تلاش برای فهم معارف قرآن
فرمودهاند:
«تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أحْسَنُ الْحَدِیثِ»؛
قرآن را یاد بگیرید که نیکوترین سخن است.
«وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ»؛
در فهمیدن معارف قرآن تلاش کنید و به مقاصد آن پی ببرید.
«فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ»؛[1]
قرآن بهار دلهاست.
قرآن طراوت و شادابی به دلها میبخشد و آنها را بارور – از کمالات عالیّهی انسانی – میسازد. امام امیرالمؤمنین(ع) در توصیف کسانی که قرآن را با تأمّل و تدبّر میخوانند میفرماید:
«أمَّا الَّیْلَ فَصَافُّونَ أقْدامَهُمْ»؛
اینان شب که میشود [از بسترهای خواب برمیخیزند و] روی پاهایشان میایستند.
«تالِینَ لِأجْزاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَها تَرْتِیلاً»؛
آیاتی از قرآن را با ترتیل و تدبّر در معانی آن تلاوت میکنند.
«یُحَزِّنُونَ بِهِ أنْفُسَهُمْ»؛[2]
به وسیلهی قرآن خود را غمین و اندوهناک میسازند.
از اینکه خود را در مرتبهی بسیار نازل از خواستههای خالقشان میبینند.
اولیای خدا گویی جهنّم را میبینند
یکی از بزرگان علمای مشهد که ایّام تشرّف زیارتشان میکردم، میدیدم ایشان غالباً در ساعات آخر شب در قسمت پایین پای حرم مطهّر امام ابوالحسنالرّضا(ع) به نافله میایستد. گاهی که نزدیکشان بودم میشنیدم این آیات از سورهی فجر را میخوانند و منقلب میشوند:
«وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإنْسانُ وَ أنَّی لَهُ الذِّكْرَى یَقُولُ یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیاتِی»؛[3]
آن روز جهنّم را حاضر میکنند. آن روز انسان متذکّر میشود امّا چه فایده که این تذکّر سودی به حال او نخواهد داشت. میگوید: ای کاش برای زندگیم چیزی از پیش فرستاده بودم.
آن مرد بزرگوار این آیات را با حال مخصوصی میخواند. اگر کسی نزدیکش بود و میشنید تکان میخورد و غمین و حزین میگشت آنگونه که امام امیرالمؤمنین(ع) فرموده است:
«یُحَزِّنُونَ بِهِ أنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَواءَ دائِهِمْ»؛
مؤمنان شب زندهدار با تلاوت قرآن خود را اندوهناک میسازند و داروی درد خود را از قرآن میگیرند و به درمان خود میپردازند.
«فَإذا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيها تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إلَيْها طَمَعاً»؛
وقتی به آیهای میرسند که شوق به رحمت در آدمی ایجاد میکند آنچنان چشم طمع در آن میدوزند [که]:
«ظَنُّوا أنَّها نُصْبَ أعْيُنِهِمْ»؛
گویی که بهشت را در مقابل خود میبینند و اشتیاق به آن پیدا میکنند.
«وَ إِذا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيها تَخْوِيفٌ»؛[4]
و وقتی به آیهای میرسند که انذار و تهدید دارد [از قبیل]:
«إنَّ لَدَيْنا أنْكالاً وَ جَحِيماً* وَطَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً ألِيماً»؛[5]
نزد ما غل و زنجیرها و آتش شعلهور هست و طعامی گلوگیر و عذابی دردناک.
خوف و ترس در دلشان مینشیند آن گونه که گویی جهنّم را با چشم خود میبینند. آن را ما هم خواهیم دید ولی پس از خروج از دنیا چون:
«ألْهاکُمُ التَّکاثُرُ»؛
فعلاً افزون طلبیها شما را سرگرم کرده و بی خبرتان ساخته است.
ولی به همین زودی میفهمید:
«كَلّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ... كَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ* لَتَرَونَّ الْجَحِيمَ* ثُمَّ لَتَرونَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ»؛[6]
اگر حقیقتاً به قرآن ایمان آورده باشید، از خلال آیات قرآن، جهنّم را میبینید و ترس آن در دل شما مینشیند. ولی حال که اینگونه نیستید عاقبت میرسد روزی که با چشم سر جهنّم را میبینید که دیگر در آن موقع، آن دیدن نافع به حالتان نخواهد بود.
«وَ لَوْلاَ الاْجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْن، شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ، وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ»؛[7]
اگر نبود آن مدّت عمری که خدا بر ایشان مقرّر کرده که باید در دنیا بمانند، از شدّت اشتیاق به بهشت و خوف از جهنّم به قدر یک چشم به هم زدن روحشان در تنشان باقی نمیماند.
تأسّف امام امیرالمؤمنین(ع) از غفلت آدمیان
امام امیرالمؤمنین(ع) با اظهار تأسّف به پیشگاه خدا عرض میکند:
«سُبْحانَکَ خالِقاً وَ مَعْبُوداً»؛
خدایا! ما شرمندهایم، تو بزرگی ای خالق ما، ای معبود ما!
«بِحُسْنِ بَلائِكَ عِنْدَ خَلْقِكَ خَلَقْتَ داراً وَ جَعَلْتَ فِيهَا مَأدُبَةً»؛
تو عالم آخرت را آفریده و خوان کَرَم گسترده و از بندگانت دعوت کردهای.
«أرْسَلْتَ دَاعِياً يَدْعُو إِلَيْهَا»؛
پیامبر فرستادهای که بر سر خوان کرمت دعوت کند [ولی یاللاسف که]:
«فَلا الدَّاعِيَ أجَابُوا وَ لا فِيمَا رَغَّبْتَ رَغِبُوا»؛
این بندگان نه به آن سفره اشتیاق از خود نشان میدهند و نه دعوت کننده را اجابت میکنند.
گوش به ندای پیامبر نمیدهند و اعتنا به آن تشویقی که برای آن سفره کردهای نمیکنند.
«أقْبَلُوا عَلَى جِيفَةٍ قَدِ افْتَضَحُوا بِأكْلِهَا وَ اصْطَلَحُوا عَلَى حُبِّهَا»؛[8]
رو به این لاشهی گندیدهی دنیا آورده و با خوردن آن خودشان را به رسوایی انداختهاند.
روزه، وسیلهای مؤثّر برای راندن شیطان
رسول خدا(ص) به اصحابش فرمود:
«أ لا اُخْبِرُكُمْ بِشَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ الشَّيْطَانُ مِنْكُمْ كَما تَبَاعَدَ اَلْمَشْرِقُ مِنَ اَلْمَغْرِبِ»؛
آیا آگاه نکنم شما را از کاری که اگر آن را انجام بدهید شیطان از شما دور میشود مانند دوری مشرق از مغرب؟
«قالُوا بَلَی»؛
گفتند: بله یا رسول الله!
«قَالَ اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ اَلصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِي اللهِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ وَ اِلاسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ وَ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأبْدَانِ اَلصِّيَامُ»؛[9]
روزه بگیرید، چهرهی شیطان سیاه میشود، انفاقات در راه خدا داشته باشید. حقوق خدا و خلق خدا را بدهید تا کمر شیطان بشکند. با هم مهربان باشید و هماهنگی در کارهای خیر داشته باشید تا ریشهی شیطان قطع شود و برای هر چیزی زکاتی هست و زکات بدن روزهداری است.
چرا شیطان از ما دور نمیشود؟
حالا ما هم روزه میگیریم و هم انفاقات داریم و هم به یکدیگر محبّت میکنیم ولی این آثاری که رسول خدا(ص) نشان داده است در میان خود نمیبینیم! آن حضرت فرموده که شیطان از شما دور میشود مانند دوری مشرق از مغرب و حال آنکه شیطان در میان ما هست، خیلی هم بازارش گرم است، نه از ما فرار کرده و نه از ما فاصله گرفته است. آیا کلام رسول خدا صادق نیست یا ما در اعمال خود صادق نمیباشیم. روزهی ما، روزهی درستی نیست، انفاقات ما صحیح نیست، در اظهار محبّت به یکدیگر راست نمیگوییم، وگرنه طبق کلام رسول خدا باید تا به حال ریشهی شیطان کنده شده باشد و هیچ شیطنتی در میان ما دیده نشود؛ بلکه در همه جای زندگی ما وفا، صفا، امانت و صداقت دیده شود به طوری که هیچ گرفتاریای نداشته باشیم. نه در اقتصادمان، نه در فرهنگمان، نه در امور اجتماعی و سیاسی و نظامیمان. همه جا باید پاک و سالم و صالح باشد امّا متأسفانه میبینیم که چنین نیست. پس معلوم میشود که ما در دینداری، صادق نیستیم.
سخنان سودمند اباذر در جمع مردم
ابوذر مقابل در خانهی کعبه ایستاد و مردم را جمع کرد و گفت، برای شما پیامی دارم:
«اَیُّهَا النّاسُ اَنا جُندَب بْنِ سَکَن اِنّی لَکُم ناصِحٌ شَفیقٌ»؛
من با شما مهربانم، خیرخواهم، صحابی پیامبرم. بیایید تا سخنان پیامبر را به شما بگویم. مردم جمع شدند. ابوذر برای آنها صحبت کرد و گفت:
«اِنَّ اَحَدَكُمْ اَرادَ سَفَراً لاَتَّخَذَّ فِيهِ مِنَ الزّادِ ما يُصْلِحُهُ فَسَفَرُ يَوْمِ القِيامَةِ اَحَقُّ ما تَزَوَّدْتُمْ لَهُ اَما تُرِيدُونَ فِيهِ ما يُصْلِحُكُمْ»؛
اگر کسی از شما بخواهد به سفری برود به قدر حاجت خود در سفر زاد و توشه برمیدارد. سفر به سوی قیامت بیشتر از همهی سفرها نیاز به زاد و توشه دارد. آیا شما نمیخواهید توشهی راه بردارید؟
مردی برخاست و گفت:
«اَرشِدْنا یا اَباذر»؛
ما را راهنمایی کن ای اباذر!
گفت:
«صُمْ يَومًا شَدِيدَ الحَرِّ ليوم لِلنُّشُورِ وَ حُجَّ حَجَّةً لِعَظائِمِ الاُمُورِ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فِی سَوادِ اللَّیْلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُور»؛
در یک روز بسیار گرم روزه بگیر برای روز قیامت و حجّی بجا آور برای حلّ مشکلات بزرگ در سر راه و دو رکعت نماز در دل شب تاریک بخوان برای از بین بردن وحشت قبر.
خودآزمایی
1- امیرالمؤمنین(ع) در توصیف کسانی که قرآن را با تأمّل و تدبّر میخوانند چه میفرمایدند؟
2- کارهایی که اگر انسان آن را انجام بدهد شیطان از او دور میشود (مانند دوری مشرق از مغرب) را بیان کنید.
3- چرا با آن که ما هم روزه میگیریم ولی این آثاری که رسول خدا(ص) نشان داده است در میان خود نمیبینیم؟
پینوشتها
[1]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۱۱۰.
[2]- همان، خطبهی ۱۹۳.
[3]- سورهی فجر، آیهی ۲۳.
[4]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۱۹۳.
[5]- سورهی مزمّل، آیات ۱۲ و ۱۳.
[6]- سورهی تکاثر.
[7]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۱۹۳.
[8]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۱۰۹.
[9]- کافی، جلد ۴، صفحهی ۶۲.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی