ وَسَطُ الدّينِ و آخِرُالدّينِ؛
ای احمد! بر تو باد ورع [آنچه که پایه‌ی اصلی دینداری است ورع است و پرهیز از محرّمات و گناهان] تا آنجا که اوّل دین و وسط دین و آخر دین، ورع است.»

 
شفابخشی عبادات همراه با ورع


اعمال عبادی از نماز و روزه و حجّ و ... خاصیّت دارویی دارند اگر ورع که پرهیز از محرّمات است در کنار آن‌ها نباشد، آن‌ها اثر شفابخشی نخواهند داشت. ما بیمارانی هستیم که دارو زیاد می‌خوریم امّا چون پرهیز نداریم، می‌بینیم که بهبودی نمی‌یابیم.
«اِنَّ الوَرَعَ بِهِ يُتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ تَعالَی؛
حقیقت این که ورع است که به سبب آن می‌توان تقرّب به خداوند تعالی تحصیل کرد.»
«يا اَحمَد اِنَّ الوَرَعَ زَينُ المُومِنِ وَ عِمادُ الدِّينِ اِنَّ الوَرَعَ مَثَلُه کَمَثلِ السَّفینَةِ کَمَا اَنَّ فِی البَحرِ لَا یَنجُو اِلّا مَن کانَ فيها کَذلِکَ لايَنجُو الزّاهِدُونَ اِلّا بِالوَرَع؛[2]
ای احمد! همانا ورع زینت مومن و ستون دین است، مَثَل ورع مثَل کشتی است؛ همانگونه که تنها کسی می‌تواند از امواج خشمگین دریا نجات یابد که در میان کشتی قرار گیرد، همچنین انسان‌های زاهد در دنیا وقتی نجات می‌یابند که در دامن ورع قرار گیرند.»
قرآن می‌فرمایند: دوزخیان از میان آتش‌های سوزان فریاد می‌زنند :
«... رَبَّنا أخرِجنا نَعمَل صالِحاً غَيرَ الَّذی کُنَّا نَعمَلُ ... ؛
.... ای پروردگار ما! ما را از اینجا خارج کن تا عمل صالحی انجام بدهیم غیر از آنچه انجام می‌دادیم ...»
امّا جواب می‌شنوند:
«... أ وَ لَم نُعَمِّرکُم ما يَتَذَکَّرُ فِيهِ مَن تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذِيرُ ... ؛ [3]
... آیا ما در دنیا به شما به قدر کافی عمر ندادیم که بیدار شوید و به خود آیید، آیا بیم‌دهنده و هشدار دهنده [از جانب خدا] به سوی شما نیامد.... ؟»
در این مدّت عمر خود هیچ فکر نکردید آخر این آمد و رفت شب و روز چه معنایی دارد؟ این خوابیدن و بیدار شدن برای چیست؟ سی سال و چهل سال و هفتاد سال پشت سر هم خواباندم و بیدارتان کردم و در هر شب و روزی یک بار و چندین بار نمونه‌ای از مردن و زنده شدن را نشانتان دادم؛ به زبان پیامبرم به گوشتان رساندم.
«کَما تَنامُونَ تَمُوتُونَ وَ کَما تَنتَبِهُونَ تُبعَثُون؛
همین گونه که می‌خوابید؟ می‌میرید و همین گونه که بیدار می‌شوید، پس از مرگ زنده می‌شوید.»
امّا شما بی‌اعتنا به تمام این مُذَکّرات و عوامل بیدار کننده همچنان در خواب غفلت غنودید[4] و حال، از میان جهنّم فریاد می‌کشید:
«... رَبَّنا أخرِجنا نَعمَل صالِحاً غَيرَ الَّذِی کُنَّا نَعمَلُ ... ؛
... خدایا ما را از جهنّم بیرون بیاور که دیگر آن کارها را که می‌کردیم نمی‌کنیم....»
 امّا دیگر دیر شده و کار از کار گذشته است.
«فَذُوقُوا فَلَن نَزِيدَکُم إلّا عَذاباً ؛ [5]
هین بچشید که جز عذاب بر شما چیزی نمی‌افزاییم!»
آیا این آیات تکان دهنده‌ی قرآن، کافی نیست که ما را تکان دهد و بیدارمان سازد و به فکر آخرتمان وا دارد.
 

تذکّری به زائران بیت الله الحرام

 
دیده می‌شود که بسیاری از مردم شیعه بر اساس جهل و بی اطّلاعی از احکام دینی خود، تحت شرایط گوناگون زمان و مکان و بدون فهم و رعایت اهداف عالیه‌ی اسلام از تشکیل آن اجتماع عظیم و کنگره‌ی بزرگ بین‌المللی مسلمین در سطح سیاست جهانی، دست به یک سلسله اعمال جاهلانه‌ای می‌زنند که موجب سوءظنّ و بدبینی دیگر فرقه‌های اسلامی می‌شود و قلم و زبان غرض‌آلود مخالفان را به روی شیعه باز می‌کنند تا آن‌جا که «فرقه‌ی حقّه‌ی شیعه» را جمعیّتی دور از اسلام و بیزار از نماز و متنفّر از جمعه و جماعت معرّفی می‌نمایند! چه می‌بینند به محض فرا رسیدن وقت نماز و تشکیل صفوف جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنّبی و بلند شدن بانگ اذان و دعوت به نماز با جملات «حیّ علی الصّلوة، حیّ علی الفلاح» و گفتن کلمات نورانی «اشهد اَن لا اله الّا الله، اشهد انّ محمّداً رسول الله» در حالی که سیل خروشان جمعیّت از هر طرف رو به مسجد سرازیر می‌شوند و برای اجابت دعوت خدا آماده‌ی نماز می‌گردند، در همین حال افراد مشخّصی که به عنوان «شیعه و ایرانی» شناخته می‌شوند، دسته دسته و تک تک، از گوشه و کنار مسجد برخاسته و با عجله و شتابزدگی حیرت‌آوری، با فشار و دشواری عجیبی خود را از لابه‌لای صفوف نمازگزاران بیرون می‌کشند و از مسجد خارج می‌شوند!
ای عجب! اینها کجا می‌روند؟ مگر این‌ها اهل نماز نیستند و آشنایی با نماز ندارند؟ اگر چنین‌اند پس اینجا چه می‌کنند؟ مکّه، چرا آمده‌اند؟ با پیغمبر چه رابطه‌ای دارند و اگر خداشناسد و با پیغمبر مرتبطند، پس چرا از نماز و بندگی خدا گریزانند و از بانگ اذان اسلام، برای چه وحشت‌زده می‌شوند و از صفوف جماعت مسلمانان کنار می‌روند؟ اینها سوالات تعجّب‌آمیزی است که سایر فرق مسلمین، از دیدن رفتار جاهلانه‌ی بعضی از شیعیان در پیش خود مطرح می‌کنند و جوابی هم نمی‌یابند و نتیجتاً نسبت به گروه شیعه بدبین و بدگمان می‌گردند و تا حدّی تقصیر هم ندارند و بلکه جا هم دارد که از مشاهده‌ی آن گونه اعمال از آنان مبتلا به سوءظنّ و بدبینی بشوند.
چه، این مردم عوام شیعه‌اند که بر اثر تربیت نشدن صحیح در مکتب حقّ تشیّع، خود را در معرض تهمت و سوءظن قرار داده و آبروی خود می‌برند و بزرگان دین خود را نیز لکّه‌دار می‌سازند. در حالی که فقهای عظام شیعه با اقتباس از انوار معارف اهل بیت و اغتراف[6] از بحر زخّار[7] حِکَم و علوم انسانی خاندان رسالت علیهم السلام که پاسداران اساس توحید و نگهداران حقیقت وحی و قرآن کریمند، فتوا به جواز شرکت در جماعت آنان بلکه در بعض صُوَر (مانند موارد تقیّه) فتوا به وجوب اقتدا در نماز به امام مخالف مذهب داده‌اند. [8]
برای ملحق شدن به صفوف متشکّله‌ی مسلمانان با استناد به اخبار و احادیث فراوان، اجر و ثواب عظیم و اعجاب‌انگیز ذکر فرموده‌اند و ما نمونه‌ای از آن را در اینجا نشان می‌دهیم تا آقایان مومنین با مذاق عالی اسلام مقدّس آشنایی بیشتری پیدا کنند و در آن ایّام عزیزی که در مکّه‌ی معظّمه و مدینه‌ی طیّبه، توفیق تشرّف دارند، مراقب باشند کاری نکنند که هم اجر عظیم از دست‌شان برود و هم موجب وهن[9] تشیّع گردند.
«عَن اِسحقِ بنِ عَمّار، قالَ لِی اَبُو عَبدِالله(ع): يا اِسحاقُ اَتُصَلّی مَعَهُم فِی المَسجِدِ قُلتُ نَعَم قالَ: صَلِّ مَعَهُم فَاِنَّ المُصَلِّیَ مَعَهُم فِی الصَّفِّ الاَوَّلِ کَالشّاهِرِ سَيفَهُ فِی سَبيلِ اللهِ ؛[10]
اسحاق بن عمّار می‌گوید، امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای اسحاق! آیا با آنان [اهل تسنّن] در مسجد نماز می‌خوانی؟ گفتم: بله! فرمود: با آن‌ها نماز بخوان، چه آن که شخص نمازگزار با آنان در صف اوّل مانند سرباز مجاهدی است که شمشیر در راه خدا بزند و با دشمنان دین بجنگد.
مرحوم فیض کاشانی در بیان این حدیث می‌فرماید (با تصرّف و تلخیص از نگارنده): این که در روایت، قید صف اوّل آمده، برای این است که قرار گرفتن در صف اوّل نشان علاقه‌مندی بیشتر به جماعت می‌باشد و توجّه آن‌ها را به شرکت نمودن در نمازشان جلب می‌نماید و قهراً سوء ظنّ آنان برطرف گشته و از جمعیّت شیعه که در اقلّیّتند دفع شرّ دشمنان می‌شود و به همین جهت، تشبیه به سرباز مجاهد جنگنده‌ی با دشمنان دین شده است.
«حَمّادِ بنِ عُثمان عَن اَبِی عَبدِالله(ع) اَنَّه قَالَ: مَن صَلَّی مَعَهُم فِی الصَّفِّ الاَوَّلِ کَمَن صَلَّی خَلفَ رَسُولِ الله(ص) فِی الصَّفِّ الاَوَّلِ؛
حمّاد بن عثمان گوید: امام صادق(ع) فرمود: هر کس با آنان در صف اوّل نماز بخواند مانند کسی خواهد بود که پشت سر رسول خدا(ص) در صف اوّل نماز خوانده باشد.»
«قالَ الصّادِقُ(ع): اِذا صَلَّيتَ مَعَهُم غُفِرَ لَکَ بِعَدَدِ مَن خالَفَکَ؛ [11]
امام صادق فرمود : وقتی با آن‌ها نماز بخوانی، به عدد افرادی که مخالف تو می‌باشند [در مذهب] مغفرت شامل حالت خواهد شد.


خودآزمایی

 
1- ورع را تعریف کنید.
2- شفابخشی عبادات همراه با چیست؟ مختصری شرح دهید.
3- در خطاب به رسول اکرم(ص)، ورع به چه تشبیه شده است و انسان‌ها در دنیا چه وقتی نجات می‌یابند؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره‌ی مزمّل، آیات 1 و 2.
[2] ارشاد القلوب دیلمی، صفحه‌ی 335، فی لیلة المعراج.
[3] سوره‌ی فاطر، آیه‌ی 37.
[4] آرام گرفتن، آسودن.
[5] سوره‌ی نبأ، آیه‌ی 30 .
[6] با کف دست آب برگرفتن.
[7] جوشان (معنای کنایی: جرعه نوشی از دریای جوشان اهل بیت علیه السلام ).
[8] البتّه مسأله‌ی اکتفا به همان اقتدا و حکم به صحّت نماز یا لزوم اعاده‌ی آن با شرایط و خصوصیّات گونگون.
[9] ضعف وسستی.
[10] وافی، جلد2، صفحه‌ی 182، باب فضل الصلوة معهم.
[11] همان .

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی‌مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: