نامحرمان تكوینی حضرت زهرا(س)
حضرت فاطمهی زهرا(س) از دیگران، حتّی انبیا و فرشتگان و حتّی انبیای اولوالعزم(ع) محجوب است.
آری! همه نسبت به او نامحرمند امّا نه به این معنا كه نامحرم تشریعی باشند تا بگوییم مگر حضرت ابراهیم و آدم(ع) در سلسلهی آبا و اجدادش نیستند؟ پس چرا نامحرمند؟
عرض میكنیم: منظور "نامحرم تشریعی" نیست كه نگاه كردن به او جایز نباشد بلكه منظور، "نامحرم تكوینی" است؛ یعنی مقام و مرتبهی قرب او به عالم ربوبیّت حضرت حقّ، به قدری بالاست كه انبیا و رسل نیز توانایی درك آن، مقام و مرتبه را ندارند و از كُنه جمال او بیخبرند.
آری! به این معنا، همهی عوالم منهای پدر و همسر و فرزندان معصومش(ع) نسبت به او نامحرمند و لذا روز قیامت، وقتی آن پردهنشین حرم حضرت حقّ میخواهد از عرصهی محشر عبور كرده، به موقف خاصّ خودش برسد، ندا از جانب خدا میرسد:
«یا مَعْشَرَ الْخَلائِقِ غُضُّوا اَبْصارَكُمْ حَتّى تَجُوزَ فاطِمَةُ»؛[1]
«ای گروه مردمان! چشمها را فرو افكنید تا فاطمه عبور كند».
همه نامحرمند امّا باز نه نامحرم تشریعی بلكه همه نامحرم تكوینی هستند؛ یعنی توانایی نگاه به آن منبع نور را ندارند. مثلاً اگر بگوییم، شما نسبت به قرص خورشید نامحرمید، منظور این نیست كه نگاه به خورشید شرعاً جایز نیست بلكه مقصود این است كه تكویناً نگاه چشم به خورشید امكان ندارد و موجب كوری میشود.
«یكادُ سَنا بَرْقِهِ یذْهَبُ بِالاَبْصارِ»؛[2]
«ممکن است شدّت روشناییاش، نور چشمها را از بین ببرد».
از این رو عالم و حكیم بزرگوار، آیتالله غروی(رض) در این باب فرموده است:
حِجابُها مِثلُ حِجابِ الباری / بارِقَةُ تَذهَبُ بِالاَبْصار
مُعْرِبَةُ بِالسِّتْرِ وَ الْحَیاءِ / عَنْ غَیْبِ ذاتِ بارِئ الاَشْیاء
همانگونه كه ذات اقدس باری تعالی، در حجاب است و پنهان از چشمانداز افكار و عقول آدمیان، مظهر این صفت علیای خدا در عالم امكان، یعنی وجود اقدس صدقهی کبری(س) نیز چنین است. خدا در حجاب است و كسی از كنه ذات او آگاه نیست، حضرت زهرا(س) نیز در حجاب است و جز محارمش، كسی از كنه جمال او آگاه نیست.
خلقت حضرت زهرا(س) قبل از این عالم
در هر روزی از روزهای هفته، زیارت یك یا چند معصوم وارد شده است؛ روز شنبه روز زیارت حضرت رسول اكرم(ص)، روز دوشنبه زیارت امام حسن و امام حسین(ع)، روز سهشنبه زیارت سه امام (امام سجّاد و امام باقر و امام صادق(ع)) است، روز چهارشنبه زیارت چهار امام (امام كاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادی(ع))، روز پنجشنبه زیارت امام حسن عسکری(ع) و روز جمعه زیارت حضرت ولیّ عصر(ع) است. روز یكشنبه هم مختصّ به امام امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) است. در روز یكشنبه، دو زیارت برای صدّیقهی کبری(س) وارد شده است كه در زیارت دوّم روز یكشنبه و نیز در زیارت مدینهی آن حضرت این جمله آمده:
«یا مُمتَحَنَةُ اِمْتَحَنَكِ اللهُ الَّذی خَلَقَكِ قَبْلَ اَنْ یخْلُقَكِ وَ کًنْتَ لِما امْتَحَنَكِ بِهِ صابِرَةٌ»؛[3]
«ای بانوی بزرگ عالم امکان! تو كسی هستی كه خالقت تو را قبل از اینكه به این عالم طبیعت و مادّه بیاورد خلق كرده و به صحنهی امتحانت آورده و آنجا در آن صحنهی امتحان، ثابت و صابر و استوارت یافته است».
این نشان میدهد، كه حضرت صدّیقه(س) قبل از این عالم، مخلوق بوده و مورد امتحان خدا قرار گرفته است. حالا نمیدانیم مقصود از عالم قبل از این عالم، چیست؟ آیا عالم امر است یا عالمِ علمِ ربوبی؟ هر چه هست، آن نور الهی در عالمی فوق این عالم طبع، مخلوق بوده و مورد امتحان خدا قرار گرفته و از امتحان نیز مقبول بیرون آمده است.
وجه تسمیهی حضرت صدّیقهی كبری به «زهرا»
حدیث دیگری هم مرحوم فیض(رض) از حضرت امام باقر(ع) نقل میکند راجع به این كه چرا حضرت زهرا، به این اسم نامیده شدهاند؟
«لِمَ سُمِّیت الزَّهْراءُ زَهْراءَ»؛
«چرا حضرت زهرا، زهرا نامیده شده است»؟
همانطور كه میدانیم، اسماء و القاب اولیای خدا، از قبیل اسماء و القاب امثال ما نیست كه حاكی از كمال نباشد. اسمهای ما برای شناخت و امتیاز از یكدیگر است. ممكن است كسی اسمش "تقی" باشد در حالی كه اثری از "تقوا" در او نباشد، یا اسمش حسن باشد در حالی كه هیچ نشانی از حُسن و نیكی در او نباشد.
امّا اسامی بزرگان و اولیای خدا، هر یك اشاره به كمالی دارد. حضرت صدّیقهی کبری(س) اسمها و لقبهای متعدّدی دارند و هر اسمی دارای معنایی و اشاره به كمالی از كمالات آن وجود مقدّس است. فاطمه، معنای خاصّی دارد و زهرا معنای مخصوصی، عذرا، بتول، صدّیقه، مباركه، مُحَدّثه، حانیه و... هر كدام كمالی از كمالات آن حضرت را نشان میدهد.
کلمهی "زهرا" یعنی درخشنده و به خاطر درخشش خاصّی كه نور مقدّسش داشته، به این اسم، نامیده شده است. از حضرت امام باقر(ع) پرسیدند، چرا زهرا؟ فرمود: خداوند، او را از نور عظمت خودش خلق كرد و سپس به تناسبی اجازهی اشراق و تجلّی به او داد.
«فَلَمّا اَشْرَقَتْ اَضائَتِ السَّمواتِ وَ الاَرْضُ بِنُورِها وَ خَرَّتِ الْمَلائِکَة لِلّهِ ساجِدینَ»؛
همین كه از خود، درخششی نشان داد، تمام آسمانها و زمین، منوّر گشت و فرشتگان به سجده افتادند و گفتند:
«یا اِلهَنا وَ سَیِّدَنا ما هذَا النّورُ»؛
«ای معبود و ای آقای ما! این چه نوری بود»؟
خطاب آمد:
«هذا نُورٌ مِنْ نُورِی خَلَقْتُهُ مِن عَظَمَتی اَسْكَنْتُهُ فِی سَمائِی»؛
«این نوری از نور من است و از عظمت خودم او را آفریده و در آسمانها جایش دادهام».
«وَ اُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِی مِنْ اَنْبِیائی اُفَضِّلُهُ عَلَى جَمیعِ الاَنْبیاءِ»؛
«او را از صلب پیامبری از پیامبرانم بهوجود میآورم و بر همهی انبیا تفضیلش میدهم».
«وَ اُخْرِجُ مِنْ ذلِكَ النُّورِ اَئِمَّةً یقُومُونَ بِاَمْری»؛[4]
«و از این نور، امامانی ظاهر میسازم كه قیام به امر من نمایند».
اینجا بود كه ملائكه به عظمت مقام حضرت زهرا(س) آگاه شدند.
شناسایی خاندان نبوّت با محوریّت حضرت زهرا(س)
حال، اگر به حدیث کِساء نظر كنید خداوند متعال، افراد خاندان نبوّت را با محوریّت حضرت زهرا(س) معرّفی میكند! آن وقتی كه همهی آنها زیر كساء جمع شدند.
«...فَقالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلائِکَتِی وَ یا سُکّانَ سَمواتِی اِنّی ما خَلَقْتُ سَماءً مَبْنِیَّةً وَ لا اَرْضاً مَدحِیَّةً وَ لا قَمَراً مُنیراً وَ لا شَمْساً مُضیئَةً وَ لا فَلَکاً یَدُوُرُ وَ لا بَحْراً یَجْری وَ لا فُلْکاً یَسْرِی اِلاّ فِی مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساءِ...»؛
«...پس خدای عزّوجلّ فرمود: ای فرشتگان من و ای ساكنان آسمان من! به حقیقت نیافریدم آسمان به این وسعت و زمین به این گستردگی و این ماه نورانی و این خورشید نورافشان و این گردش چرخ و فلك و دریایی كه در جریان است و كشتیای كه در دریا روان است را؛ مگر به خاطر محبّت این پنج تن كه اكنون زیر كساء هستند...».
خدا در عالم بالا و در میان فرشتگان بهوجود اصحاب كساء مباهات میكند كه: من تمام عوالم را به پاس محبّت این پنج تن آفریدهام. آنگاه فرشتگان سؤال میکنند:
«رَبَّنا وَ مَنْ تَحْتَ الْکِساءِ»
«خدایا! اینان کیانند»؟
فرمود:
«هُم فاطِمَةُ وَ اَبُوها و بَعْلُها وَ بَنُوها»؛[5]
«ایشان فاطمه، پدرش، همسرش و دو فرزندش هستند».
شما اگر بخواهید افراد خاندانی را بشناسید، ابتدا شخص بزرگی از خاندان را كه برای شما شناخته شده است، مركز قرار میدهند، آنگاه افراد دیگر را با انتساب به او، به شما معرّفی میكنند و میگویند، این پدر و آن پسر و آن دیگری برادر اوست و همه به واسطهی او شناخته میشوند. اینجا هم خداوند متعال، حضرت فاطمه(س) را مركز قرار داده و همه را از طریق انتساب به او معرّفی كرده و فرموده است: اینان فاطمه و پدر فاطمه و همسر فاطمه و فرزندان فاطمهاند. معلوم میشود كه فرشتگان بر اثر خاطرهای، یك شناسایی قبلی نسبت به فاطمه(س) داشتهاند و آن خاطره همان اشراق و جلوهای از زهرا(س) در عالم بالا بود كه فرشتگان، تحت تأثیر شدید آن قرار گرفته و به سجده افتادند. خدا هم گویی با آن آشنایی قبلی فرشتگان نسبت به فاطمه(س) میفرماید، این همان نوری است كه شما بر اثر اشراق او به سجده افتادید؛ این اوست و پدر و شوهر و فرزندان او.
خودآزمایی
1- منظور از «نامحرم تكوینی» را بیان کنید.
2- عبارت «یا مُمتَحَنَةُ اِمْتَحَنَكِ اللهُ الَّذی خَلَقَكِ قَبْلَ اَنْ یخْلُقَكِ وَ کًنْتَ لِما امْتَحَنَكِ بِهِ صابِرَةٌ» در زیارت حضرت زهرا(س) نشان دهنده چیست؟
3- چرا حضرت زهرا، زهرا نامیده شده است؟
پینوشتها
[1]ـ بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحهي ۵۲.
[2]ـ سورهی نور، آیهی ۴۳.
[3]ـ مفاتيح الجنان، زيارت حضرت زهرا(س) به روايت ديگر.
[4]ـ المحجةالبيضاء، جلد ٤، صفحهي ٢١٣ و بحارالانوار، جلد ٤٣، صفحهي ١٢، از امام صادق(ع).
[5]ـ مفاتیحالجنان، حدیث کساء.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی