امام جواد(ع) در دوران امامت| ۱
امام خردسال
در تاریخ امامان شیعه(ع) برای اولین بار، شخصی در خردسالی، در هفت یا هشت سالگی به مقام امامت میرسید و او حضرت جواد(ع) بود و بعد از او این موضوع درمورد فرزندش امام هادی(ع) (در حدود هشت سالگی) و سپس درمورد حضرت مهدی(عج) (در پنج سالگی) رخ داد، از این رو در همان عصر پیوسته این سؤال مطرح میشد که چگونه یک کودک هفت ساله میتواند بار سنگین و عظیم امامت را برعهده بگیرد؟
اینک نیز همین سؤال مطرح میشود که آیا این عقیدۀ شیعی درمورد سه امام (امام جواد و امام هادی و امام مهدی) چگونه با عقل و خرد سازگار است؟
با توجه به اینکه دوران شکوفایی رشد و عقل، معمولاً از پانزده سال به بعد است و در چهل سالگی تکمیل میگردد.
در پاسخ این سؤال، ما دو راه در پیش داریم:
1- چنین رشدی به عنوان استثناء در تاریخ بشر وجود داشته و دارد، و در حد محال نیست، که آن را غیرممکن سازد، تاریخ بشر نشان میدهد که گاه افرادی در سنین کمتر از ده سال، نابغه شدهاند و از رشد و عقل و درک ممتاز و فوق العاده ای برخوردار بودهاند، به عنوان نمونه:
در حالات بوعلی سینا نوشتهاند که گفت: وقتی که به مکتب میرفتم، هرچه شاگردان برای استاد میخواندند من حفظ میکردم، در ده سالگی آنقدر از علوم فراگرفتم که در بخارا از من تعجب میکردند، و در ۱۲ سالگی بر مسند فتوا نشستم و طبق مذهب حنفی فتوا میدادم، و در ۱۶ سالگی کتاب قانون را در علم طبّ تصنیف کردم، در همان سنین نوح بن منصور سامانی بیمار شد، همه پزشکان عصر از درمان او عاجز ماندند، از من استمداد کردند و شیوه درمان مرا پذیرفتند، او با درمان من خوب شد، و در ۲۴ سالگی همه علوم جهان را میدانستم.[1]
نمونه دیگر «توماس یونگ» است، او در دو سالگی خواندن و نوشتن را میدانست، و در هشت سالگی به تنهایی به آموختن ریاضیات پرداخت.[2]
۲- آنان که به خدای قادر و حکیم معتقدند، چه مانعی دارد که بگوییم خداوند بر اساس مصالحی با آن قدرت و حکمت مطلقش، شخصی را در خردسالی به مقام نبوت یا امامت برساند، چنان که در قرآن درمورد حضرت عیسی(ع) و حضرت یحیی(ع) آمده که خداوند آنها را در دوران کودکی به مقام نبوت رسانید.
در مورد عیسی(ع) در آیه ۳۰ سورۀ مریم میخوانیم در آغاز کودکی در گهواره سخن گفت و فرمود: «من بنده خدایم، خداوند به من کتاب آسمانی داد و مرا پیامبر نمود.»
و درمورد حضرت یحیی(ع) در آیه ۱۲ سورۀ مریم میخوانیم،
خداوند میفرماید:
«يَا يَحْيَی خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً:
ای یحیی! کتاب (خدا) را با قوت بگیر، و ما فرمان نبوت را در کودکی به او داديم.»[3]
اتفاقاً همین مطلب در ضمن روایتی نقل شده که: شخصی به نام علی بن اسباط میگوید: به محضر امام جواد(ع) رسیدم، درست به قامت او خیره شدم تا قامت او را به ذهن خود بسپارم، و در هنگامی که به مصر بازگشتم، چگونگی مطلب را برای یاران نقل کنم، درست در این هنگام، امام جواد(ع) نشست (گویی فکر مرا خوانده بود) به من رو کرد و گفت: «ای علی بن اسباط، خداوند کاری را که در مسأله امامت کرده همانند کاری است که در مسأله نبوت کرده است، گاه میفرماید:
«وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً:
ما به یحیی(ع) در دوران کودکی مقام نبوت و عقل و درایت دادیم.» (مريم/ ۱۲)
و زمانی میفرماید:
«حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً:
هنگامی که انسان به هنگام بلوغ كامل عقل به چهل سال رسید.» (احقاف/ 15)
بنابراین همان گونه که ممکن است خداوند، حکمت را به انسانی در کودکی بدهد، در قدرت او است که آن را در چهل سالگی بدهد.»[4]
پاسخهای امام رضا(ع) به این پرسش
چنانکه گفتیم در همان عصر امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، این سؤال مطرح بود که چگونه کودکی در سن حدود هشت سالگی، میتواند به مقام امامت برسد؟ حضرت رضا(ع)، با یادآوری قدرت و حکمت الهی، و مشیت خدا و مقایسه آن با نبوت حضرت عیسی(ع) در خردسالی، به این سؤال پاسخ میداد، در اینجا نظر شما را به دو روایت زیر جلب میکنم:
۱- صفوان بن یحیی میگوید: به حضرت رضا(ع) عرض کردم: قبل از تولد حضرت جواد(ع) از شما در مورد جانشینت میپرسیدیم، میفرمودی خداوند پسری را به من عنایت میکند، اکنون خداوند حضرت جواد(ع) را به شما داده است و چشمهای ما را به وجود او روشن نموده است، خدا آن روز را که شما از دنیا بروید برای ما نیاورد، ولی اگر پیش آمدى شد، به چه کسی رجوع کنیم؟ (امام بعد از شما کیست؟)
حضرت رضا(ع) به پسرش حضرت جواد(ع) که در مقابلش ایستاده بود، اشاره کرد و فرمود: «به این مراجعه کنید.»
عرض کردم: «فدایت گردم، این پسر، سه سال دارد؟» فرمود:
«وَ مَا يَضُرُّهُ مِنْ ذَلِكَ فَقَدْ قَامَ عِيسَى بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ اِبْنُ ثَلاَثِ سِنِينَ:
چه مانعی دارد، عیسی(ع) سه ساله بود که به حجت قيام کرد.» (و نبوتش را آشکار نمود.)[5]
۲- خیرانی میگوید: پدرم گفت: در خراسان در محضر حضرت رضا(ع) بودم، یکی از حاضران به آن حضرت عرض کرد: «اگر برای شما پیش آمدی کرد، پس از شما امام کیست؟ و به چه کسی به عنوان امام رجوع کنیم؟»
امام رضا(ع) در پاسخ فرمود:
«اِلَى اَبِي جَعفَرِ اِبنِی:
به پسرم ابوجعفر مراجعه کنید.»
گویا سؤال کننده با شنیدن این پاسخ، به خاطر آن که حضرت جواد(ع) کودک بود، (و حدود هفت سال داشت) قانع نشد، حضرت رضا(ع) به او فرمود:
«خداوند حضرت عیسی(ع) را در سنی کمتر از ابوجعفر، به عنوان پیامبر شریعت تازهاش نمود.[6] بنابراین مانعی ندارد که همان خدا، حضرت جواد(ع) را در کودکی به امامت برساند.
توضیح اینکه: خداوند عیسی(ع) را در آن هنگام که در گهواره بود، پیامبر شریعت تازه نمود، چنان که در آیه ۲۹ سوره مریم آمده: حضرت مریم(ع) به جمعی که از روی تهمت میگفتند این کودک (اشاره به حضرت عیسی که در گهواره بود) را از کجا آوردهای؟ اشاره به عیسی(ع) در گهواره کرد و فرمود: از این بپرسید. در آیه ۳۰ سوره مریم میخوانیم، عیسی(ع) در گهواره به زبان آمد و با فصاحت گفت:
«إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّاً:
من بنده خدایم، او کتاب آسمانی به من عنایت فرموده، و مرا پیامبر قرار داده است.»
وقتی که مطابق این آیه، عیسی(ع) در گهواره، به مقام پیامبری برای شریعت تازه برسد، چه بُعدی دارد که حضرت جواد(ع) در سن هفت سالگی به مقام رهبری آن هم درمورد شریعت پیامبر اسلام که بیش از دو قرن از آغاز آن، با داشتن چندین رهبر میگذرد، برسد.
خودآزمایی
1- اولین امامی که در خردسالی، به مقام امامت رسید کدام امام است؟ و در چند سالگی به این مقام رسیده است؟
2- چگونه یک کودک میتواند بار سنگین و عظیم امامت را برعهده بگیرد؟ مختصری در مورد دیدگاههای پاسخ به این سوال توضیح دهید.
3- امام رضا(ع)، به این سؤال که «چطور کودکی، میتواند به مقام امامت برسد؟» چگونه و با چه استدلالهایی پاسخ دادند؟
پینوشتها
[1]- الکنی و الالقاب، ج ۱، ص ۳۲۱.
[2]- تاریخ علوم پییر روسو، ص ۴۳۲.
[3]- مطابق بعضی از روایات، منظور از حکم در آیه، مقام نبوت است (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۸۲).
[4]- اصول کافی، ج ۱، ص 494.
[5]- اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.
[6]- اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی