«اَلشَّحّامُ عَنِ الصّادِقِ(ع) اَنَّهُ قالَ يا زَيدُ خالِقُوا النّاسَ بِاَخلاقِهِم صَلُّوا فِی مَساجِدِهِم وَ عُودُوا مَرضاهُم و اشهَدُوا جَنائِزَهُم وَ اِنِ استَطَعتُم اَن تَکُونُوا الاَئِمَّةَ وَ المُؤذِّنينَ فَافعَلُوا فَاِنَّکُم اِذا فَعَلتُم ذلکَ قالُوا هوُلاءِ الجَعفَريّةُ رَحِمَ اللهَ جَعفَراً ما کانَ اَحسَنَ ما يُؤَدِّبُ اَصحابَهُ وَ اِذا تَرَکتُم ذلِکَ قالُوا هولاءِ الجَعفَريَّةُ فَعَلَ اللهُ بِجَعفَرٍ ما کانَ اَسوَءَ ما يُؤَدِّبُ اَصحابَهُ؛ [1]
شحام از امام صادق(ع) نقل میکند که فرمود: ای زید! [اسم شحّام است] با اخلاق مردم بسازید و حسن رفتار از خود نشان بدهید. در مساجد آنها نماز بخوانید و از بیمارانشان عیادت نمایید و در تشییع جنازههایشان حاضر شوید و اگر بتوانید تصدی اذان و امامت جماعت را به عهده بگیرید. چه آن که وقتی این چنین با آنها خوشرفتاری نمودید، میگویند: اینان، فرقه جعفریهاند. خدا رحمت کند جعفر را، چه نیکو روشی برای تأدیب یاران خود داشته است و اگر ترک ادب نمودید و حسن رفتار از خود نشان ندادید، باز هم میگویند: اینها ((جعفری)) هستند. خدا با جعفر آن کند [که میداند]. چه بد روشی به کار برده در تأدیب یارانش. [یعنی شما، چه بد باشید و چه نیک، مردم به حساب من میگذارند و شما را به نام من میخوانند].
همین گفتار امام بزرگوار(ع) کافی است که ما را به وظایف خود متوجّه سازد و بیدارمان نماید تا شدیداً مراقب رفتار و گفتار خود در معابد و معابر و هنگام برخورد با طوایف دیگر اسلامی باشیم و وضع دخول و خروج خود را در مساجد و روضهی مطهّرهی پیغمبر اکرم(ص) و سایر اماکن متبرّکه کاملاً در نظر بگیریم و متذکّر باشیم که ما را در آن منطقه و آن سامان به نام پرافتخار حضرت امام جعفر صادق(ع) «جعفری» مینامند و «جعفری» میشناسند و در واقع (حالا به حق یا به ناحق) ما و نحوهی تربیت ما را مظهر و نشان دهندهی تربیت امام جعفر صادق(ع) میدانند.
لذا موظّفیم در عین آن که از این نشان پرافتخاری که به سینهی ما چسبانیدهاند در دنیا به خود ببالیم و سر به آسمان عزّ و شرف بساییم، معالوصف بکوشیم و سخت مواظب باشیم که این انتساب ما به حضرت امام جعفر صادق(ع) موجب ننگ و عار آن حضرت نگردد و اعمال و اخلاق زشت ما، شخصیّت معنوی و شأن آسمانی آن امام بزرگ را کوچک و منحطّ و لکّهدار نسازد.
چه بسا در مدّت فاصلهی بین عمره و حجّ و یا بعد از فراغت از اعمال حجّ چند شب و روزی در مکّهی معظّمه و در مجاورت خانهی خدا توفیق تشرّف داریم. این ایّام و لیالی از نظر موقعیّت برای تحصیل سعادت اخروی و ذخیره نمودن بهرههای بی پایان معنوی فرصت فوق العاده گرانقدر و عزیزی است که در تمام مدّت عمر انسان نظیر و مانندی بر آن تصوّر نمیشود و به دست آوردن آنها برای هر کسی به این سهولت و آسانی میسّر نمیگردد.
اگرچه شیطان اغواگر برای واداشتن انسان به بطالت و غفلت، به فکرش میآورد که دیدی امسال به چه آسانی آمدی و در ظرف سه ساعت از تهران به مکّه رسیدی. وسایل آماده است و هر سال هم که بخواهی برایت میسّر است. باز هم خواهی آمد و مکرّراً موفّق خواهی گشت و به بقیّهی اعمال مستحبّه از عمرهی مفرده و طواف و نماز و دیگر کارها در سالهای بعد ان شاءالله خواهی رسید.
با این وسوسهها آدمی را در عمر عبادت و بهرهبرداری از فرصت عزیز و زودگذر، سست و بیحال میسازد و از آن طرف، زرق و برق حُطام دنیایی و اجسام خوش آب و رنگ سوغاتی را مقابل چشم حضرت «خیرالحاجّ» میآورد و دلش را میرباید. قیافههای محبوب زن و فرزند و خویشان و دوستان را در نظرش جلوه میدهد و توقّعات وخواستههای آنها را به صورت طوماری پیش چشمش میگشاید و بالاخره او را از مسجدالحرام و مطاف کعبه به بازار و خیابان میکشاند و بر گرد مغازهی هر عروسک ساز و قماش فروشی به سعی (و طواف) وا میدارد.
و آن ساعات بسیار عزیز و گرانمایه را که هر دقیقه و ثانیهاش برای انسانهای بصیر و بینا، بیش از دنیا و مافیها ارزش دارد و دیگر تا آخر عمر هم به دستش نخواهد رسید، در میان مغازهها و هتلهای مکّه و مدینه و جدّه قسمتی برای خرید اشیاء و قسمتی هم برای خواب و تفریح و غذا تلف میکند و به وطن برمیگردد «وَ ذَلکِ هُوَ الخُسرانُ المُبینُ».
بنابراین بسیار توجّه و تنبّه لازم است که این سرمایهی نفیس و فرصت عزیز از دست نرود. آدمی پیوسته به خود تلقین نماید که اینجا «مکّه» است و بیت «بیت الله الحرام» بازار آخرت است و میدان فعّالیّت و توشهبرداری برای قیامت کبری.
«کَلاّ إذا دُکَّتِ الْاَرْضُ دَکّاً دَکّاً* وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفّاً صَفّاً* وَ جِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإنْسانُ وَ أنَّی لَهُ الذِّکْری * یَقُولُ یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیاتِی؛[2]
زنهار! چون زمین کوبیده شود، کوفتنی سخت و فرمان پروردگارت بیاید و فرشتگان صف در صف بایستند و در آن روز، جهنّم آورده شود، در آن روز انسان پند پذیرد [به خود آید] و برای او چه جای پندپذیری است! میگوید: ای کاش! برای زندگیام چیزی پیش فرستاده بودم.»
حق تعالی خلق را گوید به حشر/ ارمغان کو از برای روز نشر
جِئتُمـونـا و فُرادی بینوا/ هم بدان سان که خَلَقناکُم کَذا
هیـن چه آوردید دستاویز را/ ارمغـان روز رستاخـیز را
یا امید بازگشتنتان نبود/ وعدهی امروز باطلتان نمود
«أفَحَسِبْتُمْ أنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أنَّکُمْ إلَیْنا لا تُرْجَعُونَ؛[3]
آیا چنین پنداشتهاید که ما شما را به عبث آفریدهایم و شما به سوی ما برگردانده نمیشوید؟»
اندکی صرفه بکن از خواب و خَور/ ارمغان بهر ملاقاتش بِبَر
شو قَلیلُ النَّوم مِمّا یَهـجَعُون/ باش در اسحار از یَستَغْفِرون
«کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ*وَ بِالْأسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ؛[4]
[بهشتیان در دنیا] پیوسته چنین بودند که اندکی از شب را میخوابیدند و سحرگاهان به استغفار میپرداختند.»
آری! خواب و خوراک زاید بر مقدار حاجت و گردش بازار و خیابان و خرید عروسک و اسباب بازی بچّهها و پارچههای سرخ و سبز خانمها و... این همه بگذار تا وقت دگر.
این کارها در سایر شهرها و در همهی وقتها چه بسا آسانتر و ارزانتر از اینجا هم برای ما میسّر باشد و اگر هم نشد، زیانی نکردهایم. امّا آنچه در هیچ نقطهی دنیا و هیچ روز و شبی از روزها و شبها به هیچ قیمتی برای انسان میسّر نمیشود و تهی دستی از آن زیان و خسران اسفانگیز به بار میآورد؛ طواف کعبه و استلام حجرالاسود است. التزام به مستجار و نماز در مقام ابراهیم و حجر اسماعیل(ع) است.
«عَنْ اَبِی الْحَسَنِ الرّضا عَنْ آبائِه(ع) قال: قالَ مُحَمَّدُ بْنِ عَلِیٍّ الباقر(ع): صَلوةٌ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اَفْضَلُ مِنْ مِاَةِ اَلْفِ صَلوةٍ فِی غَیْرِه مِنَ الْمَساجِدِ؛[5]
امام رضا(ع) از پدران بزرگوارش تا امام باقر(ع) فرمود: یک نماز در مسجدالحرام افضل از صد هزار نماز در مساجد دیگر است.
عمل به احکام دین استثناء ندارد
در گذشته بیان شد که خداوند حکیم به پیغمبر اکرم(ص) هشدار میدهد که دشمنان تو در کمیناند و نقشههای خطرناک دارند و توطئهها میکنند که تو را سست کرده و از سرزمین مکّه بیرونت کنند و در آیهی دیگر میخوانیم:
«وَ قَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللهِ مَکْرُهُمْ وَ إنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ؛[6]
آنها نهایت نیرنگ خود را به کار زدهاند و مکرشان چنان حساب شده است که میتوانند کوهها را با مکرشان از جا برکَنَند.
ولی من به تو اطمینان میدهم که من نگهبان تو هستم و آنها نمیتوانند به تو صدمهای بزنند.
«یُرِیدُونَ أنْ یُطْفِؤُوا نُورَ اللهِ بِأفْواهِهِمْ وَ یَاْبَی اللهُ إلّا أنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛[7]
آنها میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش کنند ولی خدا کامل کنندهی نور خویش است، هر چند کافران خوش نداشته باشند.»
آری خداوند حکیم ابتدا به رسول گرامیش هشدار میدهد که تو دشمنان خطرناک در کمین نشسته داری از این رو باید خود را آماده برای مبارزهی با آنها بنمایی و کید و مکر آنها را سبک نشماری. به امّت آن حضرت نیز این دستور را داده که:
«وَ أعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ... ؛[8]
تا میتوانید در برابر دشمنان نیرو فراهم کنید و مجهّز باشید...»
ای پیامبر محبوب! اگر چه من به تو وعدهی نصرت دادهام ولی معالوصف از تو انتظار کار و عمل طبق دستورات خود دارم؛ مغرور به این نباشی که من کمک کار و پشتیبان تو هستم از این رو آسوده بگیری و بخوابی، خیر:
«یا أیُّهَا الْمُزَّمِّلُ* قُمِ الَّیْلَ... ؛[9]
ای جامهی خواب به خود پیچیده! شب برخیز و عبادت کن.»
«یا أیُّهَا الْمُدَّثِّرُ*قُمْ فَأنْذِرْ؛[10]
ای در بستر خواب آرمیده! برخیز و انذار کن [عالمیان را از غفلت زدگی بیمشان ده].»
عمل طبق احکام دین خدا بر همه کس حتّی شخص پیامبر اکرم(ص) که آورندهی دین است واجب و لازم است و مخالفت با آن مجازات دارد.
سزای بیاعتنایی به انجام واجبات
خداوند حکیم در قرآن حکیم خطاب به پیغمبر اکرم(ص) فرموده است هر چند تو پیش من محبوب و مقرّب میباشی، امّا اگر اندک مخالفتی با فرمان من بنمایی دو برابر دیگران عذابت می کنم.
«إذاً لَأذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ... ؛[11]
ای پیامبر! در صورت نافرمانی من، به تو دو برابر عذاب دیگران، عذاب میچشانم، دو برابر عذاب آنها در دنیا و دو برابر عذاب آنها در آخرت...»
آن هم با تعبیر «اَذَقْناکَ» که مشتقّ از «اذاقه» به معنای «چشاندن» است یعنی عذابی که تا عمق جانت نفوذ کند به تو میدهم و گفتیم: بدیهی است که پیامبر اکرم(ص) معصوم است و هیچگاه ممکن نیست از او گناهی صادر شود، این خطاب تند خدا به آن حضرت در واقع هشداری به ما است که ای مردم! مبادا دین خدا و احکام حلال و حرام خدا را سبک بشمارید و در مخالفت با فرامین الهی بیپروا باشید به دلیل این که خدا رحیم و کریم است و علی و حسین(ع) شفیعند؛ خیر، تا خودتان «اهل عمل» نباشید و نسبت به انجام واجبات و ترک محرّمات دین تقیّد جدّی نداشته باشید، نه رحمت خدا شامل حالتان خواهد شد و نه شفاعت اولیای خدا نجاتبخشتان از عذاب خدا خواهد گشت.
خودآزمایی
1- به چه دلیل امام صادق(ع) به شحّام فرمود: «با اخلاق مردم بسازید و حسن رفتار از خود نشان بدهید»؟
2- امام رضا(ع) از پدران بزرگوارش تا امام باقر(ع)، ثواب نماز در مسجدالحرام را چگونه توصیف کردند؟
3- «اَذَقْناکَ» در آیهی 75 سورهی اسراء چه تعبیر و مفهومی دارد؟
پینوشتها
[1] وافی، جلد 2، صفحهی 182، باب فضل الصلوة معهم، طبع اسلامیه.
[2] سورهی فجر، آیات 21 تا 24 .
[3] سورهی مؤمنون، آیهی 115.
[4] سورهی ذاریات، آیات 17 و 18.
[5] ثواب الاعمال صفحهی 49.
[6] سورهی ابراهیم، آیهی 46.
[7] سورهی توبه، آیهی 32.
[8] سورهی انفال؛ آیهی 60.
[9] سورهی مزمّل، آیات 1 و 2.
[10] سورهی مدثّر، آیات 1 و 2.
[11] سورهی اسراء، آیهی 75.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامیمسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی