کد مطلب: ۴۰۸۸
تعداد بازدید: ۸۵۷
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۰
نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی| ۵۳
از اهمّ واجبات امانت‌دارى، وفاى به عهد و راستگويى است كه بودش نشانه ايمان و نبودش علامت نفاق است و در اهميت آن همين بس كه خداوند متعال در قرآن مجيد در مقام تعريف انبياء، آنان را با صفت «رسول امين» يا «ناصح امين» و صادق الوعد توصيف و معرفى می‌کند.

۱۰. اداى فرايض و واجبات‏ | ۱


يكى ديگر از مهم‌ترين نقاط آغاز، اداء فرايض و اهتمام به واجبات است به ويژه نماز، روزه، زكات، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر. مؤمن سالك بايد نماز را در وقت بخواند، نه تنها در وقت كه در اول وقت و هميشه بايد پيش از وقت خود را آماده كند تا در اول وقت به نماز برخيزد، كه امام صادق(ع) فرمود:
«أوّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّهِ وَ آخِرُهُ عَفوَ اللّهِ وَ العَفوُ لَا يَكُونُ إلّا مِن ذَنبٍ.[1]
نماز اوّل وقت سرشار از خشنودى خدا و در پايان وقت مشمول عفو و بخشش خداوند می‌شود. بديهى است عفو و بخشش جز در مورد گناه صدق نمی‌کند.»[2]
اهتمام به فرايض، كاشف از روح انقياد و موجب تقويت اساس تقوا و ايمان و اخلاق است.
رسول خدا(ص) فرمود:
«اِعمَل بِفَرائِضِ اللّهِ تَكُن اَتقَى النَّاسِ.[3]
به آنچه خدا واجب كرده عمل كن تا باتقواترين مردم باشى.»
ابوحمزه ثمالى از امام سجّاد(ع) نقل می‌کند كه فرمود:
«مَن عَمِلَ بِمَا افتَرَضَ اللّهُ عَلَيهِ فَهُوَ مِن خَيرِ النَّاس.[4]
هر كس عمل كند به آنچه خدا بر او واجب كرده از بهترين مردم است.»
و در حديث ديگر فرمود:
«... فَهُوَ مِن أعبَدِ النَّاس.[5]
... هر كس به جاى آورد آنچه را كه خدا واجب كرده از عابدترين مردم است.»
و در حديث قدسى از امام صادق(ع) آمده است:
«قَالَ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالَى مَا تَحَبَّبَ إلىَّ عَبدِى بِأحَبَّ مِمَّا افتَرَضتَ عَلَيهِ.[6]
هيچ عبادتى به اندازه اداى واجبات، بنده‌ام را نزد من محبوب نمی‌کند.»
قطب راوندى می‌گويد روايت شده است كه فرشته‌اى از كعبه ندا در می‌دهد: هر كس فرايض و واجبات خدا را ترك كند از امان خدا بيرون آمده است.[7] حضرت علی(ع) فرمود:
«... وَ لا عِبادَةَ كَأداءِ الفَرائِض ....[8]
... هيچ عبادتى مانند اداى فرايض و واجبات نيست ....»
و در بعضى از كتاب‌ها، حديث قدسى را با اين عبارت آورده‌اند:
«مَا تَقَرَّبَ إلىَّ عَبدِى بِشَي‏ءٍ أحَبَّ إلَىَّ مِمَّا افتَرَضتُهُ عَلَيهِ وَ إنَّهُ لَيَتَقَرَّبَ إلَىَّ بِالنَّافِلَة ....[9]
بنده من تقرّب نجويد به سوى من به چيزى محبوب‌تر و بهتر از آنچه من بر او واجب كرده‌ام و به وسيله نوافل نيز به من نزديك می‌شود ...»


اداى امانت و صدق حديث‏


از اهمّ واجبات امانت‌دارى، وفاى به عهد و راستگويى است كه بودش نشانه ايمان و نبودش علامت نفاق است و در اهميت آن همين بس كه خداوند متعال در قرآن مجيد در مقام تعريف انبياء، آنان را با صفت «رسول امين» يا «ناصح امين» و صادق الوعد توصيف و معرفى می‌کند. مثلا درباره حضرت نوح می‌فرمايد:
«إذ قالَ لَهُمْ اخوُهُمْ نُوحٌ اَلا تَتَّقُونَ انّى لَكُمْ رَسُولٌ امينٌ.[10]
هنگامى كه برادرشان نوح به آنها گفت: آيا تقوا پيشه نمی‌کنيد؟ من براى شما رسول امينى هستم.»
در باره حضرت هود می‌فرمايد:
«اِذْ قالَ لَهُمْ اخُوهُمْ هُودٌ اَلا تَتَّقُونَ انّى لَكُمْ رَسُولٌ امينٌ.[11]
هنگامى كه برادرشان هود گفت آيا تقوا پيشه نمی‌کنيد؟ من براى شما فرستاده امينى هستم.»
و در مورد ديگر در باره حضرت هود آمده است هنگامى كه مردم نسبت سفاهت و بيخردى و دروغ به او دادند در پاسخ گفت:
«يَا قَوْمِ لَيْسَ بى سَفاهَةٌ وَ لكِنّى رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمين ابَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبّى وَ اَنَا لَكُمْ ناصِحٌ امينٌ.[12]
اى قوم من! هيچ گونه سفاهتى در من نيست بلكه من فرستاده‌اى از طرف پروردگار جهانيانم. رسالت‌هاى پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و من خيرخواه امينى براى شما هستم.»
درباره صالح پيامبر نيز می‌فرمايد:
«اِذْ قَالَ لَهُمْ اخُوهُمْ صالِحٌ الا تَتَّقُونَ انّى لَكُمْ رَسُولٌ امينٌ.[13]
هنگامى كه صالح به آنها گفت: آيا تقوا پيشه نمی‌کنيد؟ به راستى من براى شما فرستاده امينى هستم.»
و هنگامى كه قوم لوط فرستادگان خدا را تكذيب كردند، قرآن كريم می‌فرمايد:
«اِذْ قالَ لَهُمْ اخُوهُمْ لُوطٌ الا تَتَّقُونَ انّى لَكُمْ رَسُولٌ امينٌ.[14]
هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت: آيا تقوا پيشه نمی‌کنيد؟ به راستى من براى شما رسول امينى هستم.»
همچنين در باره شعيب پيامبر نيز آمده است:
«إِذْ قالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلا تَتَّقُونَ إِنّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ.[15]
هنگامى كه شعيب به آنها گفت: آيا تقوا پيشه نمی‌کنيد؟ به راستى من براى شما رسول امينى هستم.»
در باره حضرت موسى نيز قرآن می‌فرمايد:
«وَ لَقَدْ فَتنّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَريمٌ. اَنْ ادُّوا اِلَىَّ عِبادَ اللَّهِ اِنّى لَكُمْ رَسُولٌ امينٌ.[16]
ما قبل از اين‌ها قوم فرعون را آزموديم و رسول بزرگوارى به سراغ آنها آمد كه بندگان خدا را به من بسپاريد [: بنى اسرائيل را آزاد كنيد و به رسول خدا بسپاريد] كه من فرستاده امينى هستم.»
در مورد ديگر هنگامى كه حضرت موسى متوجه جانب مدين شد، قرآن می‌فرمايد:
«وَ لَمّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ اُمَّةً مِنَ النّاسِ يَسْقُونَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقى حَتّى‏ يُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ ابُونا شَيْخٌ كَبيرٌ فَسَقى‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلّى‏ الَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إنّى لِما انْزلْتَ اِلَىِّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ.[17]
هنگامى كه به [چاه‏] آب مدين رسيد گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چارپايان خود را سيراب می‌کنند و در كنار آنها دو زن را ديد كه مراقب گوسفندان خود هستند [و به چاه نزديك نمی‌شوند]. موسى به آنها گفت:
كار شما چيست [و چرا گوسفندان خود را آب نمی‌دهيد]؟ گفتند: ما آنها را آب نمی‌دهيم تا چوپان‌ها همگى خارج شوند و پدر ما پيرمردى شكسته و سالخورده است. موسى به [گوسفندان‏] آنها آب داد، آنگاه رو به سوى سايه آورد و عرض كرد: پروردگارا! هر خير و نيكى بر من فرستى من به آن نيازمندم.»
سپس قرآن مجيد می‌فرمايد: يكى از آن دو دختر به سراغ حضرت موسى آمد و در حالى كه با نهايت شرم و حيا گام بر می‌داشت گفت پدرم از تو دعوت می‌کند تا مزد سيراب كردن گوسفندان ما را به تو بپردازد.[18]
وقتى حضرت موسى نزد شعيب آمد:
«قالَتْ اِحْديهُما يَا ابَتِ اسْتَأجِرْهُ اِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأجَرْتَ الْقَوِىُّ الامينُ.[19]
يكى از آن دو به پدرش گفت: پدرم! او را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى را كه می‌توانى استخدام كنى اين [جوان‏] قوى و امين است.»
اين‌ها برخى از آياتى بود كه خداى متعال در مقام توصيف بعضى از انبياء بيان كرده و اين خود دليل بر اهميت امانتدارى است. به هر حال، قرآن مجيد به مردم دستور می‌دهد كه به پيروى از انبياء عليهم السلام امين باشند و در صورتى كه امانتى به آنها داده شد در حفظ آن بكوشند و امانت را به صاحبانش بازگردانند:
«اِنّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ انْ تُؤَدُّوا الاَمانَاتِ اِلَى اَهْلِهَا ....[20]
خداوند به شما فرمان می‌دهد كه امانت‌ها را به صاحبانشان برسانيد ....»
و آنگاه كه قرآن مجيد ويژگی‌ها و خصوصيات مؤمنان را برمی‌شمارد، از اداى امانت و وفاى به عهد و پيمان ياد می‌کند:
«وَ الَّذيْنَ هُمْ لَاماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ.[21]
آنها كه امانت‌ها و عهد خود را مراعات می‌کنند.»


خودآزمایی


1- يكى ديگر از مهم‌ترين نقاط آغاز چیست؟
2- خداوند متعال در قرآن مجيد در مقام تعريف انبياء، آنان را با چه صفت‌هایی توصيف و معرفى می‌کند؟
3- قرآن مجيد زمانی‌که ويژگی‌ها و خصوصيات مؤمنان را برمی‌شمارد، از چه ویژگی‌هایی ياد می‌کند؟
 

خودآزمایی


[1]. من لا يحضره الفقيه، ج 1- ص 140.
[2]. پس معلوم می‌شود كه تأخير نماز به آخر وقت گناه است و حتى المقدور بايد سعى كرد كه بدون عذر، نماز اول وقت به تأخير نيفتد.
[3] . اصول كافى، ج 2- ص 82.
[4] . همان، ص 81.
[5] . جامع احاديث الشيعه، ج 14- ص 98.
[6] . اصول كافى، ج 2- ص 82.
[7] . جامع احاديث الشيعه، ج 14- ص 99 از كتاب مستدرك الوسائل.
[8] . نهج البلاغه صبحى صالح، حكمت 113.
[9] . كتاب لقاء اللّه مرحوم حاج ميرزا جواد ملكى رحمة اللّه، ص 29، جواهر السنيه، ص 99، جامع احاديث الشيعه، ج 7- ص 99 با اندكى تفاوت در عبارت.
[10] . شعراء- 106 و 107.
[11] . شعراء- 124 و 125.
[12] . اعراف- 67 و 68.
[13] . شعراء- 142 و 143.
[14] . شعراء- 161 و 162.
[15] . شعراء- 177 و 178.
[16] . دخان- 17 و 18.
[17] . قصص- 23 و 24.
[18] . قصص- 25.
[19] . قصص- 26.
[20] . نساء- 58.
[21] . مؤمنون- 8. توجّه به اين نكته لازم است كه امانت داراى ابعاد وسيع و گسترده‌اى است كه شامل امانت‌هاى خدا( مانند ولايت و حكومت و ...) و امانت‌هاى پيامبران و همچنين امانت‌هاى مردم می‌شود كه به طور كلّى انسان بايد در تمام امانات چه مادّى و چه معنوى امانت‌دار باشد.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: