کد مطلب: ۴۱۷۲
تعداد بازدید: ۴۰۶
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۶
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت| ۱۰
معنای کرم این است كه در مقابل اعطای خود، توقّع عوض ندارند. پيشوای همين خاندان است كه در حال ركوع نماز، انگشتر خود را به سائل می‌دهد و خدا هم مدحش می‌كند.
معنای کرم این است كه در مقابل اعطای خود، توقّع عوض ندارند. پيشوای همين خاندان است كه در حال ركوع نماز، انگشتر خود را به سائل می‌دهد و خدا هم مدحش می‌كند.
«إنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛[۱]
حالا در اين مورد گفته‌اند: انگشتری كه اميرالمؤمنين(ع) در حال ركوع نماز داده است، خيلی گرانبها بوده و درباره‌ی قيمت آن خيلی حرف‌ها زده‌اند و بعضی اعتراض به گرانبها بودن آن كرده و گفته‌اند آنچه سبب مدح خدا شده، گرانبها بودن آن نبوده، بلكه مسأله‌ی اخلاص در عمل بوده كه مدح خدا را باعث شده است؛ همان‌گونه كه اطعام مسكين و يتيم و اسير سبب نزول سوره‌ی هل اتی شده است؛ در صورتی که آنچه انفاق كرده‌اند، چند قرص نان جوين بيشتر نبوده و ارزش چندانی نداشته است ولی چون دارای روح اخلاص بوده، مورد مدح و تكريم خدا قرار گرفته‌اند.
در مورد انگشتری نيز سبب مدح خدا اخلاص در عمل بوده، نه گرانبها بودن انگشتر؛ ولی به نظر می‌رسد كه مقايسه‌ی اين دو واقعه ـ به اصطلاح علمی ـ قياس مع‌الفارق است. زيرا انفاق يک انگشتر بی‌ارزش يا كم‌ارزش سبب مدح و تمجيد نمی‌شود؛ اگرچه با نیّت صددرصد خالص و طلباً لمرضاة الله باشد. آنچه مهمّ است، انفاق محبوب فی سبيل الله است.
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ...»؛[۲]
دادن انگشتری بی‌ارزشِ نامحبوب در راه خدا چيز مهمّی نيست. در سوره‌ی هل اتی اگر بانگ مدح خدا از خاندان علیّ مرتضی در عالم پيچيده است، به خاطر آن است كه آن چند قرص نان جوين، غذای منحصر سه شبانه‌روزشان بوده و به جهت گرسنه بودن، محبوبشان بوده است، چنانكه می‌فرمايد:
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ...»؛
«حُبِّهِ» یعنی (حبِّ الطَّعام)؛ بدیهی است که یک قرص نان جوین برای انسان گرسنه‌ای که سه شبانه‌روز گرسنگی كشيده است، مايه‌ی حيات او و در حدّ ارزش جان اوست. آری، انفاق اين قرص نان جوين نشان محبوب‌تر بودن خدا در نظر اوست؛ وگرنه، انفاق يک انگشتری بی‌ارزش نامحبوب كه نشان محبّت به خدا نمی‌شود.
از اينجا معلوم می‌شود آن انگشتری كه انفاق آن سبب مدح خدا گرديده است، از جهت گرانبها بودن (بر حسب طبع بشری) محبوب بخشنده‌ی آن بوده است و اگر محبوب او نبوده كه انفاق آن ارزشی نداشته است. حاصل آن‌كه، هم انفاق انگشتری کم‌ارزش، بی‌ارزش است هم انفاق انگشتری ارزشمند نامحبوب، بی‌ارزش است؛ بلكه انفاق انگشتر ارزشمند محبوب اهمّیّت دارد.
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ...»؛
امّا مسأله‌ی در دست داشتن انگشتری گرانبها برای اميرالمؤمنين(ع)؛ ممكن است همان روز از غنايم جنگی به دست آمده باشد يا كسی به آن حضرت هديه كرده و آن حضرت نيز همان روز آن را انفاق كرده است و انگشتری، طلا هم نبوده است. انگشتر گرانبها كه منحصر به طلا نيست.
 

پی‌نوشت‌ها


[۱]ـ سوره‌ی مائده، آیه‌ی ۵۵.
[۲]ـ سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۹۲.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: