کد مطلب: ۳۶۷۸
تعداد بازدید: ۱۵۰۶
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۹ - ۰۰:۳۲
امر به معروف و نهی از منکر| ۱۱
انسان به خاطر وجود وسوسه های نفس امّاره از درون و خدعه ها و دسیسه های شیاطین انس و جنّ از بیرون، گرایش به اموری دارد که می تواند موجب گمراهی و شقاوت او گردد.

معنی لغوی نظارت
 

در عربی، نگاه دقیق و با تأمّل را «نظر» گویند، چنان چه در مفردات راغب آمده است: «نَظَر- بر گرداندن و توجّه دادن چشم ظاهر و چشم باطن براى ديدن و ادراك چيزيست. كه مقصود از اين عمل تأمّل و تحقيق در باره آن است. و نيز مقصود از ديدن و تأمّل به دست آوردن معرفت و شناختى است كه بعد از تحقيق حاصل مي شود و آن را - روية- يعنى انديشه و تدبّر گويند. - نَظَرْتَ‏ فلم‏ تَنْظُرْ- يعنى نگاه كردى امّا انديشه و تأمل نكرده ‏اى. در آيه می فرماید: [قُلِ‏ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ‏] (يونس/ 101) يعنى تأمّل و انديشه كنيد كه در آسمان ها چيست؟».[1]
 همچنین شخص امینی که حاکم جامعه، وی را برای تحقیق درباره رفتار گروهی خاص مأمور می کند، «ناظر» نامیده می شود. در فرهنگ فارسی نیز واژه های نظر و ناظر، همان معنای عربی را دارد. دهخدا در لغت نامه خود، در توضیح نظر می نویسد: «نگریستن، نگریستن در چیزی با تأمّل، حکومت کردن بین مردم و فیصله دادن دعاوی ایشان، مدد کردن و کمک کردن». همچنین ناظر را نیز چنین معنا کرده است: «نظر کننده، نگاه کننده، اِشعار داشتن، دیده بان، نگهبان و کسی که برای مراقبت اعمال و رفتار دیگری گمارده می شود».
با توجه به این تعاریف، «نظارت» به معنای نگرش دقیق و موشکافانه است و ناظر کسی است که رفتار دیگری را با دقّت زیر نظر می گیرد. امروزه نظارت فقط یک واژه عربی پرکاربرد در زبان فارسی نیست، بلکه اصطلاحی مدیریتی است که در فرهنگ سیاسی جایگاه ویژه ای دارد.

 
معنی اصطلاحی نظارت

 
برخی پژوهشگران دانش مدیریت، معتقدند نمی توان تعریف اصطلاحی یکسانی از نظارت بیان کرد؛ زیرا نظارت فقط به یک رشته علمی و موضوعی خاص محدود نمی شود، بلکه مفهوم آن در هر دانشی متفاوت است و کارکرد ویژه خود را دارد. با این حال، می توان آن را با ویژگی هایش شناخت. مهم ترین ویژگی نظارت را می توان «کنترل فعّالیت های برنامه ریزی شده با شیوه های مخصوص، به صورت آگاهانه و عامدانه» دانست. بنا بر این، نگاهی اتّفاقی بر تحرّک یک مجموعه را نمی توان نظارت نامید. از سوی دیگر هنگامی نظارت مطرح است که در حرکت به سوی هدفی معیّن، احتمال خطا و انحراف از مسیر تصوّر شود. در این جا ناظر «بایدها» را با «هست ها»، «مطلوب ها» را با «موجودها» و «پیش بینی ها» را با «عملکردها» مقایسه می کند و تصویر روشنی از اختلاف و تشابه ارائه می دهد.
بنا بر این با توجّه به آن چه گفته شد، می توان معنی اصطلاحی نظارت را این چنین ترسیم کرد: «کنترل عامدانه فعّالیت برنامه ریزی شده و تطبیق آن با هدف های برنامه». به عنوان نمونه، کسی که در مسیر شناخت و تقرّب به پروردگار متعال قدم بر می دارد، در سیر و سلوک خود با برنامه ای ویژه به سوی حقیقت عالم که وجود مقدّس خداوند است، حرکت می کند و همواره با «محاسبه و مراقبه»، سیر حرکتی خود را کنترل می کند تا از راه راست منحرف نشود. در واقع او از برنامه خود، آگاه است و به عمد به محاسبه و مراقبه اعمال خود می پردازد.
 

ضرورت نظارت

 
انسان به خاطر وجود وسوسه های نفس امّاره از درون و خدعه ها و دسیسه های شیاطین انس و جنّ از بیرون، گرایش به اموری دارد که می تواند موجب گمراهی و شقاوت او گردد. از سوی دیگر نعمت عقل و فطرت خدا جوی انسان از درون و کتب آسمانی و انبیاء و اولیاء الهی از بیرون، او را به سمت هدایت و سعادت دعوت و راهنمایی می کنند. این دو نیروی خیر و شر برای آن است که انسان در کشمکش میان این دو، مورد ابتلا و امتحان قرار گیرد و با اختیار خود مسیر زندگی خویش را انتخاب نماید. قرآن کریم با توجّه به نیروهای اهریمنی که در صدد انحراف بشریّت هستند، در باره ی انسان می فرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً». به يقين انسان حريص و كم‏ طاقت آفريده شده است، * هنگامى كه بدى به او رسد بي تابى مى ‏كند، * و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مى ‏شود (و بخل مى ‏ورزد).[2] و یا در سوره عصر می فرماید: «وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ». به عصر سوگند، * كه انسان ها همه در زيانند.[3]
امّا در این میان، گروهی از حرص، کم طاقتی، بی تابی، بخل، خسران و ... جان سالم به در برده و صاحب کمالات می شوند. در ادامه آیات گذشته خداوند متعال به این افراد و ویژگی های آن ها اشاره نموده است، و می توان مجموع این ویژگی ها را در دو مورد خلاصه کرد: «إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...». مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند.[4] ایمان و عمل صالح، اکسیری است که انسان را از منجلاب رذائل اخلاقی و باتلاقِ گناه و گمراهی بیرون می کشد و در آسمان قُرب الهی به پرواز در می آورد. امّا ایمان و عمل صالح چیزی نیست که خود به خود حاصل شود، بلکه نیازمند مقدّمات لازم و تلاش وافر است.
آری رسیدن به این مقام نیازمند تربیت نفس است که اگر نفس انسان تربیت نشود، سرکش خواهد شد، چنان قرآن کریم از طغیان انسان سخن می گوید: «كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى». چنين نيست (كه شما مى ‏پنداريد) به يقين انسان طغيان مى ‏كند.[5]  از همین رو، اسلام برای تربیت همه انسان ها برنامه دارد و آنان را به سوی هدف معیّنی راهنمایی می کند. بنا بر این، باید همه فعّالیت های انسان کنترل شود تا به سرمنزل مقصود برسد. از سوی دیگر انسان در جامعه مسئولیت های گوناگونی بر عهده دارد و هرچه تحرّک و مسئولیت او بیشتر شود، نظارت بر رفتارهایش ضروری تر است؛ زیرا احتمال اشتباه او بیشتر می شود.
به عبارت دیگر، کار برنامه ریزی شده را نمی توان بدون نظارت رها کرد؛ زیرا طبیعی است که اشتباه در انسان و ابزار کار او راه دارد و امری پذیرفتنی است. از این رو، در همه مراحل باید «فعّالیت ها» با «برنامه» تطبیق داده شود. البته ضرورت نظارت، دلیل بی اعتمادی به مردم نیست، ولی برای پرهیز از هر گونه کاستی و خطای عمدی یا سهوی، نظارت لازم است. در ضمن نظارت صحیح، زمینه فساد را به حداقلّ می رساند.

 
اقسام نظارت
 

در نظام های سیاسی دنیا رفتار مردم و حکومت، با نظارت آشکار و پنهان ارزیابی می شود. در این گونه جوامع، دولتمردان با تشکیل سازمان هایی بر رفتار مجموعه مدیریتی خود به صورت رسمی و آشکار نظارت می کنند و گاه نیز با راهکارهای ویژه، عملکرد مجموعه را به صورت پنهانی زیر نظر می گیرند و از سویی به مردم نیز اجازه می دهند، فعّالیت حکومت را کنترل و با دلایل قانونی از حکومت بازخواست کنند. اگر چه در همه کشورها این قوانین یکسان نیست، امّا حکومت های مردم سالار، مدّعی چنین ساز و کاری هستند. به این نظارت، «نظارت بیرونی» می گویند.
با اندکی تأمّل در آموزه های دینی درمی یابیم، نظارت در دین مبین اسلام و سیره پیامبر اکرم(ص)، بسیار فراتر از نظارتی است که ما از آن سخن گفتیم. دین اسلام نظارت بیرونی را به رسمیت می شناسد، ولی در تقسیم بندی نظارت، از ساختار جدیدی استفاده می کند.

 
ساختار نظارت در اسلام

 
اسلام به نظارت درونی و بیرونی معتقد است و نظارت درونی، برخاسته از وحی یا وجدان (فطرت) است. نظارت برخاسته از وحی را «نظارت الهی» و نظارت برخاسته از وجدان را «نظارت وجدانی» می نامیم. اگر چه هر دو نوع این نظارت ها به بیدارباش وجدان (فطرت) انسان باز می گردد. رسول خدا(ص) می فرمایند: «فَاسْتَحْيُوا الْيَوْمَ أَنْ يَطَّلِعَ اللَّهُ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِكُمْ يُمْقِتُكُمْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ‏ تَعَالَى يَقُولُ‏ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُم‏ أَنْفُسَكُم‏». امروز حیا کنید از این که خداوند بر عملی از شما با خبر شود که به خاطر آن بر شما خشمگین گردد که همانا خداوند تعالی می فرماید: خشم خداوند بزرگ تر از خشم خودتان نسبت به خودتان است.[6] عبارت «خشم خودتان نسبت به خودتان» به «نظارت وجدانی» انسان اشاره دارد. یعنی پیش از آن که به واسطه نظارت الهی اعمال بدتان ثبت گردد و خود را در محکمه عدل الهی محکوم ببینید، با گوهر حیا که خدا در فطرت و وجدانتان قرار داده است، بر اعمال خود نظارت کنید و از ارتکاب هر چه خشم خداوند را به دنبال دارد بپرهیزید.
با تأمّلی در انواع گوناگون نظارت درمی یابیم، همه گونه های نظارتی که درباره آن سخن گفتیم، برای اصلاح و تعالی جامعه ضرورت دارد و نمی توان با تکیه بر نظارت درونی و رشد اخلاق در جامعه، از نظارت بیرونی چشم پوشید؛ زیرا اگر چه خویشتن داری انسان را از گناه دور می کند، امّا مانع اشتباه وی نخواهد شد. نظارت بیرونی، افزون بر آن که به گناه حساس است، اشتباه های افراد را نیز به آن ها گوشزد می کند تا آنان از گناه و خطا منصرف شوند. برای نمونه، انسان های پرهیزکار از دروغ گویی، تهمت زدن و دیگر گناهان پرهیز می کنند، ولی ممکن است به گونه ای رفتار کنند که در نظر عرف جامعه دینی، ناپسند شمرده شود. نظارت بیرونی، آنان را به زشتی چنین رفتارهایی آگاه می سازد. این کم ترین اثر نظارت بیرونی است. در آینده، چهار گونه نظارت را مورد بررسی قرار خواهیم داد.[7]
 

خودآزمایی

 
1- معنی اصطلاحی نظارت را بیان کنید؟
2- ضرورت وجود نظارت را تبیین نمایید؟

 

پی‌نوشت‌ها


[1] ترجمه مفردات راغب ج ‏4 ص 358.
[2] سوره معارج/ آیه 19 تا 21 (ترجمه مکارم).
[3] سوره عصر/ آیه 1و 2 (ترجمه مکارم).
[4] همان/ آیه 3.
[5] سوره علق/ آیه 6 (ترجمه مکارم).
[6] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج ‏19 ص 333.
[7] برگرفته از کتاب: شیوه های نظارتی امر به معروف و نهی از منکر در گفتار و سیره پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) ص 7 تا 11.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: