کد مطلب: ۳۵۰۴
تعداد بازدید: ۱۰۵۰
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
تولی و تبری| ۴
یکی از اصولی که بر جهان آفرینش حاکم است و قرآن به آن اشاره می‌کند، حکومت خداوند است. به این معنا که همه عالم تحت حکومت خداوند می‌باشد و این حکومت یک حکومت حقیقی و همیشگی و در انحصار خداوند متعال است.
در بحث قبل اشاره کردیم که تولّی و تبرّی، چه جزء اصول دین باشد و چه فرعی از فروعات دین، بر هر مکلفی لازم است در مورد این مسئله دینی تحقیق کرده، آن را بشناسد و به مفاد آن عمل کند. در این درس به بررسی و تحلیل ابعاد تولی و تبری در نظام آفرینش و حکومت الهی خواهیم پرداخت.
یکی از اصولی که بر جهان آفرینش حاکم است و قرآن به آن اشاره می‌کند، حکومت خداوند است. به این معنا که همه عالم تحت حکومت خداوند می‌باشد و این حکومت یک حکومت حقیقی و همیشگی و در انحصار خداوند متعال است.
 «وَ لِلَّهِ‏ مُلْكُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ -‏ برای خداست حکومت آسمان ها و زمین [1]»
و در آیه دیگر می فرماید:
«قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ‏ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ‏ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ‏ - بگو
[به کفار و مشرکین ]: اگر معرفت و شناخت داريد [بگوييد:] كيست كه [حاكميّت مطلق و] فرمانروايى همه چيز به دست اوست و او پناه دهد و برخلاف خواسته ‏اش به كسى [از عذاب‏] پناه ندهد، خلائق زبان به اعتراف مى ‏گشايند، مى‏ گويند ملكوت و حاكميت و حمايت و پناه دادن در اين عالم منحصر به خدا است.[2]
چنانچه در شماره اول در معنای لغوی تولی گفتیم: تولی به معنای ملازم شدن و به معنای نزدیک شدن و به دنبال او شدن استعمال می ­شود که راغب در مفرادت خود در توضیح این معنا می ­گوید: قرار گرفتن چيزى در كنار چيز ديگر است به نحوى كه فاصله ‏­­اى در كار نباشد؛ يعنى دو چيز آن چنان به هم متّصل باشند كه هيچ چيز ديگر در ميان آنها نباشد.[3] با توجه به این نکته باید ابعاد تولی را نسبت به حکومت الهی بررسی کنیم و ببینیم که رابطه تولی با حکومت الهی چگونه است.
 

ابعاد تولی و تبری

 
1-   هدف از تولی و تبری از جهت عقیده باشد، به این معنا که یک مومن باید از نظر عقیده، خود را وابسته به خداوند و تحت ولایت و تدبیر او قرار دهد و از ولایت شیطان و طاغوت دوری کند. در این صورت حاکم و مدبر در جامعه ولی است و این نوع ولایت را، ولایت تدبیر و سرپرستی می گویند.
2-   هدف از تولی و تبری، جذب دل ها به یکدیگر باشد. در این صورت ولی به معنای محبوب می شود و ولایت در این صورت می شود ولایت محبت.
3-   هدف از تولی و تبری، کسب نصرت و یاری باشد، در این صورت ولایت به معنای ولایت نصرت خواهد بود.[4]
 

ولایت تدبیر و سرپرستی

 
ولایت در این قسم به معنای سرپرستی است. یعنی ولی در این ولایت دارای اختیارات و تصرفات تام در تمام شئونات زندگی بشر می باشد. و این به حدی است که دیگران ملزم به اطاعت از ولی باشند.
 

ولایت مطلقه خدا

 
در قرآن به این امر اشاره شده است که خداوند ولی مطلق است: « ولى تنها اوست- فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُ‏ »[5] با توجه به قواعد ادبی و بلاغی از این آیه فهمیده می شود که ولایت فقط برای خداست و این مقام برای غیر از او نیست. حال این سوال مطرح می شود که به چه دلیل این مقام منحصر در خداوند است؟ قرآن کریم در آیات ابتدایی سوره شوری به ادله انحصار ولایت خدا اشاره می کند.
·        دلیل اول: چون خداوند متعال، عزیز[6] و حکیم[7]، مالک، علی[8]، عظیم، غفور[9] و رحیم[10] است.[11]
·        دلیل دوم: « او است كه بر هر چيزى قادر و توانا است - وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ ».
·        دلیل سوم: « در هر چيز اختلاف كنيد داورى و حكمش با خدا است و تنها اوست كه مى ‏تواند به اختلافات شما پايان دهد - وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ».
·        دلیل چهارم: « اوست كه آسمان ها و زمين را به وجود آورده است - فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ ».
 خداوندی که عزت و قدرت شكست ناپذير او ايجاب مى ‏كند كه توانايى بر انجام هر کاری را داشته باشد، و حكمت و مالكيت او نسبت به آن چه در آسمان و زمين است ايجاب مى‏ كند كه از مخلوقات خود و سرنوشت آنها بيگانه نباشد، بلكه به تدبير امر آنها بپردازد، علوّ مقام و عظمت او اشاره به اين است كه او هيچ گونه نياز و حاجتى به اطاعت و بندگى بندگان‏ ندارد، و برنامه ‏هايى که براى آنان تنظيم كرده براى اين است كه بر بندگان جودى كند. او است كه مردگان را حيات مى ‏بخشد و چون معاد و رستاخيز به دست او است، و بزرگ ترين نگرانى انسان چگونگى زندگى او بعد از مرگ است، بنا بر اين بايد دست به دامن والاى او زد و نه غير او.
او است كه بر هر چيزى قادر و توانا است، اشاره به اين كه شرط اصلى ولىّ، دارا بودن قدرت است و قادر حقيقى او است و در هر چيز اختلاف كنيد داورى و حكمش با خدا است. آرى يكى از شؤون ولايت آن است كه بتواند به اختلافات كسانى كه تحت ولايت او هستند با داورى صحيحش پايان دهد، اين كار مخصوص خداوندى است كه هم حكيم و آگاه به طرق حل هر گونه اختلاف است، و هم قادر است حكم و داورى خود را اجرا كند، پس خداوند عزيز و حكيم بايد حاكم باشد نه غير او به همین جهت « ولى تنها اوست - فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُ‏ » و « هيچ چيزى همانند او نيست - لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ ».[12]
با توجه به آنچه بیان شد، ولایت و سرپرستی تمام امور عالم برای خداست و به مقتضای ولایت تدبیر و سرپرستی، انسان باید خود را وابسته به خداوند و تحت ولایت و تدبیر او قرار دهد و از ولایت شیطان و طاغوت دوری کند. و این همان عهدی است که خداوند از تمام مخلوقات عالم گرفته است، چنان که علامه طباطبایی ( ره ) در ابتدای تفسیر سوره اعراف می گوید: برداشت كلام در اين سوره چنين است كه گويا عهدى را كه خداوند از آدميان گرفته كه او را بپرستند و چيزى را شريك او قرار ندهند مبناى كلام قرار داده، و آن گاه از سير تاريخى اين عهد كه بر حسب مسير انسانيت در امم و قرون گذشته نموده است بحث مى‏ كند.
چون اكثر امم گذشته اين عهد را شكسته و آن را از ياد بردند، و در نتيجه وقتى پيغمبرى در بين آنان مبعوث مى شده و آيات و معجزاتى مى ‏آورده كه آنان را به ياد عهد خود بيندازد، تكذيب مى‏ كردند و جز عده كمى به وسيله آن آيات متذكر نمى‏ شدند. خداوند متعال می فرماید:
«اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ،
از چيزى كه از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پيروى كنيد! و از اوليا و معبودهاى ديگر جز او، پيروى نكنيد! اما كمتر متذكّر مى‏ شويد »، بنا به توضیحاتی که داده شد، مفهوم آیه از این قرار است: غير از خداى تعالى كسى را پيروى مكنيد- در حالى كه آنها زيادند- تا آنها اولياى شما نگردند. چه كم شما متذكر مى ‏شويد! اگر متذكر مى‏ شديد مى‏ فهميديد كه خدا پروردگار شما است و جز او پروردگار و اولياى ديگرى براى شما وجود ندارد.[13]
چنان که در سوره رعد خداوند متعال به رسولش دستور می دهد که به مشرکین بگوید:
«قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَ فَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّار »،
چه كسى پروردگار آسمان ها و زمين است؟ بگو اللَّه (سپس) بگو آيا اوليا (خدايانى ) غير از او براى خود برگزيده ‏ايد كه حتی مالك سود و زيان خود نيستند تا چه رسد به شما، بگو آيا نابينا و بينا يكسان است؟ يا ظلمت ها و نور برابرند؟ آيا آنها شريكانى براى خدا قرار دادند به خاطر اين كه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند و اين آفرينش ها بر آنها مشتبه شد؟! بگو خدا خالق همه چيز است و او است يكتا و پيروز.[14]
 مقصود از آیه اين است كه وقتى خداوند رب آسمان ها و زمين باشد ديگر اعتقاد و ادعاى‏ اين كه غير از خدا چيزهاى ديگرى اولياء باشند، ادعايى باطل است و اگر چنین ادعایی را کسی داشته باشد، گفتارش دارای تناقض صريح است، به اين صورت كه اوليائى هستند که قدرت و توانایی حکومت ندارند ولی مردم آنان را اربابان خود قرار دادند، در حالی که این اربابان حتّی مالک بر سود و زیان خود نیستند چه رسد به قدرت بر ربوبيت در کائنات.[15]
 

خود آزمایی

 
1-   ولایت تدبیر و سرپرستی را توضیح دهید.
2-   با توجه با آیات قرآن انحصار ولایت خداوند را بیان کنید.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]  سوره آل عمران آیه 183 ( ترجمه مکارم شیرازی )
[2]  سوره المومنون آیات 88 – 89 ( ترجمه شیخ حسین انصاریان )
[3]  شماره اول تولی و تبری ذیل معنای لغوی تولی
[4]  تولی وتبری در قرآن _ وفا جعفری _ ص 13 و 14 / مجموعه آثار شهید مطهری ج 3 ص 254 الی ص 256
[5]   سوره شوری آیه 9 ( ترجمه مکارم شیرازی )
[6]  در نام‏ هاى خداى متعال، عزيز، يعنى چيره نيرومندى كه مغلوب نمى ‏شود. دانشنامه عقاید اسلامی ج 6 ص 369
[7] حكيم در دو معنا به كار مى ‏رود كه عبارت ‏اند از: «دانا و صاحب حكمت (فرزانه)» و «استواركننده كارها (محكم‏ كار)». دانشنامه عقاید اسلامی ج5 ص 481
[8]  از «علا، يعلو»، از مادّه «علو» است كه بر رفعت و بلندى دلالت دارد و علىّ، يعنى: رفيع (والا) دانشنامه عقاید اسلامی ج 6 ص 405
[9] غافر، غفور و غفّار به معناى پوشاننده گناهان بندگان و درگذرنده از خطاها و گناهان ايشان است. دانشنامه عقاید اسلامی ج 6 ص 424
[10]  رحیم  دلالت بر رقّت و مهربانى و رأفت دارد، دانشنامه عقاید اسلامی  ج 6 ص 143
[11]  سوره شوری آیات 1 الی 5 ( ترجمه مکارم شیرازی )
[12]   سوره شوری آیات 9 الی 11 ( ترجمه مکارم شیرازی )/ تفسیر نمونه ج 20 ص 350
[13]  ترجمه تفسیر المیزان ج8 ص 4 الی 8 در ذیل تفسیر آیات ابتدایی سوره اعراف
[14]  سوره رعد آیه 16 ( ترجمه مکارم شیرازی )
[15]  برگرفته از ترجمه تفسیر المیزان ج 11 ص 444
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مجید رضایی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: