کد مطلب: ۴۰۷۹
تعداد بازدید: ۱۴۷۳
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰
پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان | ۲
از نظر یك فرد خداپرست همه‌ی ذرات این جهان قابل دقت است، یك انسان با ایمان در پرتو نور خداپرستى، با كنجكاوى خاصى به مطالعه‌ی اسرار آفرینش مى‌پردازد (و همین موضوع به پیشرفت علوم و دانشهاى انسانى كمك مى‌كند)...

 

ده درس خداشناسی| ۲


درس دوّم؛ آثار خداشناسی در زندگی ما


۱ـ خداشناسى و پیشرفت علوم


فكر كنید دوستى از سفر آمده و كتابى به عنوان ارمغان براى شما آورده است و مى‌گوید كتابى است بسیار عالى؛ زیرا نویسنده‌ی آن دانشمندى است فوق‌العاده فهمیده، پراطلاع، دقیق و ماهر و در رشته‌ی خود نابغه و به تمام معنى استاد.
حتماً شما این كتاب را سرسرى مطالعه نخواهید كرد؛ بلكه به عكس، روى تمام جمله‌بندیها و تعبیرات و حتى كلمات آن دقت مى‌كنید و اگر جمله‌اى از آن را نفهمیدید ساعتها و شاید روزهاى متوالى هر موقع كه فرصت كردید روى آن برمى‌گردید تا معنى و مفهوم آن براى شما روشن شود چرا كه نویسنده‌ی آن یك فرد عادى نیست بلكه دانشمند بزرگى است كه كلمه‌اى را بى حساب نمى‌نویسد.
اما اگر به عكس، به شما گفتند این كتاب ظاهرش ممكن است زیبا باشد اما نویسنده‌ی آن یك فرد كم‌سواد است كه هیچ مایه‌ی علمى ندارد و هیچ حسابى در كار او نیست! معلوم است كه شما فقط یك نگاه سرسرى به كتاب مى‌كنید و هر جاى آن را نامفهوم دیدید مى‌گویید این هم از بى‌اطلاعى نویسنده است و حیف است كه انسان وقت خود را براى مطالعه‌ی آن تلف كند.
عالم هستى همانند كتاب بزرگى است كه هر یك از موجوداتِ آن، كلمه یا جمله‌اى از آن را تشكیل مى‌دهند.
از نظر یك فرد خداپرست همه‌ی ذرات این جهان قابل دقت است، یك انسان با ایمان در پرتو نور خداپرستى، با كنجكاوى خاصى به مطالعه‌ی اسرار آفرینش مى‌پردازد (و همین موضوع به پیشرفت علوم و دانشهاى انسانى كمك مى‌كند)؛ زیرا او مى‌داند آفریننده‌ی این دستگاه، بى‌نهایت علم و قدرت دارد، و همه‌ی كارش روى حكمت و فلسفه است؛ بنابراین، دقیق‌تر مطالعه مى‌كند؛ عمیق‌تر بررسى مى‌نماید تا اسرار آن را درك كند.
اما یك فرد مادّى، انگیزه‌اى براى مطالعه‌ی عمیق اسرار آفرینش ندارد؛ زیرا خالق آنها را طبیعتِ بى‌شعور مى‌داند؛ و اگر مى‌بینیم بعضى از دانشمندان مادّى در صف مكتشفان هستند، به خاطر آن است كه آنها غالباً خدا را قبول دارند و فقط نام او را طبیعت مى‌گذارند، چرا كه براى كار طبیعت، «نظم» و «حساب» و «برنامه» قائل هستند.
خلاصه، خداپرستى وسیله‌ی پیشرفت علوم و دانش‌هاست.


۲ـ خداشناسى و تلاش و امید


به هنگامى كه حوادث سخت و پیچیده در زندگى انسان رخ مى‌دهد، و درها ظاهراً به روى او از هر سو بسته مى‌شود و احساس ضعف و ناتوانى و تنهایى در برابر مشكلات مى‌كند، ایمان به خدا به یارى او مى‌شتابد و به او نیرو مى‌دهد.
آنها كه ایمان به خدا دارند، خود را تنها و ناتوان نمى‌بینند؛ مأیوس نمى‌شود؛ احساس ضعف و ناتوانى نمى‌كنند؛ چون قدرت خدا بالاتر از همه‌ی مشكلات است و همه چیز در برابر او سهل و آسان.
آنها با امید به لطف و حمایت و كمك پروردگار به مبارزه با مشكلات برمى‌خیزند و تمام نیروهاى خود را به كار مى‌گیرند و با عشق و امید به تلاش و كوشش ادامه مى‌دهند و بر سختى‌ها پیروز مى‌شوند.
آرى، ایمان به خدا، تكیه‌گاه بزرگى براى انسانهاست!
ایمان به خدا، مایه‌ی استقامت و پایمردى است!
ایمان به خدا، نور امید را همیشه در دل‌ها زنده نگه مى‌دارد!
و به همین دلیل، افراد با ایمان هرگز دست به خودكشى نمى‌زنند؛ زیرا خودكشى از یأس و نومیدى كامل و احساس شكست سرچشمه مى‌گیرد اما افراد با ایمان نه نومید مى‌شوند و نه احساس شكست مى‌كنند.


۳ـ خداشناسى و احساس مسئولیت


طبیبانى را مى‌شناسیم كه وقتى بیمار تنگدستى به آنها مراجعه مى‌كند نه تنها از گرفتن حقّ ویزیت خوددارى مى‌نمایند، بلكه پول دارو را نیز در اختیار او مى‌گذارند و حتى اگر احساس خطر براى بیمار خود كنند، شب را تا به صبح بر بالین او در خانه‌ی محقّرش مى‌مانند؛ اینها افرادى خداپرست و با ایمانند.
امّا طبیبانى را نیز مى‌شناسیم كه بدون دریافت پول، كوچك‌ترین گامی براى بیمار برنمى‌دارند؛ زیرا ایمان محكمى ندارند.
انسان با ایمان در هر رشته‌اى كه باشد احساس مسئولیت مى‌كند؛ وظیفه شناس است؛ نیكوكار و باگذشت است؛ همواره یك پلیس معنوى را در درون جان خود حاضر مى‌بیند كه مراقب اعمال اوست.
ولى افراد بى‌ایمان، مردمى خودخواه و خودكامه و خطرناكند و هیچ‌گونه مسئولیتى براى خود قائل نیستند؛ ظلم و ستم و تجاوز به حقّ دیگران براى آنها ساده است و كمتر حاضر به نیكوكارى مى‌باشند.


۴ـ خداشناسى و آرامش


دانشمندان روانشناس مى‌گویند در زمان ما بیمارى روانى و ناراحتى روحى بیش از هر زمان دیگر است.
و نیز مى‌گویند یكى از عوامل این بیمارى احساس نگرانى است؛ نگرانى از حوادث آینده، نگرانى از مرگ، نگرانى از جنگ و نگرانى از فقر و شكست.
آنها اضافه مى‌كنند: از جمله چیزهایى كه مى‌تواند نگرانى را از روح انسان دور كند، ایمان به خدا است؛ زیرا هر وقت عوامل نگرانى مى‌خواهد در روح او نفوذ كند ایمان به خدا آن را عقب مى‌راند.
خدایى كه مهربان است؛ خدایى كه روزى دهنده است؛ خدایى كه از حالات بندگانش آگاه و هرگاه رو به سوى او آرند، به آنها كمك مى‌كند و از ناراحتیها رهایى مى‌بخشد.
به همین جهت، مؤمنان واقعى همیشه احساس آرامش مى‌كنند و هیچ‌گونه نگرانى در روح آنها نیست و چون كارشان براى خداست اگر زیانى هم كنند جبرانش را از او مى‌طلبند و حتى در میدان جنگ لبخند بر لب دارند.
قرآن مجید مى‌گوید:
«أَلَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ»[1]
آنها كه ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند، آرامش و امنیت براى آنهاست.
 

فکر کنید و پاسخ دهید


۱ـ آیا سرگذشتى از تاریخ گذشتگان به خاطر دارید كه جلوه‌هاى ایمان و آثارى را كه در بالا گفته شد، بازگو كند؟
۲ـ آیا مى‌دانید چرا بعضى از افراد كه دم از ایمان به خدا مى‌زنند، آلودگیهاى اخلاقى دارند و آثار چهارگانه‌ی بالا در آنها دیده نمى‌شوند؟
 

پی‌نوشت‌


[1]. سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۸۲.
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: