۱۶- نیز او - نعیم بن حمّاد - از علی(ع) نقل کرده است که فرمود:
«اَلْمَهْدِیُّ رَجُلٌ مِنّا مِنْ وُلْدِ فاطِمَة»؛[1]
«مهدی(ع) مردی از - نسل - ما از فرزندان فاطمه(س) است».
۱۷- طبرانی از عوف بن مالک نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود:
«یَجِیءُ فِتْنَةٌ غَبْراءُ مُظْلَمَةٌ، تَتْبَعُ الْفِتَنُ بَعْضُها بَعْضاً حَتّی یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ الْمَهْدِیُّ؛ فَإِنْ أَدْرَکْتَهُ فَاتَّبِعْهُ وَکُنْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ»؛[2]
«فتنهای سخت تیره و تاریک فرا میرسد، فتنهها پشت سر هم - بر مردم - وارد میشوند، تا اینکه مردی از اهل بیت من قیام کند که مهدی خوانده میشود. اگر او را دریافتی پیرو او باش تا از هدایتیافتگان باشی».
۱۸- دانی از حکم بن عُیینه نقل کرده است که گفت: به محمّد بن علی عرضه داشتم: شنیدم که از نسل شما مردی ظهور میکند که در این امّت عدالت را برپا میدارد، فرمود:
«إِنّا نَرْجُو ما یَرْجُو النّاسُ، وَإِنّا نَرْجُو لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلاّ یَوْمٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِکَ الْیَوْمَ حَتّی یَکُونَ ما تَرْجُوهُ هذِهِ الاُمَّةُ، وَقَبْلَ ذلِکَ فِتَنٌ شَرٌّ؛ فِتْنَةٌ یُمْسِی الرَّجُلُ مُؤْمِناً وَیُصْبِحُ کافِراً، وَیُصْبِحُ مُؤْمِناً وَیُمْسِی کافِراً، فَمَنْ أَدْرَکَ ذلِکَ مِنْکُمْ فَلْیَتَّقِ اللهَ وَلْیَکُنْ مِنْ أحلاس بَیْتِهِ»؛[3]
«همانا ما به همان چیزی که مردم امید دارند، امید بستهایم و امیدواریم که اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آنچنان طولانی کند که آنچه را این امّت به آن امید بستهاند، تحقق پذیرد و قبل از آن بدترین فتنهها پدید میآید، چنانکه شخصی از برخی مردم، در شب مؤمن است و صبح که میشود کافر شده است، یا در صبح مؤمن است و شب که میرسد کافر گردیده است، پس اگر کسی از شما به چنین فتنهای گرفتار شد، باید تقوای الهی پیشه کند و باید کنارهگزینی و خانهنشینی اختیار کند».
۱۹- امام ابوعبدالله نعیم بن حماد در کتاب الفتن از عمار بن یاسر نقل کرده است:
«إذا قُتِلَت النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ، وَأَخُوهُ یَقْتُلُ بِمَکَّةَ ضَیْعَةً، نادی مُناد مِنَ السَّماءِ: إنَّ أَمِیرَکُمْ فُلانٌ وَذلِکَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَمْلأُ الأرْضَ حَقّاً وَعَدْلا»؛[4]
«زمانی که نفس زکیه کشته شود و برادرش در مکه به نبردی شدید پردازد، ندا دهندهای از آسمان ندا دهد که امیر و فرمانروای شما فلانی است و او همان مهدی است؛ کسی که زمین را از حقیقت و عدالت آکنده سازد».
۲۰- طبرانی در کتاب المعجمالاوسط از طلحة بن عبیدالله، از پیامبر(ص) روایت کرده است:
«سَتَکُونُ فِتْنَةٌ لا یَهْدَأُ مِنْها جانِبٌ إِلاّ جاشَ مِنْها جانِبٌ، حَتّی یُنادِیَ مُناد مِنَ السَّمآءِ: إنَّ أَمِیرَکُمْ فُلانٌ»؛[5]
«فتنهای خواهد بود، هنوز طرفی از این فتنه آرام نگرفته که طرف دیگری بر میشورد - قسمتی از آن آرامش نیابد مگر آنکه قسمتی دیگر از آن برمیآشوبد - تا آنکه ندادهندهای از آسمان ندا در میدهد: همانا امیر و فرمانروای شما فلانی است».
۲۱- ابونعیم و خطیب در کتاب تلخیصالمتشابه از ابن عمر نقل کردهاند که گفت: رسول خدا(ص) فرمود:
«یَخْرُجُ الْمَهْدِیُّ وَعَلی رَأْسِهِ مَلَکٌ یُنادِی: إِنَّ هذا مَهْدِیٌّ فَاتَّبِعُوهُ»؛[6]
«مهدی قیام میکند درحالیکه بالای سر او فرشتهای ندا میدهد: این مهدی است از او پیروی کنید».
۲۲- ابونعیم از علی(ع) روایت کرده که فرمود:
«إِذا نادی مُناد مِنَ السَّماءِ: إِنَّ الْحَقَّ فِی آلِ مُحَمَّد، فَعِنْدَ ذلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِیُّ عَلی أَفْواهِ النّاسِ وَیشْرَبُونَ حُبَّهُ، وَلا یَکُونُ لَهُمْ ذِکْرٌ غَیْرَهُ»؛[7]
«زمانی که ندادهندهای از آسمان ندا میدهد که: حقّ در خاندان محمّد(ص) است. در آن هنگام نام مهدی بر زبانهای مردم آشکار میگردد و محبّت او را به دل میگیرند و از غیر او یاد نمیکنند».
۲۳- نیز او - نعیم بن حماد - از شهر بن حوشب نقل کرده است که گفت: رسول خدا(ص) فرمود:
«فِی الْمُحَرَّمِ یُنادِی مُناد مِنَ السَّمآءِ: أَلا إِنَّ صَفْوَةَ اللهِ [مِنْ خَلْقِهِ] فُلانٌ فَاسْمَعُوا لَهُ، أَطِیعُوهُ فِی سَنَةِ الصَّوْتِ الْمُعْمَعَةِ»؛[8]
«در ماه محرم، نداکنندهای از آسمان ندا میدهد: آگاه باشید که برگزیده خدا - از میان خلایق - فلانی است، پس فرمانش را گوش کنید و از او اطاعت کنید در سالی که جنگها و فتنهها فراوان است و سالِ صدای آسمانی است».
۲۴- از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) نقل شده است که فرمود:
«تُخْتَلَفُ ثَلاثُ رایات: رایَةٌ بِالْمَغْرِبِ وَرایَةٌ بِالْجَزِیرَةِ وَرایَةٌ بِالشّامِ؛ تَدُومُ الْفِتْنَةُ بَیْنَهُمْ سَنَةً. ثُمَّ ذَکرَ خُرُوجَ السُّفْیانِیِّ وَما یَفْعَلُهُ مِنَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ. ثُمَّ ذَکرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ وَمُبایَعَةَ النّاسِ لَهُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَالْمَقامِ. قالَ: یَسِیرُ بِالْجُیُوشِ حَتّی یَسِیرَ بِوادِی الْقُری فِی هُدُوء وَرِفْق، وَیَلْحَقُهُ هُناکَ ابْنُ عَمِّهِ الْحَسَنِیُّ فِی اثْنَی عَشَرَ أَلْفِ فارِس، فَیَقُولُ لَهُ: یَابْنَ عَمِّ! أَنَا أَحَقُّ بِهذَا الْجَیْشِ مِنْکَ، أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ وَأَنَا الْمَهْدِیُّ. فَیَقُولُ لَهُ الْمَهْدِیُّ: بَلْ أَنَا الْمَهْدِیُّ. فَیَقُولُ لَهُ الْحَسَنِیُّ: هَلْ لَکَ مِنْ آیَة فَأُبایِعَکَ؟ فَیُومِئُ الْمَهْدِیُّ إِلَی الطَّیْرِ فَیَسْقُطُ عَلی یَدَیْهِ، وَیَغْرِسُ قُضَیْباً فِی بُقْعَة مِنَ الأَرْضِ فَیُخْضَرُ وَیُورَقُ، فَیَقُولُ لَهُ الْحَسَنِیُّ: یَابَنْ عَمِّی هِیَ لَکَ»؛[9]
«سه پرچم به مخالفت با یکدیگر برافراشته شود؛ پرچمی در مغرب و پرچمی در جزیره (عربستان) و پرچمی در شام، و فتنه و جنگ بین آنها یک سال طول میکشد - سپس از قیام سفیانی و ظلم و ستمی که بر مردم روا میدارد، یاد کرد و پس از آن از ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) و بیعت کردن مردم با او در بین رکن و مقام یاد نمود – و فرمود: لشکریان خویش را حرکت میدهد تا در کمال آرامش و مدارا به وادیالقری میرسند. در آنجا پسرعمویش[10] سیّد حسنی همراه با دوازده هزار سوار به او میرسد و به او میگوید: ای پسرعمو! من به فرماندهی این لشکر سزاوارتر از تو هستم؛ زیرا من فرزند امام حسن(ع) هستم و مهدی من هستم. حضرت مهدی(ع) به او میفرماید: بلکه من مهدی هستم. حسنی میگوید: آیا تو را نشانه و معجزهای هست تا با تو بیعت کنم؟ پس حضرت مهدی(ع) به پرندهای اشاره مینماید و پرنده در دستهایش قرار میگیرد و نِی خشکی را میگیرد و در زمین میکارد - بلافاصله - سبز میشود و برگ میدهد. آن زمان «سید حسنی» به او عرض میکند: ای پسر عموی من! این مقام سزاوار توست».
۲۵- نعیم و ابونعیم از ابوسعید نقل کردهاند که گفت: رسول خدا(ص) فرمود:
«یَکُونُ عِنْدَ انْقِطاع مِنَ الزَّمانِ وَظُهُور مِنَ الْفِتَنِ رَجُلٌ یُقالُ لَهُ الْمَهْدِیُّ، یَکُونُ عَطاؤُهُ حَثِیّاً»؛[11]
«هنگامی که آخرالزمان شود – و یأس و ناامیدی رخ نماید – و فتنهها ظاهر شود، مردی خواهد بود که مهدی نامیده میشود و بخشش و عطایایش ریزان و سرشار است».
۲۶- ابونعیم از عبدالرحمن بن عوف نقل کرده است که گفت: رسول خدا(ص) فرمود:
«[یَکُونُ عِنْدَ انْقِطاع مِنَ الزَّمانِ] لَیَبْعَثَنَّ اللهُ مِنْ عِتْرَتِی رَجُلا أَفْرَقَ الثَّنایا أَجْلَی الْجَبْهَةِ یَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلا، و یَفِیضُ الْمالَ فَیْضاً»؛[12]
«هنگامی که آخرالزمان شود - یأس و ناامیدی و قحطی رخ نماید - به تحقیق خداوند مردی از خاندان مرا برخواهدانگیخت، دندانهای پیشینش فاصلهدار و جبینش گشاده است. زمین را از عدالت پر میسازد و مال فراوان میبخشد».
۲۷- احمد و مسلم از ابوسعید و جابر، از رسول خدا(ص) روایت کردهاند که آن حضرت فرمود:
«یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمانِ خَلِیفَةٌ یُقَسِّمُ الْمالَ وَلا یَعُدُّهُ»؛[13]
«در آخرالزمان خلیفهای خواهد بود که مال را بدون اینکه بشمارد، تقسیم میکند».
۲۸- حذیفة بن یمان از پیامبر(ص) روایت کرده که آن حضرت - درباره قضیه حضرت مهدی(ع) و بیعت کردن مردم با او در بین رکن و مقامِ خانه کعبه و خروج او به سوی شام - فرمود:
«وَ جَبْرَئِیلُ عَلی مَقْدِمَتِهِ، وَ مِیکائِیلُ عَلی ساقَتِهِ، یَفْرَحُ بِهِ أَهْلُ السَّمآءِ وَالأَرْضِ وَالطَّیْرُ وَالْوَحْشُ وَالْحِیتانُ فِی الْبَحْرِ»؛[14]
«و جبرئیل در رأس پیشاهنگان لشکر و میکائیل در رأس دنبالهداران لشکر او قرار دارند، آسمانیان و زمینیان و پرندگان و حیوانات وحشی و ماهیان دریا، همگی به ظهور او شاد میشوند».
این روایت را ابوعمر و عثمان بن سعید مقری نیز در کتاب «سنن» خود نقل کردهاند.
خودآزمایی
1- چگونه باید از هدایتیافتگان باشیم؟
2- چه زمانی محبّت مهدی(عج) را به دل میگیرند و از غیر او یاد نمیکنند؟
3- سه پرچمی که به مخالفت با یکدیگر برافراشته شود را ذکر کنید.
پینوشتها
1 متقی هندی، البرهان، ص ۹۵، باب ۲، حدیث ۲۳.
2 متقی هندی، البرهان، ص ۱۰۳، باب ۴، فصل ۱،حدیث ۲.
3 متقی هندی، البرهان، ص ۱۰۴، باب ۴، فصل ۱،حدیث ۷.
4 متقی هندی، البرهان، ص ۱۱۲، باب ۴، فصل ۱،حدیث ۷.
5 متقی هندی، البرهان، ص ۷۱، باب ۱، حدیث ۱.
6 متقی هندی، البرهان، ص ۷۲، باب ۱، حدیث ۲.
7 متقی هندی، البرهان، ص ۷۳، باب ۱، حدیث ۴.
8 متقی هندی، البرهان، ص ۷۵، باب ۱، حدیث ۹.
9 متقی هندی، البرهان، ص ۷۶-۷۷، باب ۱، حدیث ۱۵.
10 از اینکه در این روایت، چند مورد تصریح شده است که سیّد حسنی - که از نسل امام حسن (ع) است - حضرت مهدی (ع) را به عنوان پسرعمو خطاب میکند، میتوان استفاده کرد که: قائم آل محمّد (ص) از نسل امام حسین (ع) میباشد، چنانکه عقیده همه علمای شیعه و بسیاری از بزرگان اهلسنّت است، و در کتابهای مختلف ازجمله منتخبالاثر مجموعهای از روایات اهل سنّت و تشیّع دراینباره نقل شده است.
11 متقی هندی، البرهان، ص ۸۴، باب ۱، حدیث ۳۳.
12 متقی هندی، البرهان، ص ۸۴، باب ۱، حدیث ۳۲.
13 متقی هندی، البرهان، ص ۸۳، باب ۱، حدیث ۲۸.
14 متقی هندی، البرهان، ص ۷۷، باب ۱، حدیث ۱۶.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی