تابش آفتاب تابان قرآن برغم بغض کافران
پس از او بنیمروان و بنیامیّه به حكومت رسیدند و قریب ٩٠ سال اسلام را كوبیدند. بعد بنیعباس روی كار آمدند و آنها هم ٥٠٠ سال ضربههای كاری بر اسلام وارد آوردند. بعد سلاطین تاتار و مغول آمدند و با حملات وحشیانهی خود، چه كشتارهای عظیمی از مسلمانان به راه انداختند. تا دنیای اروپا به میان آمد و با شعلهور ساختن نائرهی جنگهای صلیبی، چه جمعیّتها به خاك و خون كشیدند و كتابخانهها را سوزاندند. تا امروز كه میبینیم مسلمانكشی در دنیا غوغا میكند. تمام اینها برای این بوده و هست كه شاید بتوانند قرآن را بسوزانند و اسلام را از ریشه براندازند. ولی چنان كه میبینیم، نتوانستهاند. تمام آن گردنكشان و طاغیان در دل خاك پوسیدند و به فرمودهی قرآن:
﴿...فَجَعَلْناهُمْ أحادِیثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ...﴾؛[1]
«...آنها را متلاشی كردیم و در دل خاك پوساندیم و داستان ها از آنها باقی گذاشتیم...».
امّا این قرآن است كه مانند آفتاب تابان در وسط آسمان جهان میدرخشد و نورافشانی میكند و میلیونها جمعیّت به افتخار انتساب به آن، در این كرهی زمین زندگی میكنند.
تا قیامت میزند قرآن ندا / كای گروهی جهل را گشته فدا
مرمرا افسانه میپنداشتید / تخم كین و كافری میكاشتید
هین بدیدید ای خسیسان زَمَن / كه شما بودید افسانه، نه من
﴿یُرِیدُونَ أنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأفْواهِهِمْ وَ یَأبَى اللهُ إلاّ أنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ﴾؛[2]
میخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش كنند. تمام این قدرتها، در كنار قرآن خدا مانند باد دهان است كه بخواهند با آن آفتاب را خاموش كنند. آیا چنین چیزی ممكن است؟ این نور الله است. نوری است كه خدا آن را برافروخته است. مگر میشود چراغ خدا افروخته را خاموش كرد؟
﴿یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ...﴾؛[3]
«میخواهند نور خدا را خاموش كنند ولی خدا خواسته كه نور خود را به اتمام رساند...».
﴿إنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إنَّا لَهُ لَحافِظُونَ﴾؛[4]
«به طور مسلّم فرود آورندهی قرآن ما هستیم و به طور مسلّم نگه دارندهی آن نیز ما هستیم».
در این جهان پرآوازهتر از پیامبر اکرم (ص) کیست؟
﴿وَ رَفَعْنالَکَ ذِکْرَکَ﴾؛[5]
«و ذكر و یاد تو را در این عالم، بلند گردانیدیم».
این وعدهی قطعی خدا به پیغمبر محبوبش است كه: من خواستهام تو در دنیا بلندآوازه باشی و نامت در همه جا با رفعت و عظمت برده شود و جدّاً چه كسی امروز بلندآوازهتر از پیامبر اعظم(ص) پیدا میشود؟ كدام شخصیّت را در عالم سراغ دارید كه اسم مقدّس او را صبح و شام از دستگاههای فرستندهی دنیا با عظمت ببرند و رفعت مقام او را با صدای بلند به جهانیان اعلام نمایند و بگویند:
(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله)؛
«شهادت میدهم که محمد رسول خداست».
وقتی اسم مقدّسش به گوشها میرسد، دلها به اهتزاز میآید و زبانها به یاد او و تجلیل از او مترنّم میگردد. قانون كدام قانونگذار را در عالم سراغ دارید كه با صدای رسا در عالم پخش شود و به عنوان یك قانون هدایت و سعادت در جهان معرّفی گردد؟ امروز كتاب انجیل شاید تقریباً سه میلیارد نفر پیرو دارد امّا آیا دنیای مسیحیّت با این همه ادّعا كه دارد میتواند كتاب انجیل خود را به عنوان یك كتاب هدایت و سعادت بشر معرّفی كند؟ بدیهی است كه تاكنون نتوانسته و نخواهد توانست. امّا این قرآن، كتاب آسمانی اسلام است كه روز و شب به وسیلهی دستگاههای فرستنده از كشورهای اسلامی با صدای رسا در عالم پخش میشود. قرآن، با یك منطق قوی از جهانیان مبارز میطلبد و میگوید:
﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْاِنْسُ وَالْجِنُّ عَلى أنْ یَأتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا یَأتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا﴾؛[6]
«بگو اگر جنّ و انس جمع شوند و بخواهند مانند این قرآن را بیاورند، قادر نخواهند بود؛ اگرچه از هم كمك بگیرند و پشتیبان هم باشند».
بگو: اگر تمام انس و جنّ از اروپا و آمریكا و آسیا و آفریقا، شرق و غرب عالم همگی دست به دست هم بدهند و بخواهند قانون جامعی كه اصلاح بشر كند بیاورند، نخواهند توانست. ولی این منم كه تنها قانونی هستم كه میتوانم تمام نظامات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، همه را تأمین كنم.
ظهور در آیهی شریفه به معنای غلبه و حکومت
مطلب دیگری که از این آیه میفهمیم:
﴿لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ﴾:
«تا دین اسلام را بر همهی ادیان غالب و پیروز گرداند».
هدف این است كه خدا آورندهی اسلام و قرآن را بر همهی ادیان، ظاهر سازد. كلمهی«ظهور» در اینجا به معنای غلبه است. امّا آیا غلبهی منطقی مراد است یا غلبهی حكومت، در میان آقایان مفسّران مورد بحث است. برخی گفتهاند، دین مقدّس اسلام از حیث استدلال و اقامهی برهان بر همهی ادیان پیروز میشود و این پیروزی حاصل است و بعض دیگر فرمودهاند، تتبّع* در مواردی از قرآن كه این كلمهی ظهور و اظهار استعمال شده است نشان میدهد كه در بیشتر آن موارد، این كلمه به معنای حاكمیّت و قدرت ظاهری به كار رفته است. از باب مثال در آخرین آیهی سورهی مباركهی صف آمده است:
﴿...فَأیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلی عَدُوِّهِمْ فَأصْبَحُوا ظاهِرِینَ﴾؛
«...ما مؤمنان را در مقابل دشمنانشان كمك كردیم و عاقبت غالب شدند».
کلمهی ﴿ظاهر﴾ در این آیه به معنای غالب است. در آیهی مورد بحث نیز ﴿اظهار﴾ به معنای پیروز گردانیدن از حیث قدرت و حكومت است. این وعدهی الهی است كه تا به حال تحقّق نیافته است و به طور مسلّم تحقّق خواهد یافت زیرا وعدهی خدا، حقّ است و هرگز تخلّف نخواهد داشت.
﴿...إنَّ اللهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ﴾؛[7]
«... به راستی كه خدا در انجام وعدهی خود تخلّف نخواهد كرد».
غلبهی اسلام بر سایر ادیان هنگام ظهور حضرت مهدی(عج)
امّا این كی خواهد بود، طبق روایات ما فرمودهاند، آن زمان ظهور حضرت مهدی موعود امام حجة بن الحسن(عج) خواهد بود. از حضرت امام باقر(ع) منقول است:
(اِنَّ ذلِکَ عِنْدَ خُرُوجِ الْمَهْدِیِّ فَلا یَبْقَى اَحَدٌ إلاّ اَقَرَّ بِمُحَمَّدٍ)؛[8]
«وعدهای كه در این آیه است هنگام ظهور مهدی تحقّق مییابد. در این روز احدی در روی زمین نمیماند مگر اینكه اقرار به رسالت محمّد مینماید».
و از رسول خدا(ص) نقل شده:
(لا یَبْقَى عَلَى ظَهْرِ الاَرْضِ بَیْتُ مَدَرٍ وَ لا وَبَرٍ اِلاّ اَدْخَلَهُ اللهُ كَلِمَةَ الْاِسلامِ)؛[9]
«در روی زمین هیچ خانهی مویی و گلی [یعنی شهری و بیابانی] نمیماند مگر اینکه اسلام به آن خانه راه مییابد».
و حضرت امام صادق(ع) در تفسیر همین آیه فرموده است:
(وَ اللهِ ما نَزَلَ تَأوِیلُها بَعْدُ وَ لا یَنْزِلُ تَأوِیلُها حَتَّى یَخْرُجَ اَلْقائِمُ فَاِذا خَرَجَ الْقائِمُ لَمْ یَبْقَ كافِرٌ بِاللهِ الْعَظِیمِ)؛
«به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه تحقّق نیافته است و تنها زمانی تحقّق مییابد كه قائم خروج كند. هنگامی كه او خروج كرد، احدی از كافران منكر خدا در روی زمین باقی نمیمانند».
تشکیل حکومت واحد جهانی به دنبال ظلم فراگیر
این جمله در اكثر روایات مربوط به حضرت مهدی موعود(ع) آمده است:
(یَمْلَاُ اللهُ بِهِ الاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً)؛
«خدا زمین را به سبب آن حضرت پر از عدل و داد میكند؛ همانگونه كه پر از ظلم و جور شده است».
از این جمله دو مطلب استفاده میشود:
۱- ظلم عالمگیر خواهد شد.
۲- حكومت واحدی به دست آن حضرت در تمام روی زمین به وجود خواهد آمد.
در زمانهای گذشته كه شهرها و كشورها از هم دور بود و ارتباط سریع بین آنها برقرار نبود، تحقّق چنین جریانی در عالم بسیار بعید و شبیه محال به ذهنها میآمد كه مثلاً ظلم و فساد و گناهی در یك گوشهی دنیا واقع شود، آنگاه سرایت كند و همه جا را فرا بگیرد و همچنین نشدنی بهنظر میآمد كه حكومت واحدی در دنیا تشكیل گردد و تمام نقاط زمین تحت قدرت یك حاكم قرار گیرد و لذا غالباً منطقههای دور از هم ملوك الطوایفی بود. در هر منطقه و در هر شهر و احیاناً در هر روستا، یك فرد قدرتمندی پیدا شده و آن منطقه و آن شهر و آن روستا را تحت سیطرهی خود میگرفت و حكومت میكرد و مناطق دیگر، اصلاً از وضع و حال او خبری نداشتند.
خودآزمایی
1- وعدهی قطعی خدا به پیغمبر محبوبش چه میباشد؟
2- آیا مراد از كلمهی«ظهور» به معنای غلبه، غلبهی منطقی است یا غلبهی حكومت؟ شرح دهید.
3- چه مطالبی از جمله «خدا زمین را به سبب آن حضرت پر از عدل و داد میكند؛ همانگونه كه پر از ظلم و جور شده است» به دست میآید؟
پینوشتها
1 سورهی سبأ، آیهی ۱۹.
2 سورهی توبه، آیهی ۳۲.
3 سورهی صف، آیهی ۸.
4 سورهی حجر، آیهی ۹.
5 سورهی انشراح، آیهی ۴.
6 سورهی اسراء، آیهی ۸۸.
* تتبّع: تحقیق.
7 سورهی رعد، آیهی ۳۱.
8 تفسیر مجمع البیان، سورهی توبه، آیهی ۳۳.
9 تفسیر نورالثّقلین، جلد ٢، صفحهی ٢١٣.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی