کد مطلب: ۳۵۲۱
تعداد بازدید: ۷۳۲
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۳۲
ماه رمضان: فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن| ۱۵
هر کس اندکی کار نیک یا بد در دنیا انجام دهد، آن را در آخرت می‌بیند و در واقع، اعمال انسان در دنیا همچون بذری است که در زمین جان انسان افشانده می‌شود و این بذر در سرای آخرت رشد می‌کند و به صورت محصول بهشتی یا جهنّمی به خود انسان باز می‌گردد.

هدف از روزه‌داری کسب ملکه‌ی پرهیزکاری
 

قرآن کریم هدف اصلی از تشریع روزه‌ی ماه مبارک رمضان را تقوا نشان می‌دهد و می‌فرماید:
﴿يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾؛[2]
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما واجب شده است همان‌طور که بر امّت‌های پیش از شما واجب بوده است، به این منظور که شما متّقی بشوید.
 

معنا و مفهوم تقوا

 
تقوا که در آیات قرآن کریم و در بیانات رسول خدا(ص) و ائمّه‌ی هدی(ع) مخصوصاً در نهج‌البلاغه از امام امیرالمؤمنین(ع) فراوان و مکرّر آمده است، اگرچه غالباً به معنای پرهیزکاری و خداترسی ترجمه می‌شود، ولی حقیقت آن است و اگر نبود این خاصیّت، چگونه ممکن می‌شد که بچّه‌ای با ذهن خالی، بر اثر تکرار درس و خواندن و نوشتن، به یک دانشمند متخصّص متبحّر[3] تبدیل گردد و اگر نبود این خاصیّت و اشتداد آن، هیچگاه این همه ترقیّات روزافزون در علم و صنعت و هنر پیش نمی‌آمد و بشر بر آسمان و زمین مسلّط نمی‌باشد.
حال اگر محیط زندگی انسان از خانواده و اجتماع، از آموزشگاه و کارگاه، از بازار و خیابان و ... جلوه‌گاه عوامل خیر و سلامت و صدق و صفا و امانت و عفّت باشد، طبیعی است که انسان پرورش یافته در آن محیط، انسانی خواهد شد صادق و امین و عفیف و خیررسان به مردم و پس از مرگ هم به‌وجود آورنده‌ی زندگی غرق در نور و سرور و «جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحتِها الاَنْهار» بهشت جاودان. امّا اگر محیط زندگی‌اش کانون عوامل شرّ و فساد و ناپاکی و بی‌عفّتی باشد، باز هم طبیعی است که آدم پرورش یافته در این محیط، آدمی خواهد شد منبع شرّ و فساد و خیانت و جنایت و ناپاکی و مردم آزاری و پس از مرگ هم به‌وجود آوردنده‌ی زندگی غرق در ظلمت و عفونت توأم با عذاب‌های الیم جاودان جهنّم سوزان.
 

بهشت و جهنّم، تجلّی ملکات نفسانیّه
 

آری، توجّه به این حقیقت مستفاد از قرآن لازم است که نه بهشت عالم آخرت به صورت یک باغ سرسبز و خرّم از پیش ساخته شده‌ای است که نیکوکاران را در آن جا بدهند، نه جهنّم به صورت آتشخانه‌ی گداخته و سوزان از پیش ساخته شده‌ای است که بدکاران را به آنجا ببرند. بلکه بهشت و جهنّم آخرت، نشأت گرفته از جانِ خود انسان است، یعنی همان ملکات نفسانیّه که انسان در دنیا، از گذرگاه اعمال و اخلاق نیک و بدش در روح و جان خویش انباشته است، در عالم آخرت به صورت حور و قصور و انهار جاریه و اشجار مثمره‌ی[4] بهشت یا به صورت مار و عقرب و افعی‌های گزنده و آتش‌های سوزان جهنّم در می‌آید و آدمی را در بر می‌گیرد. این قرآن است که می‌گوید:
﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أمَداً بَعِيداً...﴾؛[5]
[یادآور] روزی را که هر کسی آنچه از کار نیک انجام داده است، حاضر می‌یابد و دوست می‌دارد که میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده است، فاصله‌ی زیادی باشد...
در آیه‌ی دیگر فرموده است:
﴿...وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً...﴾؛[6]
...[گنهکاران در روز جزا] تمام اعمال [گذشته‌ی] خود را [در برابر خود] حاضر می‌یابند...
در آیه‌ای دیگر:
﴿فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ﴾؛[7]
هر کس اندکی کار نیک یا بد در دنیا انجام دهد، آن را در آخرت می‌بیند و در واقع، اعمال انسان در دنیا همچون بذری است که در زمین جان انسان افشانده می‌شود و این بذر در سرای آخرت رشد می‌کند و به صورت محصول بهشتی یا جهنّمی به خود انسان باز می‌گردد.
 

تبریک خداوند به بهشتیان
 

در روایتی داریم که وقتی انسان بهشتی وارد بهشت شد و در غرفه‌ای از غرفه‌های بهشتی استقرار یافت، ملائکه از جانب خدا برای تبریک ورود و خوشامدگویی می‌آیند. آن غرفه درهای متعدّد دارد و از هر دری فوجی وارد می‌شوند و تبریک و تبشیر می‌گویند، چنانکه در قرآن آمده است:
﴿... وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ * سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ﴾؛[8]
... ملائکه از هر دری [بر غرفه نشینان بهشتی] وارد می‌شوند و می‌گویند سلام بر شما، خوش آمدید، این محصول همان صبری است که در دنیا [در مسیر اطاعت از فرمان خدا] از خود نشان دادید و چه خوب پایان خوشی نصیبتان گشته است.
آنگاه نامه‌ای به دست آن انسان بهشتی می‌دهند و می‌بیند در آن نامه نوشته است:
«مِنَ الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ اِلَی الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ اَمّا بَعْدُ فَاِنِّی اَقُولُ لِلشَّیءٍ کُنْ فَیَکُونُ وَ قَدْ جَعَلْتُکَ الْیَومَ تَقُولُ لِلشَّیءِ کُنْ فَیَکُون»؛
این نامه‌ای است از جانب [خداوند] زنده‌ای که هرگز نمی‌میرد، به [بنده‌ی] زنده‌ شده‌ای که هرگز نخواهد مرد، اینک بدان که من به هرچه بگویم موجود شو، موجود می‌شود. تو را هم اکنون به جایی رسانده‌ام که به هرچه بگویی موجود شو، موجود می‌شود.
پس معلوم می‌شود آفریننده‌ی انسان او را به این منظور آفریده که به مرتبه و مقام خلاقیّت برساند و خواستش را خواسته آفرین گرداند و این خود انسان است که با حرکت در مسیر عبودیّت خدا، بهشت آفرین می‌شود و بر اثر انحراف از آن مسیر جهنّم‌ساز می‌گردد.
نقل شده است: گروهی از بنی تمیم شرفیاب حضور رسول اکرم(ص) شدند که رئیس آنها فردی به نام قیس بن عاصم بود. او از رسول اکرم(ص) تقاضای موعظه کرد. آن حضرت ضمن مواعظی فرمود:
«اِنَّهُ لابُدَّ لَكَ یا قیسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ فَاِنْ كانَ كَرِيماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ ثُمَّ لا یُحْشَرُ اِلاّ مَعَكَ وَ لا تُحْشَرُ اِلاّ مَعَهُ وَ لا تُسْئَلُ اِلاّ عَنْهُ فَلا تَجْعَلْهُ اِلاّ صالِحاً فَاِنَّهُ اِنْ صَلَحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لا تَسْتَوْحِشُ اِلاّ مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُکَ»؛[9]
تو ای قیس! ناگزیر، همنشینی داری که پس از مرگ همراه تو دفن می‌شود، در حالی که او زنده است و تو مرده‌ای. اگر او نیک و گرامی باشد، تو را گرامی می‌دارد و اگر او پست و لئیم باشد، تو را تسلیم حوادث می‌کند. سپس او با کسی جز تو محشور نمی‌شود و تو هم با کسی جز او به صحنه‌ی محشر نمی‌آیی و از تو، جز او درباره‌ی کسی سؤالی نمی‌شود و او کسی جز عمل خودت نیست، بنابراین سعی کن آن را صالح و شایسته گردانی، زیرا اگر آن شایسته و صالح باشد با او انس می‌گیری و اگر ناصالح باشد از کسی جز او وحشت نخواهی داشت.
 

خودآزمایی
 

1- بهشت و جهنّم آخرت، نشأت گرفته از چیست؟
2- آفریننده‌ی انسان او را به چه منظور آفریده است؟
3- رسول اکرم(ص) در موعظه‌ی قیس بن عاصم، هم‌نشین او را چه کسی معرفی کردند؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1]- کتاب ماه رمضان، فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، تألیف سیّد محمّد ضیاء‌آبادی.
[2]- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۸۳.
[3]- متبحّر: عمیق اندیش.
[4]- اشجار مثمره: درختان پرمیوه.
[5]- سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۳۰.
[6]- سوره‌ی کهف، آیه‌ی ۴۹.
[7]- سوره‌ی زلزال، آیات ۷ و ۸.
[8]- سوره‌ی رعد، آیات ۲۳ و ۲۴.
[9]- سفینة البحار، جلد ۲، صفحه‌ی ۴۷۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: