امام جواد(ع) قبل از امامت| ۱
خَیزُران مادر امام جواد(ع)
مادر امام جواد(ع) خیزُران نام داشت، او را با نامهای دیگری مانند: ریحانه، سبیکه، مِرِّیسیّه نیز میخواندند، این بانو در عصر خود از برترین بانوان بود، مطابق بعضی از روایات نام اصلی او سبیکه بود، حضرت رضا(ع) نام او را «خیزُران» گذاشت.
پیامبر اکرم(ص) در مورد این بانوی بافضیلت و قهرمان پرور، و فرزندنش امام جواد(ع) چنین پیشگویی کرد:
«بِاَبِی اِبْنَ خِیَرَةِ الْاِماءِ النُّوْبِیَّةِ الطَّیَّبَةِ... :
پدرم به فدای پسر برترین کنیزان، که از اهالی نُوبه و پاک سرشت است...»[1]
خیزُران که از اهالی نوبه (یکی از نقاط آفریقا، نزدیک مصر) از طایفه ماریه قبطیّه بود، ماریه قبطیّه همان بانوی باکمال است که نجاشی پادشاه حبشه او را به پیامبر اسلام(ص) اهدا نمود، و پیامبر(ص) از او دارای فرزندی به نام ابراهیم گردید، که در دوران کودکی از دنیا رفت.[2]
یزید بن سلیط یکی از شاگردان امام کاظم(ع)، در راهی بین مدینه و مکّه با امام کاظم(ع) ملاقات کرد، و از نایب او پرسید، امام کاظم(ع)، پس از شرحی، فرمود: «مرا امسال دستگیر میکنند و امر امامت با پسرم علی (بن موسی الرّضا) است...» سپس فرمود:
«فَبَشِّرْهُ أَنَّهُ سَيُولَدُ لَهُ غُلَامٌ أَمِينٌ مَأْمُونٌ مُبَارَكٌ وَ سَيُعْلِمُكَ أَنَّكَ قَدْ لَقِيتَنِي فَأَخْبِرْهُ عِنْدَ ذَلِكَ أَنَّ الْجَارِيَةَ الَّتِي يَكُونُ مِنْهَا هَذَا الْغُلَامُ جَارِيَةٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مَارِيَةَ جَارِيَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص أُمِّ إِبْرَاهِيمَ فَإِنْ قَدَرْتَ أَنْ تُبَلِّغَهَا مِنِّي السَّلَامَ فَافْعَل.
به پسرم (حضرت رضا) مژده بده که به زودی دارای پسری امین، مورد اعتماد و مبارک (یعنی امام جواد(ع)) خواهد شد، و او به تو خبر دهد که مرا در اینجا ملاقات کردهای، در آن هنگام به او خبر بده که مادر آن پسر (امام جواد) کنیزی از خاندان ماریۀ قبطیّه همسر رسول خدا(ص) مادر ابراهیم پسر رسول خدا(ص) است، و اگر توانستی سلام مرا به آن کنیز (خیزُران) برسان.»[3]
به این ترتیب میبینیم امام کاظم(ع) قبل از دیدار خیزران، و وصلت او با امام رضا(ع)، سلام خود را به او ابلاغ فرموده است، چنانکه پیامبر(ص) توسط جابر بن عبدالله انصاری، سلام خود را به امام باقر(ع) ابلاغ فرمود.
گفتار امام رضا(ع) در تمجید و پاکی خیزُران عَلیهَا السَّلام
یک روز حضرت رضا(ع) به اصحاب خود فرمود: من دارای فرزندی (امام جواد) شدهام که شبیه موسی بن عمران، گشایندهی دریاها است، و شبیه عیسی بن مریم است که مادرش در سطح عالی قداست و پاکی بود.
«قَدْ خُلِقَتْ طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً
مادر این پسر (یعنی خیزران) نیز پاک و پاکیزه آفریده شده است.»[4]
سخن امام جواد(ع) هنگام تولّد و روز سوم
حکیمه خواهر امام رضا(ع) میگوید: هنگامی که ولادت امام جواد(ع) نزدیک شد، امام رضا(ع) به من فرمود: با قابله به اطاق خیزُران عَلیهَا السَّلام برو، سپس امام رضا(ع) چراغ آن اطاق را روشن ساخت و رفت و در را بست، هنگامی که درد زایمان بر خیزُران عَلیهَا السَّلام عارض شد، چراغ خاموش گردید، از خاموشی چراغ اندوهگین شدیم، ولی هنگامی که حضرت(ع) متولد شد، آن اطاق به نور وجود او روشن گردید، در این وقت امام رضا(ع) وارد شد، در را گشود، و نوزاد را بلند کرد و در گهواره نهاد و به من فرمود: «ای حکیمه در کنار گهواره باش.» روز سوم دیدم حضرت جواد(ع) چشمانش را به سوی آسمان دوخت، سپس به طرف راست و چپ نگریست، آنگاه گفت:
«اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ محُمَّداً رَسُولُ اللهِ:
گواهی میدهم که خدایی جز خدای یکتا و بیهمتا نیست، و محمد(ص) رسول خدا است.»
حکیمه میگوید: من هراسان و وحشت زده شدم، با این حال به محضر حضرت رضا(ع) رفتم، عرض کردم: «از این نوزاد سخنانی شنیدم که شگفت زده شدم.»
امام رضا(ع) فرمود: چه شنیدی؟
عرض کردم: و به یکتایی خدا و رسالت محمد(ص) گواهی داد.
امام رضا(ع) فرمود: «عجایب زندگی این نوزاد که در آینده میبینی بیش از آن است که اکنون دیدهای.»[5]
***
نیز حکیمه عمهی امام جواد میگوید: هنگامی که خیزُران، حامله شد، برای امام رضا(ع) نوشتم که: «خادمهی تو حامله شده است.» آن حضرت در پاسخ نوشت: «او فلان روز از فلان ماه، حامله شده است، وقتی که زایمان کرد، هفت روز ملازم او باش.»[6]
حکیمه میگوید: وقتی که حضرت جواد(ع) از او متولّد شد، گفت:
«اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ:
گواهی میدهم که معبودی جز خدای یکتا نیست.» و هنگامی که سومین روز ولادتش فرا رسید، عطسه کرد، و گفت:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنا مُحَمَّد وَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلرَّاشِدِينَ:
حمد و سپاس مخصوص خداوند است، و رحمت خدا بر آقای ما محمد(ص) و بر امامانی که راهنمای مردم هستند.»
حضرت رضا(ع) به قدری به فرزندش حضرت جواد(ع) علاقه داشت که طول شب را در کنار گهواره او به سر میبرد، و با سخنانی او را خندان و شاد میکرد.[7]
پیشگوییهای حضرت رضا(ع) در مورد حضرت جواد(ع)
قبل از آن که حضرت جواد، چشم به این جهان بگشاید، امام رضا(ع) در موارد متعدد، از او یاد کرد و او را ستود، با توجه به این که امام رضا(ع) دارای فرزند نبود، و همین موضوع موجب سؤال افراد میشد، در اینجا به عنوان نمونه به روایات زیر توجه کنید:
1- ابن قیاما واسطی، در ضمن نامهای برای امام رضا(ع) چنین نوشت: «چگونه تو امام هستی، با این که فرزندی نداری؟»
امام رضا(ع) در پاسخ نوشت:
«وَ مَا عَلَّمَكَ أَنَّهُ لَا يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ اللَّهِ لَا تَمْضِي الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَرْزُقَنِيَ اللَّهُ وَلَداً ذَكَراً يَفْرُقُ بِهِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ.
تو چه میدانی که من دارای فرزند نیستم؟ سوگند به خدا این روزها و شبها نگذرد مگر اینکه خداوند پسری به من عنایت کند که خداوند به وسیلهی او میان حق و باطل را جدا سازد.»[8]
2- نیز روایت شده، ابن قیاما واسطی (که طرفدار مذهب واقفیّه بود) به محضر امام رضا(ع) آمد و چنین پرسید:
«آیا ممکن است در یک زمان، دو امام وجود داشته باشد؟»
امام رضا: نه، مگر اینکه یکی از آنها ساکت باشد (مانند امام حسین(ع) در عصر امام حسن(ع))
ابن قیاما: اکنون شما امام ساکتی همراه ندارید (تا جانشین شما شود؟ با توجه به اینکه هنوز امام جواد متولد نشده بود).
امام رضا:
«وَ اللَّهِ لَيَجْعَلَنَ اللَّهُ مِنِّي مَا يُثْبِتُ بِهِ الْحَقَّ وَ أَهْلَه وَ يَمْحَقُ بِهِ الْبَاطِلَ وَ أَهْلَه:
سوگند به خدا، خداوند برای من فرزندی به وجود میآورد که به وسیلهی او حق و صاحبان حق را ثابت کند، و باطل و اهل باطل را نابود نماید.»
پس از یک سال از این ماجرا، حضرت جواد(ع) چشم به جهان گشود.[9]
3- عقبة بن جعفر میگوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: «شما به این سن و سال رسیدهاید ولی هنوز فرزندی ندارید.»[10] امام رضا(ع) در پاسخ فرمود:
«یَا عُقْبَةُ، إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَا یَمُوتُ حَتَّى یَرَى خلَفَهُ مِنْ بَعْدِهِ:
ای عقبه همانا صاحب امر امامت نمیمیرد مگر این که جانشین پس از خود را میبیند.»[11]
خودآزمایی
1- مادر امام جواد(ع) چه نام داشت؟
2- چه موضوعی موجب سؤال افراد درباره امام رضا(ع) میشد؟
3- آیا ممکن است در یک زمان، دو امام وجود داشته باشد؟
پینوشتها
[1] اصول کافی، ج 1، ص 323 – بحار، ج 50، ص 7 و ص 13.
[2] بحار، ج 18، ص 419، و ج 22، ص 152.
[3] اصول کافی، ج 1، ص 315.
[4] بحار، ج 50، ص 15.
[5] بحار، ج 50، ص 10.
[6] دلائل الامامه طبری، ص 201.
[7] انوار البهیّه، ص 395.
[8] ارشاد مفید، ص 298 – اصول کافی، ج 1، ص 320.
[9] اصول کافی، ج 1، ص 321.
[10] حضرت رضا(ع) در این هنگام حدود 45 سال داشت.
[11] بحار، ج 50، ص 35.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی