حضرت عیسی(ع)| ۲
دو نكته آموزنده (مقام على(ع) و عفت مریم)
در ماجراى تولد حضرت عیسى(ع) از مریم(س) دو نكته وجود دارد كه پیامآور درسهای بزرگ عقیدتى و عملى است.
1 - با اینکه حضرت مریم(س) از هر نظر پاك بود، و همواره در محراب عبادت به سر میبرد و خدمتگزار مسجد بیتالمقدس در جهت ظاهر و باطن بود، هنگام زایمان، از جانب خداوند به او خطاب شد از مسجد بیرون برو، و به تعبیر قرآن به مكان دوردستى رفت[1]، چراکه حرمت مسجد را باید نگه داشت.
ولى در مورد ولادت حضرت امیرمؤمنان على(ع) هنگامیکه مادرش فاطمه بنت اسد(س) مشغول طواف كعبه بود و درد زایمان او را فراگرفت، دیوار كعبه شكافته شد، و ندایى به او رسید كه وارد خانه كعبه شو، فاطمه(س) داخل خانه كعبه شد، و آن دیوار ترمیم یافت و حضرت على(ع) در درون كعبه یعنى در مقدسترین مكان، متولد شد.[2]
و این یك افتخار بزرگى است كه بیانگر عظمت حضرت على(ع) در مقایسه با حضرت عیسى(ع) میباشد، ازاینرو در طول زمان، علماى شیعه به این مطلب بر عظمت على(ع) استدلال میکنند.
2 - حضرت مریم(س) در رابطه با حفظ حریم عفت و حجاب، بسیار حساس و مراقب بود. هنگامیکه به اذن الهى بدون شوهر باردار شد، از این نظر كه مردم جاهل مبادا به او تهمت ناجوانمردانه بزنند، بسیار ناراحت بود و شدت ناراحتیاش بهاندازهای بود كه هنگام زایمان میگفت: (یا لَیتَنِى مِتُّ هذا وَ كُنتُ نَسیاً مَنسِیاً؛) اى كاش قبل از این مرده بودم و بهکلی فراموش میشدم. (مریم، 23)
مسیحیانی كه ادعاى پیروى از حضرت عیسى(ع) میکنند، ولى در اروپا و آمریكا و... آنهمه دامنه بیعفتى را گسترش میدهند، در حقیقت دورترین افراد نسبت به حضرت مسیح(ع) هستند، آنها گستاخى را بهجایی رساندهاند كه عكسى تحت عنوان عكس حضرت مریم(س) پخش میکنند كه نمایانگر یك زن بدحجاب یا بیحجاب است و حتى در كنفرانس زنان که سال گذشته در پكن برقرار شد، عكس آنچنانى را بهعنوان عكس حضرت مریم(س) بر بالاى دكور سالن كنفرانس نصب كرده بودند، زهى گستاخى و اهانت بیشرمانه كه روح پاك حضرت مریم(س) از چنان نسبتهاى ناروا بیزار است، اكنون نیز او میگوید:
كاش به دنیا نیامده بودم، یا بهطورکلی فراموش میشدم و مرا به اینگونه عكس و تمثال، متهم نمیکردند!
عجیب است، مریم كه باید سمبل حجاب و عفت گردد، به دست مردم نااهل، سمبل بدحجابى و دریدگى ضد حجاب شده است!!
امداد غیبى به كمك مریم(س)، با سخن گفتن در گهواره
مریم(س) عیسى(ع) را در آغوش گرفت و بهسوی مردم آمد، مردم جاهل و بیپروا، بیدرنگ به آن بانوى بسیار پاك، نسبت ناروا دادند، و گفتند: اى مریم! كار بسیار عجیب و بدى انجام دادى! اى خواهر هارون (اى كسى كه همچون هارون پیامبر، به پاکی و تقوا معروف هستى) نه پدر تو (عمران) مرد بدى بود، و نه مادرت (حنّه) بانوى ناپاكى بود، این پسر را از كجا آوردهای؟!
مریم درحالیکه بسیار در فشار بود، سكوت كرد ولى دید آنها همچنان به ناسزاگویى ادامه میدهند. در این هنگام عیسى(ع) در گهواره دستى در نزد مریم(س) بود، مریم اشاره به عیسى(ع) كرد، كه اى فرزند به پاکی من و پاكزادى خودت، گواهى بده، و به آنها گفت: از این كودك بپرسید.
قوم كه از اشاره مریم(س) بسیار ناراحت شده بودند، با نیشخند و ناراحتى گفتند:
ما چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوییم؟[3]
امام باقر(ع) فرمود: هفتاد نفر زن، اطراف مریم(س) را گرفتند و او را با ناسزاگویى سرزنش نمودند، در این هنگام عیسى(ع) در گهواره به آنها گفت: واى بر شما! آیا به مادرم نسبت ناروا میدهید، من بنده خدا هستم، خداوند به من كتاب داده، سوگند به خدا بر هر یك از شما به خاطر تهمتى كه به مادرم میزنید به حد تهمت را جارى میکنم.
یكى از حاضران از امام باقر(ع) پرسید: آیا بعدازاین (هنگامیکه عیسى بزرگ شد) عیسى(ع) بر آنها حد جارى كرد؟
امام باقر(ع) فرمود: آرى بحمدلله.[4]
گواهى عیسى(ع) در گهواره، در قرآن چنین آمده است:
من بنده خدایم، خداوند به من كتاب آسمانى داده و مرا پیامبر نموده است و مرا وجودى پربركت كرده و مرا در هرکجا باشم، مادام كه زندهام، به نماز و زكات توصیه نموده است - و مرا نسبت به مادرم نیكوكار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است - و سلام خدا بر من، آن روز كه متولّد شدم، و آن روز كه میمیرم، و آن روز كه زنده برانگیخته میشوم.[5]
هنگامیکه قوم بهطور آشكار، سخنان فوق را از عیسى(ع) شنیدند، دریافتند كه مریم(س) از هرگونه ناپاكى، پاك و منزه است و عیسى(ع) بعدازاین تكلم، تا زمانى كه بزرگ شد و به حد زبان گشودن رسید، سخن نگفت.[6]
ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید: چرا خداوند عیسى(ع) را بدون پدر آفرید؟
امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: تا مردم به قدرت وسیع الهى پى ببرند و بدانند كه خدا حتى قدرت دارد كه از زن بیهمسر، فرزند بیافریند، چنانکه قدرت دارد انسانى (مانند آدم(ع)) را بدون پدر و مادر خلق كند، و او بر هر چیز قادر است.[7]
رسالت عیسى(ع) و معجزات و پندهاى او
حضرت عیسى(ع) در سیسالگی رسماً رسالت خود را به مردم اعلام نمود، و هر رسولى براى اثبات پیامبرى و رسالت خود معجزه دارد. عیسى(ع) به بنیاسرائیل گفت:
«انِّى قَد جِئتُكم بآیةٍ مِن ربِّكُم؛»
من از طرف پروردگار شما نشانهای برایتان آوردهام.[8]
آنگاه پنج معجزه خود را بهاینترتیب برشمرد:
1 - من از گِل چیزى به شكل پرنده میسازم، سپس در آن میدمم، بهفرمان خدا پرندهای میگردد.
2 - كور مادرزاد را بینا میکنم.
3 - مبتلایان به بیمارى برص (پیسى) را بهبود میبخشم.
4 - مردگان را زنده میکنم.
5 - و ازآنچه میخورید و در خانه خود ذخیره میسازید، خبر میدهم.
قطعاً در این نشانهای براى شما بهسوی حق است، اگر ایمان داشته باشید.[9]
اى مردم! خداوند پروردگار من و شما است، او را بپرستید، نه من و نه چیز دیگر را این است راه راست.[10]
گروهى عیسى(ع) را تصدیق كرده، ایمان آوردند، ولى گروهى دیگر او را انكار كرده و معجزات او را سحر و جادو خواندند. عیسى(ع) همچنان مردم را بهسوی توحید دعوت میکرد، و با پند و اندرز، آنها را به راه راست هدایت مینمود.
روزى با حواریون (یاران خاص خود) از سرزمین اردن به بیتالمقدس، حركت كردند. در بین راه هر كور و شل را میدید به اذن خدا شفا میبخشید. بهاینترتیب مردم را با آیات و نشانههای الهى، از بتپرستی و انحراف برحذر داشته و بهسوی خداى بزرگ راهنمایى مینمود.[11]
شخصى از او پرسید: سختترین چیز چیست؟ فرمود: خشم خدا. از او پرسید: چه چیز موجب دور ماندن از خشم خدا است؟ فرمود: ترك خشم خود. به گفته مولانا:
گفت عیسى را یكى هشیار سر / چیست در هستى ز جمله صعبتر
گفتش اى جان! صعب تو خشم خدا / كه از آن دوزخ همى لرزد چو ما
گفت از خشم خدا چبود امان / گفت: ترك خشم خویش اندر زمان
كظم غیظ است اى پسر خط امان / خشم حق یاد آور و در كش عنان[12]
پینوشتها
[1] . مریم، 23.
[2] . الغدیر، ج 6، ص 23، به نقل از شانزده كتاب اهل تسنن.
[3] . مریم - 27 تا 30. بحار، ج 14، ص 228.
[4] . بحار، ج 14، ص 215.
[5] . سوره مریم، آیه 30 تا 33.
[6] . بحار، ج 14، ص 229.
[7] . همان مدرك، ص 218.
[8] . آل عمران، 48.
[9] . توجه به این كه در عصر عیسى(ع) علوم طب و درمان پیشرفت فوق العاده كرده بود، معجزات عیسى(ع) در این راستا بود كه بر درمان همه اطبا، برترى داشت.
[10] . آل عمران، آیه 48 و 51.
[11] . تاریخ انبیاء، ص 731.
[12] . دیوان مثنوى به خط میرخانى، ص 327.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی