کد مطلب: ۳۷۰۰
تعداد بازدید: ۱۰۱۳
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۰
انتظار؛ عامل مقاومت| ۷
اصل انتظار به صورت‌های گوناگون در بین ملل مختلف، همواره محفوظ بوده و آینده‌نگری همیشه بشر را به خود مشغول داشته، برگشتن به عقب و بلکه وقوف و ایستادن در یک مرحله به هر حال محکوم بوده و خلاف سنن عالم خلقت است.
﴿یا أَیَّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ فَتَنقَلِبُوا خاسِرِینَ * بَلِ اللهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النّاصِرِینَ﴾؛[1]
«ای کسانی که ایمان آورده‏‌اید! اگر از کفار فرمان ببرید، شما را به عقب (کفر و جاهلیت) برمی‌گردانند، پس شما زیان‌کار می‌گردید؛ بلکه خداوند مولا و صاحب‌اختیار شماست و او بهترین یاری‌کنندگان است».
﴿إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلی أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلی لَهُمْ﴾؛[2]
«به‌درستی آنان که به عقب برگشتند (مرتجع شدند) بعد از آنکه هدایت بر ایشان آشکار گشت، شیطان این کار (ارتجاع) را بر ایشان بیاراست و خدا آنها را (برای امتحان و اتمام حجت) مهلت داد».
پیامبر اعظم(ص) فرمود:
«اَلْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْناعَشَرَ؛ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ، وَالتّاسِعُ مَهْدِیُّهُمْ»؛[3]
«امامان بعد از من دوازده نفرند؛ نُه نفر از فرزندان حسین(ع) می‌باشند و نهمین آنها مهدی(عج) است».
رسول خدا(ص) فرمود:
«لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ إِلاّ یَوْمٌ، لَبَعَثَ اللهُ رَجُلا مِنْ أَهْلِ بَیْتی یَمْلَأُها عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً»؛[4]
«اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز، البته خدا برمی‌انگیزد مردی از اهل‌بیت مرا که زمین را از عدل پر کند، همچنان که از ستم پر شده باشد».
 

انتظار، عامل مبارزه با فساد و انحراف
 

مسلمانان عموماً و شیعه اثنی عشری خصوصاً، انتظار ظهور شخصیتی را می‌کشند که انقلاب اسلام را جهان‌گیر، حقّ و عدالت را پیروز، بشر را از تضادهای گوناگون، استثمار، استعباد و استعمار و از وقوف و توقف نجات دهد و به‌سوی جلو پیش براند و اصول توحید، مساوات، آزادی و برادری اسلامی را رایج نماید.
این شخص موعود، امام دوازدهم از دوازده نفر پیشوایان و رهبرانی است که پیغمبر عالی مقام اسلام(ص) در صدها حدیث آنها را معرفی کرده و فرزند عزیز رهبر یازدهم، حضرت امام حسن عسکری(ع) است.
اصل انتظار به صورت‌های گوناگون در بین ملل مختلف، همواره محفوظ بوده و آینده‌نگری همیشه بشر را به خود مشغول داشته، برگشتن به عقب و بلکه وقوف و ایستادن در یک مرحله به هر حال محکوم بوده و خلاف سنن عالم خلقت است.
 

حرمت بازگشت به فرهنگ جاهلی
 

قرآن مجید با بیانی محکم در آیات متعدد، برگشتن به عقب را محکوم فرموده است.
در غزوه تاریخی اُحد که مسلمانان آزمایش شدند، امیرالمؤمنین علی(ع) فداکاری‌ها کرد و پرچم‌داران و دلیران نامی مشرکان را کشت، و جبرئیل مواسات بی‌نظیرش را با پیغمبر(ص) ستود و به پیغمبر گفت: «هذِهِ الْمُواساةُ». پیغمبر(ص) در جواب فرمود: «إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ؛ او از من است و من از اویم». جبرئیل گفت: «وَ أَنَا مِنْکُما؛ من نیز از شما هستم». و ندا در داد: «لا سَیْفٌ إِلاّ ذُوالْفَقارِ وَلا فَتیً إِلاّ عَلِیٌّ».[5]
در این غزوه، وقتی پاسداران درّه‌ای که کمین‌گاه بود و پیغمبر(ص) آنان را به پاسداری آنجا مأمور فرموده بود، هزیمت و شکست کفار را در اثر مجاهدات علی(ع) دیدند، سنگر خویش را رها کردند و خالد بن ولید با گروهش که در آنجا کمین کرده بود، از همان‌جا به مسلمانان حمله‌ور شدند و تنی چند از پاسداران و فرماندهشان عبدالله بن جبیر را به شهادت رساندند. چهره جنگ به نفع مشرکان تغییر کرده و گروهی از مسلمانان کشته شدند و دیگران فرار کردند؛ غیر از علی بن ابی‌طالب(ع) و دو نفر دیگر هم - برحسب بعضی از نقل‌ها که در نام آنها اختلاف است - کسی با پیغمبر ثابت نماند و راه فرار پیش گرفتند؛ و بعضی که شنیدند پیغمبر کشته شده است، در مقام ارتجاع و ارتداد و امان‌گرفتن از کفار برآمدند.
از جمله فراریان، ابوبکر و عمر و عثمان بودند، و عثمان در فرار و پشت کردن به جهاد و دفاع از اسلام و پیغمبر(ص)، به‌قدری از میدان جنگ دور شده بود که سه روز بعد برگشت.[6]
نظر به این سستی‌ها و تصمیم بعضی دیگر بر بازگشت به عصر جاهلیت و ارتداد، آیات متعددی در نکوهش و سرزنش آنان و حرمت ارتجاع و وجوب ثبات قدم و استقامت نازل شد که از جمله این آیه بود:
﴿وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللهُ الشّاکِرِینَ﴾؛[7]
«و نیست محمد مگر رسولی که قبل از او هم پیامبران بسیاری بوده‌اند؛ آیا پس اگر (او) مُرد یا کشته شد، به عقب برمی‌گردید؟ و هرکس به عقب برگردد، هرگز به خدا زیانی نمی‌رساند و خدا به‌زودی شاکران را پاداش می‌دهد».
این آیه با کمال صراحت دستور می‌دهد که حتی با رحلت یا کشته شدن پیغمبر(ص) - که بزرگ‌ترین ضربت بر روح طرفداران انقلاب اسلامی و الهی اسلام است - انقلاب اسلام نباید متوقف شود و باید در مسیر خود پیشرفت نماید و باید مسلمانان دنبال این انقلاب را بگیرند و به عقب برنگردند.
وقتی رحلت رسول خدا(ص) نباید این عکس‌العمل را داشته باشد که کسی به فکر ارتداد و بازگشت به عقب و رژیم‌های دوره‌های جاهلیت و پذیرش برنامه‌های غیراسلامی بیفتد، پس معلوم است که مسلمان از هیچ حادثه و فاجعه دیگر، هرچه سخت و جانکاه باشد و هرچه زیان مالی و مادی و جانی داشته باشد، به ارتداد و عقب‌گرد و قبول برنامه‌ها و نظام‌های کافر مایل نمی‌شود و از کوشش برای پیش رفتن، ترقی و جهانی‌شدن انقلاب اسلام چشم برنمی‌دارد.
انتظار مصلح آخرالزمان و مهدی موعود، علاوه‌بر ریشه‌های استوار مذهبی و اسلامی، دارای عالی‌ترین فلسفه اجتماعی است.
مسلمانان عقیده دارند که انقلاب اسلام، جهان‌گیر و پیروز می‌شود و عالم از این نابسامانی‌های مدنیت منهای شرف و انسانیت نجات پیدا می‌کند و بازگشت به عقب و ارتداد و عقب‌گرد، خلاف اصل و خلاف نهضت انبیا و تعالیم اسلام است.
اگرچه دنیای مادی امروز به ظاهر رو به جاهلیت گذارده و اهداف عالی انسانی و حقیقت و فضیلت و مابه‌الامتیاز بشر از حیوان، در بسیاری از جوامع فراموش شده و طغیان و ظلم و بیدادگری و تجاوز و زور و استبداد و قلدری و استثمار و شهوت‌رانی و نابکاری و خیانت و ناامنی به صورت‌ها و جلوه‌های نو در جهان رایج شده و روزبه‌روز رایج‌تر می‌شود؛ و اگرچه الفاظ و کلمات صلح، عدالت، آزادی، مساوات، برادری، همکاری، تعاون و بشردوستی را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به‌کار می‌برند؛ و اگرچه فاصله بین زورمندان و فرماندهان و زیردستان و فرمان‌بران هر روز زیادتر و رابطه آنها با یکدیگر به رابطه دو انسان برابر هیچ شباهت ندارد؛ ولی این توحّش تا هرکجا برود (تا دو هزار و پانصد سال، تا سه هزار سال، و پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد)؛ چون خلاف خواست‌های واقعی بشر و سیر کمالی او و خلاف عقیده و آرمان او است، پیروز نمی‌شود و سرانجام به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشه کن خواهد شد.
این جاهلی مسلکی هرچه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش تبلیغ شود و هرچند که آموزش و فرهنگ را با زور قوای انتظامی با آن همگام و همراه سازند، عاقبت در برابر منطق آسمانیِ قرآن، که می‌فرماید:
﴿تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَوآءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِن دُونِ اللهِ﴾؛[8]
«بیایید به‌ سوی کلمه و عقیده‌ی یکسان و مشترکی بین ما و شما، که نپرستیم مگر خدا را و به او شرک نیاوریم و هیچ کدام از همدیگر را غیر از خدا ربّ خود نگیریم».
و در برابر آیه:
﴿إِنّا خَلَقْنَاکُمْ مِن ذَکَر وَ أُنثی وَج َعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبآئِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقیکُمْ﴾؛[9]
«ما شما را از یک مرد و زن خلق کردیم و شما را در قبایل و ملّت‌های مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ البته گرامی‌ترین شما نزد خدا، متقی‌ترین شماست».
و در مقابل منطق وحی:
﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّة رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ﴾؛[10]
«و ما در هر امتی، رسولی فرستادیم که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید».
و آیات بسیار دیگر شکست می‌خورد و زبان و بلندگوهایش خاموش و قلم نویسندگانش می‌شکند.
فساد، فحشا، نابکاری جوانان و بانوان، وضع بسیار ننگین و پر از آلودگی‌های زن در شرق و غرب جهان امروز و خیانت و جنایت، هرچه جلو برود، و هرچه نیروهای مادّی، این فسادها را تهییج کند وآن را برای منافع پلید استثماری یا استعماری گسترش دهد، جبنش و انقلاب را علیه این مفاسد، کوبنده‌تر و ضربت آن را بر کاخ‌های فساد و طغیان، کاری‌تر می‌سازد.
 

مقاومت در برابر بازگشت به جاهلیّت
 

مسلمانی که با چنین فکر و عقیده آینده‌گرا زندگی می‌کند، هرگز با گروه‌های فاسد و مشرک و خدانشناس همراه نمی‌شود و تا می‌تواند تقدّم و نوگرایی و آینده‌بینی خود را حفظ کرده و ثابت و استوار به‌سوی هدف پیش می‌رود.
او اطمینان دارد و به یقین می‌داند که بساط ظلم و فساد برچیده شدنی است؛ چون بر جامعه و بر فطرت بشر تحمیل است و آینده برای پرهیزکاران و زمین از آن شایستگان است:
﴿إِنَّ الْأَرْضَ للّهِ یُورِثُها مَن یَشآءُ مِنْ عِبادِهِ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾؛[11]
«همانا زمین از آنِ خداست و به هرکس از بندگانش که بخواهد، به ارث می‌دهد و عاقبت از آن متقین است».
بنابراین مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمی‌شود و با ستمگران و مفسدان همکار و همراه و هم‌صدا نخواهد شد.
این اصل انتظار مانند یک قوه مبقیه و عامل بقا و پایداری، طرف‌داران حقّ و عدالت و اسلام‌خواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاه‌های فشار، استعباد، جهل و شرک، بشرپرستی و فسادانگیزی پایدار نگه می‌دارد و همواره بر روشنی چراغ امیدواری منتظران و ثبات قدم و مقاومت آنها می‌افزاید و آنان را در انجام وظایف، شور و شوق و نشاط می‌دهد.
این اصل انتظار است که در مبارزه حقّ و باطل، صفوف طرف‌داران حقّ را فشرده‌تر و مقاوم‌تر می‌کند و آنها را به نصرت خدا و فتح و ظفر نوید می‌دهد و گوش آنها را همواره با صداهای نویدبخش قرآن آشنا می‌دارد:
﴿قُلِ انتَظِرُوا إِنّا مُنتَظِرُونَ﴾؛[12]
«بگو: منتظر باشید که ما هم منتظریم».
﴿فَتَرَبَّصُوا إِنّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ﴾؛[13]
«منتظر باشید که ما هم با شما منتظریم».
﴿فَانتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُم مِنَ الْمُنتَظِرِینَ﴾؛[14]
«منتظر باشید که من هم با شما منتظرم».
خاص و عام، شیعه و سنی، از رسول خدا(ص) روایت کرده‌اند که فرمود:
«لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلاّ یَوْمٌ واحِدٌ، لَطَوَّلَ اللهُ ذلِکَ الْیَوْمَ حَتّی یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی یُواطِئُ اسْمُهُ اسْمِی وَکُنْیَتُهُ کُنْیَتِی، یَمْلَاُ الْأَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛[15]
«اگر نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و داد می‌کند، همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد».
این انتظار، ضعف و سستی و مسامحه در انجام تکالیف و وظایف نیست و عذر برای کسی در ترک مبارزه مثبت یا منفی و ترک امر به معروف و نهی از منکر نمی‌باشد و سکوت و بی‌حرکتی و بی‌تفاوتی و تسلیم به وضع موجود و یأس و ناامیدی را هرگز با آن نمی‌توان توجیه کرد.
این انتظار، حرکت، نهضت، فداکاری، طرد انحراف و مبارزه با بازگشت به عقب و ارتداد است، مکتب زنده و سازنده اسلام و محمّد، علی و زهرا و حسن و حسین و زین‌العابدین و تمام ائمه(ع) و سایر اصحاب و یاران خاص و پیروان آنهاست. اگر نادانان یا مغرضان آن را به‌طور دیگر تفسیر کرده و آن را مکتب کناررفته‌ها و کنارگذاشته شده‌ها، بیچاره‌ها، مأیوسان، تن به خواری دادگان، چاپلوسان و دین‌فروشان معرفی کنند، خود در ردیف یهود، که مصداق:
﴿یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ﴾؛[16]
«کلام‌ها و سخنان را از مواضع اصلی خود تحریف و دگرگون می‌کنند».
می‌باشند، قرار داده‌اند.
﴿یا أَیَّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ هادُوا سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمّاعُونَ لِقَوْم آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ﴾؛[17]
«ای پیامبر! آنان که به زبان گفتند: ایمان آوردیم؛ ولی قلب‌هایشان ایمان نیاورد و به‌سوی کفر سرعت گرفته‌اند، تو را ناراحت نکنند و همچنین آن یهودیانی که حرف‌های تو را تحریف کرده و به دروغ، سخنان فتنه‌خیز برای قومی که پیش تو نیامده‌اند، نقل می‌کنند. اینان سخنان را مطابق میل و هوای نفس خود از مواضع اصلی‌اش تحریف می‌کنند».
 

خودآزمایی


1- عامل مبارزه با فساد و انحراف را نام ببرید؟
2- آیه 144 سوره آل‌عمران «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللهُ الشّاکِرِینَ» با کمال صراحت چه دستوری می‌دهد؟
3- کدام اصل انتظار، طرف‌داران حقّ و عدالت و اسلام‌خواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاه‌های فشار و فسادانگیزی پایدار نگه می‌دارد؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1] - آل عمران، ۱۴۹-۱۵۰.
[2] - محمّد، ۲۵.
[3] - ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۵۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۸۲؛ صافی گلپایگانی، منتخب‌الاثر، ج۲، ص۱۶۲.
[4] - اربلی، کشف‌الغمة، ج۳، ص۲۳۴؛ بحارالانوار، مجلسی، ج۳۶، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، منتخ‌ الاثر، ج۲، ص۳۰.
[5] - صدوق، الخصال، ص۵۵۶ - ۵۵۷؛ ر.ک: طبری، بشارة‌المصطفی، ص۲۲۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۰، ص۱۴۴.
[6] - طبری، تاریخ، ج۲، ص۲۰۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۷۴؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۳، ص۵۵.
[7] - آل عمران، ۱۴۴.
[8] - آل عمران، ۶۴.
[9] - حجرات، ۱۳.
[10] - نحل، ۳۶.
[11] - اعراف، ۱۲۸.
[12] - انعام، ۱۵۸.
[13] - توبه، ۵۲.
[14] - اعراف، ۷۱.
[15] - طوسی، الغیبه، ص۱۸۰ - ۴۲۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۲، ص۶۷؛ ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۹۱؛ سیوطی، الجامع‌الصغیر، ج۲، ص۴۳۸.
[16] - نساء، ۴۶.
[17] - مائده، ۴۱.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: