دانشگاه جعفری و آثار درخشان آن| ۱
اشاره
یکی از بزرگترین توفیق و فرصتی که در میان امامان معصوم(ع) نصیب امام صادق(ع) شد، تأسیس حوزهی علمیّه و دانشگاه عظیم جعفری است که از چهار هزار شاگرد تشکیل شد، و در نوع خود نهضت بزرگ فکری و علمی بود که پس از رسول خدا(ص) تا آن عصر، چنین نهضتی با آن عمق و گستردگی، برای امامان(ع) به پیش نیامد.
پایهریزی و زمینهسازی این نهضت عظیم به دست پُر توان حضرت امام باقر(ع) گردید، و تعمیق و توسعه و استواری آن با همّت والای امام صادق(ع) صورت گرفت.
گرچه امام صادق(ع) در صحنههای مختلف حضور پر تلاش داشت، ولی در آن عصر هیچ چیز مهمتر از انقلاب فرهنگی و نهضت علمی که پایه و اساس همهی نهضتها است، نبود، امام صادق(ع) با بینش معصوم خود از فرصت جنگ و کشمکش بنی عباس و بنی امیّه و اشتغال ظالمان به ظالمان، نیروهای آماده را به دور خود جمع کرد، و به بازسازی نیروها و بازنگری اساس اسلام و فقه ناب اهل بیت(ع)، که همان فقه اصلی اسلام بود، پرداخت، و با این کار پر ثمر، خدمت بزرگی به جهان اسلام و تاریخ و فرهنگ اسلام نمود، نهالی کاشت که همچون درخت طوبی گردید و آثار درخشان آن به همه جا رفت، و همهی تشنگان معرفت را سیراب کرد و همچنان این درخت در سطح جهان میوه میدهد، و شیفتگان حق از میوههای آن بهره میبرند که به فرموده قرآن:
«تُؤتِی اَکُلَهَا کُلَّ حِینَ بِاِذنِ رَبِّهَا:
میوههای خود را هر زمان به اذن پروردگارش میدهد.» (ابراهیم/ 25)
شخصی در مورد مفهوم این آیه از امام صادق(ع) پرسید، فرمود: «اشاره به علم و دانش امامان(ع) است، که در هر سال و هر منطقه به شما میرسد.»[1]
اینک در این بخش برآنیم که در رابطه با علم، فضل، شاگرد پروری و دانشگاه امام صادق(ع) سخن بگوییم، و با شناخت نهضت علمی عظیم آن حضرت از میوهها و آثار درخشان آن بهره بگیریم و همراه بینش و جهان بینی اسلام در راستای علوم اسلامی، بر کمالات علمی و عملی خود بیفزاییم.
عدو شود سبب خیر
از آنجا که خداوند سببساز و سببسوز است، گاهی دشمن را سبب خیر قرار میدهد، چنان که گفتهاند: «عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.»
میپرسند: درست است که امام صادق(ع) در فرصت کشمکش بین بنی عبّاس و بنی امیّه، حسن استفاده کرد و به تربیت شاگرد پرداخت، ولی در زمانی که بنی عباس زمام حکومت را به دست گرفتند، و منصور دوانیقی به عنوان دومین خلیفهی عباسی روی کارآمد، امام صادق(ع) حدود یازده سال آخر عمرش در عصر خلافت او میزیست، در این عصری که پر از خفقان و سانسور بود، و منصور از هر سو، از گسترش نفوذ فرهنگ امامان(ع) جلوگیری میکرد، امام چگونه توانست، شاگردان سابق خود را از پراکندگی به گرد هم آورد، و در تربیت شاگردان جدید بکوشد؟!
این سؤال، پاسخهای مختلفی دارد، یکی از آنها که بسیار ظریف است و از امدادهای بزرگ غیبی است این که: منصور در یک شرایطی قرار گرفت که خودش مدّتی به امام صادق(ع) آزادی داد و فشار را برداشت و با این که دشمن بود سبب خیر گردید، برای روشن شدن این مطلب به حدیث جالب زیر توجّه کنید:
مفضّل بن عمر که یکی از شاگردان فهیم و برجستهی امام صادق(ع) است میگویید: منصور دوانیقی به طور مکرّر تصمیم برگشتن امام صادق(ع) گرفت، ولی هیبت ملکوتی آن حضرت و امدادهای غیبی، تصمیم او را خنثی مینمود، منصور از راه دیگر وارد شد و مردم را از اطراف آن حضرت پراکنده ساخت، و با کنترل شدید از تماس مردم و شیعیان با امام صادق(ع) جلوگیری نمود، و آن حضرت را ممنوع الملاقات ساخت، کار به جایی رسید که اگر یکی از شیعیان به مسئلهای در مورد طلاق و ازدواج و... مبتلا میشد دسترسی به امام نداشت تا مسئلهی خود را بپرسد، با تحمّل سختی و رنج از همسرش جدا میشد، تا بلکه مسئلهاش را بپرسد تا در صورت جواز نزد همسرش برود،[2] شیعیان در تنگنای بسیار سختی افتادند، خداوند متعال لطف و عنایت کرد، و به دل منصور انداخت تا از امام صادق(ع) هدیهی بینظری را تقاضا نماید، او چنین درخواستی از امام نمود، امام صادق(ع) عصای کوچکی را که طول آن یک ذراع (از سر انگشتان تا آرنج) بود و از یادگاریهای پیامبر اکرم(ع) به شمار میآمد، به عنوان هدیه برای منصور فرستاد.
منصور بسیار خوشحال شد، دستور داد آن را چهار قسمت کردند و هر کدام را در یکی از چهار جا (مثلاً در چهار گوشهی تختش) نصب نمودند، آنگاه به امام صادق(ع) عرض کرد:
«ما جَزاؤُکَ عِنْدِی اِلّا اَنْ اُطْلِقَ لَکَ، وَ تَفْشِیَ عِلْمَکَ لِشِیعَتِکَ، وَ لا اَتَعَرَّضُ لَکَ وَ لا لَهُمْ، فَاقْعُدْ عَیْرَ مُحْتَشَمٍ وَ اَفْتِ النّاسَ، وَ لا تَکُنْ فِی بَلَدٍ اَنَا فِیهِ:
پاداش تو در نزد من جز این نیست که تو را آزاد بگذارم، و تو علم خود را برای شیعیانت آشکار سازی، و تو را کنترل ننمایم و شیعیانت را از تو باز ندارم، بر مسند علم و فتوا بدون نمایش قدرت بنشین و فتوا بده، ولی در شهری که من سکونت دارم نباش.»
بعد از این دستور، علم و دانش امام صادق(ع) گسترش یافت[3]، به احتمال قوی منصور از نظر سیاسی در شرایطی قرار گرفت که چنین اجازهای داد، ولی برای حفظ آبروی سیاسی ظاهری خود، اجازهی خود را در مقابل هدیهای که امام صادق(ع) به او داده، قرار داد.
به هر حال خداوند سببساز و سببسوز، عدو را سبب خیر قرار داد و امام صادق(ع) با فرصت به دست آمده، اکثر استفاده را در تأسیس و استحکام و گسترش حوزهی علمیه و دانشگاه جعفری نمود.
حوزهی تدریس و شاگردان امام صادق(ع)
امام صادق(ع) در مدینه به تربیت شاگرد پرداخت، طولی نکشید از اطراف و اکناف مانند: بصره، کوفه، واسط، حجاز و... به گرد آن حضرت آمدند و کمکم شاگردان او چهار هزار نفر رسیدند.[4]
شیخ طوسی در رجال خود تعداد آنها را 3197 مرد و 12 زن نام میبرد که در مکتب و محضر امام صادق(ع) استفادهی علمی مینمودند.[5]
حسن بن علی بن زیاد وشّاء که خود از اساتید حدیث و از شاگردان امام رضا(ع) است میگوید: «من در مسجد کوفه نهصد استاد حدیث را دیدم که از امام صادق(ع) نقل حدیث میکردند.»[6]
کوتاه سخن آن که شاگردان مختلفی با نژادهای گوناگون، از طوایف و مذاهب مختلف در کلاس درس امام صادق(ع) شرکت نموده و بهره میبردند، و در این کلاس درسهای مختلف اسلامی، مانند: فقه، حدیث، اصول، علم کلام، تفسیر، علوم طبیعی و... تدریس میشد و شاگردان برجستهای تربیت شدند، که گروهی از آنها در رشتههای مختلف علوم اسلامی تخصّص داشتند و اهل نظر بودند مانند: هشام بن حَکَم، زرارة بن اَعْیَنْ، جمیل درّاج، ابان بن تغلب، مفضّل بن عمر، هشام بن سالم، مؤمن الطّاق، حماد بن عیسی، جابر بن حیّان و...
هشام بن حَکَم شخصیّتی است که علّامه عصر خود بود و کتابهای ارزشمندی تألیف کرد که آنها را 26 و بعضی 29 یا 31 جلد دانستهاند.[7]
علّامه سیّد شرف الدّین مینویسد:
«وَ اَلَّفَ هشام بن الحکم کُتباً کَثیراً اِشْتَهَرَ مِنْهَا تِسعَة وَ عِشرونَ کِتاباً:
هشام کتابهای بسیار تألیف نمود که29 عدد آن شهرت دارد.»[8]
جابربن حیّان که او را پدر علم شیمی خواندهاند، یکی از شاگردان امام صادق(ع) بود، که کتابی در هزار صفحهی بزرگ، شامل500 رساله در علوم مختلف، تألیف نمود.[9]
او را استاد علوم پنجگانه زیر و علوم دیگر خواندهاند:
1- کیمیا (شیمی)
2- لیمیاء (طلسمات و علوم غریبه)
3- هیمیاء (تسخیر جنّ و...)
4- سیمیاء (تخیّلات و تسخیرات)
5- ریمیاء (شعبدههای گوناگون)[10]
تاریخ نویسان و تحلیلگر مشهور «ابن خَلَّکان» مینویسد:
«جعفر بن محمّد (امام صادق) یکی از امامان دوازدهگانه مطابق مذهب شیعهی امامیّه و از بزرگان خاندان پیامبر(ص) است که به خاطر راستگویی و درستکاری او را صادق گویند، فضایل و کمالاتش مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح باشد، جابر بن حیّان طرطوسی شاگرد آن حضرت بود، کتابی در هزار ورق از تعلیمات جعفر بن محمّد(ع) تألیف کرد، که شامل پانصد رساله بود.»[11]
کوتاه سخن آن که: دانشگاه امام صادق(ع) بزرگترین و ژرفترین نهضت علمی را پدیدار ساخت و همهی مدارس و خطوط علمی عصر خود را تحت الشّعاع قرار داد، حتی شاگردان برجستهای از اهل تسنّن از این دانشگاه بهرهها بردند و به مقامات عظیم علمی رسیدند.
خودآزمایی
1- امام صادق(ع) مفهوم آیه 25 سوره ابراهیم «تُؤتِی اَکُلَهَا کُلَّ حِینَ بِاِذنِ رَبِّهَا: میوههای خود را هر زمان به اذن پروردگارش میدهد.» را چه بیان فرمودند؟
2- در زمانی که منصور دوانیقی به عنوان دومین خلیفهی عباسی روی کارآمد، امام صادق(ع) چگونه توانست، شاگردان سابق خود را از پراکندگی به گرد هم آورد، و در تربیت شاگردان جدید بکوشد؟
3- تعداد شاگردان امام صادق(ع) چند نفر بودند؟
پینوشتها
[1]- تفسیر نورالثّقلین، ج2، ص238.
[2] - مانند ماجرای خیار فروش که در بخش دوّم ذکر شد.
[3] - بحار، ج47، ص180.
[4] - ارشاد مفید، ص271- المراجعات (مراجعه110).
[5] - فهرست ابن ندیم، ص250.
[6] - رجال نجاشی (حسن بن وشّاء) سفینة البحار، ج2، ص656.
[7] - فهرست ابن ندیم، ص250.
[8] - المراجعات، ص312.
[9] - مرآة الجنان یافعی، ج2، ص304.
[10] - بهجة الآمال، ج2، ص474 و475.
[11] - همان مدرک، ص4760.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی