دعا براى فرج حضرت ولىّعصر(ارواحنا فداه) اهمّ مطالب است
در رأس تمام حوائجى كه باید امروز از خدا خواست، موضوع فرج و ظهور باهرالنّور امام حجّة بن الحسن(علیه الصّلوة و السّلام) است كه درمان تمام دردهاى جسمى و روحى مجتمع بشرى است.
تمام ظلمات محیط زندگى و اقسام بدبختىهاى فردى و اجتماعى از جهل و فقر و مرض و فساد اخلاق وحشتناك كه شدیداً دامنگیر اولاد آدم شده و دنیا را تا لب پرتگاه سقوط حتمى كشانیده است، همه و همه، با طلوع آفتاب وجود اقدس انور آن حضرت برطرف گردیده و در پرتو نور تدبیر و هدایت الهیّهی آن ولىّ خدا، سلامت و امنیت مطلق بر جهان بشرى دامن مىگستراند.
وَ یمْلَأَ اللهُ بِهِ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.
پس بیایید اى سوختهدلان از هجر محبوب معصوم خود و ای منتظران چشم به راه قیّم و نجاتبخش حقیقی خود! بیایید همه با هم با قلبى پریشان و چشمى گریان، دست تضرّع و نیاز به درگاه خالق مهربان برداریم، نالهكنان، از ساحت اقدسش بخواهیم و بگوییم:
اَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ، اَینَ الْمُنْتَظَرُ لاِقامَةِ الْاَمْتِ وَالْعِوَجِ، اَینَ الْمُرْتَجى لاِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ، اَینَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ، اَینَ الْمُتَخَیرُ لاِعادَةِ المِلَّةِ وَ الشَّریعَةِ، اَینَ الْمُؤَمَّلُ لاِحْیاءِ الْكِتابِ وَ حُدودِهِ، اَینَ مُحْیی مَعالِمِ الدّینِ وَ اَهْلِهِ، اَینَ قاصِمُ شَوْكَةِ المُعْتَدِینَ، اَینَ هادِمُ اَبْنِیةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ، اَینَ مُبیدُ اَهْلِ الفُسوقِ وَالْعِصْیانِ وَ الطُّغْیانِ، اَینَ حاصِدُ فُروعِ الغَی وَ الشِّقاقِ، اَینَ طامِسُ آثارِ الزَّیغِ وَالْاَهْواءِ.... اَینَ مُـعِزُّ الْاَولیاءِ وَ مُذِلُّ الْاَعْداءِ.... اَینَ الطّالِبُ بِذُحولِ الْاَنْبیاءِ وَ اَبْناءِ الْاَنْبیاءِ، اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءِ اَینَ المَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَیهِ وَ افْتَرى.[1]
کجاست آن [مظهر قدرت الهی] که مهیّا برای ریشه كن ساختن جبّاران و ستمگران است؟ كجاست آن [نیروی مقوّم] منتظَر که بیاید و هرگونه اعوجاج و کجی را مستقیم سازد؟ کجاست آن [مدبّر معصوم] که برای تجدید احکام آسمانی [در خزانهی غیب خدا] ذخیره گشته است؟ کجاست آن [مولایی] که چشم امید امّت اسلامی برای احیای قرآن و حدود قرآن به سمت او دوخته است؟ کجاست زندهکنندهی آثار دین و حیاتبخش اهل دین؟ کجاست درهم شکنندهی شوک جبّاران و تجاوزگران؟ کجاست ویرانکنندهی سازمانهای کفر و نفاق؟ کجاست متلاشی کنندهی تودههای عصیان و طغیان؟ کجاست دروکنندهی شاخ و برگ درخت ضلالت و لجاج و عناد؟ کجاست نابود کنندهی آثار خودخواهان و هویپرستان؟ کجاست عزّتبخش اولیا و ذلیلکنندهی اعداء؟ کجاست ولیّ دم انبیا و فرزندان انبیا؟ کجاست خونخواهی کننده و انتقام کِشندهی [از قاتلان] شهید صحرای کربلا؟
ندای انتظار از قلب عالم بلند است
این ندای «اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لاِقامَةِ الاَمْتِ وَ الْعِوَجِ» نه تنها از حلقوم شیعه و امّت قرآن برمیآید، بلکه این ندایی است که از قلب تمام عالم انسان بلند است و این فریاد انتظار و استنصار از باطن این جهان نابسامان که بر حسب طبع خلقتش خواهان تعادل و توازن است، برمیخیزد.
قطعی است که جامعهی بشر، بیتعادل نمیتواند زندگی کند و فعلاً تعادلش بر هم خورده است، یک سمت دیوارش به کلّی فرو ریخته و از پی، خالی شده است، بیچارگان و ضعیفان، دندانشان به جگر خورده و کاردشان به استخوان رسیده؛ سمت دیگر دیوار، خیلی ضخیم گشته و بالا رفته و سنگین شده است. توازن از دست رفته و دیوار اجتماع بشر به شدّت میلرزد و ترس این میرود که بزودی بر مغز بشر فرود آمده و نابودش سازد. گهگاه میبینیم قطعاتی از این دیوار، جدا گشته و میریزد و ملّتهایی را از گوشه و کنار دنیا به خاک و خون میکشد و لذا سراسر جامعهی بشر، با زبان حال روشنتر از قال، فریاد میزند: «اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لاِقامَةِ الاَمْتِ وَ الْعِوَجِ» کجاست آن مجری قانون طبیعی و الهی که بیاید و این دیوار کج بالا رفته را مستقیم سازد؟ بیاید و این لرزه و ارتعاش مرگبار را از دل و جان بشر بردارد. بیاید و این دریای موّاج ناآرام را آرام گرداند.
ای مهر دجّالکُش / زین بیشتر منشین خَمُش
مگذار تا این روی ترش / زین بیش طغیان پرورد
پرواز ده بابیل را / بشکن شکوه پیل را
خون سیه کن نیل را / تا جان قبطان پرورد
شو تیغ حیدروار زن / بر فرق این فرتوت زن
کو صد هزاران اهرمن / در اهرمندان پرورد
هَلْ اِلَیْکَ یَابْنَ اَحْمَدَ سَبیلٌ فَتُلْقى، هَلْ یَتَّصِلُ یَوْمُنا مِنْکَ بِعِدَةٍ فَنَحْظى مَتى نَرِدُ مَناهِلَکَ الرَّوِیَّةَ فَنَرْوى.[2]
آیا هست راهی به سوی تو ای نور چشم پیغمبر که موفّق به زیارت گردیم؟ آیا میشود این روزگار پر محنت ما، به دوران پرنعمت تو متّصل گردیده و از برکات وجود اقدست بهرهمند شویم؟ کی شود ما تشنهلبان به نهر شاداب لطف و عنایتت وارد گشته و سیراب شویم؟
حقّاً که دوری به طول انجامید ای مولا و ای آقای ما! کی شود که تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم در حالی که پرچم پیروزی برافراشته باشی و دیدگان ما به دیدارت روشن گشته و به رهنماییات هدایت شویم؟
آقای ما! اگر نبود اخباری که آثار و علایم ظهورت را نشان داده و روزافزون گشته فتنه و فساد را از علایم حتمی آن ظهور باهرالنّور معرّفی کردهاند، تحمّل این همه سختیهای زمانبر دل و جان ما دشوار و گران میآمد. امّا چون به ما نوید و بشارت دادهاند که شدّت، مقدّمهی فرج است و مظلومیّت بیحدّ و حصر بشر، زمینهسازی برای آمدن مولا و آقای بشر میباشد، این نوید و بشارت است که یأس و ناامیدی را از جانهای ما میزداید و روح نشاط و امید در دلهای ما میدمد و ما را به انتظار دیدارت، دلخوش و شاداب نگه میدارد.
روز و شب با کمال تأثّر از وقوع حوادث ناگوار که تا حدّ امکان در راه مبارزهی با آنها پیش میرویم امّا معالاسف، قدرت دفع و رفع آن را در خود نمیبینیم، ناچار تمام فشارها و ناگواریها را به انتظار فرج و طلیعهی نور ظهورت تحمّل مینماییم و استغاثه به درگاه خدا میبریم که:
فَاَغِثْ یا غیاثَ الْمُسْتَغیثینَ عُبَیْدِکَ الْمُبْتَلی وَ اَرِهِ سَیِّدَهُ یا شَدیدَ الْقُوی وَ اَزِلْ عَنْهُ بِهِ الاَسی وَالْجَوی وَ بَرِّدْ غَلیلَهُ یا مَنْ عَلَیَ الْعَرْشِ اسْتَوی وَ مَنْ اِلَیْهِ الرُّجْعی.[3]
ای خدا! ای پناه بیپناهان! این بندهی کوچک سراپا گرفتارت را پناهش بده، به زیارت مولا و آقایش موفّقش گردان و با این موفّقیّ، غصّه و اندوه از دلش بردار و التهاب درونیاش را فروبنشان، ای آنکه مستولی بر عرش و مرجع و منتهای تمام اموری.
مهمّ دیگر در عرفات، دعا و استغفار برای والدین و ارحام و عموم اهل ایمان است.
اینک كه توفیق الهى، چنین سعادت بزرگى نصیب ما نموده است و در موقفى ایستادهایم كه خواستههاى ما را با لطف عمیم خود مىپذیرند و دعاهاى ما را به اجابت مىرسانند و كسى را تهیدست و محروم از كنار این خوان نعمت بیدریغ برنمىگردانند؛ بنابراین به حكم وظیفهی احسان كه دربارهی والدین و ارحام و اقارب و همسایگان و دیگر اهل ایمان داریم، مقتضى است در همین ساعت بسیار گرانمایه و پر ارزش به یاد دورماندگان از این سرزمین نزول رحمت و مغفرت افتاده و از خداى منّان، براى یكیك آنان، طلب عفو و رحمت و مغفرت بنماییم، قضاى حوایج و رفع گرفتارىها و حلّ مشكلات و بالاخره خیر و سعادت دنیا و آخرتشان را از خالق مهربان بخواهیم و مخصوصاً گذشتگان و خفتگان در دل خاك را كه چشم به راه دعا و استغفار ما هستند از نظر دور نداریم.
مسلّماً در این ایام و لیالى در همه جای دنیا که مجامع مسلمانان تشکیل میشود، دربارهی شما حجّاج و زوّار بیتالله دعا مىكنند و سلامت و مقبولیت حجّ شما را از خدا مىخواهند. پس شما هم موظّفید دربارهی آنها دعا كنید، سلامت و موفّقیت آنها براى زیارت بیتالله از خدا بخواهید تا رحمت حق، شامل حال همگى گردد كه امام صادق(ع) فرمودهاند:
دُعاءُ الْمَرْءِ لِاَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیبِ یدِرُّ الرِّزْقَ وَ یدْفَعُ الْمَكْروهَ.[4]
دعای مرد دربارهی برادرش که غایب است، روزى را فراوان و ناملایمات را برطرف مىسازد.
علیّ بن ابراهیم از پدرش نقل كرده است كه گفت: دیدم عبدالله بن جندب را در موقف عرفات، به حالی كه موقفى بهتر از موقف او ندیدم، در تمام مدّت وقوف، دستهایش به جانب آسمان دراز بود و اشكش به صورتش مىریخت و به زمین مىرسید. وقتى مردم از عرفات بازگشتند، گفتم: اى ابا محمّد! من هرگز موقفى بهتر از موقف تو ندیدم. گفت: به خدا قسم من دعا نكردم مگر دربارهی برادرانم و این براى آن بود كه خبر داد مرا ابوالحسن موسى(ع) (امام موسى بن جعفر كاظم(ع)):
مَنْ دَعا لِاَخیهِ بِظَهْرِ الْغَیبِ نُودِی مِنَ الْعَرْشِ وَ لَكَ مِائَةُ اَلْفِ ضِعْفٍ، فَكَرِهْتُ اَنْ اَدَعَ مِائَةَ اَلْفٍ مَضْمُونَةً لِواحِدَةٍ لا اَدْری تُسْتَجابُ اَمْ لا.[5]
هر که دعا كند دربارهی برادر خود كه غایب است، ندا از عرش مىرسد: از براى تو باشد صدهزار برابر این و لذا من سزاوار ندیدم كه از دست بدهم صدهزار [حسنه یا دعاى] ضمانت شده را به خاطر یكى كه نمىدانم مستجاب خواهد شد یا نه.
خودآزمایی
1- دو دعای مهمّ در عرفات را بیان کنید.
2- تمام ظلمات محیط زندگى و اقسام بدبختىهاى فردى و اجتماعى از چه سرچشمه میگیرد؟
3- دعا دربارهی برادر غایب چه نتایجی دارد؟
پینوشتها
1. قسمتهایى از دعاى ندبه است كه خواندن آن در روز عرفه، به قصد رجاء و مطلق دعا، اشكالى ندارد.
2. قسمت دیگری از دعای ندبه است.
3. از دعای ندبه است.
4. كافى، جلد ٢، صفحهی ۵٠٧، حدیث ٢.
5. اصول كافى، جلد ٢، صفحهی ۵٠٧، حدیث ۶ و وعدّةالدّاعى فارسى، صفحهی ١٣۶.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی