کد مطلب: ۳۴۶۸
تعداد بازدید: ۱۷۶۴
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
امر به معروف و نهی از منکر| ۴
گویی این دو فریضه به ولایت وابسته اند و آمران به معروف و ناهیان از منکر به سبب ولایتی که خدا به آن ها داده است، حق و وظیفه دارند که به این کار اقدام کنند.
امر به معروف و نهی از منکر از وظایف عملی مسلمانان و نشان دادن عکس العمل در مقابل ترک وظایف دینی به وسیله ی سایر افراد است به طوری که از ترک مجدّد آن وظایف جلوگیری شود. از آن جا که این وظیفه به حوزه ی عمل مکلّفان مرتبط است، در شمار فروع دین به حساب می آید. امر به معروف و نهی از منکر به معنای فقهی آن، تنها مواردی را شامل می شود که فاعلِ منکر یا تارکِ معروف با علم و آگاهی مرتکب این عمل یا تارک آن فعل گردیده و مسأله از مرحله ی ارشاد، بیان و تبلیغ فراتر رفته باشد (چنان چه پیشتر بیان گردید). در پاره ای از آیات قرآن کریم، امر به معروف و نهی از منکر فرع بر ولایت الهی مطرح می گردد: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ...». مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند، امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنند.[1]
گویی این دو فریضه به ولایت وابسته اند و آمران به معروف و ناهیان از منکر به سبب ولایتی که خدا به آن ها داده است، حق و وظیفه دارند که به این کار اقدام کنند. مبنای حقوقی و فقهی این مسأله نیز در آن است که چون بر اساس موازین فقهی، اصلْ عدم ولایت است و هیچ کس موظّف به اطاعت از غیر خدا نیست: «لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللهُ حُرّاً». بنده (مطیع) ی غیر خودت نباش در حالی که خداوند تو را آزاد قرار داده است.[2] لذا جایی که نیاز به دخالت در امور شخصی افراد و امر و نهی دارد، این کار بدون ولایت و اذن الهی امکان پذیر نیست و لزوم اطاعت نمی آورد، از این رو برای اجرای امر به معروف به نوعی اذن و ولایت الهی نیاز است و ولایت آمر به معروف و ناهی از منکر، از شعاع ها و شعوب آن ولایت و استثنایی از اصل عدم ولایت است. در حقیقت، امر به معروف نوعی ولایت است که به فرد مسلمان داده شده است و او بر اساس آن می تواند در اموری که در اختیار فرد دیگری است دخالت کرده و او را از کاری باز دارد یا به کاری امر کند.
این ویژگی است که تفاوت جوهری میان امر به معروف و مقوله هایی چون دعوت و ارشاد و مانند آن را روشن می سازد، زیرا در این گونه مقوله ها از آن جا که اجباری در کار وجود ندارد، به ولایت هم نیازی نیست و هر کس می تواند دیگران را به چیزی دعوت کند، زیرا طرف مقابل هم می تواند آن را مثل هر دعوت دیگری رد کند و این چیزی است که در امر به معروف و نهی از منکر صدق نمی کند و امر به معروف شرعاً لازم الاطاعه است. این تفاوت جوهری در ماهیت این دو مقوله نیازمندی آن دو را به ابزارهای متفاوت به دنبال دارد و شاید به همین سبب باشد که در سوره ی نحل، برای دعوت کردن، ابزار موعظه و جدل – که ابزارهای فکری و نظری هستند- معرّفی می شود: «ادْعُ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ...». با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آن ها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن.[3] ولی برای امر به معروف به ابزار ولایت (طبق آیه ی 71 از سوره توبه) و صبر، چنان چه در سوره لقمان می فرماید: «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ». پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصايبى كه به تو مى‏ رسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است[4]، - که (ولایت و صبر) ابزارهای عملی اجرایی می باشند- اشاره می شود.
امر به معروف و نهی از منکر از آن جا که در شمار وظایف عملی و بحث های فقهی است، در میان شیعیان در منابع فقهی و در بحث عبادات مطرح می شود، امّا در عین حال به مناسبت هایی در علم کلام و در منابع تفسیری و اخلاقی نیز سخنان مبسوطی از آن به میان می آید، چنان چه در خلال بحث های آینده از آن ها در این نوشتار استفاده خواهیم کرد. در احکام فرعی و شرایط و مراتب وجوب امر به معروف، میان فرقه های مسلمان اختلاف نظرهایی وجود دارد، امّا در اصل وجوب آن، همه اتفاق نظر دارند.
امر به معروف و نهی از منکر از نظر اهمّیت، وظیفه ای است که در آیات قرآن کریم در کنار ایمان و هم طراز نماز و زکات از آن یاد شده، چنان چه می فرماید:
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ». مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند، امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنند، نماز را برپا مى ‏دارند و زكات را مى ‏پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى ‏كنند. به زودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مى‏ دهد، خداوند توانا و حكيم است.[5]
التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ». توبه ‏كنندگان، عبادت كاران، سپاس گويان، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده‏ آوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهاى) الهى، (مؤمنان حقيقى ‏اند) و بشارت ده به (اين چنين) مؤمنان.[6]
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ...». شما بهترين امّتى بوديد كه به سود انسان ها آفريده شده ‏اند (چه اين كه) امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنيد و به خدا ايمان داريد.[7]
بلکه امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای است که اهمّیت سایر احکام در مقایسه با آن همچون قطره ای است در برابر اقیانوس، چنان چه مولای متّقیان و امیر مؤمنان علی علیه السّلام می فرمایند: «مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي‏ بَحْرٍ لُجِّيٍّ». تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر، چونان قطره ای بر دریای موّاج و پهناور است.‏[8] اصلی که تمام احکام وابسته به اجرای آن است، امام باقر علیه السّلام می فرمایند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الفرائضُ». همانا امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای است که به سبب (اجرای) آن فرائض و واجبات دیگر اقامه می شوند.‏[9] بنا بر این فراموشی و غفلت از آن مساوی است با فراموشی تمام احکام الهی.
امر به معروف و نهی از منکر اصلی است که نه تنها مورد قبول و اتّفاق تمام فرقه ها و مذاهب اسلامی است[10]، بلکه عقلای عالم نیز بر درستی و ضرورت آن، هم رأی و نظر هستند تا جایی که بر اساس شواهد و مدارک موجود، این دو فریضه ی الهی در امّت های پیش از اسلام نیز وجود داشته و گروهی از انبیاء و مؤمنین در مسیر اقامه و اعتلای آن به شهادت رسیده اند، چنان چه خداوند تبارک و تعالی در سوره آل عمران می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ». كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مى ‏ورزند و پيامبران را بناحق مى ‏كشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى‏ كنند به قتل مى‏ رسانند، به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده.[11]
«مایکل کوک» مورّخ و اسلام شناس غربی که 12 سال از عمر خود را صرف مطالعه و پژوهش در مورد امر به معروف و نهی از منکر کرده است، در کتاب خود می نویسد: «آدمی نمی تواند فقط در کناری بایستد و ببیند زنی در منظر عام مورد تجاوز قرار می گیرد. ما احساس می کنیم به نوعی وظیفه داریم علاوه بر آن که خود باید به شایستگی رفتار کنیم، دیگران را نیز از ارتکاب کارهای ناشایست نسبت به همنوعان خود باز داریم».[12] لذا به خاطر اهمیّتی که امر به معروف و نهی از منکر در دین مبین اسلام دارد، حضرت امام باقر علیه السّلام از آن به «أَسْمَى الْفَرَائِضِ وَ أَشْرَفَهَا»، برترینِ فرائض و باشرافت ترین آن، تعبیر نموده اند که این عبارت خود صراحتاً به جایگاه رفیع و اهمیّت والای این فریضه دلالت دارد.[13]
امّا متأسّفانه، امر به معروف و نهی از منکر، با وجود داشتن جایگاهی ویژه در میان سایر احکام و اصول شرعی، هیچ گاه از لحاظ اجرایی در حدّ قابل قبولی مورد توجّه نبوده و هیچ یک از دستورات دینی تا این حدّ مورد بی توجّهی و فراموشی قرار نگرفته است. اصلی که قرآن کریم و روایات صحیح بر وجوب آن صراحت دارد و بر اساس متون معتبر اسلامی، امنیت جاده ها، حلال بودن کسب ها، آبادانی سرزمین ها، تقسیم صدقات و دوام انسجام جامعه به آن وابسته است و ترکش موجب لعن، عذاب، هلاکت، قطع برکات، فسق جوانان و فساد زنان، سلطه ی اشرار بر نیکان و ... می شود و به طور خلاصه، فریضه ای که خیر دنیا و آخرت تنها در اجرای آن است، چرا باید حتّی به اندازه ی روزه و صدقه و سایر احکام معمولی دین، در میان مردم رواج نداشته باشد و همیشه از آن به عنوان «اصلی فراموش شده» یاد شود؟! این در حالی است که نهادهای مردمی و حکومتی برای ترویج واجبات دیگر و حتّی برخی مستحبّات مثل نماز جماعت و جمعه، صدقات، مراسم مذهبی و ... که از لحاظ اهمّیت با این اصل قابل مقایسه نیستند، بسیار بیش از آن مورد توجّه بوده و به آن ها پرداخته می شود.[14]
مرجع عالی قدر جهان تشیّع، آیت الله صافی گلپایگانی در بیان اهمّیت امر به معروف و نهی از منکر می نویسد: «در میان تکالیف و فرایض اخلاقی، کم تکلیفی مانند امر به معروف و نهی از منکر، مؤثّر در اصلاح امم و تکامل طوایف است. زنده ترین ملّت ها آن ملّتی است که موقعیت امر به معروف و نهی از منکر در میان آن ها محفوظ تر و محترم تر باشد. میزان رشد و بلوغ هر طایفه از درجه ی توجّه و عنایتشان به امر به معروف و نهی از منکر معلوم می شود.
دین اسلام که جامعه را به هر مصلحت و کار نیک فرمان داده و از هر مفسده و کار زشت، نهی فرموده، شأن امر به معروف و نهی از منکر را بسیار بزرگ شمرده و راجع به آن انواع تأکیدات و ترغیبات نموده و انتظام تمام تشکیلات اجتماعی و سیاسی و حفظ شوکت و عظمت مسلمانان را به آن موقوف کرده است. تا موقعی که مسلمانان در امر به معروف و نهی از منکر و برطرف ساختن معایب و مفاسد، بذل همّت می نمودند و حدود و رسوم و قواعد عالی اسلامی در بین آن ها پابرجا بود و ضعیف و قوی یکسان و یکنواخت از حقوق خود استفاده می کردند و یک شخص عادی قدرت داشت که از یک امیر مقتدر حقّ خود را بگیرد و فقیر بینوا با ثروتمند متشخّص برابر بود و پادشاهان و زمامداران بزرگ، سخت ترین سخنانی را که به نام موعظه و امر به معروف به آن ها می گفتند، می شنیدند (و کسی آن را خلاف احترام مقام سلطنت و امارت آنان نمی شمرد)، تجاهر به فسق و فجور و معاصی در جامعه نبود.[15]
 

خودآزمایی

 
1- آیه ای از قرآن کریم ذکر کنید که سخن از ولایت مؤمنین بر یکدیگر در امر به معروف و نهی از منکر دارد؟
2- آیه و روایتی در بیان اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر بنویسید؟ با توضیح
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] سوره توبه/ آیه 71 (ترجمه مکارم).
[2] نهج البلاغه، نامه 31.
[3] سوره نحل/ آیه 125 (ترجمه مکارم).
[4] سوره لقمان/ آیه 17 (ترجمه مکارم).
[5] سوره توبه/ آیه 71 (ترجمه مکارم).
[6] همان/ آیه 112.
[7] سوره آل عمران/ آیه 110 (ترجمه مکارم).
[8] نهج البلاغة (دشتی) حکمت 374.
[9] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏5 ص 55.
[10] جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام ج ‌21 ص 358: «و كيف كان ف‍الأمر بالمعروف الواجب و النهي عن المنكر واجبان إجماعا من المسلمين»، به هر حال امر به معروفِ واجب و نهی از منکر، به اجماع مسلمین واجب هستند.
[11] سوره آل عمران/ آیه 21 (ترجمه مکارم).
[12] امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه ی اسلامی (مایکل کوک- ترجمه احمد نمایی) ج 1 ص 11.
[13] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏5 ص 55.
[14] امر به معروف در ترازوی عقل (دکتر عبدالحسین رضائی راد) ص 17 تا 28 [با تلخیص و دخل و تصرّف].
[15] راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی) ص 23 و 24.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: