کد مطلب: ۳۸۴۰
تعداد بازدید: ۷۳۴
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۷
غدیر؛ سند ولایت امیرالمومنین علی(ع)| ۱۴
روز غدیر روز تبسّم به‌صورت اهل ایمان است هر كه در آن روز به‌صورت برادر ایمانی‌اش تبسّم كند خدا روز قیامت با نظر رحمت به او می‌نگرد و قصری از دُرّ سفید در بهشت برایش بنا می‌كند و چهره‌ی شاداب و خرّم به او عنایت می‌فرماید.

شرافت عید غدیر از زبان مولا علیّ امیر(ع)

 
چند جمله‌ای از خطبه‌ی مفصلی كه خود امام امیرالمؤمنین(ع) در زمان حكومتشان راجع به روز غدیر ایراد فرموده‌اند عرض می‌كنیم:
«عُودُوا رَحِمَكُمُ الله ُبَعْدَ انْقِضاءِ مَجْمَعِكُمْ بِالتَّوْسِعَةِ عَلى عِیالِكُمْ وَالْبِرِّ بِاِخْوانِكُمْ وَ الشُّكْرِ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى ما مَنَحَكُمْ»؛
«خدا شما را مشمول رحمت خود سازد؛ پس از پایان مجلستان كه به خانه‌هایتان باز می‌گردید با اهل و عیالتان به نیكی و خوشی رفتار كنید. در زندگی به آنها وسعت بدهید و به برادرانتان احسان نمایید و خدا را شاكر باشید كه شما را مورد انعام خود قرار داده است».
«وَ تُهانَئُوا نِعْمَةَ اللهِ كَما هَنَّاكُمُ اللهُ بِالثَّوابِ فِیهِ عَلى اَضْعافِ الاَعْیاد وَ الْبِرُّ فِیهِ یُثْمِرُ الْمالَ وَ یَزیدُ فِی الْعُمْرِ فَالدِّرهَمُ فِیهِ بِمائَتَی الفِ دِرْهَمٍ وَ إذا تَلاقَیْتُمْ فَتَصافَحُوا بِالتَّسْلِیمِ وَ لْیَعِدِ الْغَنِیُّ عَلَی الْفَقِیرِ وَ الْقَوِیُّ عَلَی الضَّعِیفِ»؛
«به یكدیگر تبریك و تهنیت بگویید همچنان كه خدا به شما تهنیت گفته است با ثواب چندین برابر سایر اعیاد كه امروز به شما عطا فرموده است. احسان در امروز سبب افزایش عمر و مال می‌شود. یك درهم انفاق در امروز برابر با دویست هزار درهم می‌شود. وقتی با هم ملاقات می‌كنید با سلام مصافحه كنید و ثروتمندان از فقرا دلجویی كنند و قدرتمندان از ضعیفان».
 


عظمت عید غدیر از زبان امام علی‌بن‌موسی الرّضا(ع)
 


از امام ابوالحسن الرضا(ع) منقول است:
«اِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ بَیْنَ الْاَضْحَی وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ کَالْقَمَرِ بَیْنَ الْکَواکِبِ»؛
«روز غدیر در میان عید اضحی و فطر و جمعه مانند ماه در میان ستارگان است».
«اِنَّهُ یَوْمُ الْکَمالِ وَ یَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّیْطانِ»؛
«روز كمال است و روز به خاك مالیدن بینی شیطان».
«یَوْمَ تَقَبُّلِ اَعْمالِ الشِّیعَةِ وَ مُحِبِّی آلِ مُحَمَّدٍ»؛
«روز قبولی اعمال شیعه و دوستان آل محمد است».
«وَ هُوَ یَوْمُ التَّبَسُّمِ فِی وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ اَهْلِ الاِیمانِ فَمَنْ تَبَسَّمَ فی وَجْهِ اَخِیهِ یَوْمَ الْغَدِیرِ نَظَرَ اللهُ اِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِالرَّحْمَةِ وَ بَنى لَهُ فِی الْجَنَّةِ قَصراً مِنْ دُرِّ بَیْضاء وَ نَضَّرَ وَجْهَهُ»؛
«روز غدیر روز تبسّم به‌صورت اهل ایمان است هر كه در آن روز به‌صورت برادر ایمانی‌اش تبسّم كند خدا روز قیامت با نظر رحمت به او می‌نگرد و قصری از دُرّ سفید در بهشت برایش بنا می‌كند و چهره‌ی شاداب و خرّم به او عنایت می‌فرماید».
«مَنْ اَطْعَمَ مُؤمِناً کانَ کَمَنْ اَطْعَمَ جَمیعَ الاَنبیاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ مَنْ زارَ فِیهِ مُؤمِناً اَدْخَلَ اللهُ قَبْرَهُ سَبعینَ نُوراً وَ وَسَّعَ فی قَبْرِهِ وَ یَزُورَ قَبْرَهُ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ وَ یُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ»؛
«روز غدیر هر كس مؤمنی را اطعام كند ثواب كسی را دارد كه تمام انبیا و صدّیقین را اطعام كرده باشد و هر كس به زیارت مؤمنی برود خدا هفتاد نور به قبرش وارد می‌كند و قبرش را وسعت می‌دهد و هر روز هفتاد هزار ملك قبر او را زیارت می‌كنند و به او بشارت بهشت می‌دهند».
خداوند اِن شاءالله ما را مشمول الطاف و عنایات خاصّه‌ی خود و ولیّ اعظمش حضرت ولیّ عصر عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریفَ گرداند و همه‌ی ما را در زمره‌ی محبّین و مخلصین امام امیرالمؤمنین(ع) محسوب فرماید.
الحمدلله الَّذِی جعلنا من المتمسّكین بولایة امیرالمؤمنین و الائمّة(ع)
 


مسأله‌ی امامت در قرآن
 


«وَ إذِ ابْتَلی‏ إبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»؛[1]
«به یادآور آن هنگامی را كه خدای ابراهیم او را با وسایل گوناگونی مورد آزمایش قرار داد و او به خوبی از عهده‌ی آزمایش برآمد. خدا به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. [ابراهیم(ع) عرض كرد: از ذرّیّه‌ی من نیز! خدا فرمود: عهد و پیمان من به ستمكاران نمی‌رسد».
این آیه‌ی شریفه از جمله آیاتی است كه در مسأله‌ی «امامت» مورد استدلال قرار گرفته؛ هم از جهت اثبات لزوم امام در میان بشر و هم از جهت اثبات عصمت برای امام و نشان می‌دهد عالی‌ترین و رفیع‌ترین مقام از مقامات معنوی كه نصیب برخی از اولیای خدا می‌شود، مقام امامت است كه پس از طیّ مراحل متعدّد از مقامات معنوی، شایستگی نیل به آن مقام را پیدا می‌كنند و هادی الی‌الله می‌شوند.
 


اقسام هدایت
 


هدایت دو قسم است:
الف: ارائة‌الطّریق؛ یعنی راهنمایی کردن و راه را نشان دادن. ب: ایصال به مطلوب؛ یعنی به مقصد رساندن. راه نشان دادن، غیر از به مقصد رساندن است! از باب مثال شما در خیابان در اتومبیل خود نشسته‌اید. كسی می‌آید و از شما نشانی منزلی را می‌پرسد. شما راهنمایی می‌كنید و می‌گویید: تا انتهای این خیابان برو، بعد دست راست اوّلین كوچه و سوّمین خانه است. این ارائة‌الطّریق و راهنمایی كردن است. امّا اگر او را در ماشین خود نشاندید و بردید و به مقصد رساندید؛ این «ایصال به مطلوب» است. مقام نبوّت مقام ارائة‌الطّریق است كه با ابلاغ احكام آسمانی دین، راه حركت به سوی خدا را نشان بندگان خدا می‌دهد امّا مقام امامت مقام «ایصال به مطلوب» است كه جان و روح انسان را در مسیر اعتقادات حقّه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه با اشراق شمس ولایت خویش حركت می‌دهد و او را به مقصد اعلای معرفةالله و محبّةالله و لقاءالله می‌رساند آن گونه كه آفتاب با اشراق اشعّه‌ی خود، بذر را حركت می‌دهد و آن را درختی بارور می‌سازد.
 


رسول اکرم(ص) واجد سه مقام نبوّت، رسالت و امامت
 


از میان اولیای خدا(ع) بعضی به مقام نبوّت می‌رسند و از میان انبیا برخی به مقام رسالت نائل می‌شوند و از میان رسولان نیز افراد معدودی حائز مقام امامت می‌گردند. البتّه اقلیّتی هم دارای هر سه مقام از نبوّت و رسالت و امامت می‌باشند چنان‌كه حضرت رسول الله اعظم(ص) واجد تمام مقامات، آن هم در رتبه‌ی اعلا و ارفع آنها بوده‌اند چون همه‌ی انبیا و رسل(ع) در یك رتبه نیستند و فاضل و افضل دارند. این گفتار خداست كه می‌فرماید:
«...وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ...»؛[2]
«...ما بعض پیامبران را بر بعضی تفضیل داده‌ایم...».
امامان(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) اگر چه دارای نبوّت و شریعت جدید نمی‌باشند، امّا مقام امامتشان كه حركت دادن روح و جان بشر و رساندن آن به مقصد اعلا می‌باشد، تا روز قیامت ثابت و باقی است و در عین حال كه تمام مقامات معنوی جمیع انبیا و رسل(ع) را دارند؛ ولی چون بعد از نبوّت ختمیّه، نبیّ و شریعتی نباید باشد آن مقرّبان درگاه خدا، پیامبر و مبعوث برای تأسیس شریعت نمی‌باشند و مع‌الوصف از جهت وصایتشان برای پیامبر خاتم(ص) افضل از همه‌ی انبیا و رسل(ع) می‌باشند. حال آیه‌ی شریفه نشان می‌دهد كه مقام امامت، مقام ارفع و اعلایی است كه ولیّ خدا پس از طیّ مراحلی به آنجا می‌رسد.
«وَ إِذِ ابْتَلی‏ إبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ»؛
ربّ ابراهیم، ابراهیم را در معرض ابتلا قرار داد؛ یعنی: خدای ابراهیم(ع) از آن نظر كه ربّ است و می‌خواهد تدبیر و تكمیل كند و از نقص به كمال برساند متصدّی تكمیل ابراهیم شد. ابتلا یعنی: آزمایش و امتحان. قبلاً بیان شده كه امتحان الهی از سنخ امتحانات ما نیست! امتحان خدا یعنی موجودی را در آغوش حوادث و وقایع گوناگون قرار می‌دهد تا استعدادهایی كه در كمون* ذات آن موجود هست بارز شود و از قوّه به فعلیّت برسد. مثل اینكه باغبان، بذر را تحت عواملی از تابش آفتاب و بارش باران و وزش بادها قرار می‌دهد تا رشد و نموّ كرده و تبدیل به درختی یا بوته‌ی گلی گردد این سنّت همیشگی و همگانی پروردگار عالمیان است و هیچ موجودی از این سنّت الهی مستثنی نمی‌باشد. درباره‌ی انسان فرموده است:
«إنَّا خَلَقْنَا الْإنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً»؛[3]
«ما انسان را از نطفه‌ی مختلط [سرشار از استعدادهای فراوان] آفریدیم كه او را در معرض ابتلا و آزمایش قرار دهیم و سرانجام او را شنوا و بینا گردانیدیم».
در آیه‌ی دیگر خطاب به تمام انسان‌ها می‌فرماید:
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْاَمْوالِ وَالْاَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ...»؛[4]
«به طور قطع و مسلّم ما شما را با [پیش آوردن صحنه‌های گوناگون از] ترس و گرسنگی و فقر و بیماری، از دست دادن اموال و عزیزان و...می‌آزماییم...».
ما هم اكنون در هر حال و هر كاری كه هستیم مبتلا می‌باشیم! یعنی: مورد امتحان خدا قرار گرفته‌ایم، با افكار و اخلاق و اعمال و حركات و سكناتمان در حال امتحان هستیم. فكری كه می‌كنیم، سخنی كه می گوییم و چشمی كه به جایی می‌افكنیم در حال حركت و سیر امتحانی خدا می‌باشیم:
«إذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ * ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إلاَّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ»؛[5]
«دو گیرنده‌ی حرف و عمل از سمت راست و چپ نشسته‌اند و كوچك‌ترین كلمه‌ای از زبانی صادر نمی‌شود مگر اینكه نگهبان آماده ی ضبط آن را می‌گیرد در محفظه ی جان نگه می‌دارد و آن را طریق امتحان انسان قرار می‌دهد».
 


سنگینی ابتلای اولیای خدا
 


آری؛ همه‌ی ما در همه حال در مسیر امتحانی خاصّی حركت می‌كنیم و مبتلا به ابتلای خدا می‌باشیم. جوانان مبتلا به شهوت! ثروتمندان مبتلا به ثروت! قدرتمندان مبتلا به قدرت! دانشمندان مبتلا به علم و دانش و همچنین اصناف و گروه‌های دیگر از انسان‌ها همه مبتلا به ابتلای مناسب با شرایط ویژه‌ی خود می‌باشند. در این میان انبیا و اولیای مقرّب در پیشگاه خدا، صحنه‌های ابتلای سنگین‌تری دارند:
«وَ إذِ ابْتَلی‏ إبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ»؛
خدای ابراهیم او را با كلماتی مبتلایش ساخت و او آن‌ها را به اتمام رسانید و از صحنه‌ی امتحان و آزمایش خدا با مقبولیّت كامل بیرون آمد. آقایان مفسّران می‌فرمایند: مقصود از «کلمات» که ابراهیم(ع) به وسیله‌ی آنها مبتلا و آزمایش شد همان وقایع طاقت فرسایی بود كه در زندگی آن حضرت پیش آمد و او را در آغوش خود فشرد و به نهایت درجه‌ی پختگی‌اش رسانید. 


خودآزمایی
 

1- یک حدیث از عظمت عید غدیر از زبان امام علی‌بن‌موسی الرّضا(ع) بیان کنید.
2- انواع هدایت را بیان کنید و معین کنید مقام‌های نبوت و امامت هر یک جزء کدام گروه هستند؟
3- مقصود از «کلمات» که ابراهیم(ع) به وسیله‌ی آنها مبتلا و آزمایش شد، چیست؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1]. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۲۴.
[2]. سوره‌ی اسراء، آیه‌ی ۵۵.
* کمون: باطن
[3]. سوره‌ی انسان، آیه‌ی ۲.
[4]. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۵۵.
[5]. سوره‌ی ق، آیات ۱۷ و۱۸.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: