دلیل دوم: روایات اسلامی
رباخواری در روایات اسلامی| ۱
دلیل دوم بر تحریم عمل زشت ربا، روایات بسیار زیاد و گستردهاى است که در منابع مختلف وارد شده است. این روایات به قدرى زیاد است که شاید به سر حدّ تواتر برسد[1]، در این روایات تعبیرات بسیار تکان دهندهاى در مورد این کار اقتصادى ظالمانه و غیرانسانى وارد شده است که دربارهی کمتر گناهى دیده مىشود.
در اینجا به پنج گروه از این روایات ـ که هر کدام شامل احادیث متعدّدى است ـ اشاره مىکنیم.
گروه اوّل: در این روایات رباخوارى با عمل زشت منافى عفّت مقایسه شده و از آن بدتر شمرده شده است.
از جمله در حدیثى مىخوانیم که پیغمبر اکرم(ص) به على(ع) فرمود: «یا عَلِیّ، دِرْهَمُ رِباً اَعْظَمُ عِنْدَاللهِ مِنْ سَبْعینَ زَنْیَةٍ...؛ اى على!
یک درهم از ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زناست».[2]
حتّی تعبیراتى بسیار تندتر و شدیدتر از اینکه نقل همهی آنها به درازا مىکشد.
این تعبیر در روایات متعدّد دیگرى وارد شده است ولى با اعداد و ارقام مختلف، در بعضى از روایات معادل 33 بار[3] و در روایت دیگر معادل 30 بار[4] و در بعضى معادل 20 بار[5] و در بعضى معادل یک بار[6] عمل منافى عفّت شمرده شده است. همه مىدانند اسلام به شدّت با اعمال منافى عفّت برخورد مىکند، حال باید حساب کرد که زیان و زشتى رباخوارى چقدر زیاد است که دربارهی آن چنین مىگوید و این از صریحترین دلایل بر حرمت ربا در اسلام است.
در اینجا این سؤال پیش مىآید که چرا عددها در روایات مزبور تا این حدّ متفاوت و مختلف است؟
در پاسخ این سؤال مىتوان گفت که رباها مختلف است و همهی انواع ربا، بد، ظالمانه و زشت است، ولى بعضى از بعضى بدتر و زشتتر مىباشد و این تفاوت اعداد، مربوط به تفاوت انواع رباست؛ مثلاً رباى اضعاف مضاعف که شرح آن گذشت با رباى معمولى متفاوت است، و قبح و زشتى آنها یکسان نیست. و ربا گرفتن از یک انسان بسیار ضعیف که مثلاً براى درمان فرزندش مختصرى وام مىگیرد با ربا گرفتن از افرادى که در چنین شرایط اضطرارى قرار ندارند فرق مىکند و اوّلى به مراتب زشتتر و ظالمانهتر است.
تحمیل رباهاى ظالمانه بر یک ملّت بزرگ که تمام هستى آنها را به باد مىدهد با ربا گرفتن از یک فرد فرق مىکند، بنابراین همهی انواع ربا زشت، ظالمانه و گناه است، ولى بىشک این انواع سلسله مراتبى دارد.
امّا چرا مقایسه با اعمال منافى عفّت شده و از آن بدتر شمرده شده است؟
ممکن است از این نظر باشد که رباخوارى یکى از عوامل اصلى فقر و اختلاف طبقاتى است و مىدانیم یکى از علل فحشا، فقر و فشار اقتصادى است که سبب شکست جوانان در تشکیل خانواده و کشانده شدن آنها به فساد است.
اگر ریشهی فقر خشکانده شود، لااقل بخش مهمّى از فحشا و فساد اخلاقى از میان خواهد رفت، آنها که مقدّمات فقر را در جامعه فراهم مىسازند در فساد و انحرافات اخلاقى آن شریک و سهیمند، و عمل آنها گاه با چندین بار عمل منافى عفّت برابرى مىکند!
به هر حال این روایات به روشنى و با صراحت و با تأکیدهاى متعدّد دلالت بر تحریم ربا دارد، و آن را همردیف بزرگترین گناهان از نظر اسلام مىشمرد (تا حدّ زناى با محارم و حتّى فراتر)، و با توجّه به گستردگى این روایات و لحن شدید آنها اگر دلیلى بر حرمت ربا جز این گروه از روایات نبود کافى به نظر مىرسید.
گروه دوم: روایاتى است که ربا و تمام کسانى که به نوعى با آن ارتباط دارند را لعنت مىکند.
امیرمؤمنان على(ع) مىفرماید: «لَعَنَ رَسُولُ الله(ص) اَلرِّبا وَ آکِلَهُ وَبائِعَهُ وَ مُشْتَریَهُ وَ کاتِبَهُ وَ شاهِدَیْهِ».[7]
پیامبر گرامى اسلام(ص) در این روایت «ربا» و پنج طایفه را ـ که در ارتباط با ربا هستند ـ لعنت کرده است:
1. کسى که میهمان رباخوار مىشود و از غذایى که از پول ربا تهیّه شده است، با علم و آگاهى استفاده مىکند.
2. رباخوار
3. ربا دهنده
4. کسى که ربا را محاسبه مىکند
5. شهود قرارداد ربا
در هر مورد، که یک چیز حرام، به این گستردگى مورد لعن خداوند قرار مىگیرد[8] دلیل بر عظمت حرمت آن کار، و قبح و زشتى فوقالعاده آن است.
کوتاه سخن اینکه این گروه از روایات نیز دلیل بر حرمت ربا و رباخوارى است.
گروه سوم: روایاتى که مىگوید: ربا بدترین و خبیثترین نوع معاملات است.
1. امام باقر(ع) مىفرمایند: «اَخْبَثُ الْمَکاسِبِ کَسْبُ الرِّبا؛ کثیفترین معاملات، معاملات ربوى است».[9] حتّى از شرابفروشى و قمار و فحشا کثیفتر است.
2. در حدیث دیگرى مىخوانیم: «وَ مِنْ اَلْفاظِ رَسُولِ الله(ص) اَلْمُوجَزَةِ الَّتى لَمْ یُسْبَقُ اِلَیْها: شَرُّ الْمکاسِبِ کَسْبُ الرِّبا؛ از سخنان کوتاه و پرمعناى رسول خدا(ص) که پیش از آن حضرت، سابقه نداشته این است که فرمود: رباخوارى بدترین نوع کسبهاست».[10]
نتیجه اینکه این گروه از روایات نیز دلالت روشنى بر حرمت ربا دارد؛ حرمتى شدید و مؤکّد.
گروه چهارم: روایاتى است که دلالت بر هلاکت رباخواران در دنیا دارد.
امام صادق(ع) مىفرمایند: «اِذا اَرادَ اللهُ بِقَوْمٍ هَلاکاً ظَهَرَ فیهِمُ الرِّبا؛ هنگامى که خداوند اراده بر هلاکت قومى کند، ربا در میان آنها ظاهر مىگردد».[11]
معنای این روایت این است که ربا مجازات دنیوى نیز دارد و به هلاکت رباخواران منتهى مىشود.
همین معنا در روایت دیگرى نیز وارد شده است.[12]
ممکن است سؤال شود چرا خداوند ارادهی هلاکت مردم و قومى را مىکند، که ربا در بین آنها شیوع پیدا کرده و سبب نابودى آنها شود؟
پاسخ این سؤال روشن است، ارادهی خداوند بدون دلیل نیست، لابد آن قوم مرتکب گناهانى شدهاند که خداوند حکیم، ارادهی نابودى آنها را مىکند و گرفتار رباخوارى مىشوند.
این نکته نیز قابل دقّت است که لازم نیست همواره هلاکت، مانند هلاکت و نابودى اقوام پیشین و با صاعقهها و زلزلهها مثل قوم لوط و عاد و ثمود باشد، بلکه هلاکت امروزه اشکال دیگرى نیز دارد، بیمارىهاى غیرقابل علاجى همچون ایدز و نیز اعتیاد به مواد مرگآور، انواع بیمارىهاى روانى که قسمت عمدهاى از بیمارستانهاى کشورهاى غربى را به خود اختصاص داده است و مانند آنها، همه اسباب هلاکت امّتهاى گنهکار مىتواند باشد؛ و به هر حال این گروه از روایات نیز دلالت بر حرمت شدید ربا دارد.
گروه پنجم: روایاتى است که سرانجام رباخوار را آتش دوزخ شمرده است.
حضرت علی(ع) فرمودند: «خَمْسَةُ اَشْیاءٍ تَقَعُ بِخَمْسَةِ اَشْیاءٍ وَ لابُدَّ لِتِلْکَ مِنَ النّارِ: مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَلابُدَّ لَهُ مِنْ اَکْلِ الرِّبا، و لابُدَّ لآکِلِ الرَّبا مِنَ النَّار؛ پنج چیز علّت پنج چیز است و سرانجام اینها جهنّم است:
1. تجارت و کسب بدون آگاهى ـ از احکام فقهى آن ـ سبب رباخوارى و منتهى به آن مىشود و رباخوار حتماً در دوزخ خواهد بود»[13] و روشن است که اینگونه روایات نیز دلیل بر تحریم این عمل است.
کوتاه سخن اینکه مجموعهی این پنج گروه روایات، که از هر کدام نمونهاى ذکر شد، بهطور قوى و صریح و آشکار دلالت بر حرمت ربا و رباخوارى دارد. البته روایات وارده منحصر به اینها نیست؛ مىتوانید براى آگاهى بیشتر به مدارک دیگر رجوع فرمایید.[14]
خودآزمایی
1- چرا ربا با اعمال منافى عفّت مقایسه شده و از آن بدتر شمرده شده است؟
2- پنج طایفه را نام ببرید که در ارتباط با ربا هستند و پیامبر گرامى اسلام(ص) آنها را لعنت کرده است.
3- چرا خداوند ارادهی هلاکت مردم و قومى را مىکند که ربا در بین آنها شیوع پیدا کرده است؟
پینوشتها
[1]. مرحوم علاّمهی مجلسى ـ رضوان الله علیه ـ در کتاب روضة المتّقین، ج 7، ص 272، در ذیل روایات مذّمت ربا مىفرماید: «یُمْکِنُ اَنْ یُقالَ بَتَواتُرِها؛ ممکن است که روایات حرمت ربا به سر حدّ تواتر برسد».
[2]. وسائلالشیعه، ج 12، ص 426، ابواب الربا، ح 12، و مانند این حدیث است روایت 19 و 21 از همین باب و ح 8، باب 1، از کتاب مستدرک الوسائل، ج 13، ص 331 .
[3]. مستدرک الوسائل، ج 13، ابواب الربا، باب 1، ح 14، ص 332.
[4]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 423، ابواب الربا، باب 1، ح 5.
[5]. همان مدرک، ص 424، ح 6 و ص 428، ح 22.
[6]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 331، ابواب الربا، باب 1، ح 8.
[7]. وسائلالشیعة، ج 12، ص 430، ابواب الربا، باب 4، ح 2، البته مرحوم شیخ حر عاملى(ره) در همین باب روایات دیگرى نیز، شبیه این مضمون از امام صادق(ع) و حضرت على(ع) نقل کرده است، همانطور که مرحوم محدّث نورى(ره) نیز در مستدرک الوسائل، ج 13، ص 332، ابواب الربا، باب 1، ح 12 روایتى نقل کرده است و این گروه از روایات در کتب روایى عامّه نیز آمده است، بیهقى در کتاب السنن الکبرى، ج 5، ص 275، روایتى در این زمینه نقل مىکند. نکتهی جالب اینکه در این گروه از روایات که خاصّه و عامّه نقل کردهاند ربا و متعلّقات آن، هم مورد لعن و نفرین خداوند و هم مورد لعنت رسول خدا(ص) و هم مورد نفرین ملائکه خداوند، قرار گرفته است.
[8]. شراب نیز همینطور است، در چندین روایت وارده شده است که خداوند در شراب 10 گروه را لعنت کرده است؛ ر.ک. به وسائل الشیعه، ج 12، ص 164، ابواب ما یکتسب به، باب 55، ح3 و، ص 165، ح 5.
[9]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 423، ابواب الربا، باب 1، ح 2.
[10]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 426، ابواب الربا، باب 1، ح 13 و مستدرک الوسائل، ج 13، ص 329، ابواب الربا، باب 1، ح 1.
[11]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 427، ابواب الربا، باب 1، ح 17.
[12]. پیامبر مکرّم اسلام(ص) فرمودند: «اَنَّهُ قالَ: اِذا ظَهَرَ الزِّنا وَ الرِّبا فى قَرْیَةٍ اُذِنَ فى هَلاکِها؛ هرگاه در منطقهاى دو عمل زشت زنا و ربا آشکار شود، خداوند اجازهی نابودى آن منطقه را مىدهد». (مستدرک الوسائل، ج 13، ص 332، ابواب الربا، باب 1، ح 11).
[13]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 331، ابواب الربا، باب 1، ح 10.
[14]. وسائل الشیعه، ج 12، ابواب الربا، باب 1 و مستدرک الوسائل، ج 13، ابواب الربا، باب 1.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی