کد مطلب: ۳۸۰۶
تعداد بازدید: ۱۵۳۸
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۸
حج؛ برنامه‌ی تکامل| ۴۹
اگر اصل برنامه‌ی قربانی صحرای منی در عید اَضحی به عذر جلوگیری از اتلاف مال و رعیت اقتصاد تعطیل شود، لطمه به حیثیّت جهانی اسلام وارد آمده و مانند تعطیل گشتن کعبه، منجر به متروکیّت قرآن و بالاخره به قیمت نابودی ملّت اسلام و خارج شدنش از صحنه‌ی سیاست دنیا و هضم گشتنش در معده‌ی سیاست بیگانگان تمام می‌شود.

مواقف| ۲۲


 
در قربانی، منافع اقتصادی نیز ملحوظ شده است
 

هر کسی که اندکی آشنایی با احكام و مقرّرات اسلامى دارد، بخوبى مى‌داند كه موضوع انفاق مال و دستگيرى از مستمندان و رسيدگى به حال فقيران و مسكينان از موضوعات مسلّمه‌ی در متن دين و از وظايف حتمیّه‌ی مسلمين است که بايد قسمت معيّنى از اموال خود را تحت عناوین خمس و زكات و كفّارات با شرايط ويژه‌اى كه هر كدام از این عناوین دارند، با قيد وجوب و الزام، از اموال خود جدا نموده و اختصاص به طبقات خاصّى از افراد مجتمع بدهند و علاوه بر انفاقات واجب كه غيرقابل تعطيل است، ترغيبات و تأكيدات فراوان، نسبت به انفاقات مستحبّه در شرع مقدّس رسيده است كه با كمال وضوح اين حقيقت را نشان مى‌دهد كه شارع حكيم اسلام از هر فرصت و پيشامدى خواسته است حدّاكثر استفاده را براى تأمين هدف و مقصود خود كه تقريب بين طبقات و ايجاد اتّحاد و الفت و محبّت در ميان تمام افراد اجتماع است، بنماید. فاصله‌هاى طبقاتى را از بين ببرد؛ عوامل توليد بغض و عداوت را نابود سازد و دل‌ها را نسبت به هم مهربان و با محبّت گرداند.
طرح برنامه‌هاى اجتماعى اسلام طوری است كه قهراً اغنيا را با فقرا نزديك و مرتبط مى‌سازد و نمى‌گذارد زندگى اين دو طبقه از هم دور و اين دو دسته از هم جداگردند. لذا مى‌بينيم دستور نماز جمعه و جماعت‌هاى يوميّه و حجّ در اسلام آنگونه است كه تمام طبقات از اقويا و ضعفا، اغنيا و فقرا، همه را پهلوى هم مى‌نشاند و در يك صف جا مى‌دهد و مخصوصاً روز عيد (عيد فطر و عيد قربان) كه آن را مشهد عامّ و مجمع عمومى اعلام نموده و تمام طبقات را براى شركت در آن مجمع دعوت كرده است، هم دستور نماز داده و هم امر به انفاق فرموده است. در روز عيد فطر، بر هر مسلمانى كه از عهده‌ی مخارج سال خود و عائله‌اش برآيد، واجب است براى خودش و كسانى كه نان‌خور او محسوب مى‌شوند، به عدد هر يك، قريب يك من از غذايى كه خوراك غالب مردم آن شهر است، به عنوان «زكات فطره» از مال خود جدا نموده و به اشخاصى كه قادر به تأمين مخارج سال خود نمی‌باشند، بدهد.
روز عيد قربان نيز بر كسانى كه در منى هستند،[1] واجب است و بر كسانى كه در بلاد ديگر می‌باشند، مستحبّ مؤكّد است كه قربانى بکشند و با شرايطى كه مقرّر است، گوشت آن را ميان فقرا توزيع نمايند.
 


مال و جاه، دو عامل مهمّ اختلاف طبقاتی
 


البتّه می‌دانیم آنچه اکثراً در جوامع بشری، عامل پیدایش اختلاف طبقاتی می‌شود و فاصله‌های عمیق اجتماعی به‌وجود می‌آورد، دو چیز است: یکی «مال» است و دیگری «جاه».
اغنیا، بر اثر دارا بودن ثروت و مال، از فقرا حریم می‌گیرند و اعیان و اشراف و صاحب منصبان نیز از نظر منزلت و جاه و تشخّص پنداری با رعایا و کارگران و زحمتکشان، هم‌مجلس و همنشین نمی‌گردند. قانونی لازم است تا نقص فقر را برطرف نموده و عزّت بی‌نیازی به فقرا بخشیده و آنها را در سطح اغنیا بنشاند و قانون دیگری واجب است تا تشخّص موهوم و صورت خودبرتربینی اشراف‌منشان را در هم بشکند و آنچه را که ملاک حقیقی شرف و فضیلت انسان است، نشان همگان داده و عامّه‌ی مردم را نسبت به آن ملاک فضل و شرف، همدوش و همعنان گرداند.
قانون اوّل، همان قانون انفاق اسلامی است که اغنیا موظّفند صرفاً برای امتثال امر خدا و طَلَباً لِمرَضْاتِ الله، نه روی ریا و منّت‌گذاری بر فقرا، طبق دستور شرع مقدّس، قسمتی از اموال خود را در اختیار مسکینان و فقیران بگذارند تا خلأ مالی آنان پر شود و از نظر بی‌نیازی، هم‌سطح با اغنیا گردند.
قانون دوّم، قانون نماز است که تنها ملاک شرف و فضیلت انسان را در تقرّب به خدا و تحصیل کمال تقوا می‌داند و با شعار «اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ» تمام بت‌های تشخّصات دنیایی را به خاک افکنده و دیوارهای «مادّه» را فرو می‌ریزد و در فضای وسیع و نورانی خداپرستی، همه را در یک صف قرار داده و در برابر یک معبود، به رکوع و سجود وامی‌دارد و به این ترتیب، خلأ «جاهی» زیردستان را نیز پر کرده و آنها را با زبردستان برابر می‌گرداند که دیگر نه فقرا از حیث فقر و نیاز، احساس حقارت می‌کنند و نه ضعفا از لحاظ کرنش در برابر اقویا، احساس دنائت و پستی منزلت می‌نمایند.
این نکته هم شایان دقّت است که مسلمانان، موظّفند روز عید فطر، اوّل اخراج زکات فطره نمایند و سپس در نماز عید شرکت کنند.[2] شاید یکی از اسرارش این باشد که طبیعی است، انفاق و احسان از ناحیه‌ی اغنیا نسبت به فقرا، موجب تولید محبّت در دل‌ها گشته و چهره‌ها را نسبت به هم، بشّاش و لب‌ها را خندان می‌سازد و آنگاه همه با هم، با صمیمیّت و الفت و رضایت در کنار یکدیگر به صفوف نماز می‌پیوندند و با قلوبی مجتمع و ابدانی متّصل رو به خدا می‌برند و در محیطی پر از صفا و رضا و خشنودی از یکدیگر به عبادت خدا می‌پردازند و در نتیجه هم بر قدرت معنوی اجتماع می‌افزایند و هم، زمینه را برای نزول رحمت حق، آماده می‌سازند که خدا هم فرموده است:
قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكّى * وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی.[3]
تحقیقاً آن کس به رستگاری رسید که زکات داد و یاد خدا کرد و سپس نماز خواند.
در آیه‌ی شریفه، اوّل دستور زکات و بعد از آن، نماز واقع شده است. گرچه آیه‌ی مبارکه به معنای تطهّر از لوث تعلّقات دنیویّه نیز تفسیر شده است امّا تفسیر مأثور از ائمّه‌ی اهل بیت(ع) درباره‌ی زکات فطره و نماز عید آمده است.[4]
نماز، وسیله‌ی تحکیم ارتباط بندگی بین انسان و خداست و زکات، سبب تألیف قلوب و ایجاد ارتباط محبّت بین انسان و افراد اجتماع است که هر دو سبب برای ابقای حیات سعادتمندانه‌ی جامعه‌ی بشر لازم و ضروری است.
در مسأله‌ی قربانی نیز، هر دو جهت ملحوظ شده است. یعنی اوّلاً باید ذبح قربانی به نیّت امتثال فرمان خدا و اطاعت امر او واقع شود و هنگام ذبح، نام خدا برده و «بسم‌ الله» گفته شود تا آن ذبیحه، پاک و حلال گردد و ثانیاً باید گوشت قربانی به مصرف فقرا و نیازمندان برسد.
بنابراین، قربانی که به معنای وسیله‌ی تقرّب و نزدیکی است، کار یک تیر و دو نشان را انجام می‌دهد. هم قربان انسان به خدا می‌شود و آدمی را بر حسب نیّت اطاعت فرمان که دارد به رحمت خدا نزدیک کرده و مشمول عنایت او می‌سازد و هم بر حسب مصرف، قربان انسان به اجتماع می‌گردد و او را محبوب‌القلوب نیازمندان نموده و مشمول دعا و ثنای آنان می‌گرداند.
 


نظر قرآن و روايات درباره‌ی مصرف گوشت قربانى

 
 
در گذشته بيان شد كه موضوع انفاق مال و اعانت به مستمندان، از موضوعات مسلّمه‌ی در متن دين است و يك ضرورت حياتى براى جامعه‌ی اسلامى است و شرع مقدّس از هر فرصت مناسبى براى احياى اين ضرورت، استفاده نموده و دستورات عالیّه صادر فرموده است و لذا در روز عيد اضحى در وادى منى که بمنظور نايل ساختن امّت اسلامى به اهداف مقدّسه و مقاصد فوق‌العاده مهمّه‌ی روحى و اجتماعى است ـ که شمّه‌ای از آن در پیش بیان شد ـ امر به ذبح قربانى فرموده است و در ضمن، موضوع انفاق و احسان به حاجتمندان اجتماع را هم در نظر گرفته و مستقلّاً درباره‌ی مصرف گوشت قربانى‌ها، احكام خاصّه‌ای مقرّر داشته است تا اين عبادت قربانی، علاوه بر آثار درخشان روحى و اجتماعى و سياسى، واجد آثار اقتصادى و منافع مادّى نيز باشد و در حدّ خود، به بنيه‌ی مالى مستمندان و فقيران مجتمع، كمك مؤثّری بنماید و لذا مى‌فرمايد:
وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ لَكُمْ فيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَيْها صَوافَّ فَاِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ اَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ كَذلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.[5]
شتران [قربانی] را برای شما قرار دادیم، چون جزء شعائر خداست. برای شما در آنها خیر است. پس هنگامی که آنها سرپا ایستادند [برای نحر نمودن] نام خدا را بر آنها ببرید، چون به پهلو بر زمین افتادند [مردند] از گوشت آنها بخورید و به اشخاص حاجتمندی که به هر چه دارند، قانع می‌باشند [روی سؤال ندارند] و به آنهایی که به قصد سؤال آمده‌اند بخورانید؛ اینها را مسخّر شما ساخته‌ایم، شاید شکر خدا نمایید.
و هم در آیه‌ی دیگر می‌فرماید:
فَكُلُوا مِنْها وَ اَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ.[6]
پس خورید از گوشت قربانی‌ها و به فقیر سختی کشیده نیز بخورانید.
عَنْ اَبِي الصَّباحِ الكَنانيّ قالَ: سَأَلْتُ اَبا عَبْدِاللهِ(ع) عَنْ لُحُومِ الاَضاحِيِّ فَقالَ: كانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ ابوجعفر(ع) يَتَصَدِّقانِ بِثُلْثٍ عَلى جيرانِهِمْ وَ ثُلْثٍ عَلَى السُّؤالِ وَ ثُلْثٍ يُمْسِكُونَهُ لِاَهْلِ الْبَيْتِ.[7]
ابوالصبّاح كنانى مى‌گويد: از امام صادق(ع) راجع به گوشت قربانى‌ها پرسيدم، فرمود: علىّ‌بن‌الحسين و ابوجعفر [امام باقر](ع) يك‌سوّم آن را به همسايگانشان مى‌دادند، يك‌سوّم ديگر را به سؤال‌كنندگان [فقرا] و يك‌سوّم را براى اهل خانه‌ی خود نگه مى‌داشتند.
بنابراین، نظر اسلام در مصرف گوشت‌هاى قربانى اين است كه موادّ غذايى مسلمانان باشد و مخصوصاً توسعه و گشايشى در زندگى تنگدستان و سختى‌كشيدگان اجتماع بوجود آورد، نه اینکه آن همه اموال و موادّ غذایی و سرمایه‌های نفیس تجاری از پوست و پشم و مو و روده و شاخ و استخوان که از هر کدام از اینها در بازار دنیای امروز، منافع قابل توجّهی به دست می‌آید و به کار زندگی می‌خورد، زیر خاک مدفون شده و ضایع گردد. مسلّماً این عمل، اسراف و تبذیر است و عقلاً و شرعاً مورد ذمّ و تقبیح است.
لذا بر رؤساى دولت‌هاى اسلامى است كه با کسب تکلیف و اخذ نظر از آقایان فقها (دامت برکاتهم) براى حفظ حيثيّت جهانى اسلام و بستن زبان معترضان و تحقّق دادن به آرمان مقدّس قرآن كه مى‌فرمايد: «وَ اَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ»[8] با در نظر گرفتن كثرت كشتار در مدّت سه روز منى، تشکیلات منظّم و مجهّزی بوجود آورند و به وضع آبرومندانه‌اى، هدف عالى اسلام را كه انفاق به محتاجان و رفعِ نيازِ نيازمندان است، در سطح جهانى عملى سازند تا ضمن اينكه یک كمك مؤثّر اساسی به طبقه‌ی مستمند و فقير انجام داده‌اند، نمونه‌ی درخشانى از تعاليم عالیّه‌ی اسلام را نيز به جهانيان ارائه نموده باشند.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ اَبی عَبدِالله(ع) قالَ: سَأَلْتُهُ‌ عَنْ‌ اِخْراجِ‌ لُحُومِ‌ الاَضاحِيِّ‌ مِنْ‌ مِنى فَقالَ:‌ كُنّا نَقُولُ:‌ لا يُخْرَجُ‌ مِنْها شَيْ‌ءٌ لِحاجَةِ‌ النّاسِ‌ اِلَيْهِ‌ فَاَمَّا الْيَوْمَ‌ فَقَدْ كَثُرَ النّاسُ‌ فَلا بَأسَ‌ بِاِخْراجِهِ.[9]
محمّد بن مسلم مى‌گويد: از امام صادق(ع) سؤال كردم: آيا جایز است گوشت‌هاى قربانى‌ها را از منى خارج کرد و بجای دیگری منتقل ساخت؟ فرمود: در سابق، چون مردم به آنها احتياج داشتند [يعنى مردم مكّه و اطراف آن] لذا خارج بردن آنها جايز نبود امّا امروز، چون مردم زياد شده‌اند [يعنى جمعيّت حجّاج زياد شده‌اند و قهراً قربانى هم فراوان شده است و از ميزان احتياج مستمندان مكّه و اطراف آن اضافه مى‌آيد] مانعى ندارد كه به خارج از منى برده شود.
 


طرح یک سؤال و جواب آن
 


حال اگر کسی بگوید: صحیح است که اسلام از دستور قربانی، هدفی بس مقدّس و عالی دارد و می‌خواهد از این طریق، کمک بسیار ارزنده و موثّری به طبقه‌ی محرومیّت دیده و مسکین بنماید ولی اکنون که این نظر تأمین نمی‌شود و بر اثر نداشتن تشکیلات وسیع و مجهّز، قسمت عمده‌ی گوشت‌ها و سایر اجزای ذبایح، زیر خاک رفته و ضایع می‌گردد، چه باید کرد؟
آیا باید از آن همه ثروت، چشم پوشید و به اتلاف و تضییعش رضا داد یا برای جلوگیری از این تضییع و اتلاف باید مقرّر نمود که این عبادت به صورت دیگری انجام شود، یعنی قیمت قربانی‌ها در محلّ معیّنی جمع شده و به مصرف فقرا برسد یا آنکه حجّاج، بعد از مراجعت از حجّ در اوطان خود قربانی بکشند و به مستحقّان برسانند؟
جواب این سؤال، همان است که در بحث مربوط به جنبه‌ی اجتماعی قربانی مشروحاً گذشت و حاجتی به تکرار آن نیست.
اینجا، مختصراً با عطف توجّه به آن مطالب می‌گوییم: آری! اکنون که بر اثر قصور یا تقصیر مسلمین و تأسیس ننمودن تشکیلات مجهّز برای تنظیم جهات اقتصادی قربانی در منی، ثروت هنگفت و منبع سرشاری از موادّ غذایی و منافع دیگر مادّی زیر خاک رفته و نابود می‌شود، ناچار باید این ضرر و زیان محسوس را تحمّل کرد و از آن همه ثروت چشم پوشید و به اتلاف و تضعییش رضا داد تا هدفی عالی‌تر که ارائه‌ی جنبه‌ی «اجتماعی» قربانی و مانور سیاست جهانی است و مانند «کعبه» ضامن بقای عزّت و شوکت عالَمی جامعه‌ی مسلمین است تأمین گردد و باقی بماند و به عبارت بهتر، ما موظّفیم با وضع و شرایط موجود، جنبه‌ی مادّی و اقتصادی قربانی را فدای جنبه‌ی اجتماعی و سیاسی آن نماییم زیرا گوشت و پوست قربانی‌ها (هر قدر هم که زیاد باشد) زیر خاک برود و نابود گردد تنها ثروتی تلف شده و دسته‌ای از فقرا به نوا نرسیده‌اند.
امّا اگر اصل برنامه‌ی قربانی صحرای منی در عید اَضحی به عذر جلوگیری از اتلاف مال و رعیت اقتصاد تعطیل شود، لطمه به حیثیّت جهانی اسلام وارد آمده و مانند تعطیل گشتن کعبه، منجر به متروکیّت قرآن و بالاخره به قیمت نابودی ملّت اسلام و خارج شدنش از صحنه‌ی سیاست دنیا و هضم گشتنش در معده‌ی سیاست بیگانگان تمام می‌شود.
نَعوذُ بِاللهِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ‌ النّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ.[10]
 


خودآزمایی
 


1- ترغيبات و تأكيدات فراوان نسبت به انفاقات مستحبّه در شرع مقدّس نشان دهنده‌ی چیست؟
2- دو جهتی(جنبه‌ای) که در مسأله‌ی قربانی، ملحوظ شده است را بیان کنید.
3- نظر اسلام در مصرف گوشت‌هاى قربانى(در روز عيد اضحى) چیست؟
 

پی‌نوشت‌ها


1. در حجّ تمتّع.
2. العروة‌الوثقی، کتاب الزّکوة، صفحه‌ی ۴۲۹، چاپ آخوندی.
3. سوره‌ی اعلی، آیات ۱۴ و ۱۵.
4. تفسیر المیزان، جلد ۲۰، صفحه‌ی ۳۹۳.
5. سوره‌ی حجّ، آیه‌ی ۳۶.
6. سوره‌ی حجّ، آیه‌ی ۳۸.
7. كافى، جلد ۴، صفحه‌ی ۴٩٩.
8. سوره‌ی حجّ، آیه‌ی ۲۸.
9. كافى، جلد ۴، صفحه‌ی ۵٠٠، حديث ٧.
10. مقتبس از سوره‌ی آخر قرآن (ناس).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: