کد مطلب: ۳۹۰۲
تعداد بازدید: ۱۵۸۲
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۰
زکات| ۴
یکی از مسایل مهم جامعه، وجود فقر و گرسنگی و سایر کمبودها است که یکی از راه‌های مبارزه با آن، توجّه جدی به مسأله پرداخت خمس و زکات و انفاقات است.

آثار زکات| ۲
 

فقرزدایی
 

یکی از مسایل مهم جامعه، وجود فقر و گرسنگی و سایر کمبودها است که یکی از راه‌های مبارزه با آن، توجّه جدی به مسأله پرداخت خمس و زکات و انفاقات است.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذلِکَ»[1] هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند مگر به خاطر آن که توانمندی حق خدا را نمی‌پردازد و خداوند در روز قیامت توانمند را به همین دلیل بازخواست خواهد کرد. در روایات متعدد می‌خوانیم: اگر مردم زکات مال خود را بپردازند، فقیری باقی نمی‌ماند.[2]
امام صادق(ع) فرمود: هیچ محتاج و گرسنه و برهنه‌ای در جامعه وجود نخواهند داشت، مگر به خاطر گناهان اغنیا.[3] 


ایجاد اشتغال
 

یکی از مسائل مهم جامعه، وجود بیکاری است که زمینه‌ساز انواع فسادهاست. اگر مردم خمس و زکات خود را بپردازند، چرخ‌های اقتصاد به گردش در می‌آید و بخش مهمی از افراد بیکار شاغل خواهند شد. همان‌گونه که از طریق مضاربه یا قرض الحسنه می‌توان ایجاد اشتغال کرد، از طریق پرداخت خمس و زکات و یا بخشش‌های بلاعوض و یا ایجاد زمینه‌های تحصیل برای بیسوادها و کم‌سوادها و آموزش فن و حرفه و تأسیس و توسعه‌ی مراکز فرهنگی و احداث جادّه‌ها و پل‌ها و آبادانی‌های دیگر نیز می‌توان ایجاد اشتغال کرد. بنابراین در احیای خمس و زکات، حلّ مسأله اشتغال و توسعه‌ی اقتصادی و فرهنگی و پر کردن ایّام فراغت و جلوگیری از مفاسدی که در اثر بیکاری به چشم می‌خورد، نهفته است. به علاوه کار و اشتغال سبب دلگرمی به مکتب، به امّت، به نظام اسلامی و سبب شکوفایی استعدادها و نبوغ‌ها و مانع انواع افسردگی‌های فرد و جامعه است و در مقابل آن بیکاری باعث تبهکاری، افسردگی، سوءظن، رکود، ایجاد عقده و زمینه‌ساز انواع فتنه‌ها و آشوب‌ها است که اگر شعله‌ی آن برافروخته شود، همه را در خود می‌سوزاند. شاید به همین دلیل باشد که در قرآن جمله‌ی «لَا تلقُوا بِأیدِیکُم اِلَی التَّهلُکَةِ»[4] یعنی خودتان را با دست خود به هلاکت نیندازید، بعد از دستور انفاق مطرح شده است.
آری اگر در جامعه، مردم در قالب خمس و زکات و سایر کمک‌ها دست از انفاق بردارند و بر فقرا فشار وارد شود، این فشارها تبدیل به آشوب و فتنه‌ای می‌گردد که فقیر و غنی در آن می‌سوزند. 


وسیله‌ی اقتدار امّت
 

اگر کمبودها از طریق مالیات‌های اسلامی و خمس و زکات تأمین شود و افراد جامعه به یک نوع رفاه نسبی دست یابند، دل‌ها نسبت به هم مهربان می‌شود، نیروها متمرکز می‌گردند و همه پشتیبان یکدیگر خواهند بود. چنین جامعه‌ای دارای صلابت و اقتدار خواهد بود و در مقابل هر وعده و وعید و یا هر تهدید و تطمیعی بیمه می‌شود. بخصوص که در پرداخت خمس و زکات قصد قربت در کار است و هیچ‌گونه تحقیر و منّتی روانیست.
آری، جبران کمبودها از طرف پرداخت‌کنندگان مخلص و اجرای این امر الهی از طریق مراجع دینی محبوب و متّقی، سبب آرامش و دلگرمی و اتّصال به علمای ربّانی خواهد شد که این امر خود وسیله‌ی اقتدار و عزّت ملّی و اسلامی است.
البتّه ممکن است مؤسسات خیریه یا افراد نیکوکار از طریق صندوق‌ها و بانک‌ها کمک‌هایی به محرومان اختصاص دهند، امّا مگر تنها هدف اسلام سیر کردن گرسنگان است؟ در طراحی و مهندسی اسلام، علاوه بر رسیدگی به فقرا آثار و اسرار زیادی نهفته است، از جمله اینکه:
اولاً: کمک‌کنندگان نیّت خالص داشته باشند و هیچ‌گونه ریا، خودنمائی، شهرت‌طلبی در کار آنها وجود نداشته باشد و انتظار مدح و ستایش و جبران از کسی نداشته باشند.
ثانیاً: مالی که می‌پردازند از جنس مرغوب، عالی، حلال و بی‌منّت باشد.
ثالثاً: نحوه‌ی پرداخت آگاهانه، عاشقانه، آزادانه باشد. این شرایط در تربیت افراد مؤثر است و اتّصال آنان را به عالم ربانی که مرزبان مکتب اسلام است، روشن می‌کند و سبب یک اقتدار معنوی می‌شود زیرا هم سر و کار پرداخت‌کنندگان و هم سر و کار گیرندگان با علمای ربّانی خواهد بود. 


کم شدن مفاسد اجتماعی
 

هم ازدیاد سرمایه زمینه‌ساز فساد است که با پرداخت خمس و زکات ثروت‌ها تعدیل و مفاسد مهار می‌شود و هم فقر ممکن است زمینه‌ی وقوع سرقت، دریافت رشوه، خیانت و امثال آن شود که دریافت خمس و زکات و... این زمینه را می‌خشکاند و از بین می‌برد. بنابراین پرداخت خمس و زکات، در مهار مفاسد اجتماعی نقش مهمی دارد. 


حفظ آبروی فقرا
 

در بسیاری از موارد فقر آبروی انسان را در جامعه در معرض خطر قرار می‌دهد و خمس و زکات، فقر را از بین می‌برد و آبروی انسان‌ها را حفظ می‌کند. از امام صادق(ع) پرسیدند: شخصی که در خط فکری ما نیست، از دنیا رفته و اطفال فقیری را به جا گذاشته است، آیا می‌توانیم از زکات به آنها بدهیم؟
فرمود: بله، آن اطفال گرسنگانی هستند که تقصیری ندارند و باید آبرو و موقعیّت آنان در جامعه حفظ شود و زندگی آنها تا رسیدن به حدّ بلوغ و رشد لازم تأمین گردد. امّا اگر این اطفال بالغ شدند و حق را فهمیدند ولی با لجاجت دست از آن کشیدند، از زکات به آنها ندهید. (سزاوار نیست زکات از افراد مؤمن گرفته و به منحرفین لجوج داده شود).[5] 


تعدیل ثروت
 

خمس و زکات، گامی برای مهار ثروت‌ها است.
اسلام از یک سو دست افرادی قوی، مبتکر، پرکار و خلاّق را در مالکیّت باز گذاشته تا مانع رشد آنان نشود و از سویی درآمدهایی از قبیل ربا، سرقت، رشوه، اختلاس و... را ممنوع دانسته است و از سوی دیگر به مالکین درآمدهای حلال اجازه نمی‌دهد تا درآمد خود را هرگونه که خواستند مصرف کنند و آنان را از اسراف و تبذیر و ثروت‌اندوزی نهی فرموده است و از طرف دیگر با واجب نمودن خمس و زکات و کفّارات و سفارش اکید به انواع کمک‌ها و صدقات، بخشی از اموال آنان را با علم، اراده، عشق و ایمان برای حل مشکلات طبقه‌ی محروم گرفته است. 


جذب دیگران
 

اسلام، مصرف زکات را برای هشت گروه قرار داده است که یکی از آنها، سرشناسانی هستند که اگر حمایت‌های مالی از آنان به عمل آید، ابتدا خودشان و سپس قوم آنان به اسلام جذب می‌شود.
البتّه این جذب، مقدمه‌ی گرایش‌های فکری، فرهنگی و اعتقادی است، همچون جاذبه‌هایی که برای فرزندان در روزهای اول مدرسه ایجاد می‌شود و بدین وسیله ابتدا آنان را با مدرسه آشنا می‌کنند و سپس نماز علمی و فکری آنان در مدرسه و دانشگاه تأمین می‌شود.
پیامبر اکرم(ص) سهمی از زکات را به رؤسای قبایل می‌داد و در هر زمان ولیّ امر مسلمین می‌تواند این کار رو انجام دهد.[6]
از همین سهم که به نام «المؤلّفة قلوبهم» در قرآن مطرح شده است، می‌توان مقداری به مسلمانان ضعیف الایمانی پرداخت کرد که اگر به حال خود رها شوند، تبعات و وسوسه‌های دشمنان در آنان ایجاد شک می‌نماید. اسلام برای پایداری آنان در دین، مشکلات اقتصادی آنان را حل می‌کند و این کار مقدمه‌ای برای انس بیشتر با مکتب خواهد بود.[7]
 

ج: آثار ترک زکات 

 

تلف شدن اموال
 

امام صادق(ع) فرمود: «ما ضاع مال فی البرّ و لاالبحر الاّ بتضییع الزّکاة»[8] هیچ مالی در خشکی یا دریا ضایع و تلف نمی‌شود، مگر به خاطر آنکه زکات آن پرداخت نشده است. آن حضرت در حدیث دیگری فرمودند: «حصّنوا اموالکم بالزّکاة و أنا ضامن لکل ما یتوی فی برّ او بحر بعد اداء حق الله فیه»[9] اموال خود را از طریق پرداخت زکات بیمه کنید و اگر بعد از پرداختن زکات مالی تلف شد، من ضامن آن هستم. 


خسارت دو برابر
 

در روایات می‌خوانیم: «مَنْ مَنَعَ حَقّاً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ اَنْفَقَ فِی بَاطِلٍ مِثْلَیْهِ»[10] کسی که حق خدا را نپردازد و در راه حق مال خود را صرف نکند، دو برابر آن مقدار را در راه باطل صرف خواهد کرد. 


هزینه در راه اشرار
 

پیامبر(ص) فرمود: «مَنْ مَنَعَ مَالَهُ مِنَ اَلْأَخْيَارِ اِخْتِيَاراً صَرَفَ اَللَّهُ مَالَهُ إِلَى اَلْأَشْرَارِ اِضْطِرَاراً»[11] کسی که با اراده مال خود را از خوبان باز دارد، خداوند ناگزیرش سازد تا مالش را در راه اشرار و بدان صرف نماید. 


هزینه در راه گناه
 

امام صادق(ع) فرمود: «اِعلَمْ أنّهُ مَن لَم يُنفِقْ في طاعَةِ اللّهِ ابتُليَ بأن يُنفِقَ في مَعصيَةِ اللّه ِ عَزَّوجلَّ ، و مَن لَم يَمشِ في حاجَةِ وَليِّ اللّهِ ابتُلِـيَ بأن يَمشيَ في حاجَـةِ عَـدُوِّ اللّهِ»[12] آگاه باشید، کسی که مال خود را در راه اطاعت خدا صرف نکند، به هزینه کردن آن در راه معصیت خداوند گرفتار می‌شود و هر کس در حل مشکلات ولیّ خدا گامی برندارد، خداوند او را بر تلاش و حرکت در راه حلّ مشکلات دشمن خدا گرفتار می‌کند. 


کمبود و قحطی
 

رسول خدا(ص) فرمود: «لَاتَزالُ اُمَّتِی بِخَیرٍ مَا تَحَابُّوا وَ اَقَامُوا الصَّلَوة وَ اتُوا الزَّکاة فَاذَا لَم یَفعَلُوا ذَلِکَ ابتَلُوا بِالقَحطِ وَ السنِینِ»[13] امّت من تا مادامی که یکدیگر را دوست بدارند و اهل نماز و زکات باشند در خیر و سعادت به سر می‌برند ولی اگر این‌گونه نباشند، گرفتار قحطی می‌شوند. 


محروم شدن از تولید و تعمیر مراکز دینی
 

قرآن می‌فرماید:‌ مشرکان حقّ تعمیر مساجد را ندارند، بلکه تعمیر و آباد کردن آن تنها سزاوار کسانی است که اهل نماز و زکات و شجاعت باشند.[14] 


رفع برکت از زمین
 

پیامبر (ص) فرمود: «اِذَا مُنِعَت الزَّکاة مَنَعَت الأرضِ بَرکاتهَا»[15] هرگاه زکات پرداخت نشود، زمین برکات خود را از مردم بازمی‌دارد و در حدیث دیگری می‌خوانیم: اگر توانگران زکات مال خود را نپردازند، خداوند باران رحمت خود را از مردم باز می‌دارد.[16]
در حدیث دیگری از امام باقر(ع) می‌خوانیم: اگر زکات پرداخت نشود، برکت از کشاورزی و میوه‌ها و معادن برداشته می‌شود.[17] 


مرگ چهارپایان
 

امام رضا(ع) فرمود: «اِذَا حُبِسَت الزَّکَاة مَاتَت المَواشِی» هر گاه زکات پرداخت نشود، چهارپایان می‌میرند.[18] 


محروم شدن از رحمت
 

امام صادق(ع) فرمود: کسی که حق خداوند را از مالش نپردازد، سزاوار است خداوند رحمت خود را از او دریغ کند.[19] 


اخراج از مسجد
 

امام باقر(ع) فرمود: روزی پیامبر اکرم(ص) وارد مسجد شدند و با جمله‌ی «قم یا فلان، قم یا فلان، قم یا فلان» پنج نفر را از مسجد اخراج کردند و فرمودند: شما که زکات نمی‌دهید از مسجد بیرون بروید.[20]
آری، نمازگزار واقعی بخیل نیست. «اِذا مَسَّهُ الخَیرِ مَنُوعاً اِلاّ المُصَلِّینَ»[21] 


علامت نفاق
 

در آیه‌ی ۶۷ سوره‌ی توبه که سیمای منافقان را بیان می‌کند، می‌فرماید: «المُنافِقُونَ وَ المُنافِقَات بَعضُهُم مِن بَعضٍ... یَقبِضُونَ اَیدِیهِم نَسُوا الله فَنَسیهُم»[22] آنان دست خود را از کمک به دیگران می‌بندند و (این گونه) خدا را فراموش می‌کنند، خدا نیز با آنان رفتار فراموش‌شدگان را انجام می‌دهد. 
 

قبول نشدن نماز و عبادات
 

در روایات می‌خوانیم: «اَیُّهَا النّاسُ اَدُّوا زَکاةَ اَمْوالِکُمْ فَمَنْ لا یُزَکِّی لا صَلاةَ لَهُ وَ مَنْ لا صَلاةَ لَهُ لا دِینَ لَهُ»[23] قبولی تمام اعمال، ‌وابسته به قبولی نماز است و قبولی نماز وابسته به پرداخت زکات است.
امام رضا(ع) فرمود: خداوند نماز و زکات را قرین و مقرون هم گرداند و نماز بی‌زکات پذیرفته نیست.[24]
حضرت موسی(ع) جوانی را دید که نماز با حالی می‌خواند، به خداوند گفت: چه نماز زیبایی دارد! به او وحی شد نماز او زیباست ولی این جوان بخیل است و زکات نمی‌پردازد و تا زمانی که زکات ندهد، نمازش قبول نیست.
پیامبر(ص) فرمود: نماز کسی که زکات نمی‌پردازد همچون لباس کهنه در هم پیچیده و به صورت نمازگزار پرتاب می شود.[25]


هم‌ردیف رباخواران

 
حضرت علی(ع) فرمود: «مَانِعُ الزّکاةِ کَآکِلِ الرِّبَا»[26] کسی که زکات ندهد همچون رباخوار است.
پرداخت نکردن زکات، خیانت، شرک و نوعی سرقت است، در حدیث می‌خوانیم: «مَا خَانَ اللهُ اَحَدٌ شَیئاً مِن زِکاةِ مَالِهِ اِلّا مُشرِک بِاللهِ»[27] چنان که از سه نوع سارق کسی است که زکات نمی‌دهد.[28] 


خودآزمایی
 

1- با توجه به روایات متعدد داریم در چه صورتی فقیری باقی نمی‌ماند؟
2- یکی از مصارف سهمی که به نام «المؤلّفة قلوبهم» در قرآن مطرح شده است را بیان کنید و دلیل چنین مصرفی را شرح دهید.
3- آثار ترک زکات را بیان کنید.
 

پی‌نوشت‌ها


[1]. سفینة البحار، ج ۳، ص ۴۷۴.
[2]. وافی، ج ۱۰، ص ۵۰.
[3]. وافی، ج ۱۰، ص ۵۰.
[4]. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۹۵.
[5]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۲۸۵.
[6]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۲۴.
[7]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۲۴.
[8]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۵۰.
[9]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۵۰.
[10]. وافی، ج ۱۰، ص ۴۲.
[11]. بحار، ج ۹۶، ص ۱۳۰.
[12]. وسائل، ج ۶، ص ۲۵.
[13]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۴۸.
[14]. سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۱۸.
[15]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۵۲.
[16]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۵۲.
[17]. کافی، ج ۲، ص ۳۷۴.
[18]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۵۳.
[19]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۵۷.
[20]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۱.
[21]. سوره‌ی معراج، آیه‌ی ۲۱-۲۲.
[22]. سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۶۷.
[23]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۰.
[24]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۰.
[25]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۰ و ۳۳.
[26]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۶۳.
[27]. بحار، ج ۹۶، ص ۲۹.
[28]. تهذیب، ج ۱۰، ص ۱۵۳.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محسن قرائتی
برچسب ها: زکات محسن قرائتی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: