کد مطلب: ۳۴۶۷
تعداد بازدید: ۳۳۳۱
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
امر به معروف و نهی از منکر| ۳
بسیاری از اقدامات انجام شده توسّط متولّیان امور فرهنگی، چون در ازای ترک معروف یا وقوع منکری نیست و جنبه ی آموزش عمومی و همگانی دارد، در حیطه ی امر به معروف و نهی از منکر به حساب نمی آید.

تنوّع واژگان مختلفِ امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم


در آیات زیادی به جای معروف و منکر، مصادیقی از آن ها آمده است. تعداد این گروه از آیات بسیار زیاد است. از مصادیق معروف ها می توان به لغات و ترکیباتی مانند: «قِسط، اَلّا تَعبُدُوا اِلّا الله، ما اَمر الله بِه، اَن نَترُکَ ما یعبُدُ آباؤنا، برّ، عَدل، صَلاة، زکاة، أن تؤدّوا الاَمانات، أَن اَکوُنَ اَوَّلَ مَن اَسلَم و ...» و از مصادیق منکرها که نهی الهی به آن ها تعلّق گرفته است، می توان به «فحشا، هَوی، ما نَهاکُم عنه، أَن نَعبُدَ ما یعبُدُ آباؤنا، البَغی، قَولُهم الإثم، سُوء، فَساد، ربا، أکلِ مال بِالباطل، ما نُهوا عنه، نَجوی، أن اَعبُدُ الّذینَ تدعونَ مِن دون الله، کبائر و ...» اشاره کرد.
در آیات فراوانی هم به جای امر و نهی از واژه های دیگر یا ساختارهای جمله ای و ... استفاده شده است، مانند:
 1- حلال و حرام: «أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ». صيد دريا و طعام آن براى شما و كاروانيان حلال است تا (در حال احرام) از آن بهره‏ مند شويد ولى ما دام كه مُحرم هستيد، شكار صحرا براى شما حرام است و از (نافرمانى) خدايى كه به سوى او محشور مى ‏شويد، بترسيد.[1] به این معنا که از صید دریا بخورید و نباید در حال احرام به شکار کردن در صحرا بپردازید.
 2- کتب (کُتِبَ علیکم، کُتِبَ علی الّذین، کَتَبَ اللهُ لکم و ...): «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». اى افرادى كه ايمان آورده ‏ايد! روزه بر شما نوشته شده، همان‏ گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد.[2] به عبارت دیگر: روزه بر شما واجب است و باید روزه بگیرید.
3- جمله های مثبت و منفی (خبری): «... وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً ...». و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند.[3] یعنی: هر کس از مردم که استطاعت دارد، باید حج به جا آورد. «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً». هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است.[4] بدین معنا که نباید هیچ زن و مرد مؤمنی در برابر حکم خدا و رسول بگوید که من اختیار دارم و طبق نظر خودم عمل می کنم.
 4- جمله ی استفهامی ای که به معنای امر یا نهی است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ». اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! چرا سخنى مى ‏گوييد كه عمل نمى ‏كنيد؟![5] به عبارت دیگر: ای مؤمنین! چیزی نگویید که خود آن را انجام نمی دهید.
شیوه های دیگری برای بیان امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم وجود دارد که بیان و بررسی آن ها خارج از ظرفیت این نوشتار است. غرض این است که بدانیم نمونه های امر به معروف و نهی از منکر در سراسر قرآن کریم فراوان است و این به نوعی نشان گر اهمیت و جایگاه این دو فریضه ی الهی نزد خداوند متعال می باشد. در واقع با توجّه به این حقیقت می توان از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از شیوه های مهم و ضروری در تربیت فرد و اجتماع یاد کرد.[6]
 

تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با برخی مفاهیم مشابه
 

تعلیم و ارشاد جاهل:
 

کسی که حکمی از احکام اسلام را نمی داند و به واسطه ی ندانستن آن حکم مرتکب حرام می شود، بر سایرین واجب است وی را تعلیم و ارشاد کنند و حکم را به او بگویند، مانند کسی که نمی داند قمار حرام و حجاب واجب است. حتّی گاهی علاوه بر وجوب ارشاد جاهل به حکم، ارشاد شخص جاهل به موضوع نیز واجب است، یعنی اگر حکم را می داند ولی مصداق آن را نمی داند، باز هم در برخی موارد ارشاد واجب می شود، مثل جایی که در یک مهمانی غذای مهمان ها نجس است و آن ها از این موضوع بی خبر هستند در حالی که میزبان (صاحب خانه) از آن اطّلاع دارد، (با عنایت به این که خوردن غذای نجس حرام است) در این صورت بر او واجب است که مهمان ها را از نجس بودن آن غذا با خبر سازد.
اینک ما در مقام شرح مسائل ارشاد جاهل نیستیم امّا یک تفاوت اساسی بین این دو فریضه (ارشاد جاهل و امر به معروف و نهی از منکر) این است که شخص مخاطب امر به معروف و نهی از منکر، دانسته و عامدانه در حال انجام گناه است. لذا این مطلب که شخص خطاکار، دانسته گناه می کند یا ندانسته، تفاوتی در عکس العمل یک مسلمان نخواهد داشت. اگر گناهکار جاهل باشد، لازم است ارشاد و آگاه شود و چنان چه عالم و عامد باشد نیز همه ی مسلمین باید او را امر به معروف و نهی از منکر نمایند. بنا بر این با این بهانه که فرد عاصی خودش به گناهش علم و آگاهی دارد، نمی توان از زیر بار انجام فریضه ی مهم امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کرد.
 

فعّالیت فرهنگی و دعوت به خیر:
 

قرآن کریم می فرماید: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آن ها همان رستگارانند.[7] مراد از دعوت به خیر، تمام فعّالیّت های فرهنگی و تربیتی است. این اقدامات که معمولا برای ارتقاء سطح سلامت فرهنگی جامعه و آگاه سازی عمیق مردم است، در جامعه ی امروز ما مصادیق بسیاری از جمله چاپ کتب و نشریات، برگزاری جلسات و نشست های مذهبی، مراسم معنوی، تأسیس شبکه های قرآنی و امثال آن را شامل می شود. همه ی این ها مانند اقدامات پیشگیرانه ای است که برای جلوگیری از بیماری، توسّط پزشکان توصیه می گردد.
حال سؤال این جاست: اگر علی رغم تمام تلاش ها برای فرهنگ سازی سلامت و رعایت بهداشت، شخص یا اشخاصی بیمار شدند، آیا باز هم اقدامات پیشگیرانه مانند شستن دست ها قبل و بعد از غذا و رعایت بهداشت فردی و ...، برای رفع بیماری کافی است یا باید علاوه بر این ها به فکر اقدامات درمانی و حتّی اورژانسی و فوریتی نیز باشیم؟ متأسّفانه افرادی در گوشه و کنار پیدا می شوند که با ژست روشنفکری مدّعی اند به جای امر به معروف و نهی از منکر، باید کار فرهنگی انجام داد. این قشر دلسوز امّا ساده اندیش، معمولا به تفاوت های مهمّ فرهنگ سازی با امر به معروف و نهی از منکر دقّت ندارند:
تفاوت اوّل- کار فرهنگی زودبازده نیست و معمولا در دراز مدّت نتیجه می دهد در حالی که اسلام با سامانه ی امر به معروف و نهی از منکر، در صدد زدودن فوری گناهان از جامعه و تنگ کردن عرصه بر گناهکاران است.
تفاوت دوّم- همواره کسانی در جامعه هستند که خویش را در معرض فعّالیّت های فرهنگی قرار نمی دهند و سر در آبشخور شیطان داشته، بنده ی زر و زور و تزویر دشمنان شده اند. چنین انسان نماهایی، نه کتاب های چاپ شده، نه مراسم معنوی، نه هیچ یک از امور فرهنگی انجام شده را اجابت نکرده، هرگز جویای حقیقت و صلاح نیستند و از سویی هر روز به حیلتی در حال آلوده کردن جامعه می باشند. با این وصف، هر چقدر هم فعّالیّت های زیرساختی فرهنگی صورت گیرد، بر اصلاح این جماعت عنود و خدانترس، اندک تأثیری نخواهد داشت.
لذا خدای عزّ و جلّ در کنار دعوت به خیر، برای در تنگنا قرار دادن معاندان و منافقان، فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر همگانی را واجب فرمود تا اگر کسی پای درس اسلام در مسجد و مدرسه نیامد، همه ی مردم آن درس ها را در هنگام بروز معصیت در کوی و برزن به وی متذکّر شوند. از همین روست که در روایات متعدّد می خوانیم: «فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ‏ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ [الْمُنَافِقِينَ‏] الْكَافِرِينَ». پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه ی نیرومند مؤمنان است و آن کس که از زشتی ها نهی کرد، بینی منافقان (کافر) را به خاک مالید.‏[8] همچنین دسته ای از مردم که در زمره ی منافقان و معاندان قرار ندارند ولی به دلیل غفلت، و قرار داشتن در جوّ و فضای ناسالم و تربیت غیر دینی، مرتکب برخی معاصی می شوند، می توانند به وسیله ی این دو فریضه ی الهی، آگاه شده و از خواب غفلت بیدار شوند.
تفاوت سوّم- امر به معروف و نهی از منکر، بر خلاف دعوت، تابع موضوع است، یعنی در این فریضه، به دلیل وقوع منکر یا ترک معروف، عکس العملی از طرف مکلّف صورت می گیرد. حال آن که دعوت به خیر، امری است مستمرّ و تابع ترک واجب یا ارتکاب حرام نیست. به بیان دیگر بسیاری از اقدامات انجام شده توسّط متولّیان امور فرهنگی، چون در ازای ترک معروف یا وقوع منکری نیست و جنبه ی آموزش عمومی و همگانی دارد، در حیطه ی امر به معروف و نهی از منکر به حساب نمی آید. متأسّفانه بسیاری از مؤمنین که به فعّالیّت های آموزشی و تربیتی و فرهنگی اشتغال دارند، گمان می کنند در حال انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر هستند و با این توجیه که ساعت ها و ماه ها و سال ها مشغول به تعلیم قرآن یا برپایی نهادهای مذهبی بوده اند، نسبت به گناهان اطراف خویش، وظیفه ای برای خود قائل نیستند، لذا باید دقّت شود که دعوت سایرین به امور نیک به مصداق «كُونُوا دُعاةَ النّاسِ‏ بِغَيرِ ألسنتِكُم‏»[9] یک وظیفه است و امر به معروف و نهی از منکر –که اصل آن هم تذکّر لسانی همگانی است- یک وظیفه ی مهمّ دیگر.[10]
 

خودآزمایی
 

1- دو واژه یا ساختاری که در قرآن کریم به جای امر به معروف و نهی از منکر استعمال شده است را نام برید؟
2- تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با دعوت به خیر در چیست؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره مائده/ آیه 96 (ترجمه مکارم).
[2] سوره بقره/ آیه 183 (ترجمه مکارم).
[3] سوره آل عمران/ آیه 97 (ترجمه مکارم).
[4] سوره احزاب/ آیه 36 (ترجمه مکارم).
[5] سوره صف/ آیه 2 (ترجمه مکارم).
[6] برگرفته از کتاب: امر به معروف و نهی از منکر در آیینه قرآن کریم ص 24 و 25.
[7] سوره آل عمران/ آیه 104 (ترجمه مکارم).
[8] نهج البلاغة (ترجمه دشتی) حکمت 31.
[9] روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة) ج ‏12 ص 76.
[10] درسنامه امر به معروف و نهی از منکر ص 17 تا 20 [با دخل و تصرّف مختصر].

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: