کد مطلب: ۳۶۸۵
تعداد بازدید: ۶۳۳
تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۸
شیعه علوی، مذهب جعفری| ۸
در مسجد گروه‌هایی حلقه حلقه گرد هم می‌نشینند و راجع به ما صحبت می‌کنند و خود را در میان مردم وابسته به ما و از پیروان ما معرّفی می‌نمایند در حالی که نه آنها از ما هستند و نه ما از آنها هستیم.

مواعظ و کلمات نورانی امام صادق(ع)| ۱


ما اصل همه‌ی خیرات و نیکی‌ها هستیم
 

حالا چند جمله‌ای از مواعظ نورانی امام صادق(ع) را مورد بحث قرار می‌دهیم. ایشان در حدیثی فرموده‌اند:
«نَحنُ اَصلُ کُلِّ خَیرٍ وَ مِنْ فُروعِنا کُلُّ بِرٍّ».
ما [خاندان عصمت] منشأ همه‌ی خیرات و ریشه و اصل همه‌ی نیکی‌ها هستیم.
یعنی خداوند آن مقرّبان درگاه خود را به گونه‌ای خلقشان کرده که سرچشمه‌ی کلّ خیرات و برکاتند.
«وَ عَدُوُّنا اَصْلُ کُلِّ شَرٍّ».
و دشمنان ما نیز اصل و ریشه‌ی همه‌ی بدی‌ها هستند.
«وَ مِنْ فُرُوعِهِم کُلُّ قَبیحٍ وَ فاحِشَة».
تمام زشتی‌ها از شاخه‌های وجود آنهاست.
«فَمِنْهُمُ اَلْكَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ اَلنَّمِيمَةُ وَ الْقَطِيعَةُ وَ أكْلُ الرِّبَا وَ أكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ بِغَيْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّي الْحُدُودِ الَّتِي أمَرَ اللهُ وَ رُكُوبُ الْفَواحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ كُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِكَ مِنَ اَلْقَبِيحِ».[1]
پس دروغ و بخل و سخن‌چینی و فتنه‌انگیزی و رباخواری و تجاوز از حدود و مرزهای الهی و ارتکاب گناهان اعمّ از آشکار و نهان از زنا و سرقت و اشباه این امور همه نشأت گرفته از ناحیه‌ی دشمنان ماست.
آنگاه فرمود:
«فَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ مَعَنا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنا».[2]
بنابراین دروغ گفته است آن کسی که پنداشته که او با ما [اهل بیت همسو و همراه] است در حالی که [از حیث اخلاق و عمل] آویخته به شاخه‌های دشمنان ماست.
این جمله‌ی امام(ع) به‌راستی برای ما مدّعیان تشیّع خیلی وحشت‌انگیز است که باید دقیقاً در شئون زندگی خود تجدید نظر کنیم، نکند در واقع عملاً دنباله‌رو دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت باشیم و پیش خود می‌پنداریم از پیروان اهل بیت نبوّتیم آخر نه مگر اهل بیت طهارت شجره‌ی طیّبه و درخت پاکی هستند که جز میوه‌ی طیّب و طاهر از خود چیزی تحویل نمی‌دهند، حال اگر ما دیدیم از درخت وجود ما جز اخلاق زشت و اعمال ناپاک چیزی بارز نمی‌گردد، طبعاً باید بفهمیم که معلوم می‌شود شاخه‌ی وجود ما، پیوند خورده‌ی با شجره‌ی طیّبه اهل بیت(ع) نمی‌باشد که خود امام صادق(ع) فرموده است:
«فَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ مَعَنا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنا».
دروغ گفته آن کسی که گمان کرده شاخه‌ی وجودش پیوند خورده به درخت پاک و شجره‌ی طیّبه‌ی ماست و حال آنکه میوه و محصول اخلاق و اعمال بدش، نشان دهنده‌ی این است که شاخه‌ی وجودش، پیوند خورده به درخت ناپاک شجره‌ی خبیثه‌ی دشمنان ماست.
حاصل اینکه اگر راستی ما باورمان شده است که سعادت جاودانه‌ی ما در گرو ارتباط و اتّصال با اهل بیت رسالت(ع) است و بس، پس چاره‌ای جز اصلاح اخلاق و اعمال خود نداریم تا تشابهی با زندگانی مقرّبان درگاه خدا پیدا کنیم، وگرنه تنها ادّعای محبّت داشتن و شعار دادن و خود را علوی، فاطمی، حسینی و جعفری معرّفی کردن، کافی در تحقّق تشیّع نمی‌باشد زیرا معیار و میزان، گفتار خود آن بزرگواران است نه ادّعای ما، آن گفتار امام صادق(ع) است که فرموده است:
«نَحْنُ اَصْلُ كُلِّ خَيْرَ وَ مِنْ فُرُوعِنا كُلُّ بِرٍّ وَ عَدُوُّنا اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ كُلُّ قَبِيحٍ وَ فاحِشَةٍ».
هر که را دیدید که منشأ خیر است، بدانید او با ما در ارتباط است و هر که را دیدید که منشأ شر است، بدانید او با دشمنان ما مرتبط است.
 

آیا ما واقعاً جعفری هستیم؟
 

از این هراس انگیزتر این حدیث است که باز از حضرت امام صادق(ع) در اصول کافی[3] نقل شده که فرموده است:
«حَلَقٌ فِي الْمَسْجِدِ يَشْهَرُوننا وَ يَشْهَرُونَ أنْفُسَهُمْ اُولَئِكَ لَيْسُوا مِنَّا وَ لا نَحْنُ مِنْهُمْ أنْطَلِقُ فَاُوَارِي وَ أسْتُرُ فَيَهْتِكُونَ سِتْرِي هَتَكَ اللهُ سُتُورَهُمْ يَقُولُونَ إمَامٌ أمَا وَ اللهِ مَا أنَا بِإمَامٍ إلّا لِمَنْ أطَاعَنِي فَأمَّا مَنْ عَصَانِي فَلَسْتُ لَهُ بِإمَامٍ لِمَ يَتَعَلَّقُونَ بِاسْمِي أَ لا يَكُفُّونَ اِسْمِي مِنْ أفْواهِهِمْ فَوَ اللهِ لا يَجْمَعُنِي اللهُ وَ إيَّاهُمْ فِي دَارٍ».
در مسجد گروه‌هایی حلقه حلقه گرد هم می‌نشینند و راجع به ما صحبت می‌کنند و خود را در میان مردم وابسته به ما و از پیروان ما معرّفی می‌نمایند در حالی که نه آنها از ما هستند و نه ما از آنها هستیم. پیوسته می‌گویند امام، امام و من را امام خود معرّفی می‌کنند. اینک به خدا قسم من امام نیستم مگر برای کسی که در زندگی‌اش مطیع من باشد امّا کسی که مرا نافرمانی کند، من امام او نمی‌باشم؛ چرا این مردم به نام من می‌چسبند و چرا اسم مرا از دهانشان نمی‌افکنند. [آنگاه امام(ع) آن مردم را نفرین کرد و فرمود:] خدا مرا با آنها در یک خانه جمع نکند و همنشینمان نسازد.
واقعاً عجیب است ما همیشه دعا می‌کنیم:
«اَللّهُمَّ لا تُفَرِّقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ اَبَداً فِى الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ احْشُرنا فِی زُمْرَتِهِمْ».
بارالها، بین ما و بین اهل بیت طهارت در دنیا و آخرت به قدر یک چشم به هم زدن جدایی مینداز و ما را با آنها محشور کن.
آن وقت امام صادق(ع) از خدا می‌خواهد او را با مردم نافرمان گنهکار در یک جا جمع نکند، یعنی شدیداً مراقبت لازم است که در زمره‌ی آن مردم نافرمان گنهکار قرار نگیریم مبادا مشمول نفرین امام صادق(ع) بشویم.
آن امام معصوم(ع) و حجّت خدا قسم یاد کرده که:
«وَ اللهِ مَا أنَا بِإمَامٍ إِلاَّ لِمَنْ أطَاعَنِي فَأمَّا مَنْ عَصَانِي فَلَسْتُ لَهُ بِإمَامٍ».
به خدا قسم، من تنها امام کسی هستم که مطیع من [در زندگی‌اش] باشد و امّا کسی که نافرمانی من کند من امام او نمی‌باشم.
حکم عقل و عرف نیز همین است، اگر دیدیم فردی جلو ایستاده و جمعیّتی پشت سر او به نماز ایستاده‌اند، می‌فهمیم آن شخص جلو ایستاده امام است و آن جمعیّت پشت سری به او اقتدا کرده‌اند و مأمومند، بعد دیدیم همه در قیام و قعود، در رکوع و سجود از امام تبعیّت می‌کنند، می‌فهمیم که اقتدا و امامت و مأمومیّت به معنای واقعی‌اش تحقّق یافته است.
امّا اگر دیدیم امام در حال قیام است و جمعیّت در حال قعودند او در رکوع و اینها در سجودند، پی می‌بریم که اقتدا و امامت و مأمویّت تحقّق نیافته است و جز صورت ظاهری بیش نیست. در موضوع تشیّع و اعتقاد به امامت نیز این حقیقت عقلی و عرفی حاکم است که امام صادق(ع) فرموده است:
«وَ اللهِ مَا أنَا بِإمَامٍ إِلاَّ لِمَنْ أطَاعَنِي فَأمَّا مَنْ عَصَانِي فَلَسْتُ لَهُ بِإمَامٍ».
... به خدا قسم من امام کسی نیستم که از من تبعیّت نکند.
بنابراین ما وقتی می‌توانیم امام صادق(ع) را امام خود بدانیم که در افکار و اخلاق و اعمال خود تابع ایشان باشیم و اگر دیدیم از این جهات درست در نقطه‌ی مقابل او قرار گرفته‌ایم یعنی او عادل است و ما ظالم، او امین است و ما خائن، او صادق است و ما کاذب، او زاهد است و ما پولدوست و ریاست طلب، در این صورت اگر او را امام خود بشناسیم، علاوه بر اینکه دروغ گفته‌ایم، به او توهین کرده و افترا بسته‌ایم، زیرا امام و پیشوای مردم ظالم، ظالم است و امام مردم خائن، خائن است و امام مردم کاذب، کاذب است و... و پناه بر خدا که بگوییم او ظالم است و خائن است و کاذب و لذا خود آن امام مظلوم با ناراحتی تمام فرموده است:
«لِمَ يَتَعَلَّقُونَ بِاسْمِي أَ لا يَكُفُّونَ اِسْمِي مِنْ أفْواهِهِمْ».
چرا این مردم به اسم من چسبیده‌اند و چرا اسم من را از دهانشان نمی‌اندازند.
با نسبت دادن خودشان به من، مرا پیشرو قافله‌ی تبهکاران معرّفی کرده مایه‌ی آبروریزی من می‌شوند. آگاه آنها را نفرین کرده و فرموده است:
«لا يَجْمَعُنِي اللهُ وَ إيَّاهُمْ فِي دَارٍ».
خدا نیاورد آن روزی را که من و آنها در یک جا جمع شده باشیم.
ما خود می‌دانیم که اینگونه سخن گفتن خوشایند بسیاری از مردم ما نمی‌باشد ولی چه کنیم ما همه موظّفیم در مجالسی که به نام آن بزرگواران تشکیل می‌شود پیامشان را به دوستانشان برسانیم.
 

خودآزمایی
 

1- منشأ همه‌ی خیرات و ریشه‌ی همه‌ی بدی‌ها چه کسانی هستند؟
2- چه زمانی شاخه‌ی وجود ما، پیوند خورده‌ی با شجره‌ی طیّبه اهل بیت(ع) می‌باشد؟
3- امام صادق(ع) کسانی را که ار ایشان نافرمانی کنند، چه نفرینی کردند؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] - کافی، جلد ۸، صفحه‌ی ۲۴۳.
[2] - کافی، جلد ۸، صفحه‌ی ۲۴۳.
[3] - کافی، جلد ۸، صفحه‌ی ۳۷۴.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: