کد مطلب: ۳۴۵۴
تعداد بازدید: ۸۴۹
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۲۱
نگاهی بر زندگی امام مهدی(ع)| ۱۳
وقتی که از نظر دین و دانش ثابت شود که عمر طولانی محال نیست، چه مانعی دارد که قدرت خداوند به آن تعلّق گیرد و خداوند اراده کند که یک انسان صدها بلکه هزارها سال عمر نماید.

انتظار، ویژگی‌های یاران حضرت مهدی(عج) و پاسخ به سؤالات| ۵


4- تلفّظ به نام مبارک حضرت مهدی«عَج»
 

مطابق روایات متعدّد، از بردن نام حضرت مهدی(عج) که هم‌نام پیامبر اسلام(ص) است نهی شده از این‌رو نام او را در نوشتن این‌گونه «م ح م د» می‌نویسند؟ آیا نام بردن او حرام است؟ اگر حرام است چرا؟
 
پاسخ:
این مسأله یک مسأله فقهی است، بعضی از علما و فقها از بررسی روایات چنین استفاده کرده‌اند که در عصری (مانند غیبت صغری) که خطر و فشار بسیار بود و برای حفظ جان حضرت مهدی(عج) و دیگران نیاز به تقیّه و رازپوشی بود، امامان(ع) از بردن نام آن حضرت نهی نموده‌اند ولی در این عصر که تقیّه‌ای در کار نیست بردن نام او اشکال ندارد.
بر همین اساس یکی از واسطه‌ها، همین سؤال را از ناحیه مقدّسه نمود، از طرف حضرت مهدی(عج) چنین پاسخ آمد:
«اِنْ دَلَلْتُمْ عَلَی الْاسْمِ اَذاعَوُهُ، وَ اِنْ عَرَضُوا الْمَکانَ دُلُّوا عَلَیْهِ:
اگر آنها را به نام حضرت مهدی(عج) آگاه سازید، آن را ظاهر می‌سازند و اگر مکانش را بشناسند بر ضدّ او اقدام می‌کنند.»[1]
بر همین اساس، در مواردی که تقیّه و خطر جانی نبوده حتی خود امام حسن عسکری(ع) نام مبارک حضرت مهدی(عج) را به زبان آورده است، از جمله روایت شده امام حسن(ع) گوسفندی را به عنوان عقیقه، برای بعضی از اصحابش فرستاده و فرمود:
«هذِهِ مِنْ عَقِیقَةِ اِبْنِی مُحَمَّدٌ:
این گوسفند، عقیقه‌ی فرزندم محمّد (حضرت مهدی) است.»[2]
جماعتی از علمای بزرگ، مانند: شیخ مفید، علاّمه حلّی، فاضل مقداد، سید مرتضی و محقّق، در کتب خود به ذکر نام مبارک حضرت مهدی(عج) تصریح کرده‌اند، نظریّه‌ی شیخ حرّ عاملی نیز همین است.[3]
علّامه اِرْبِلی نیز تلفظ به نام حضرت مهدی(عج) را در آن‌جا که تقیّه نباشد جایز می‌داند.[4]
 

5- آیا یک انسان می‌تواند بیش از هزار سال عمر کند؟

 
می‌پرسند: آخرین حدّ عمر انسان مثلاً 120 سال است ولی در مورد حضرت مهدی(عج) که در سال 255 هجری متولد شده تا کنون 1160 سال گذشته است، چگونه یک انسان آن همه عمر می‌کند؟
 
پاسخ:
وقتی که از نظر دین و دانش ثابت شود که عمر طولانی محال نیست، چه مانعی دارد که قدرت خداوند به آن تعلّق گیرد و خداوند اراده کند که یک انسان صدها بلکه هزارها سال عمر نماید.
از نظر زیست‌شناسان، علل پیری و فرسودگی و مرگ، اختلال‌ها و آسیب‌هایی است که به انسان می‌رسد بعضی از زیست‌شناسان می‌گویند: انسان باید 300 سال عمر کند، این که می‌بینی 70 یا 80 سال عمر می‌کند، بر اثر افسردگی عضوی و سرایت آن در عضو دیگر است.
آزمایشاتی که دانشمندان روی گیاهان و حشرات انجام داده‌اند، گاهی عمر آنها را به صدها بلکه به هزاران برابر عمر معمولی آنها رسانده‌اند. بنابراین از نظر علمی، هیچ‌گونه دلیلی بر انکار عمر طولانی در افراد استثنایی نیست و از نظر دینی نیز دلیلی بر خلاف آن نداریم بلکه به عکس، تواریخ مذهبی و ادیان نشان می‌دهد که افراد برجسته‌ای همانند:
الیاس، خضر(ع)، عیسی(ع)، هنوز زنده‌اند و افرادی مثل لقمان، نوح(ع) و بعضی از پیامبران دیگر عمرهای بسیار طولانی نموده‌ااند. مطابق صریح قرآن، حضرت نوح(ع) تنها 950 سال پیامبری کرد[5] و مطابق روایات.
حضرت سلیمان عَلیهِ السلام 712 سال عمر کرد.
لقمان حکیم، 400 تا 4000 سال عمر کرد.
حضرت عاد(ع) 3500 سال عمر کرد.
حضرت آدم(ع) 930 سال عمر کرد.
حضرت نوح(ع) 2500 سال عمر کرد و ...[6]
 

6- غیبت طولانی چه فایده دارد؟

 
می‌پرسند: این که حضرت مهدی(عج) ده‌ها و صدها سال از ما پنهان است و در غیبت طولانی به سر می‌برد، برای اسلام چه فایده دارد؟

پاسخ:
علّت غیبت او ما هستیم نه او، دست ما کوتاه و خرما بر نخیل، اگر بنا باشد او ظاهر گردد ولی مردم جهان آمادگی ظهور و پذیرش او را نداشته باشند او نیز مانند سایر امامان(ع) می‌آید و بی‌آن که به اهداف عالی مکتب امامت برسد از دنیا می‌رود، در صورتی که خداوند خواسته او ظهور کند و سراسر زمین را پر از عدل و داد نماید و اهداف همه‌ی پیامبران و اولیای خدا را تحقق بخشد، چنین ظهوری نیاز به زمینه‌سازی و آمادگی عمیق و وسیع دارد.
غیبت او مطابق روایات، همانند پنهان شدن خورشید در پشت ابرهای تیره است[7] در عین آن که ابرها در برابرش قرار گرفته‌اند، نور او به جهان می‌رسد و انسان‌ها از روشنایی آن بهره‌مند می‌شوند.
فلسفه‌ی غیبت او را می‌توان در امور زیر خلاصه کرد:
1. امید به مهدی موعود، انسان‌ها را دلگرم می‌کند و موجب انتظار می‌شود و چنین امیدی سازنده و حرکت‌بخش است.
2. غیبت او و جانشینی ولایت فقیه از جانب او، شیعیان را قدم به قدم به پیش می‌برد و آماده می‌سازد تا آن حضرت را از عزلت بیرون آورند.
3. آن حضرت در عین غیبت، پشتوانه‌ی نیرومند فقها و رهبران و رهروان راه حق است، به آنها اعتبار می‌بخشد و از تهی بودن و دل مردگی بیرون می‌آورد زیرا امام هم‌چون قلب در بدن انسان است که همواره با تپش خود، حیات و روح تازه به انسان می‌بخشد و با تکیه به آن، روحیّه‌ها بالا می‌رود به خصوص اگر پیوند معنوی ما با او گرم‌تر و استوارتر باشد.
4. کنجکاوی و تحقیق درباره علل غیبت حضرت مهدی(عج) انسان را به این نتیجه می‌کشاند که حتماً موانعی چون ابرهای تیره در برابر خورشید وجود دارد که آن حضرت را هم‌چنان در پشت پرده غیبت نگه داشته است، انسان در این کنجکاوی و کند و کاو، موانع را می‌شناسد و سپس برای دفع و رفع موانع تلاش می‌کند.
به عنوان مثال یک درخت گلابی را در نظر بگیرید، این درخت وقتی به میوه می‌رسد و گلابی به جامعه تحویل می‌دهد که عوامل رشد و تکامل او مانند نور و حرارت، آب و کود و هوای آزاد برای آن فراهم باشد و موانعی که موجب عقب‌گرد و نابودی آن می‌شود مثل آفات و حشرات از آن دور گردد.
باید دانشمندان و محقّقان در فرصت طول غیبت، با تشکیل کنفرانس‌ها، عوامل مثبت و منفی و موانع ظهور حکومت جهانی مهدی آل محمد(ص) را بشناسند و راه‌های نابودی آن موانع را مشخّص کنند و اجرا نمایند، چنین تلاش و اندیشه‌ی جهانی، قطعاً جامعه را از نظر فرهنگی و اصلاحی پیش می‌برد و افراد جامعه را برای حرکت به سوی مصلح کلّ آماده می‌سازد، چنین فکر و حرکتی، یکی از فوائد غیبت است.
5. افزایش روز افزون فساد و تبعیض، بی‌عدالتی و ظلم، انسان‌ها را به ستوه می‌آورد به طوری که آنها تشنه مصلح عادل خواهند شد، طول زمان بر شدّت این تشنگی می‌افزاید و آن را عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌سازد و سرانجام در دل این تاریکی‌ها، انفجار نور پدید می‌آید و مردم به طور طبیعی و خود جوش برای پذیرش جرقّه‌های انقلاب آماده می‌شوند.
6. پیشرفت علم و تکنیک در عرصه‌های گوناگون در طول غیبت، موجب اندیشه‌های تازه و حرکت‌های سازنده شده و باعث تکامل می‌گردد و همین تکامل یکی از عوامل و اهرم‌های مهم برای زمینه‌سازی و ظهور حضرت ولی عصر(عج) می‌گردد.
بر همین اساس در آیه 53 سوره فصلّت می‌خوانیم:
«سَنُرِیهِمْ آیا تِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی اَنْفُسِهِمْ حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ:
به زودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در درون جان‌شان به آنها نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حقّ است.»
امام صادق(ع) در ضمن گفتاری فرمود: منظور از ضمیر «او» (در اِنّه) خروج قائم(عج) است[8] (یعنی یکی از مصادیق روشن آیه، وجود حضرت مهدی(عج) است که بر اثر پیشرفت‌های علمی و شناخت، حقانیت او و نیاز جهان و جامعه و مردم به او روشن می‌گردد.)
 

خودآزمایی
 

1- چرا نام حضرت مهدی(عج) را در نوشتن این‌گونه «م ح م د» می‌نویسند؟
2- سه مورد از فلسفه‌ی غیبت امام زمان(عج) را بیان کنید.
3- امام صادق(ع)، منظور از ضمیر «او» (در اِنّه) در آیه 53 سوره فصلّت را چه بیان فرمودند؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]- وسائل الشّیعه، ج 11، ص 488.
[2]- همان مدرک، 489.
[3]- همان مدرک، ص 492.
[4]- کشف الغمّه، ج 3، ص 438.
[5]- فَلَبِثَ فِیهِمْ اَلْفَ سَنَةٍ اِلاّخَمْسِینَ عاماَ (عنکبوت- 14)
[6]- شرح بیشتر در کتاب اکمال‌الدین، ج 2، ص 523، کشف‌الغمّه، ج 3، ص 472 به بعد.
[7]- اعلام الوری، ص 424.
[8]- بحار، ج 51، ص 62.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: