کد مطلب: ۳۷۱۷
تعداد بازدید: ۲۰۵۵
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۲
شیعه علوی، مذهب جعفری| ۱۰
در روایات ما عدد «کبائر» به طور مختلف ذکر شده است؛ از هفت و هشت و نه تا بیست و هفتاد و شاید بیش از آن نیز ارائه گردیده است و احتمالاً مبهم گذاردن عدد «کبائر» در قرآن و حدیث به‌منظور ایجاد حال ترس از اقدام به مطلق گناه می‌باشد.

مواعظ و کلمات نورانی امام صادق(ع)| ۳

 

موعظه‌ی اثربخش و تعالی دهنده
 

نقل شده مرحوم شیخ جعفر شوشتری(رحمة الله علیه) در یکی از شهرها منبر رفت و پس از حمد و ثنای خدا یک جمله گفت: ای مردم بدانید که خدایی هست. این جمله‌ی کوتاه آنچنان دل‌ها را دگرگون ساخت که صدای ناله و شیون از مجلسیان برخاست تا آنجا که بنا بر نقل، برخی از شدّت گریه بیهوش شدند. حال آن جمله مگر چه داشت که این‌چنین اثر گذاشت؟!
آری آن جمله جان داشت و روح داشت، از قلبی برآمد که سیمش متّصل به کانون برق الله نورالسّموات و الارض گشته بود که این‌چنین دل‌ها را روشن نمود. البتّه به این نکته هم باید توجّه داشت که همه‌ی لامپ‌ها صلاحیت اخذ برق از منبع برق را ندارند. لامپ‌های سوخته در عین اتّصال به کنتور برق روشن نمی‌شوند، برخی از دل‌های آدمیان نیز بر اثر شدّت طغیان و عصیان و بی‌پروایی در ارتکاب گناهان مانند لامپ‌های سوخته صلاحیّت اخذ نور از منبع نور را از دست داده‌اند. خدا هم فرموده است:
﴿...وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ﴾.[1]
کسی که به کیفر گناهانش خدا صلاحیت اخذ نور را از او سلب کرده است دیگر نوری نخواهد داشت. حتّی خطاب به رسول مکرّمش(ص) فرموده است:
﴿إنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی...﴾.[2]
تو نمی‌توانی به مرده‌ها حرف بشنوانی...
عجب پیامبری که مرده‌ها را زنده می‌کند آنگونه که حضرت عیسی(ع) به فرموده‌ی قرآن مرده‌ها را زنده می‌کرد. خدا به رسول گرامش‌اش(ص) فرموده است تو نمی‌توانی به مرده‌دلان حرف بشنوانی.
﴿...سَواءٌ عَلَيْهِمْ أ أنْذَرْتَهُمْ أمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ﴾.[3]
...آنها را چه انذار کنی و چه نکنی، ایمان نخواهند آورد.
لامپ قلب ابوسفیان، ابوجهل و ابولهب سوخته بود که از آن همه نورافشانی خورشید نبوّت تکانی در آنها به‌وجود نیامد و برای همیشه در ظلمت جهل و کفر و الحاد باقی ماندند. امّا لامپ قلب سلمان عجمی و بلال حبشی و... آنچنان سالم و کامل و آماده برای استضائه‌ی[4] از منبع نور بود که به محض مواجهه با آفتاب نبوّت روشن شدند و برای همیشه روشن ماندند.
اینک ما هم از خداوند منّان می‌خواهیم توفیق پرهیز از گناه و تحصیل ملکه‌ی تقوا به ما عنایت فرماید تا لامپ دل‌های ما پیوسته برای استضائه‌ از منبع نور سالم و کامل بماند ان شاءالله.
 


نامشخّص بودن عدد گناهان کبیره
 


از امام صادق(ع) منقول است:
«اَلْكَبائِرُ الَّتِي اَوْجَبَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهَا النّارَ».[5]
کبائر گناهانی هستند که خداوند عزّوجلّ کیفر آنها را آتش مقرّر فرموده است.
در روایات ما عدد «کبائر» به طور مختلف ذکر شده است؛ از هفت و هشت و نه تا بیست و هفتاد و شاید بیش از آن نیز ارائه گردیده است و احتمالاً مبهم گذاردن عدد «کبائر» در قرآن و حدیث به‌منظور ایجاد حال ترس از اقدام به مطلق گناه می‌باشد.
چه آنکه در صورت روشن شدن عدد «کبائر» یک نوع گستاخی و بی‌پروایی نسبت به سایر گناهان – به عذر این که صغائرند و مکفَّر و مغفور می‌باشند – در آدمی به‌ وجود می‌آید. آنگاه همین حال تجّری بر گناه علاوه بر این که خود از نظر اصرار بر صغیره بودن یک معصیت کبیره است، آدمی را کم کم به گناهان بزرگ دیگر نیز آلوده می‌سازد.
ولی در صورت ابهام عدد، طبعاً مراقبت و پروای بیشتری در انسان به‌وجود می‌آید و از ترس افتادن در حریم کبائر، دست به ارتکاب سایر گناهان نیز نمی‌زند؛ همچنان که مبهم بودن شب قدر این اثر را دارد که مسلمانان به امید درک آن شب باعظمت در شب‌های متعدّد از ماه مبارک رمضان به عبادت و احیا اقدام می‌کنند. در صورتی که اگر معیّن و مشخّص بود، اکتفا به همان یک شب معیّن می‌نمودند و از فیض تکثیر اعمال عبادی شب‌های متعدّد محروم می‌گردیدند و همچنین سرّ اختلاف بیان روایات در عدد کبائر نیز محتمل است علاوه بر وجه مذکور (ابهام به‌منظور تحفّظ شدید از ارتکاب مطلق گناه) اشاره به اختلاف مراتب کبائر از حیث «قبح» و «عقوبت» باشد که مثلاً هفت یا هشت و نه کبیره از آنها در درجه‌ی نهایی از قبح و عقوبت قرار گرفته‌اند – از قبیل: شرک، قتل نفس، رباخواری، زنا و نظایر اینها – و بعضی متوسّط و برخی به طور نسبی در حدّ پایین از زشتی و عقاب واقع شده‌اند و به هر حال در اینجا یک نمونه از روایات مربوطه را تذکّراً و تبرّکاً نقل می‌کنیم.
 


روایت امام صادق(ع) در معرّفی گناهان کبیره
 


حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از امام جواد(ع) و ایشان از پدر بزرگوارشان امام ابوالحسن الرّضا(ع) و ایشان نیز از امام کاظم(ع) نقل فرموده‌اند که عمروبن عُبید بصری (ظاهراً همان شخص معتزلی معروف باشد) بر امام ابی عبدالله جعفربن محمّد صادق(ع) وارد شد و پس از سلام نشست و این آیه را تلاوت کرد:
﴿الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإثْمِ وَ الْفَواحِشَ...﴾.[6]
و سپس ساکت شد. امام(ع) فرمود: چه چیز موجب سکوتت شد؟ گفت: دوست دارم «کبائر» را از کتاب خدا بشناسم. فرمود:
«نَعَم، يَا عَمْرُو! أكْبَرُ الْكَبَائِرِ الشِّرْكُ بِاللهِ. لِقَولِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: اِنَّ اللهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ قالَ: وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأواهُ النّارُ وَ بَعْدَهُ الْیَأسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ لِأنَّ اللهَ یَقُولُ: «اَنَّهُ لا يَيْأسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إلاّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ»،
ثُمَّ الْأمْنُ مِنْ مَکْرِ اللهِ لِأَنَّ اللهَ عَزَّوَجَل یَقُولُ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللهِ إلاّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ
وَ مِنْهَا عُقُوقُ الْوالِدَیْنِ. لِأنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الْعَاقَّ جَبَّاراً شَقِیّاً فی قَولِهِ: وَ بَرّاً بِوالِدَتي‏ وَ لَمْ يَجْعَلْني‏ جَبّاراً شَقِيّاً.
وَ مِنْها قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إلاّ بِالْحَقِّ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ. وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها إلَی آخِرِ الْآیَةِ
وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: اِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
وَ أکْلُ مَالِ الْیَتِیمِ. لِأنَّهُ یَقُولُ: اِنَّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَمْوالَ الْيَتامى‌ ظُلْماً إنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً
وَ الْفِرارُ مِنَ الزَّحْفِ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أوْ مُتَحَیِّزاً إلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ
وَ أکْلُ الرِّبَا لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لا يَقُومُونَ إلّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ وَ یُقُولُ فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ
وَ السِّحْرُ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ
وَ الزِّنَا لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً
وَ الْیَمِینُ الْغَمُوسُ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ اِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً اُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ...
وَ الْغُلُولُ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ
وَ مَنْعُ الزَّکَاةِ الْمَفْرُوضَةِ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ...
وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ کِتْمَانُ الشَّهَادَةِ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ
وَ شُرْبُ الْخَمْرِ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَدَلَ بِها عِبَادَةَ الْأوثَانِ
وَ تَرْكُ الصَّلاةِ مُتَعَمِّداً وَ شَيْئاً مِمَّا فَرَضَ اللهُ لِأنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) قَالَ مَنْ تَرَكَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِ اللهِ (ص)
وَ نَقْضُ الْعَهْدِ وَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ. لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: اُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ».[7]
آری ای عَمْرو، بزرگ‌ترین کبائر ۱- شرک به خدا است که خداوند عزّوجلّ می‌فرماید:
﴿أنَّ اللهَ لا یَغْفِرُ أنْ یُشْرَکَ بِهِ...﴾.[8]
خداوند شرک را نمی‌آمرزد...
و فرموده است:
﴿إنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ...﴾.[9]
خداوند، بهشت را حرام کرده بر کسی که نسبت به او شرک بورزد و جای او آتش است...
۲- یأس از رحمت خدا است. زیرا خدا می‌گوید:
﴿...إِنَّهُ لا يَيْأسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إلاّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ﴾.[10]
از رَوح و رحمت خدا کسی جز کافران مأیوس نمی‌گردند...
۳- اَمن از مَکر خدا یعنی از انتقام نهانی و کیفر غافلگیرانه‌ی خدا، آسوده‌خاطر بودن که خدا می‌فرماید:
﴿...فَلا يَأمَنُ مَكْرَ اللهِ إلاّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ﴾.[11]
از عذاب ناگهانی و پنهان خدا جز زیانکاران کسی خود را ایمن نمی‌بیند...
۴- عقوق والدین چه آن که خداوند شخص «عاق» را جبّار شقّی (یعنی ستمگری بدبخت) به شمار آورده است، در این گفتار خود (از زبان حضرت مسیح(ع) که به قوم خود می‌گفت):
﴿ وَ بَرّاً بِوالِدَتِي‏ وَ لَمْ يَجْعَلْنِي‏ جَبّاراً شَقِيّاً﴾.[12]
خداوند مرا نسبت به مادرم مهربان و خوشرفتار قرار داده و مرا ستمگری بدبخت قرار نداده است.
۵- قتلِ نفس و کشتن انسانی که خدا کشتن او را جز تحت عنوانی از عناوین حقّه، تحریم فرموده است، زیرا می‌فرماید:
﴿وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها...﴾.[13]
هر کس شخص با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند، کیفر او جهنّم است در حالی که همیشه در آن خواهد ماند...
۶- قَذْفِ مُحْصَنات یعنی زنان پاکدامن را به خلاف عفاف متّهم نمودن که خدا می‌فرماید:
﴿إنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ﴾.[14]
آنان که به زنان پاکدامن نسبت زنا می‌دهند، در حالتی که آنها زنان با ایمان و بی‌خبر از آن نسبت می‌باشند، در دنیا و آخرت طرد و لعن شده [از رحمت حق] بوده و برای آنان شکنجه و عذابی بزرگ است.
۷- خوردن مال یتیم است که خدا می‌فرماید:
﴿اِنَّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ أمْوالَ الْيَتامى‌ ظُلْماً إنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً﴾.[15]
کسانی که اموال یتیمان را به ستم می‌خورند، هر آینه در شکم خویش آتش می‌خورند و به زودی به آتشی شعله‌ور در می‌آیند.
۸- فرار از میدان جهاد زیرا خدا می‌فرماید:
﴿وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أوْ مُتَحَیِّزاً إلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ﴾.[16]
هر کس در آن هنگام [موقع رو به رو شدن با کفّار در میدان نبرد] به آنها پشت کند [مگر در صورتی که هدفش کناره‌گیری از میدان به‌منظور حمله‌ی مجدّد و یا به قصد پیوستن به گروهی [از مجاهدان] بوده باشد، [چنین کسی] گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و مأوای او جهنّم است و چه بد جایگاهی است [جهنّم].
۹- رباخواری چه آنکه خدا می‌فرماید:
﴿الَّذِينَ يَأكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إلّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ...﴾.[17]
کسانی که ربا می‌خورند، برنمی‌خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماسّ شیطان دیوانه شده [و نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند، گاهی زمین می‌خورد و گاهی به پا می‌خیزد]...
و می‌فرماید:
﴿فَإنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ...﴾.[18]
اگر [چنین] نکنید [دست از رباخواری برندارید] بدانید که خدا و رسولش به جنگ با شما خواهند برخاست...
۱۰- سحر زیرا خدا می‌فرماید:
﴿...وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ...﴾.[19]
... به‌طور مسلّم می‌دانستند که هر کس خریدار اینگونه متاع [سحر حرام] باشد، بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت...
۱۱- زنا چه آنکه خدا می‌فرماید:
﴿...وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أثاماً * يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً﴾.[20]
کسی که چنین کاری [شرک و قتل و زنا] مرتکب شود، دچار کیفری [شدید] خواهد شد. عذاب او در روز قیامت دو چندان می‌گردد و با ذلّت و خواری در عذاب مخلّد[21] می‌شود.
۱۲- یمین غَموس یعنی قسم و سوگند دروغ که آدمی را در گناه و سپس در عذاب فرو می‌برد. زیرا خدا می‌فرماید:
﴿إنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً اُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ...﴾.[22]
کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود را [به نام مقدّس او] با بهای اندکی معامله می‌کنند، بهره‌ای در آخرت نخواهند داشت...
۱۳- غُلُول (یعنی خیانت) که خدا فرموده است:
﴿... وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ...﴾.[23]
هرکس خیانت کند، در روز قیامت آنچه را که در آن خیانت کرده است [بر دوش خود یا به همراه خود به عنوان سند خیانت] به صحنه‌ی محشر می‌آورد.
۱۴- مَنع زکات واجب چه آن که خدا می‌فرماید:
﴿يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ...﴾.[24]
در روزی که آنها را [گنجینه‌های زکات داده نشده را] در آتش جهنّم به صورت سوزان و گدازان در می‌آورند و آنگاه با آنها پیشانی‌ها و پهلوها و پشت‌های آنان [ذخیره‌کنندگان مانع الزّکات] را داغ می‌کنند.
۱۵- شهادت دروغ
۱۶- کتمان شهادت زیرا خداوند می‌فرماید:
﴿...وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ...﴾.[25]
... هر کس آن را [شهادت را] کتمان کند، قلبش گناهکار است...
۱۷- شرابخواری که خدا آن را برابر بت‌پرستی به حساب آورده است.
۱۸- ترک نماز از روی عمد و ترک هر چه خدا آن را واجب دانسته است؛ چه آنکه رسول خدا(ص) می‌فرماید:
«مَنْ تَرَكَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّداً، فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ».
هر کس از روی عمد، ترک نماز نماید، از پیمان و امان خدا و رسولش تهی‌دست و بی‌نصیب گشته است.
۱۹- پیمان‌شکنی و ۲۰- قطع رحم که خدا می‌فرماید:
﴿... اُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴾.[26]
...آنان [که پیوندهایی را که خدا دستور برقراری آنها را داده است قطع می‌کنند] برای آنهاست لعنت و بدیِ [مجازاتِ] سرای آخرت.
در این موقع (که بیان امام صادق(ع) به اینجا رسید) عَمروبن عُبید از محضر امام(ع) بیرون آمد در حالی که از گریه می‌نالید و می‌گفت: هر که به رأی خود در تفسیر قرآن، چیزی گفت و با شما خاندان وحی و نبوّت در فضل و دانش به ستیزگی ایستاد، به هلاکت افتاد.
 
 

خودآزمایی
 


1- به چه دلیل جمله کوتاه مرحوم شیخ جعفر شوشتری(رحمة الله علیه) این‌چنین اثر گذار بود؟
2- مبهم گذاردن عدد «کبائر» در قرآن و حدیث به‌ چه منظور است؟
3- پنج گناه کبیره را که امام صادق(ع) معرفی کرده‌اند، بیان کنید.
 

پی‌نوشت‌ها 

 

[1] - سوره‌ی نور، آیه‌ی ۴۰.
[2] - سوره‌ی نمل، آیه‌ی ۷۹.
[3] - سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۶.
[4] - نور گرفتن.
[5] - کافی، جلد ۲، صفحه‌ی ۲۷۶، حدیث ۱.
[6] - سوره‌ی نجم، آیه‌ی ۳۲، کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت پرهیز می‌کنند.
[7] - تفسیر المیزان، جلد ۴، صفحه‌ی ۳۵۴ . تفسیر «مجمع البیان». ذیل آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی نساء و کافی، جلد ۲، صفحه‌ی ۲۸۶ و عیون اخبارالرّضا، جلد ۱، صفحه‌ی ۲۸۵. با تفاوت اندک و ما از تفسیر «المیزان» نقل کردیم.
[8] - سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۴۸ و ۱۱۶.
[9] - سوره‌ی مائده، آیه‌ی ۷۲.
[10] - سوره‌ی یوسف، آیه‌ی ۸۷.
[11] - سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۹۹.
[12] - سوره‌ی مریم، آیه‌ی ۳۲.
[13] - سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۹۳.
[14] - سوره‌ی نور، آیه‌ی ۲۳.
[15] - سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۱۰.
[16] - سوره‌ی انفال، آیه‌ی ۱۶.
[17] - سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۷۵.
[18] - سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۷۹.
[19] - همان، آیه‌ی ۱۰۲.
[20] - سوره‌ی فرقان، آیات ۶۸ و ۶۹.
[21] - محتمل است مراد از خلود درباره‌ی قاتل و زانی طول مدّت باشد.
[22] - سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۷۷.
[23] - همان، آیه‌ی ۱۶۱.
[24] - سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۳۵.
[25] - سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۸۳.
[26] - سوره‌ی رعد، آیه‌ی ۲۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: