برادر و خواهر عزیز که روز و شب در انتظار ظهور آقا و مولایت و مولای همه، حضرت صاحبالامر مهدی(ع) هستی، به یاد آن زمان و آن عصر الهی اشک شوق میریزی و آرزو میکنی در التزام رکاب آن حضرت به درجه رفیع شهادت برسی، در روزهای عید فطر، قربان، غدیر و هر روز جمعه، دعای ندبه[1] را عاشقانه با آن شور و سوز و گریه و ندبه میخوانی و با هر وسیله ممکن، میخواهی ارتباط خود را با آن حجت خدا، زنده و زندهتر سازی.
درود بر تو و آفرین بر احساسات پاک و تابناک؛
«ثَبَّتَکَ اللهُ عَلی هذهِ اِلْحالَةِ النوریَّةِ الروحانِیَّةِ لَقَدْ فُزْتَ فَوْزاً عَظیماً»
«خداوند تو را بر این حال نورانی روحانی پابرجا بدارد به یقین به یک موفقیت بزرگی دست یافتی و رسیدی».
عزیزان منتظر! شما که به حقّ، رضای امام زمان (عج) را فوز اکبر میدانید، ویژگیهایی که در این نوشتار میخوانید برخی از خصوصیات نظام و جامعهای است که شما منتظر آن هستید؛ هرکس در خط ولایت و انتظار قدم برمیدارد، باید آن ویژگیها را بشناسد و خودش را باتوجّهبه آنها، بهطوری که لایق عضویت در آن جامعه جهانی و الهی شود، بسازد؛ باید همه این ویژگیها را دوست داشته و برای تحقق آنها در جامعه، کشور و شهرش تلاش نماید؛ کسانی که به ارزشهای ضد آن جامعهی جهانی گرایش دارند، باید در وضع خود تجدیدنظر کنند و با گرایش به ارزشهای اسلامی صداقت خود را در دعوی انتظار، نشان بدهند و با اجرای احکامالله و اقامه عدل و قسط و احقاق حقوق و سادهزیستن و حفظ شخصیت اسلامی خود، رضای آن آقای عزیز و موعود انبیا را فراهم نمایند.
«أللّهُمَّ إِنّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَریمَةٍ، تُعِزُّ بِهَا الْإسْلامَ وَأَهْلَهُ»؛[2]
«خداوندا! ما دولت باکرامتی را از لطف تو مشتاق هستیم که با آن اسلام و اهلش را عزیز گردانی».
یکی از برنامههای مهمّ رسالت انبیا، خصوصاً رسالت رسول خاتم(ص)، سوقدادن جامعه اسلامی به سوی امّت واحده و دولت عدل جهانی است که این برنامه در متن دعوت اسلام قرار گرفته و بهطورحتم و یقین با ظهور حضرت مهدی(عج) این جامعه و حکومت برقرار میشود و دنیا تحت یک نظام و قانون واحد و امّت واحده اداره خواهد شد؛ این وعده الهی است که قرآن کریم و احادیث بسیار و متواتر بر آن دلالت و صراحت دارند.
ازجمله در آیه ۳۳ سوره توبه و آیه ۹ سوره صف میفرماید:
﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ﴾؛
«او (خدا) کسی است که پیامبر خود را به هدایت و دین حقّ فرستاد تا اینکه دین حقّ را بر هر دین دیگر غالب نماید».
اهل ادب میدانند، اگر لام در «لیظهره» لام غایت و نهایت باشد، مفاد آیه این است که، این دین حقّ پیش میرود تا خدا آن را به نهایت کمال برساند و بر همه ادیان غالب گرداند و اگر لام برای تعلیل باشد، باز هم علّت غایی فرستادن پیامبر را که غلبه یافتن دین او بر همه ادیان است، بیان مینماید.
و نیز در همین دو سوره وعده میدهد: تلاشهای کفّار که میخواهند با دهانهای خود نور خدا را خاموش کنند، نقش بر آب و بینتیجه خواهد شد و خدا نورش را تمام و کامل میگرداند.
در سوره انبیاء، نور، قصص، صافات و سورههای دیگر قرآن، آیات متضمّن وعده و بشارت به این ظهور و این حکومت الهی بسیار آمده است و در احادیث معتبر که در جوامع حدیث و صحاح و مسانید شیعه و سنی روایت شده، نیز این وعده بهصراحت داده شده است.
در تأکید بر حتمیّت این ظهور و اینکه وقوع آن - هرچند به تأخیر افتد- تخلّفناپذیر است، یکی از روایات معروف که اِشعار به امتداد بسیار طولانی زمان قبل از ظهور دارد، به این مضمون است:
«اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، خدا آن قدر آن را طولانی و دراز می نماید تا امام موعود، ظهور نماید و عالم را پر از قسط و عدل نماید، چنانکه پر از ظلم و جور شده است».[3]
بدیهی است شخص مؤمن به خدا و رسول؛ وقوع این ظهور را استبعاد نمینماید؛ چون خداوند متعال بر هر امری قادر و تواناست، خدایی که این عوالم بزرگ و کوچک و این میلیاردهامیلیارد کهکشان و منظومه را آفریده و عجایب و نیروهایی که در ذرّات این عالم و اتمها خلق کرده است، عقل بشر را به حیرت انداخته و کوچکترین مخلوق او، اندیشههای همه کاوشگران را به خود مشغول ساخته است، قادر است مقدمات و تمام اسباب این ظهور را فراهم نماید و نه در صدق پیامبری که وعدههای بسیارش از غیب و آینده جهان و اشخاص به وقوع پیوسته، شکّ و تردید مینماید؛ چون واضح است زمینه تصدیق پیغمبر(ص) بعد از وقوع این همه خبرهای غیبی قرآن کریم و خود آن حضرت و امیرالمؤمنین علی(ع) برای کسانی که در بسیاری از این وعدهها، صدق آن حضرت را تجربه کرده و درک نمودهاند، به مراتب زیادتر و وسیعتر از آغاز ظهور اسلام و اعلام این وعدههاست. بااینحال، مسلمانان مؤمن و روشندل که به آن حضرت ایمان آورده بودند، به همه وعدههای ایشان ایمان محکم داشتند.
توضیحاً اضافه میشود، پیغمبر اکرم(ص) از آغاز بعثت و هنگامی که خودش بود و غیر از فرزند نورسته عمویش ابوطالب، علی(ع) و همسر بیداردل و آگاهش خدیجه(س) که علناً ایمان و همبستگی خود را به او اعلام میکردند و غیر از ابوطالب که یگانه حامی و پشتیبان و مدافع او بود و ایمان خود را مانند مؤمن آلفرعون کتمان میکرد و کمتر به زبان میآورد، طرفدار و همراه و یار و یاوری نداشت و همهی سران کفار و بتپرستان و گردنکشان قریش در برابر او بودند و دعوت او را به مسخره و استهزا میگرفتند و نفوذ او را در یک روستا و یک قبیله باور نمیکردند، در آن هنگام مردم را به پرستش خدای یگانه دعوت میکرد که بگویید: «لا إله إلاّالله» تا مستکبران و ابرقدرتهای جهان را از مرکب استکبار و قدرت پیاده کرده و خلع سلاح نمایید و گنجها و خزاین آنها را انفاق نمایید و...
برای بسیاری - غیر از آن چهار نفر (شخص پیامبر(ص)، ابوطالب، علی(ع) و خدیجه(س)) - این وعدهها از جانب کسی که در شهر و محلّهی خودش، در معرض اذیت و آزار است و قوم و قبیلهاش با او بهشدت به ضدّیت برخاسته و هیچ لشکر و سپاه و تجهیزات و امکانات مادّی در اختیار ندارد، باورکردنی و بهاصطلاح امروز واقعبینانه و دوراندیشانه نبود؛ ولی همان مردم دیدند که، زمان به سرعت گذشت و در مدت کوتاه بیست و سه سال عصر رسالت، اسلام مشکلات بسیار بزرگی را یکی پس از دیگری پشتسر گذاشت، همه اقوام و قبایل را به دین خدا فراخواند و همه فوجفوج به اسلام گرویدند و عادات ناپسندی که شمشیر و زور هیچ امپراتوری نمیتوانست تغییر دهد، متروک و فراموش شد.
زنها که در آن جامعهی ضدانسانی زنده به گور میشدند، آزاد شدند. ربا و قمار و میگساری و فحشا و آدمکشی و راهزنی همه منسوخ شد و جای خود را به اخلاق و روشهای انسانی داد و از همه مهمتر و بالاتر؛ کیش بتپرستی که با خون و جان مردم درآمیخته بود، محو و نابود و همه بتها شکسته و معدوم گردید و دین توحید، آن دلهای سخت و تیره را نرم و روشن نمود و صدای دلنواز «أشهد أن لا إله إلاّ الله» پردههای شرک را پاره کرد؛ علاوهبر مکّه و مدینه، تمام شبه جزیره در قلمرو نظام الهی اسلام قرار گرفت و دعوت آن حضرت(ص) دلها را مسخّر نمود و به آینده امیدوار ساخت. پس از آن هم قلمرو نفوذ اسلام آنگونه گسترش یافت و اسلام دلهای مردم هوشمند ایران را که از مظالم نظام استبدادی شاهنشاهی و تبعیضات طبقاتی به ستوه آمده بودند، فتح نمود و هنوز یک قرن نگذشته بود که اسلام از شرق تا دیوار چین و از سوی غرب به دریای آتلانتیک رسید.
با این رویدادها، همه صدق دعوت پیغمبر اعظم(ص) و قوّت دعوت و نفوذ رسالت او را که از پشت پردههای ضخیم عادات و تعصّبات و اخلاق زشت به درون قلوب وارد میشد و مردم را منقلب و شیفته و دلباخته اسلام میساخت، همواره ظاهر میشد و مسلمانان با اطمینان به اینکه آتیهی روشن و تابناکی درپیش دارند، به جلو میرفتند و از مهالک و انبوه لشکریان تا دندان مسلح ایران و روم و آن همه تشریفات رعبآمیز نمیهراسیدند.
این وقایع که رسول خدا(ص) از آن خبر داده بود، صدق دعوت آن حضرت را بر همگان آشکار و آشکارتر ساخت و باورها را به نبوّت و رسالت محکمتر نمود و همه را در انتظار وقوع این وعدهی قرآنی - که اسلام بر همه ادیان غالب و حکومت عدل الهی جهانی برقرار خواهد شد - قرار داد، حصول آن همه وعدهها و وقوع آن همه خبرهای غیبی را همه دیدند؛ حصول این وعده را نیز همگان خواهند دید. ان شاء الله.
خودآزمایی
1- یکی از برنامههای مهمّ رسالت انبیا، خصوصاً رسالت رسول خاتم(ص)، چه بوده است؟
2- با توجه به آیه شریفه ﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ﴾؛ اگر لام در «لیظهره» لام غایت و نهایت باشد و اگر لام برای تعلیل باشد، معانی مختلف آیه فوق را بیان کنید.
3- چرا شخص مؤمن به خدا و رسول(ص) وقوع این ظهور را استبعاد نمینماید؟
پینوشتها
۱. دعای ندبه که مشتمل است بر عقاید شیعه و تأسف بر غیبت حضرت قائم (عج)، منقول است که سنّت است این دعای ندبه را در چهار عید بخوانند (یعنی در روز جمعه، روز عید فطر، عید قربان و عید غدیر). مشهدی، المزار، ص۵۷۳ - ۵۸۴؛ مجلسی، زادالمعاد، ص۳۰۳.
۲. طوسی، مصباحالمتهجد، ص۵۸۱؛ کفعمی، المصباح، ص۵۸۱؛ محدث قمی، مفاتیحالجنان، ص۳۲۱ (دعای افتتاح).
۳. احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۹۹؛ ابوداوود سجستانی، سنن ابیداوود، ج۲، ص۳۱۰؛کوفی، مناقب الامام امیرالمؤمنین (ع)، ج۲، ص۱۳۳؛ طوسی، الغیبه، ص۴۶؛ صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، ص۲۴۷ - ۲۵۰.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی