پرهیز از محرّمات (دوری از گناه و معصیّت)| ۲۴
سرانجام شوم عيبجويى
اگر هدف از ذكر خطا و لغزشهاى ديگران رسوا كردن آنها باشد، بیترديد روزى فرا میرسد كه خداوند او را در بين مردم رسوا خواهد كرد.
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل میکند كه فرمود:
«يَا مَعشَرَ مَن أسلَمَ بِلِسَانِه وَ لَم يُسلِم بِقَلبِهِ لَا تَتَّبِعُوا عَثراتِ المُسلِمِينَ فَإنَّهُ مَن يَتَّبِع عَثراتِ المُسلِمِينَ يَتَّبِعِ اللّه عَثَراتِهِ وَ مَن يَتَّبِع اللّه عَثَراتِهِ يَفضَحُهُ.»[1]
«اى كسانى كه به ظاهر اسلام آوردهايد ولى اسلام در قلب شما رسوخ نكرده است! در جستجوى لغزشهاى مسلمانان نباشيد [تا آنان را رسوا كنيد]، زيرا كسى كه در مقام پيدا كردن خطاهاى مردم باشد خدا عيوب او را آشكار و وى را رسوا خواهد كرد.»
و در روايت ديگرى آمده است خداوند او را رسوا خواهد كرد هر چند درون خانه و به طور پنهانى گناهى مرتكب شود.[2]
عيبجويى و كفر
كسانى كه با برادر دينى خود به ظاهر لاف دوستى میزنند و اعتماد او را به خود جلب میکنند ولى در باطن با او دشمن هستند و لغزشها و اشتباهات و نقاط ضعف وى را به طور دقيق نگاه میدارند تا در فرصت مناسب او را مفتضح كنند، سرانجام، خود را به مرز كفر نزديك مىكنند.
امام باقر عليه السّلام فرمود:
«مِن أقرَبِ مَا يَكُونُ العَبدُ إلَى الكُفرانِ يُواخِىَ الرَّجُلُ الرَّجُلَ عَلَى الدِّينِ فَيُحصِىَ عَلَيهِ زَلّاتَهُ لِيُعَيِّرَهُ بِهَا يَوماً مَا.»[3]
«از چيزهايى كه انسان را به مرز كفر نزديك میسازد اين است كه كسى با برادر دينى خود به نام دين در ظاهر طرح دوستى بريزد و لغزشهاى او را يكى پس از ديگرى به خاطر سپارد تا روزى او را رسوا كند.
امام صادق عليه السّلام فرمود:
«أبعَدُ مَا يَكُون العَبدُ مِنَ اللّهِ أن يَكُونَ الرَّجُلُ يُواخِى الرَّجُلَ وَ هُوَ يَحفَظُ عَلَيهِ زَلّاتِهِ لِيُعَيِّرَهُ بِهَا يَوماً مَا.»[4]
«دورترين حالات انسان از خدا اين است كه با كسى طرح دوستى بريزد و لغزشهاى او را به خاطر بسپارد تا روزى او را رسوا سازد.»
عذاب دردناك
كسانى كه به جاى انتقاد سالم و سازنده به فكر اين باشند كه عيوب مردم را آشكار كنند و از حيثيت و اعتبار آنان بكاهند، مرتكب گناهى بس عظيم گشتهاند كه به خاطر آن عذابى دردناك پيش رو خواهند داشت.
قرآن مجيد در اينباره میفرمايد:
«إنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِى الَّذينَ امَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اليمٌ فِى الدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ وَ اللّهُ يَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.»[5]
«كسانى كه دوست دارند زشتیها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكى براى آنها در دنيا و آخرت است و خداوند میداند و شما نمیدانيد.»
يك انسان مسلمان به حكم وظيفه اسلامى، انسانى و اخلاقى موظف است در صورتى كه از برادر دينى خود اشتباه و خطايى را مشاهده كرد در خفا به او تذكر دهد تا درصدد رفع آن گناه بر آيد و چارهاى بينديشد كه از اين پس گرد آن گناه نگردد، نه اين كه با ديدن يك كار خطا و اشتباه [و چه بسا به صرف اين كه از ديگران شنيده است و تحقيق نكرده] آبروى مسلمانى را ببرد و در نتيجه خود را نيز مستحقّ آتش دوزخ كند.
در اينجا نكته جالب توجّه اين است كه قرآن مجيد نمیگويد كسانى كه فحشاء را در ميان مؤمنان شايع میکنند اهل عذابند بلكه میفرمايد كسانى كه دوست دارند نسبتهاى ناروا درباره مؤمنان شايع شود اهل عذابند و اين خود دلالت میکند بر اينكه آبروى مسلمان نزد خداوند بسيار محترم است و او اجازه نمیدهد كه هر چه درباره مؤمنان گفته و شنيده میشود براى ديگران بازگو گردد زيرا اگر انسان با چشم خود ببيند كسى گناهى را انجام داده حق ندارد سرّ او را فاش كند چه رسد به اين كه از ديگران شنيده و خود نديده باشد (دقّت كنيد).
امام صادق عليه السّلام فرمود:
«مَن قَال فِي مُؤمنٍ مَا رَأتْهُ عَينَاهُ وَ سَمِعَتهُ أذنَاهُ فَهُوَ مِنَ الَّذِينَ قَال اللّه عَزَّوَجَلَّ "إنَّ الَّذينَ يُحِبَّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ ..."»[6]
«كسى كه درباره انسان مؤمن هر چه را ديده يا شنيده بازگويد [آن را بين مردم شايع كند] جزو كسانى است كه خداى متعال درباره آنان فرموده است: "إنَّ الَّذينَ يُحِبَّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ ..."»
راه مبارزه با اشاعه فحشاء
اكنون كه بحث به اينجا رسيد چگونه میتوان با توطئه دوستداران شيوع فحشاء (شايعه پردازان) مبارزه كرد و نقشههاى شوم آنان را نقش بر آب ساخت؟
به نظر حقير، بهترين راه مبارزه منفى است. مبارزه منفى اشكال گوناگونى دارد كه از ميان آنها به دو راه اشاره مىكنيم:
1. عدم مجالست با عيبجويان:
افراد عيبجو همانند مگس روى آلودگیها مینشينند و تنها روى جنبههاى منفى انگشت میگذارند و جنبههاى مثبت اشخاص را نمیبينند، چنان كه امام صادق عليه السّلام فرمود:
«الاَشرارُ يَتَّبِعُونَ مَساوِىَ النَّاس وَ يَترُكُونَ مَحَاسِنَهُم كَمَا يَتَّبِعُ الذُّبَابُ المَواضِعَ الفَاسِدَة مِنَ الجَسَدِ وَ يَترُكُ الصَّحِيحَ.»[7]
«افراد زبون و فرومايه مانند مگس روى ناپاكیها و آلودگیها مینشينند و دنبال كارهاى زشت و عيوب مردم هستند و خوبیهاى آنان را ناديده میگيرند، همان طور كه مگس دنبال نقاط فاسد بدن میگردد و مواضع صحيح و سالم را ترك میکند.»
بنابراين بايد از معاشرت و همنشينى با آنها خوددارى كرد و گذشته از اين كه نبايد آنان را به عنوان دوست برگزيد بلكه بايد اين گونه افراد را در رديف دشمنترين مردم نسبت به خود به حساب آورد زيرا ممكن است در اثر رفت و آمد نقطه ضعفى را مشاهده كنند و يك روز آبروى انسان را ببرند. از اين رو امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:
«لِيَكُن أبغَضُ النَّاسِ إلَيكَ وَ أبعَدُهُم مِنكَ أطلَبَهُم لِمَعائِبِ النَّاسِ.»[8]
«بايد دشمنترين مردم نزد تو و دورترين آنها از تو كسانى باشند كه بيشتر درصدد يافتن خطاهاى مردم هستند.»
2. بىاعتنايى به عيبجويان:
راه ديگرى كه براى جلوگيرى از اشاعه فحشاء وجود دارد بیاعتنايى به كسانى است كه میخواهند با شايعهپراكنى و عيبجويى از ديگران از قبح و زشتى گناهان بكاهند و آن را در نظر مردم بیاهميّت جلوه دهند. اين قبيل افراد با ذكر عيوب ديگران جوّ جامعه را آلوده كرده و بدين وسيله براى تعميم فساد و گسترش گناه زمينهسازى میکنند. پس اگر به سخن آنها ترتيب اثر داده نشود و در همه جا با بیاعتنايى مردم روبرو شوند ناگزير دست از اين كار زشت برداشته و پی کار خود میروند.
شخصى به نام محمّد بن فضيل میگويد: خدمت امام هفتم حضرت موسى ابن جعفر(ع) رسيدم و عرض كردم: فدايت شوم، درباره يكى از برادران دينى من كارى را نقل میکنند كه من آن را ناخوش دارم ولى هنگامى كه از خود او سؤال میکنم انكار میکند با اين كه گروهى از افراد موثق و مورد اعتماد اين خبر را براى من نقل كردهاند. حضرت فرمود:
«يَا مُحَمَّدُ كَذِّبْ سَمْعَكَ وَ بَصَرَكَ عَنْ أَخِيكَ فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَكَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَكَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ كَذِّبْهُمْ وَ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ فَتَكُونَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ.»[9]
«اى محمّد! گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تكذيب كن و اگر پنجاه نفر به عنوان شاهد قسم ياد كردند و درباره او چيزى به تو گفتند ولى خود او انكار كرد به گواهى آنان ترتيب اثر مده، سخن او را بپذير و گفته آنها را قبول مكن. [سپس فرمود:] مبادا چيزى را كه مايه عيب و ننگ او و وسيله درهم كوبيدن شخصيّت و شرف انسانى او میگردد منتشر كنى زيرا در زمره كسانى قرار خواهيد گرفت كه خداوند درباره آنها فرموده است: "كسانى كه دوست میدارند زشتیها در ميان مؤمنان پخش شود براى آنها است عذابى دردناك در دنيا و آخرت".»
در حديث ديگرى امام باقر عليه السّلام فرمود:
«يَجِبُ لِلمُؤمِنِ عَلَى المُؤمِنِ أن يَستُرَ عَلَيهِ سَبعِينَ كَبِيرَةً.»[10]
«هر مؤمنى وظيفه دارد هفتاد گناه كبيره را بر برادر مؤمن خود بپوشاند.»
حضرت على عليه السّلام میفرمايد:
«أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِيهِ وَثِيقَةَ دِينٍ وَ سَدَادَ طَرِيقٍ فَلَا يَسْمَعَنَّ فِيهِ أَقَاوِيلَ الرِّجَالِ أَمَا إِنَّهُ قَدْ يَرْمِي الرَّامِي وَ تُخْطِئُ السِّهَامُ وَ يُحِيلُ الْكَلَامُ وَ بَاطِلُ ذَلِكَ يَبُورُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ وَ شَهِيدٌ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ.
فَسُئِلَ (عَلَيه السَّلام) عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِ هَذَا فَجَمَعَ أَصَابِعَهُ وَ وَضَعَهَا بَيْنَ أُذُنِهِ وَ عَيْنِهِ ثُمَّ قَالَ الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَيْت.»[11]
«اى مردم! آن كس كه نسبت به برادر دينیاش از لحاظ دين و مذهب سابقه خوبى سراغ دارد ديگر نبايد به سخنانى كه اين و آن درباره او میگويند گوش فرا دهد. آگاه باشيد [اثر زيان كلام از زيان تير سختتر و بيشتر است زيرا] گاهى تيرانداز تير میاندازد و تيرش به خطا میرود اما كلام بیاثر نمیماند [اگر چه دروغ باشد و سخن باطل و نادرست فراوان گفته میشود] ولى سخنهاى باطل نابود خواهد شد [و گناه آن براى گوينده باقى میماند] و خداوند شنوا و گواه است. بدانيد بين حق و باطل بيش از چهار انگشت فاصله نيست.
از امام علی عليه السّلام درباره اين سخن سؤال شد، حضرت انگشتانش را كنار هم گذاشت و ميان گوش و چشم خود قرار داد، سپس فرمود: باطل آن است كه بگويى شنيدم و حق آن است كه بگويى ديدم.»
خلاصه و نتيجه بحث
بیترديد انسان نياز دارد كه عيبهاى خويش را بازشناسد و در اين راه بايد از نظريات و انتقادات ديگران نيز بهره بگيرد و براى اين كار به كسانى كه به خلوص و صفاى باطن آنها اطمينان دارد مراجعه كند. از سوى ديگر، دوستانى كه به قصد خيرخواهى، لغزشها و خطاهاى دوست خود را يادآورى میکنند بايد خيلى سرّى و خصوصى مراتب را به او تذكّر دهند، نه در انظار مردم. اما اگر كسى به نام عيبزدايى و نصيحت، گناهان و عيوب مؤمنان را در ميان مردم افشا كند به مصداق آيه شريفه «إنَّ الَّذينَ يُحِبَّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ ...» جزو كسانى خواهد بود كه اشاعه فحشاء را دوست میدارند و چنين كسى در دنيا و آخرت به عذاب دردناك الهى دچار خواهد شد و در عظمت اين گناه همين بس كه خداى متعال در آخر آيه میفرمايد:
«وَ اللّهُ يَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.»
خدا میداند [كه آثار و عواقب ناگوار اين گناه چيست] و شما نمیدانيد.
خودآزمایی
1- از چيزهايى كه انسان را به مرز كفر نزديك میسازد، چیست؟
2- اینکه قرآن میفرمايد «كسانى كه دوست دارند نسبتهاى ناروا درباره مؤمنان شايع شود اهل عذابند»، اين خود بر چه موضوعی دلالت میکند؟
3- دو راه مبارزه(منفی) با اشاعه فحشاء را بیان کنید و مختصری توضیح دهید.
پینوشتها
[1] . وافى، ج 3- ص 163، جامع السعادات، ج 2- ص 270، اصول كافى، ج 2- ص 355، حديث 4 با اندكى اختلاف.
[2] . سنن أبي داود، جزء 4- ص 270، حديث 4880، مكاشفة القلوب غزالى، ص 155.
[3] . جامع السعادات، ج 2- ص 279، اصول كافى، ج 2- ص 355، محاسن برقى، ج 1- ص 104( با اين تفاوت كه در كافى و محاسن« ليعنّفه بها يوما» نقل شده است).
[4] . اصول كافى، ج 2- ص 355، حديث 7.
[5] . نور- 19.
[6] . تفسير الميزان، ج 15- ص 114، تفسير برهان، ج 3- ص 128، اصول كافى، ج 2- ص 357، امالى صدوق، ص 276، حديث 16، مجلس 54، سفينة البحار، ج 2- ص 295.
[7] . سفينة البحار، ج 2، ص 295. اين حديث در شرح نهج البلاغه ابن أبي الحديد( ج 20- ص 269، حكمت 113) از حضرت على عليه السّلام نقل شده است.
[8] . فهرست غرر، ص 288، شماره 7378.
[9] . تفسير برهان، ج 3- ص 128.
[10] . همان.
[11] . نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 141.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی