وظیفهی حسّاس دستگاه تبلیغات دینی در این زمان
به راستی که الان جوانان ما در میدان جهاد اکبر هستند و به فرمودهی امام امیرالمؤمنین علی(ع) دنیا با همه چیزش مانند یک عروس زیبا و دلربا در مقابل چشم آنها جلوهگر شده است. دستگاه تبلیغاتی شیطان هم با برنامههای حساب شده و گوناگون به آن آب و رنگ مصنوعی میدهد و مرد و زن و پیر و جوان را در مسیر هوی و هوس با سرعت و شدّت جلو میبرد و آنها را به انواع معاصی و گناهان آلوده نموده و سرانجام جهنّمیشان میسازد.
حال در چنین روزگار مبتلا به دستگاه تبلیغاتی شیطان چقدر لازم است که دستگاه تبلیغاتی دینی ما قویّ و مجهّز باشد تا بتواند مصنوعی بودن آب و رنگ این زندگی غرق در فساد را نشان داده، به مردم بفهماند که مراقب باشید این زشتهای زیبانما دل از شما نبرند و شما را از زیبا و جمیل واقعی که خدا و آخرت است بیبهره و تهیدست نسازند!؟
از اینرو باید دانست که صنف مبلّغان دینی ما در این زمان مسئولیّت بسیار سنگینی بر عهده گرفتهاند که ابتدا باید خودشان نسبت به شئون دنیوی از هر قبیل که هست زاهد و بیاعتنا باشند و سپس با بیانات گوناگون از طریق گفتن و نوشتن، دیگران را به زهد و بیاعتنایی به شئون دنیوی دعوت کنند آنگونه که مولا و مقتدای ما امام امیرالمؤمنین علی(ع) به گوشهای از زندگی زاهدانهی خویش اشاره کرده و فرموده است:
«وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ اَلطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا اَلْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا اَلْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا اَلْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ»؛[1]
من اگر بخواهم، میتوانم به خوراکیهای لذّت بخش و جامههای فاخر دست بیابم، ولی بسیار دور از شأن است که هوی و خواهش نفس بر من غالب گردد و مرا به تناول طعامهای گوناگون وا دارد و حال آنکه شاید در حجاز و یمن کسی باشد که دسترسی به یک قرص نان نداشته و غذای سیری نخورده باشد.
در عین حال آن امام مهربان این تذکّر را هم داده است که:
«ألا وَ إنَّکُمْ لا تَقْدِرُونَ عَلَی ذَلِکَ وَ لَکِنْ أعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ»؛[2]
توجّه که نه من از شما توقّع دارم و نه شما میتوانید در این حدّ از زهد همانند من باشید، ولی آنچه از شما میخواهم این است که در پرهیز از گناه و کوشش در انجام وظایف عبادی و پاکدامنی و درستکاری کمک کار من باشید تا هم بتوانم جامعهی اسلامی به معنای واقعی بهوجود بیاورم و هم زمینهی شفاعت از شما در روز قیامت فراهم گردد.
اینگونه تذکّرات و یادآوریها باید از ناحیهی مبلّغین دینی در میان مردم به طور مکرّر و دائم وجود داشته باشد تا مردم فراموششان نشود و به بیماری مهلک غفلت مبتلا نگردد.
هشدار تکان دهندهی امام امیرالمؤمنین(ع)
لذا به نقل از مرحوم علاّمه مجلسی (رحمه الله) آمده است:
«کانَ يُنادِي فِي كُلِّ لَيْلَةٍ حِينَ يَأخُذُ النّاسُ مَضاجِعَهُمْ بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ كافَّةُ مَنْ فِی الْمَسْجِدِ وَ مَنْ جَاوَرَهُ مِنَ النّاسِ»؛[3]
کلمهی «کان» نشانگر این است که این کار روش همیشگی امام امیرالمؤمنین علی(ع) بوده است نه یک بار و دو بار، بلکه هر شب، وقتی که مردم از کارهای عادی خود فارغ میشدند و میخواستند رو به خوابگاهشان بروند، امام(ع) ندا میکرد با صدایی که همهی کسانی که در مسجد بودند و کسانی از مردم که در همسایگی مسجد قرار داشتند آن ندا را میشنیدند که میفرمود:
«تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللهُ فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ وَ أقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَى الدُّنْيَا وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزَّادِ فَإِنَّ أمَامَكُمْ عَقَبَةً كَئُوداً وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً لا بُدَّ مِنَ الْمَمَرّ بها وَ الْوُقُوفِ عَلَیها»؛[4]
توشهی راه بردارید ای بندگان خدا، خدا شما را مشمول رحمت خود سازد که ندای آمادگی برای حرکت از این دار فانی داده شده است سرگرمیهای دنیا را کم کنید و بر زاد و توشهی راه آخرت بیفزایید چه آنکه سر راهتان گردنههای صعبالعبور و منازل هولانگیز بسیار دارید که ناگزیر باید از آنها عبور کنید.
آیا این نداها و این هشدارهای تکان دهنده نباید در ما تکانی ایجاد کرده و ما را به فکر تحصیل زاد و توشهی راه بیفکند، آنچنان ما با آرامش خاطر و بیدغدغه و اضطراب نسبت به عالم بعد از مرگ زندگی میکنیم که گویی اصلاً اعتقادی به آنچه آیات قران و روایات اعلام میکنند، نداریم وگرنه آن اعتقاد و باور داشتن با این بیپروایی در مقام عمل هرگز نمیسازد! با این روش که ما در پیش گرفتهایم، مسلّم مشمول این آیهی از قرآن خواهیم شد که:
وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛[5]
رسول خدا [در مقام شکایت از امّت خود در پیشگاه خدا خواهد] گفت: پروردگارا، امّت من این قرآن را کنار گذاشتند و از آن دوری جستند.
ممکن است بگویید ما کی قرآن را کنار گذاشتهایم و از آن دوری جستهایم. اکنون کتابخانههای ما پر از قرآن با طبع های گوناگون است. در هر خانهای از خانههای ما مسلمانان یک یا چند نسخه از قرآن زینتبخش است. از رسانههای عمومی و دستگاههای فرستندهی ممالک اسلامی آیات قرآن است که با آهنگهای دلنشین پخش میشود. درس و بحث قرآنی و حتّی مسابقه در تلاوت و حفظِ آیات و سورههای قرآن فراوان داریم، پس کی قرآن در میان ما مهجور و متروک شده است؟
در جواب عرض میشود: تمام اینها که شما گفتید درست است، امّا آنچه که فرستنده و آورندهی قرآن از ما خواسته است، تنها اینها نیست، بلکه منظور اصلی در دل جا دادن معارف و احکام قرآن و در مرحلهی عمل ظاهر ساختن آن است. این گفتار توبیخآمیز فرستندهی قرآن است که میگوید:
أفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أمْ عَلَى قُلُوبٍ أقْفالُها؛[6]
آیا این مدّعیان پیروی از قرآن تدبّر در آیات آن نمیکنند تا مقاصد اصلی قرآن را درک کرده و به مرحلهی عمل درآورند یا بر اثر هواپرستی و ارتکاب گناهان، قفلها بر دلهای آنها زده شده است و هیچ حقیقتی از حقایق قرآن در آنها نفوذ نمیکند.
آری ما قرآن را در ظواهر زندگی خود وارد ساختهایم و زبان و صوت و حنجره و حافظهی خود را در اختیار قرآن گذاشتهایم، امّا در قلب خود را که جایگاه اصلی اوست به رویش نگشودهایم و از پشت در به او خوشامد میگوییم. آیات و سورههای آن را با آهنگی خوش و نغمهای دلنشین میخوانیم و یکدیگر را با گفتن احسنت احسنت تشویق میکنیم، امّا درِ دل را به روی خودش باز نمیکنیم! او هر چه از بیرون در فریاد میکشد:
يا أيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ؛[7]
من به عنوان موعظهای از جانب خدای شما به سوی شما آمدهام و شفابخش بیماریهای قلبهای شما هستم، درِ خانهی قلبتان را به روی من باز کنید، ولی ما بر اثر ارتکاب گناهان قفلی محکم بر در قلب خود زدهایم که اصلاً صدای قرآن را نمیشنویم.
مهجوریّت قرآن و امام زمان (عج)
پس باورمان شد که ما قرآن را از لحاظ تفکّر و تدبّر در معارف و عمل به احکام و دستورات آسمانیاش که هدف اصلی از نزولش بوده است، کنار گذاشته و مهجور و متروکش ساختهایم و آن میهمان عالیقدر آسمانی را نه به خانهی قلب و نه به متن زندگی خود راهش دادهایم. در نتیجه مشمول شکایت رسول خدا(ص) در پیشگاه خدا شدهایم که:
وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛
معالوصف ما با وجود اقدس امام زمان(عجّلالله تعالی فرجهالشّریف) نیز که عدیل قرآن است، چنین رفتاری داریم. دور هم مینشینیم و با آه و ناله و افغان دعای ندبه میخوانیم و فریاد میکشیم مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی هم جواب میدهد کجا بیایم؟ آیا شما در کجای زندگیتان جا و محلّ مناسبی برای من گذاشتهاید تا به آنجا وارد شوم؟ این بازارهای پر از معاملات فاسد شما، این خیابانهای سرشار از بیحیایی و ضدّ عفاف شما، این مجالس جشن عروسی توأم با گناهان فراوان و این سفرههای رنگین توأم با اسراف و تبذیر شما! آیا این جاها مناسبت من هست که دعوتم میکنید و بیا بیا میگویید.
آری ما قرآن و امام زمان (عج) هر دو را بیرون خانهی دل و خارج از متن زندگی نشاندهایم و تنها با تلاوت آیات قرآن، آن هم با صداهای ملیح و نغمههای دلنشین و خواندن دعای ندبه، آن هم توأم با اشک و آه و ناله و افغان، از آن دو امانت خدا و رسول خدا(ص) پذیرایی میکنیم.
«اَعاذَنا الله مِن شُرورِ اَنفُسَنا وَ مِن سَیّئاتِ اَعمالَنا»؛
خودآزمایی
1- آنچه امام علی(ع) از ما درباره دوری از هوی و خواهش نفس میخواهد را بیان کنید؟
2- آنچه که فرستنده و آورندهی قرآن از ما خواسته است، چیست؟
3- چگونه است که ما اصلاً صدای قرآن را نمیشنویم؟
پینوشتها
[1]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۴۵.
[2]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۴۵.
[3]- بحارالانوار، جلد ۷۰، صفحهی ۱۰۶.
[4]- نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۲۰۴.
[5]- سورهی فرقان، آیهی ۳۰.
[6]- سورهی محمّد، آیهی ۲۴.
[7]- سورهی یونس، آیهی ۵۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی