کد مطلب: ۳۹۱۲
تعداد بازدید: ۷۱۴
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۰
توشه‌ی اربعین، قطره‌ای از دریای معرفت حسین(ع)| ۴
یکی دیگر از آثار زیارت اباعبدالله این است که سرورآور و نشاط‌انگیز است و این نشاطی است که ما را از گناه بازمی‌دارد. اصولاً گناه، کسالت‌آور است، چه کسالت در عبادت باشد چه در روح؛ المؤمن فی عمله نشیط، نشاط عامل بازدارندگی ما از گناه است و دل‌مردگی، دل‌زدگی و ناامیدی و بی‌امیدی و بی‌هویتی زمینه‌های گناه را فراهم می‌کند.

مفهوم اربعین| ۲


 
اربعین، منحصر به امام حسین(ع) و واقعه‌ی عاشوراست و زیارت اربعین در این روز توصیه شده است و نه فقط این سال‌ها که قرن‌هاست پرازدحام‌ترین زمان در کربلا روز اربعین است و مردم از اقصی نقاط عالم می‌آیند و چه بزرگانی از حوزه‌ی نجف با پای پیاده به کربلا می‌آمدند و حساسیتی برای زیارت اربعین داشته‌اند و بر خود فرض می‌دیدند که حتماً به زیارت بروند. پس قرار است در این زیارت چیزی اتفاق بیفتد و ما حسینی شویم. بنابراین لازم است نسبت به همه‌ی زیارت و خصوصاً زیارت اربعین توجه داشته باشیم.
ایام اربعین که می‌رسد حال و هوای دوستداران امام حسین(ع) عوض می‌شود. پس از چهل روز عزاداری و انس با عاشورا و امام حسین(ع)، قرار است در روز اربعین تجدید بیعت و میثاقی با اباعبدالله داشته باشند و همه‌ی این برنامه‌ها برای این است که معرفت ما نسبت به امام حسین(ع) بیشتر شود و حضرت در دو دنیا دست ما را بگیرند لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَة وَ حَیرَة الضَلالَة (برای این‌که بندگانت را از نادانی و سرگردانی و گمراهی نجات دهد.) لذا زیارت اربعین توصیه شده است؛ چرا که زیارت اباعبدالله علاوه بر تثبیت و تقویت دین و مذهب آثار عظیمی دارد که مهم‌ترینش پاک کردن دل‌های ما از گناهان است. وقتی می‌گوییم اَشهَدُ اَنَّکَ طَاهِرٌ طُهرَ مُطهرٍ. یعنی شهادت می‌دهم ابی‌عبدالله هم پاک و مطهر است و هم پاک‌کننده وَ طابَتْ و طَهُرت الاَرْض الَّتی فِیهَا دُفِنتُم و خاکی هم که شما در آن دفن شده‌اید پاک شده است، وجود ما را هم پاک می‌کند. بنابراین اگر دل‌های ما قبل از این‌که نام ابی‌عبدالله را در خود بپذیرد آلودگی داشت بعد از این‌که نام و مِهر و مُهر ابی‌عبدالله در آن افتاد مثل سرزمینی شده که جسم ابی‌عبدالله را در خود پذیرفته و آن سرزمین هم خودش پاک شده و هم دل‌های ما را پاک می‌کند، به دلیل گنجی که در درون خودش قرار گرفت و آن را پذیرفت.
یکی دیگر از آثار زیارت اباعبدالله این است که سرورآور و نشاط‌انگیز است و این نشاطی است که ما را از گناه بازمی‌دارد. اصولاً گناه، کسالت‌آور است، چه کسالت در عبادت باشد چه در روح؛ المؤمن فی عمله نشیط، نشاط عامل بازدارندگی ما از گناه است و دل‌مردگی، دل‌زدگی و ناامیدی و بی‌امیدی و بی‌هویتی زمینه‌های گناه را فراهم می‌کند. گناه دلایل مختلف درونی و نفسانی دارد ولی یکی از مهم‌ترین زمینه‌های آن کسالت و عدم نشاط است و اگر در روایات ما بحث نشاط وجود دارد یکی از دلایلش ایجاد نشاط در دل ماست، چون اگر نشاط در دل ما پدید آید زمینه‌ی گناه کم می‌شود. زیارت امام حسین(ع) نشاط‌آور است و دل ما اگر مملو از محبت و امید به ابی‌عبدالله شود، به طور یقین انگیزه‌ی گناه کم می‌شود و شیطان جایی برای حضور پیدا نمی‌کند.
کینه‌ی دشمن مرا دانی چرا در سینه نیست
بس که مهر دوست اینجا هست جای کینه نیست[1]
دل‌های ما اگر از امید به فضل و کرم الهی مملو باشد، از باب تقرب به حضرت حسین(ع) (ارواحنا فداه) دیگر شیطان جایی را به عنوان پایگاه ندارد که از آنجا بر ما هجوم بیاورد، یعنی زیارت اباعبدالله اولاً موجب پاک شدن گناهان گذشته می‌شود ثانیاً زمینه و انگیزه‌ی گناه بعدی را کم می‌کند و از بین می‌برد.
روایات در باب آثار و فضایل زیارت سیدالشهداء(ع) زیاد است، از جمله روایتی از امام صادق(ع) که می‌فرماید: اِذَا کَانَ یَومَ القِیامَةِ نَادَی مُنادٍ أینَ شِیعَة آلِ مُحَمَّدٍ(ص)؟ در قیامت منادی ندا می‌دهد شیعه‌ی آل پیغمبر(ص) کجا هستند؟ فَیَقُومُ عُتقٌ مِنَ النَّاسِ. یک عدّه از مردم می‌ایستند لَا یَحصیهُم اِلاّ الله عَزَّوَجَلَّ. کسی جز خداوند حساب و کتاب این‌ها را ندارد فَیَقُومُون نَاحِیةَ مِنَ النَّاسِ. ثُمَّ یُنادَی مُنادٍ أینَ زُوّار قَبرِ الحُسَین(ع). بعد از این‌که پرسیدند شیعیان چه کسانی هستند آن‌ها یک دسته‌ای می‌شوند. سؤال می‌شود زوار قبر حسین(ع) کجا هستند؟ فَیَقُومُ اُناس کَثیرٍ. عده زیادی برمی‌خیزند فَیُقالَ لَهُم خُذاوابیَدِ مَن اَحبَبتُم. (ملاحظه می‌شود اینجا خطاب به پیامبران و ائمه(ع) نیست بلکه خطاب به زوار قبر حسین(ع) است.) بروید دست هر که را می‌خواهید بگیرید اِنطَلِقوا بِه اِلَی الجَنَّه. و آن‌ها را به طرف بهشت ببرید. یعنی در بهشتی بودن زوار امام حسین(ع) بحثی نیست و حالا آن‌ها می‌توانند هر کسی را دوست دارند با خودشان به بهشت ببرند. فَیَاخُذ الرَجُل مَنْ اَحَبَّ حَتَی أن الرَّجُل مِنَ النَّاسِ یقُولُ لِرجُلٍ یَا فُلان اَمَا تَعرِفنِی؟ اَنَا الَّذِی قُمتَ لَک یَومَ کَذا وَ کَذا فَیُدخِلَه الجَنَّة لَایَدفَع وَ لَایَمنَع در این عبارت حضرت آن‌قدر دایره را وسیع کرده‌اند که می‌گویند زائر امام حسین(ع) دست هر کسی را می‌خواهد می‌گیرد و به بهشت می‌برد تا جایی که می‌بیند دست کسی دست اوست که او را نمی‌شناسد و آن فرد از او می‌پرسد مرا می‌شناسی؟ و او جواب می‌دهد: تو که هستی و به چه دلیل من باید تو را بشناسم تا دست تو را بگیرم؟ و آن فرد جواب می‌دهد یادت می‌آید من همانی هستم که در یک مجلس امام حسین(ع) جلوی پایت ایستادم و در همین حد که جلوی پایت ایستادم خودم را معرفی می‌کنم تا تو هم دست مرا بگیری و با خودت به بهشت ببری.
البته فضیلتی که در این روایت گفته شد یا آثاری که زیارت اباعبدالله در بردارد، آداب و شرایطی هم لازم دارد؛ اگر قدر این شرایط را بدانیم و بیشتر عمل کنیم، بهره‌مندیمان از زیارت بیشتر است. در یکی از همین دست روایات امام صادق(ع) فرمود: یَا اُمَّ سَعید مَن اَتاهُ بِبَصِیرَةٍ وَ رَغبَةٍ فِیهِ کانَ لهُ حَجّة مَبرُورَة وَ عُمرَة مُتَقَبلَة وَ کانَ لَهُ مِنَ الفَضل هَکذا وَ هکذا.[2] اگر کسی با بصیرت و رغبت به زیارت ابی‌عبدالله برود، مثل آن است که به حج و عمره‌ای مقبول و مبرور رفته است. یعنی معرفت و محبت، از آداب و شرایط قبولی زیارت است و اگر ثواب‌های خاص و فراوانی برای زیارت اباعبدالله لحاظ شده، با توجه به رعایت آداب زیارت است که مهم‌ترینش همان محبت و بصیرت است. مثلاً در روایت داریم زیارت اباعبدالله مثل یک یا هزار حج و عمره است چون بصیرت، صفت خاص یاران امام بود و در زیارت حضرت ابوالفضل می‌گوییم: اشهد اَنّک مضیت علی بصیرةٍ یعنی قمر بنی‌هاشم اگرچه عاشقانه رفتار کرد و کسی هم شدت عشق او به برادرش را نمی‌فهمد، ولی در عین حال همراه با بصیرت بوده است، یعنی در حرکت اباالفضل هم عاطفه و عشق بوده است و هم معرفت به امام. بنابراین در زیارت امام حسین(ع) و پیامبر(ص) و ائمه(ع) هم باید به بُعد عاطفی و محبتی زیارت توجه داشت و هم به بُعد معرفت و بصیرت و شناخت این بزرگواران و تبعیت از آنان.
امام صادق(ع) فرمود: وَ اَنَّ اَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْره ثمَّ لَم يَـزر الحسین(ع) لكانَ تارَكاً حقاً مِنْ حقوقِ رَسُولِ الله. اگر کسی هر ساله حج برود اما زیارت امام حسین(ع) نرود، حقی از حقوق رسول‌الله را ترک کرده لِاَنّ حَقَّ الحُسَین(ع) فَریضَةٌ مِنَ الله تَعالَی واجِبَةٌ عَلَی کُلِّ مُسلِمٍ.[3] برای این‌که حق حسین بن علی(ع)، امر واجبی از طرف خدا برای هر مسلمان است.
در خبری دیگر آمده است که شخصی از بصره به مدینه آمد و خدمت امام صادق(ع) رسید و چون راه از بصره تا مدینه طولانی بود و در این سفر با امکانات آن زمان به او خیلی سخت گذشته بود، به آقا ناراحتی‌های خود را گفت. حضرت اجازه دادند تا حرف‌هایش را بزند و بعد که آرام شد، فرمود: شکایت پروردگارت را نکن! می‌توانستی این همه راه را نیایی. آن شخص گفت نه زیارت شما واجب است و شما امام زمان ما هستید. حضرت فرمود: چرا کاری را که واجب‌تر است و به گردن تو حقی است، انجام ندادی؟ پرسید: چه باید می‌کردم؟ حضرت فرمود: به زیارت امام حسین(ع) می‌رفتی. این خبر خیلی عجیب است که فردی برای زیارت امام زمان خودش که آن موقع امام صادق(ع) بوده، از راه دور با مشکلات فراوان خدمت ایشان آمده اما حضرت می‌فرماید: چرا به زیارت کسی که به گردن تو حق بیشتری دارد و تو نسبت به او وظیفه‌ی بیشتری داری، نرفتی؟ آن شخص دوباره پرسید: چه کاری از این واجب‌تر که به زیارت امام زمان خود بیایم؟ حضرت فرمود: اگر می‌رفتی کربلا زیارت حسین‌بن علی(ع) هم راه نزدیک‌تر بود و هم کار بزرگ‌تری انجام داده بودی!
خلاصه آن‌که زیارت ابی‌عبدالله و قضیه‌ی عاشورا و کربلا قضیه‌ای است انحصاری و با هیچ زیارت و عبادت دیگری قابل مقایسه نیست، زیرا کانون تجمع انبیاء و اولیاء خصوصاً در شب‌های جمعه کربلاست و ارواح پاک همه‌ی انبیاء و اولیاء خدا اطراف قبر ابی‌عبدالله دور می‌زند و هر کدام گوشه‌ای را انتخاب کرده‌اند و با امام حسین(ع) سخن می‌گویند. لذا اگر کسی خصوصاً در ایام اربعین قصد زیارت کربلا را دارد باید بداند چه جایی می‌رود؛ جایی که انبیاء و ملائکه برای رفتن به آنجا در نوبت می‌ایستند و پیامبر(ص) با کسی که به زیارت ابی‌عبدالله می‌رود مصافحه می‌کند. این پیغمبر(ص) است که پس از زیارت اباعبدالله با شما دست می‌دهد و می‌گوید تَقَبَل الله. این امتیاز برای زائران امام حسین(ع) است که می‌توانند بگویند جایی رفتیم که پیامبر(ص) با ما مصافحه کرد.
بنابراین زیارت امام حسین(ع) چه از دور و چه از نزدیک آثار، برکات و فضایل فراوانی دارد و ان‌شاءالله خداوند توفیق دهد تا با رعایت شرایط و آداب آن نصیب ما شود. البته زیارت اباعبدالله از نزدیک و خصوصاً در اربعین و همراه با سایر زائران آن حضرت طعم و بویی دیگر دارد و به آن توصیه‌ی فراوان شده است و اگر پای پیاده باشد که دیگر نور علی نور خواهد بود و بسیاری از علماء و بزرگان مقید بودند حداقل سالی یک بار با پای پیاده به زیارت کربلا بروند.
 


خودآزمایی

 
 
1- آثار زیارت اباعبدالله را بیان کنید و مهمترین آن را نام ببرید.
2- چگونه زیارت امام حسین(ع) موجب می‌شود که به طور یقین انگیزه‌ی گناه کم شود؟
3- چرا زیارت ابی‌عبدالله و قضیه‌ی عاشورا و کربلا قضیه‌ای است انحصاری و با هیچ زیارت و عبادت دیگری قابل مقایسه نیست؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1]. فرخی یزدی، شاعر صدر مشروطه.
[2]. جامع الحدیث الشیعه فی احکام الشریعه، سید حسین طباطبایی بروجردی، ج ۱۲، ص ۳۸۸.
[3]. وسائل‌الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۳.

سیدمجتبی حسینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: