کد مطلب: ۳۶۱۲
تعداد بازدید: ۶۶۸
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۴
حج؛ برنامه‌ی تکامل| ۵
مرد هوی، هرگز مرد خدا نخواهد بود. دنیادار از نظر مردم، متّهم بوده و ارزش معنوی خود را از دست می‌دهد و ارشادش در قلوب و نفوس انسان‌ها اثر نمی‌بخشد و نقض غرض لازم می‌آید.

آثار اجتماعی حجّ| ۲


چرا بايد پاسداران معنويّت در وادى غير ذى‌زرع اقامت كنند؟

 
ما چه مى‌دانيم چه مصالحى در كار است، چرا بايد ذريّه‌ی ابراهيم(ع) به حكم خدا، در بيابان غير ذى‌زرع و صحراى دور از مظاهر دنيا، مسكن گزينند. آيا براى اين نيست كه آنان، پاسداران معنويّت و روحانيّت جامعه‌ی انسانند و نگه‌دارنده‌ی نماز و ذكر خدا و رمز عبوديّت در عالمند و لذا بايد محيط زندگى‌شان، دور از تجمّل و منظره‌هاى غفلت‌آور دنيايى باشد تا بتوانند ياد خدا و آخرت را در دل‌ها زنده نگه دارند؛ «رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاة» زیرا بزرگان فرموده‌اند:
اَلدُّنْيا وَ الآخِرَةُ ضَرَّتانِ فَبِقَدْرِ ما تَرْضِى اِحْدَیهُما تُسْخِطُ الاُخْرى.[1]
دنیا و آخرت، دو هوو [دو زن یک شوهر] هستند. به هر میزان که رضایت یکی را جلب کنی، خشم دیگری را برانگیخته‌ای.
اَلدُّنْيا وَ الآخِرَةُ عَدُوّانِ مُتَعادیانِ وَ سَبِيلانِ مُخْتَلِفانِ مَنْ اَحَبَّ الدُّنْيا وَ والاها اَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عاداها مَثَلُهُما مَثَلُ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ الماشی بَيْنَهُما لا یَزْدادُ مِنْ اَحَدِهما قُرْباً اِلَّا اِزْدادَ مِنَ الآخَرِ بُعداً.[2]
دنیا و آخرت دو دشمن ناسازگار با یکدیگرند و دو راه جدا از همدیگر. هر که دوستدار دنیا باشد و به دنیا بگراید، قهراً آخرت را دشمن داشته و از آن کناره گرفته است. دنیا و آخرت مانند مشرق و مغربند. هر که به هر اندازه به سمت یکی برود، به همان قدر از سمت دیگری دور شده است.
مرد هوی، هرگز مرد خدا نخواهد بود. دنیادار از نظر مردم، متّهم بوده و ارزش معنوی خود را از دست می‌دهد و ارشادش در قلوب و نفوس انسان‌ها اثر نمی‌بخشد و نقض غرض لازم می‌آید.
پس بايد ذرّيّه‌ی ابراهيم(ع) و رهبران معنوى در وادى غير ذى‌زرع و محيط عارى از تجمّلات و تلذّذات مادّى باشند و به جاى همه چيز، مجاورت بيت محرّم و مؤانست با خدا را برگزينند و فكر و ذكرشان خدا و همه چيز و همه كسشان، خدا باشد.
اين‌ چنين كه شدند، قهراً دل‌هاى بشرى كه به حكم اصل فطرت، گرايش به معبود دارند و مجذوب خالقند، به سوى خانه‌ی معبود و پاسداران آن متمايل گشته و رو به آن سو به حركت درمى‌آيند و نه تنها از نثار ثمرات مادّى و اموال دنيوى در اين راه مضايقه نمى‌كنند، بلكه ميو‌ه‌های دل‌ها و ثمرات قلوب خود را از عواطف و احساسات پاك و محبّت‌ها و مودّت‌هاى صادقانه و بااخلاص، نثار خانه‌ی معبود و مقدم ذرّيّه‌ی ابراهيم(ع) می‌نمایند كه فرد اجلاى آن ذرّيّه‌ی محبوب، وجود اقدس حضرت ختمى ‌مرتبت(ص) و اهل‌بيت اطهار(ع) می‌باشند و سرازير گشتن سيل عواطف و احساسات مردم عارف، به سوى آن خاندان پاك، بالعيان مشهود است و روشن‌تر از آفتابِ آسمان است.
 

چه سرمايه‌ی بزرگى به مسلمانان اعطا شده است
 

منظور از مطالب گذشته اين بود كه گرايش و مجذوبيّت انسان‌ها به خانه‌ی خدا و مركز توحيد، بدون اینكه محتاج به عامل محرّكى باشند، از يك‌طرف و آن اجتماع بزرگ امّت اسلامى، در زمان و مكان واحد، براى انجام يك سلسله اعمال عبادى مشترك كه در ايجاد تفاهم و اتّحاد افكار و ائتلاف قلوب، فوق‌العاده الهام‌بخش است و مؤثّر، از طرف ديگر؛ يك سرمايه‌ی عظيم آسمانى است كه از طرف خداوند منّان، به مسلمانان اعطا شده است كه اگر به هوش باشند و آنچنان كه شايسته است به انجام رسانند، عالى‌ترين منافع انسانى از ملكات فاضله‌ی اخلاقى و قدرت مبارزه‌ی با بيگانگان و فداكارى در راه ريشه‌كن ساختن دستگاه‌هاى ضدّ خدا و عاقبت، بوجود آوردن يك زندگى سراسر سعادت توأم با معنويّت و طهارت در دنيا و عقبى عايدشان خواهد شد. اين نمونه‌اى از منافع حجّ است كه آيه‌ی شريفه مى‌فرمايد:
وَ اَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ... لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ.
مردم را دعوت به حجّ کن .... تا بیایند و منافع خود را ببینند.
 

۲- کعبه، ضامن بقای جامعه بشری است

 
جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمْ.[3]
خدا، كعبه را که خانه‌ی محترم است، بر پا دارنده‌ی مردم قرار داده و [همچنین] ماه محترم [ذی‌حجّه] و نیز قربانی و علامت قربانی که به آن زده شده است [همه‌ی اینها را وسیله‌ی بر پا بودن مردم قرار داده] تا بدانید، خدا به آنچه در آسمان‌ها و زمین است، آگاه می‌باشد و به هر چیزی داناست.
كعبه، در آيه‌ی مباركه به البیت‌الحرام (خانه‌ی محترم) توصيف شده و با این صفت، به عنوان قياماً للنّاس (وسيله‌ی برپا بودن مردم) معرّفى گرديده و همچنین ماهی که زمان اجماع عمومی مسلمین در مکّه است (ماه ذي‌حجّه) به الشهر الحرام (ماه محترم) متّصف شده و هدى و قلائد یعنی قربانى و تقليد آن که آويختن چيزى به گردن حيوان است از گاو و گوسفند و شتر، تا نشانه‌ی انتخاب آن حيوان براى قربانى باشد، علامت احترام و تجليل از آن خانه به‌حساب آمده و همه‌ی اينها، در آیه‌ی مبارکه، وسيله‌ی بقا و صيانت انسان‌ها از تباهى و فساد، نشان داده شده است؛ از تمام اين اوصاف و عناوين.
از موضوعات فوق، اين مطلب مستفاد مى‌شود كه علّت و سبب و ملاك قيام بودن آن خانه و تكيه‌گاه بودنش براى حيات و بقاى مردم، همانا حرمت و جلالت و قداستى است كه در نظر عموم مردم دارد.[4] یعنی هر چه محبوبِ عمومى شد، وسيله‌ی اتّحاد اجتماعى خواهد بود؛ و اتّحاد اجتماعى نيز خلّاق سعادت دو جهانى خواهد شد.
آرى! كعبه خانه‌اى است كه مورد تقديس و احترام همگانى است؛ مركزى است كه قبله است و تمام مسلمانان از تمام نقاط جهان، به هنگام نماز و عرض بندگى به پيشگاه خدا، رو به سوى آن مى‌ايستند و ذبايح خود را از گاو و گوسفند و شتر، وقتى پاك و حلال مى‌دانند كه رو به سمت كعبه، سر بريده شوند؛ مردگان خود را به سمت كعبه، در ميان قبر مى‌خوابانند؛ حالات شريفه و اعمال صالحه‌ی خود را - از هر قبيل كه باشد - وقتى در درجه‌ی كمال فضيلت مى‌شناسند كه در حال مواجهه با سمت كعبه انجام شود و آنچنان قداست و حرمت، براى كعبه قائلند كه در دورترين نقاط عالم و در مخفى‌ترين مكان‌ها هم كه باشند، مراقبند به هنگام قضاى حاجت، رو به سمت كعبه يا پشت به سمت كعبه نباشند و استقبال و استدبار كعبه را در آن حال، حرام مى‌دانند (شيعه، در اين مسأله متّفقند)؛ كار تجليل و تقديس و احترام از آن خانه را، تا حدّ قربانى دادن و فداكارى نمودن و از نفايس و اموال خود گذشتن، می‌رسانند.
حال، يك چنين نقطه‌اى كه بيت حرام است و خانه‌ی محترم به احترام عمومى است، وقتى هدف مشترك واقع شد و محور فعّاليّت همگانى قرار گرفت، بدون ترديد، عامل ابقاى امّت و جامع شمل جمعيّت خواهد بود و مرجع و پناهگاه ستمديدگان و خانه‌ی امن ترسيدگان خواهد گردید.
بدیهی است، اين همه آثار حياتى، معلول همان حرمت و قداستى است كه خدا، در آن خانه جعل فرموده و آن را بطور خارق‌العاده و اعجازآميز، محبوب و محترم ساخته و دل‌ها را به سوى آن متمايل گردانيده است.
ذلِكَ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الارْضِ.
این حرمت و محبوبيّت و اين تجليل و تقديس همگانى كه سرچشمه‌ی حيات سراسر سعادت جامعه‌ی انسان است، دليل بسیار روشنى است بر وجود مدبّرى عليم و حكيم كه عالم به جميع مصالح و احتیاجات انسان در زندگى فردى و اجتماعى است.
او مى‌داند جامعه‌ی بشر، نياز به مركز و مرجع واحدى دارد كه مورد احترام همگی باشد و محبوب جهانى. خانه‌ی اميد بشر باشد و مأمن انسان تا همه در آنجا مجتمع گردند، دل به دل و دست در دست هم داده و با نيروى شگرف اتّحاد، گره از جميع مشكلات بگشايند و راه زندگى را با سعادت و سلامت بپيمايند و لذا كعبه را چنين محلّى عجیب قرار داده و در آن، جعل حرمت و محبوبيّت فرموده است.
همین امر، كافى است كه ما را به علم و تدبير حكيمانه‌اش، متوجّه سازد و بفهماند علم خدا، محيط به تمام ذرّات كائنات است و همه چيز روى حساب دقيق، براى هدف و غايت مخصوصى به‌وجود آمده و بر اساس حكمت و مصلحتى در جريان است.
وَ اَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم؛
 

خودآزمایی

 
1- چرا بايد پاسداران معنويّت در وادى غير ذى‌زرع اقامت كنند؟
2- علّت و سبب و ملاك قيام بودن خانه خدا و تكيه‌گاه بودنش براى حيات و بقاى مردم چیست؟
3- اين همه آثار حياتى بیت‌الحرام معلول چه چیزی است؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]- مجموعه‌ی ورّام، جلد اوّل، صفحه‌ی ۱۳۸.
[2]- تحف‌العقول، صفحه‌ی ۱۵۱، مواعظ حضرت امیرالمؤمنین(ع).
[3]- سوره‌ی مائده، آیه‌ی ۹۷.
[4]- المیزان، جلد ۶، صفحه‌ی ۱۵۱.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: