کد مطلب: ۴۰۳۴
تعداد بازدید: ۷۵۷
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۴
شرح دعای مکارم‌الاخلاق| ۸۲
یکی از مهم ترین دام‌های شیطان که با وسوسه های خود، بسیاری از انسان ها را در آن گرفتار می کند، زینت بخشی به گناه و به غفلت انداختن بندگان از یاد خدا، و استغفار و توبه است.

شیطان وسوسه‌گر

 
پیش از این گفتیم که نعمت حیاتی که خداوند متعال به جهت رشد و کمال به انسان ها ارزانی داشته، متأسّفانه در مورد برخی از ایشان، تبدیل به مرتع و چراگاه شیطان می شود و این بدترین حالتی است که می توان برای یک فرد تصوّر کرد. شیطان برای این که انسانی را به این مرحله از گمراهی برساند، از ترفندها و دسیسه های گوناگونی استفاده می کند. او دائم به کار خود ادامه می دهد و در این راه لحظه ای از انسان غافل نمی گردد. قرآن کریم از شیطان با عبارت «وسواس» یعنی: وسوسه گر، یاد می کند.[1] آن قدر وسوسه می کند تا شکار خود را به دام بیندازد.


زینت‌بخشی به گناه و غفلت از یاد خدا


یکی از مهم ترین دام‌های شیطان که با وسوسه های خود، بسیاری از انسان ها را در آن گرفتار می کند، زینت بخشی به گناه و به غفلت انداختن بندگان از یاد خدا، و استغفار و توبه است. حضرت امیر المؤمنین علی (ع) می فرمایند: «فَاتَّقَى عَبْدٌ رَبَّهُ نَصَحَ نَفْسَهُ وَ قَدَّمَ تَوْبَتَهُ وَ غَلَبَ شَهْوَتَهُ فَإِنَّ أَجَلَهُ‏ مَسْتُورٌ عَنْهُ‏ وَ أَمَلَهُ‏ خَادِعٌ‏ لَهُ‏ وَ الشَّيْطَانُ مُوَكَّلٌ بِهِ يُزَيِّنُ لَهُ الْمَعْصِيَةَ لِيَرْكَبَهَا وَ يُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ لِيُسَوِّفَهَا إِذَا هَجَمَتْ مَنِيَّتُهُ عَلَيْهِ أَغْفَلَ مَا يَكُونُ عَنْهَا فَيَا لَهَا حَسْرَةً عَلَى كُلِّ ذِي غَفْلَةٍ أَنْ يَكُونَ عُمُرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً وَ أَنْ تُؤَدِّيَهُ أَيَّامُهُ إِلَى الشِّقْوَةِ». بنده خدا باید از پروردگار خود بپرهیزد، خود را پند دهد و توبه را پیش فرستد و بر شهوات غلبه کند، زیرا مرگ او پنهان و پوشیده است و آرزوها فریبنده اند و شیطان همواره با اوست و گناهان را زینت و جلوه می دهد تا بر او تسلّط یابد (و مرتکب گناه شود). انسان را در انتظار توبه نگه می دارد که آن را تأخیر اندازد و تا زمان فرا رسیدن مرگ از آن غفلت نماید. وای از غفلت زده ای که عمرش بر ضدّ او گواهی دهد و روزگار او را به شقاوت و پستی کشاند.[2]


پرهیز از اصرار بر گناه


به همین دلیل است که شیطان از یک سو با وسوسه های مکرّر و جلوه دادن گناه، سعی در غفلت انسان مؤمن از یاد خدا دارد، و پس از آن با آلوده شدنش به گناه، تلاش می کند تا او را از توبه و بازگشت به سوی پروردگار، منصرف سازد. نتیجه آن خواهد شد که فرد، اصرار بر گناه پیدا می کند و بر اثر این اصرار، ظلمت گناه بر قلب او حاکم می شود. آن وقت است که تنها از شیطان فرمان می گیرد و به سمتی که او می خواهد حرکت می کند. به همین دلیل قرآن کریم در توصیف اهل ایمان می فرماید: «وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا»، یعنی ایشان اصرار بر گناه ندارند و اگر لغزش نموده و مرتکب گناهی شدند، به سرعت استغفار و توبه می نمایند. امام باقر (ع) در تفسیر «وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا» از آیه ای که ذکر شد، می فرمایند: «الْإِصْرَارُ أَنْ‏ يُذْنِبَ‏ الذَّنْبَ‏، فَلَا يَسْتَغْفِرَ اللَّهَ‏، وَ لَايُحَدِّثَ نَفْسَهُ بِتَوْبَةٍ؛ فَذلِكَ الْإِصْرَارُ». اصرار بر گناه آن است که گناه کند و استغفار ننماید و در دل به فکر توبه نباشد، این اصرار بر گناه است.[3]
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‏ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ‏ صَعِدَ إِبْلِيسُ جَبَلًا بِمَكَّةَ يُقَالُ لَهُ ثَوْرٌ فَصَرَخَ بِأَعْلَى صَوْتِهِ بِعَفَارِيتِهِ فَاجْتَمَعُوا إِلَيْهِ فَقَالُوا يَا سَيِّدَنَا لِمَ دَعَوْتَنَا قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فَمَنْ لَهَا فَقَامَ عِفْرِيتٌ مِنَ الشَّيَاطِينِ فَقَالَ أَنَا لَهَا بِكَذَا وَ كَذَا قَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَامَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَقَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَالَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ أَنَا لَهَا قَالَ بِمَا ذَا قَالَ أَعِدُهُمْ وَ أُمَنِّيهِمْ حَتَّى يُوَاقِعُوا الْخَطِيئَةَ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِيئَةَ أَنْسَيْتُهُمُ الِاسْتِغْفَارَ فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَكَّلَهُ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ». زمانی که این آیه نازل شد: - و آن ها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مى ‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى ‏كنند- ابلیس بر بالای کوهی در مکّه که به آن ثور گفته می شود رفت و با بلندترین صدایش فریاد زد و شیاطین خود را فرا خواند. شیاطین نزد او جمع شدند و به او گفتند: ای سرور ما! برای چه ما را فراخواندی؟ ابلیس گفت: این آیه نازل شده است، چه کسی در برابر آن می ایستد (و چاره ای می کند)؟ شیطانی برخاست و گفت: من فلان کار را می کنم. ابلیس گفت: تو نمی توانی. شیطان دیگری برخاست و مثل همان کلام را گفت، ابلیس گفت: تو (نیز) نمی توانی. سپس وسواس خنّاس گفت: من چاره ای دارم. ابلیس گفت: چگونه؟ وسواس خنّاس گفت: به آن ها وعده می دهم و آرزومندشان می نمایم تا گرفتار گناه شوند. در این هنگام استغفار را از یادشان می برم. ابلیس گفت: تو از پس آن بر می آیی و این کار را تا روز قیامت به او واگذار کرد. [4]


نتیجه شوم اصرار بر گناه


چنان چه پیش از این به نقل از قرآن کریم بیان شد، اهل ایمان ممکن است مرتکب لغزش و گناه شوند، امّا چیزی که آن ها را از دیگران ممتاز و متمایز می نماید، تعجیل در توبه و استغفار پس از گناه است. مؤمن هرگز اصرار بر گناه نمی کند و هر قدر هم دچار غفلت شود، این گونه نیست که یاد خدا و توبه را به دست فراموشی بگذارد که اگر چنین می کرد، از دایره ایمان خارج می گردید. در روایتی رسول خدا (ص) می فرمایند: «يَا عِبَادَ اللَّهِ احْذَرُوا الِانْهِمَاكَ‏ فِي‏ الْمَعَاصِي‏ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا فَإِنَّ الْمَعَاصِيَ تَسْتَوْلِي الْخِذْلَانَ عَلَى صَاحِبِهَا حَتَّى تُوقِعَهُ فِي رَدِّ وَلَايَةِ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ دَفْعِ نُبُوَّةِ نَبِيِّ اللَّهِ وَ لَا تَزَالُ أَيْضاً بِذَلِكَ حَتَّى تُوقِعَهُ فِي دَفْعِ تَوْحِيدِ اللَّهِ وَ الْإِلْحَادِ فِي دِينِ اللَّهِ». ای بندگان خدا! برحذر باشید از حرص زدن و تلاش در ارتکاب گناهان و سبک شمردن (ناچیز دانستن) آن. به درستی که گناهان باعث چیره شدنِ خواری، شکست و تنهایی برای صاحب خود می شوند تا بدان جا که او را در ردّ و انکار ولایت وصیّ رسول خدا (ص)، و نبوّت نبیّ خدا قرار می دهد، و پیوسته در این حالت است تا این که او را به انکار و ردّ توحید خداوند و کفر در دین پروردگار گرفتار می نماید.[5]
با ملاحظه سخن پیامبر اکرم (ص)، روشن می شود که چرا قرآن کریم اهل ایمان را مُصرّ بر گناه نمی داند. آری اصرار بر گناه، تلاش در جهت آن و سبک شمردن معاصی، عواقب شومی را برای گناهکار به دنبال خواهد داشت. دقّت در این حدیث شریف بیان گر مراحل ارتداد و دست آخر، کفر انسان گناهکاری است که اصرار بر گناه دارد. خداوند عزّ و جلّ در قرآن کریم می فرماید: «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى‏ قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ». اين، به خاطر آن است كه خداوند، هيچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغيير نمى ‏دهد جز آن كه آن ها خودشان را تغيير دهند و خداوند، شنوا و داناست.[6]
به تعبير ديگر فيض رحمت خدا بيكران و عمومى و همگانى است، ولى به تناسب شايستگى ها و لياقت ها به مردم مى ‏رسد. در ابتدا خدا نعمت هاى مادّى و معنوى خويش را شامل حال اقوام مى ‏كند، چنان چه نعمت هاى الهى را وسيله ‏اى براى تكامل خويش ساختند و از آن در مسير حق مدد گرفتند، و شكر آن را كه همان استفاده صحيح است به جا آوردند، نعمتش را پايدار بلكه افزون مى ‏سازد، امّا هنگامى كه اين مواهب وسيله‏ اى براى طغيان و سركشى و ظلم و بيدادگرى و تبعيض و ناسپاسى و غرور و آلودگى گردد، در اين هنگام نعمت ها را مى ‏گيرد و يا آن را تبديل به بلا و مصيبت مى ‏كند، بنا بر اين دگرگوني ها همواره از ناحيه ما است و گرنه مواهب الهى زوال ‏ناپذير است.[7]
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: «مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِيَّاهُ حَتَّى‏ يُذْنِبَ‏ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذَلِكَ‏ السَّلْبَ»‏.[8] گناه نعمت ها را سلب و تبدیل به نقمت می کند. حال هر چه گناه بیشتر و بزرگ تر، نعمتی که از انسان سلب می گردد نیز به همان تناسب بیشتر و بزرگ تر خواهد بود. اصرار بر گناه کار را به جایی می رساند که خداوند تعالی یک به یک نعمت ها را از او سلب می کند تا به بزرگ ترین آن ها یعنی نعمت ولایت اهل بیت علیهم السّلام و نبوّت انبیاء، مخصوصاً پیامبر خاتم، و توحید حق تعالی می رسد. یعنی در گام آخر، به ترتیب نعمتِ ولایت، و پس از آن نعمت نبوّت و در پایان نعمت یگانگی و توحید الهی را از او می ستاند. و او از دنیا می رود در حالی که کافر و مرتدّ از مسیر حق بوده و همین سبب خلود و جاودانگی او در جهنّم خواهد بود.


خودآزمایی


1- یکی از مهم‌ترین دام‌های شیطان برای گمراهی انسان چیست؟ توضیح دهید؟
2- اصرار بر گناه به چه معناست و نتایج شوم آن را توضیح دهید؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره ناس/ آیه 4.
[2] نهج البلاغة (ترجمه دشتی) خطبه 64.
[3] الكافي (ط - دارالحديث) ج ‏3 ص 708.
[4] الأمالي (للصدوق) ص 465.
[5] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج ‏70 ص 360.
[6] سوره انفال/ آیه 53 (ترجمه مکارم).
[7] تفسير نمونه ج ‏7 ص 207.
[8] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏2 ص 274.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: