کد مطلب: ۳۸۹۶
تعداد بازدید: ۵۰۹
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۰
آسیب‌های اجتماعی| ۹
شیاطین إنسی همان کسانی هستند که در گمراهی چنان فرو رفته اند که خود عامل انحراف و اغوای دیگران هستند و بدین سبب خود را از رحمت خداوند محروم ساخته و دور کرده اند.

تأثير عوامل متافيزيكى (وساوس شیطانی) در آسیب های اجتماعی
 


اغواگری شیاطین
 


علاوه بر عوامل فیزیکی و مادی انحراف، عامل نیرومند دیگری در جریان گمراهی و انحراف انسان وجود دارد که با وجود ادلّه قطعی و ثابت، نمی توان وجود آن را انکار کرد و از نقش او در انحرافات و گمراهی ها غافل بود. آن عامل چیزی نیست جز شیطان اغواگر و فریبنده. شیطان از ماده «شطن» به معنای بُعد و دوری است و شیطان در لغت به معنای کسی است که از حق و رحمت خدا دور باشد.[1] قرآن کریم شیاطین را به دو دسته تقسیم نموده است: 1-شیاطین إنسی 2-شیاطین جنّی. «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً ...». اين چنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم، آن ها به طور سرى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى ‏اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏ گفتند.[2]
شیاطین إنسی همان کسانی هستند که در گمراهی چنان فرو رفته اند که خود عامل انحراف و اغوای دیگران هستند و بدین سبب خود را از رحمت خداوند محروم ساخته و دور کرده اند. امّا شیاطین جنّی که سرآمد و رئیس همه آن ها ابلیس است، طایفه ای از اجنّه هستند که در تلاش اند تا آن جا که می توانند، فرزندان آدم علیه السّلام و نسل بشر را همچون خود گمراه کرده و دوزخی سازند. در تفسیر المیزان در باره «جن» می نویسد: «كلمه "جن" از ماده "جَنّ" – به فتح- اتخاذ شده كه در اصل لغت به معناى استتار و نهان شدن است و در عرف قرآن به معناى طائفه ‏اى از موجودات غير ملائكه هستند كه شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند، و خداوند ابليس را از سنخ جن معرفى كرده است».[3] به خاطر عدم رؤیت شیاطین جنّی از آن ها به عنوان عامل متافیزیکی انحراف یاد می شود.
هرگز نباید فراموش کنیم که ابلیس ملعون برای گمراهی انسان قسم یاد کرده و تمام عِدّه و عُدّه اش را به کار می گیرد تا به هدف شوم خود دست پیدا کند: «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ». (ابلیس) گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد * مگر بندگان خالص تو، از ميان آن ها.[4] «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ». (ابلیس) گفت: اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آن ها كمين مى كنم! * سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آن ها، به سراغشان مى ‏روم و بيشتر آن ها را شكرگزار نخواهى يافت.[5]
آری اغواگری و فریب شیطان نیز یکی از عوامل کجروی ها و آسیب های اجتماعی است که نباید از آن غفلت ورزید. شیطان برای اغواگری خود، از راه های مختلف و گوناگونی همچون زینت کردن و زیبا جلوه دادن بدی ها، وعده و وعیدهای دروغ، تحریک و وسوسه و ... استفاده می کند که بررسی هر کدام از آن ها مجال وسیعی را می طلبد.
 


نقش جامعه در تربیت نفوس
 


انسان به حکم اجتماعی بودنش ناگزیر از زندگی و حضور در اجتماعات بزرگ و کوچک است و خواسته و ناخواسته از طریق ارتباط هایی که با دیگران برقرار می کند، تأثیراتی را از آن ها می پذیرد. بنابر این تعامل اجتماعی بدون تأثیر نیست ولی میزان تأثیرپذیری افراد با توجّه به ظرفیت ها و نوع تربیتشان متفاوت است. اسلام به این نکته توجّه ویژه ای داشته و اثر این رویکرد در آموزه های دینی به وفور دیده می شود.
دین مبین اسلام در مرحله اوّل، روی اجتماعات مسلمین و عدم پراکندگی ایشان حسّاس بوده و تلاش فراوانی در تقویت این اجتماعات دارد. احکام و دستوراتی چون نمازهای جماعت یومیه، نماز جمعه، نمازهای جماعت اعیادی چون فطر، صله رحم، فریضه حج و ... که ماهیت جمعی دارند و یا از لوازم ضروریشان اجتماع مسلمین در کنار یکدیگر است، از جمله دلائل این حقیقت است. و بر همین اساس می توان گفت که اسلام اجتماعی ترین دین جهان محسوب می شود. امّا در مرحله دوّم، برای آن که بهترین ثمره و نتیجه از این اجتماع در مسیر عبودیّت و بندگی خدا حاصل شود، برای رشد و تکامل این اجتماع و حفظ ارزش های آن نیز دین اسلام برنامه جامع و وسیعی دارد و این گونه نیست که خداوند فقط دستور به جمع شدن و گرد هم آمدن مسلمانان بدهد و پس از آن دیگر کاری به این اجتماع نداشته باشد.
از آن جا که اجتماعات انسانی از کنار هم آمدن افراد محقّق می شود، اسلام برای هر فرد لازم می داند که به خودسازی و اصلاح نفس خویش بپردازد و با تخلیه از اوصاف ناپسند و مزیّن شدن به ویژگی های پسندیده انسانی و اخلاقی، گام اوّل را در اصلاح خود و جامعه بردارد. گام دوّم ایجاد اوّلین اجتماع کوچک ولی مقدّسِ خانواده و تلاش برای سلامت و رشد آن می باشد تا در بستر این جامعه کوچک، افراد خانواده اعم از زوجین و فرزندان، پرورش و تربیت صحیح پیدا کنند. اصلاح خانواده را می توان از اصلی ترین گام ها در راستای پیشرفت جامعه محسوب کرد. درست به خاطر همین مسأله است که دشمنان اسلام و مسلمین، نوک پیکان خود را به سمت خانواده و ارزش ها و تربیت های مقدّس آن نشانه رفته اند.
امروزه ملاحظه می کنیم که اسباب انحرافات اخلاقی و فرهنگی آن چنان به خانه ها نفوذ پیدا کرده که اگر حتّی افراد خانواده از خانه خارج نشده و خود را در منزل محبوس کنند، باز هم زمینه برای انحرافات اجتماعی فراهم است و اساساً بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی از همین طریق و از دل خانه ها نشأت می گیرد. همین مسأله باعث شده تا امروز مسئولیت خانواده و خصوصاً والدین حسّاس تر، پیچیده تر و بیش از گذشته باشد.
گام سوّم تلاش برای اصلاح و پیشرفت اجتماعات بزرگ تر در جامعه اسلامی است تا از مجموع این اقدامات، جامعه بزرگ مسلمین رو به سعادت و پیشرفت باشد. یکی از فرائض و واجباتی که طبق روایات، سایر واجبات وابسته به احیاء و اقامه آن هستند، دعوت به خیر و خوبی و امر به معروف و نهی از منکر است. این فریضه الهی به خوبی حسّاسیّت اسلام نسبت به اصلاح جامعه و مبارزه با بی تفاوتی و بی دردی در مقابل انحرافات اجتماعی را به تصویر می کشد؛ خداوند متعال فرموده است: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آن ها همان رستگارانند.[6] آن چنان اصلاح جامعه و ممانعت از انحراف و فساد آن، نزد خداوند اهمّیت دارد که بر همین اساس به مؤمنین ولایت و قدرت داده و دست ایشان را در این مسیر باز گذاشته تا با امر به معروف و نهی از منکر، این مهم تحقّق پیدا نماید، چنان که فرموده است: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ...». مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند، امر به معروف و نهى از منكر مى‏ كنند.[7]
به راستی این همه دقّت و تأکید از سوی دین برای اصلاح جامعه اعمّ از اجتماعات کوچک و بزرگ، برای چیست؟ آیا غیر از این است که اصلاحات فردی، به تنهایی نمی تواند موجب سعادت بشر شود، بلکه برای این منظور باید فرد و جامعه، هر دو اصلاح گردند و به بیان دیگر، انسان ها در معاشرت با هم - که ناگزیر از آن هستند- از یکدیگر تأثیر گرفته و بر دیگران اثر می گذارند. آری این حقیقت باعث شده تا نقش اجتماع در سعادت و کمال بشر آن چنان پُررنگ باشد که هم نیروهای الهی به شدّت در صدد اصلاح جامعه باشند و هم نیروهای شیطانی در برابر آن ها، در جهت إفساد و تباهی جامعه به سختی تلاش کنند.
 


عوامل اجتماعی انحراف
 


چنان چه بیان گردید، نقش مهمّ جامعه در تربیت افراد برای کسی پوشیده نیست لذا در آیات و روایات فراوانی بیان گردیده که در عصر ظهور، آخرین حجّت پروردگار، حضرت بقیّة الله ارواحنا فداه، برای اقامه عدل و ازاله ظلم و جور و آلودگی ها از سطح کره خاکی، دولت و حکومتی را اقامه می کنند که تا بدان روز در تاریخ بشریّت سابقه نداشته است. آن حضرت سال ها در این حکومت به رهبری و هدایت مردم می پردازند تا بدان جا که طبق روایات، عقول مردم رشد پیدا می کند و علم در اوج شکوفایی خود قرار می گیرد، زمین از عدل و داد پر می شود چنان که تا پیش از آن، پُر از ظلم و جور بود. همین اقامه جامعه مهدوی و حکومت الهی توسّط حجّت خدا، دلالت بر اهمیّت نقش اجتماع در تربیت انسان ها دارد، وگرنه نیازی نبود تا حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف برای تربیت و تعالی انسان ها دست به اقامه جامعه اسلامی بزنند. این برترین نمونه و بالاترین کارکرد جامعه در بسترسازی هدایت و سعادت بشر است، امّا به همان میزان اگر اجتماع از اوصاف الهی و موازین اخلاقی فاصله بگیرد، می تواند در جهت ضلالت و شقاوت افراد تأثیرگذار باشد.
ادامه این بحث را در نوشتار بعدی بررسی خواهیم کرد، ان شاء الله.
 


خودآزمایی
 


1- عامل متافیزیکی آسیب های اجتماعی چیست؟ توضیح دهید؟
2- گام های سه گانه اسلام در ایجاد جامعه سعادتمند را تبیین فرمایید؟ 
 

پی‌نوشت‌ها


[1] المصباح المنیر ج 2 ص 313.
[2] سوره أنعام/ آیه 112 (ترجمه مکارم).
[3] ترجمه الميزان ج ‏7 ص 442.
[4] سوره ص/ آیه 82 و 83 (ترجمه مکارم).
[5] سوره اعراف/ آیه 16 و 17 (ترجمه مکارم)
[6] سوره آل عمران/ آیه 104 (ترجمه مکارم).
[7] سوره توبه/ آیه 71 (ترجمه مکارم).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: