فصل دوازدهم؛ مرابطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه | ۴
محاسبه نفس در روایات
در احادیث نیز به محاسبه نفس اهمیت زیادى داده شده است كه تنها به ذكر دو روایت اكتفا مىشود.
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم در یكى از وصایاى خود به أبوذر غفارى فرمود:
«یا اَباذَرٍّ! حاسِبْ نَفْسَكَ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبَ، فَاِنَّهُ اَهْوَنُ لِحِسابِكَ غـَداً، وَزِنْ نَفْسَكَ قَبْـلَ اَنْ تُـوزَنَ، وَتَجَهَّزْ لِلْعَرْضِ الأكْبَرِ یوْمَ تُعْرَضُ، لاتَخْـفى عَلَى اللّه خافِیةٌ ... یَا أَبَا ذَرٍّ لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ حَتَّی یُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ فَیَعْلَمَ مِنْ أَیْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَلْبَسُهُ أَ مِنْ حَلَالٍ أَوْ مِنْ حَرَامٍ یَا أَبَا ذَرٍّ مَنْ لَمْ یُبَالِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَ الْمَالَ لَمْ یُبَالِ اللَّهُ مِنْ أَیْنَ أَدْخَلَهُ النَّارَ؛.»[1]
«اى اباذر! پیش از آنكه مورد محاسبه قرار گیرى به حساب نفس خود رسیدگى كن، زیرا این كار حساب قیامت تو را آسانتر مىكند، و قبل از آنكه تو را ارزیابى كنند خود را ارزیابى كن و خویش را براى روز قیامت- كه در آن روز هیچ چیز پنهان نمىماند- آماده كن ... [آنگاه فرمود:] اى اباذر! هیچ كس از پرهیزكاران محسوب نمىشود جز اینكه نفس خود را محاسبه كند، سختتر از حسابرسى شریك از شریك خود، تا در نتیجه این محاسبه بداند كه خوردنیها و نوشیدنیها و پوشیدنیهایش از كجا است. آیا از حلال به دست آورده است یا از حرام؟ [سپس فرمود:] اى اباذر! كسى كه به قوانین و مقررات الهى اعتنا نكند و پروا نداشته باشد كه از چه راهى مال كسب مىكند خدا هم باك ندارد كه از چه راهى او را وارد جهنم كند.
در حدیث دیگرى از آن بزرگوار مىخوانیم:
«حَاسِبُوا أنفسَكُم قَبلَ أن تُحاسَبُوا وَ زِنُوا قَبلَ أن تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلعَرضِ الأكبرِ.[2]
پیش از آنكه به حساب شما برسند خود حسابگر خویش باشید و قبل از اینكه اعمال شما را بسنجند اعمال خود را وزن كنید و براى روز قیامت خویشتن را آماده سازید.»
از چه سؤال مىشود؟
1. محبت اهل بیت
در حدیثى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم آمده است:
«اَوَّلُ مَا یسألُ عَنهُ العَبدُ حُبُّنا أهلَ البَیتِ.[3]
نخستین چیزى كه بنده خدا نسبت به آن مورد سؤال قرار مىگیرد محبت ما اهل بیت است.»
در حدیث دیگرى از آن بزرگوار نقل شده است:
«لَا تَزولُ قَدمَا عَبدِ یوم القِیامَة حَتَّى یسئَلُ عَن أربَع، عَن عُمُرهِ فِیمَا أفنَاه، وَ شَبابُه فِیمَا أبلَاه وَ عَن مَالِه مِن أینَ كَسبَه وَ فِیما أنفَقَه؟ وَ عن حُبِّنَا أهلَ البَیتِ.[4]
هیچ بندهاى در روز قیامت قدم از قدم بر نمىدارد تا در باره چهار چیز مورد بازجویى قرار گیرد: نخست از عمرش كه در چه راه آن را سپرى كرده است، دوم جوانىاش را چگونه و در چه راهى تمام كرده است، سوم از ثروتش كه از كجا به دست آورده و در چه راهى آن را مصرف كرده است، چهارم از محبت ما اهل بیت.
2. نماز: سؤال دیگرى كه از انسان مىشود، در باره نماز است.
ابى بصیر مىگوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم كه مىفرمود:
«أوَّلُ مَا یحاسَب بِهِ العَبد الصّلَوة فِإن قَبِلَت قَبلَ مَا سواهَا.[5] »
نخستین چیزى كه بنده خدا در باره آن مورد محاسبه واقع مىشود نماز است.
اگر نماز قبول شود بقیه اعمال پذیرفته مىشود.
بنابراین، انسان باید از این سرمایهاى كه خدا در اختیار او قرار داده است بهترین استفاده را ببرد و آن را در راه طاعت و عبادت پروردگار مصرف كند.
حضرت سجاد علیه السلام به پیشگاه خدا عرض مىكند:
«... وَ عَمِّرنِى مَا كَان عُمرى بِذلَةً فِی طَاعَتِكَ، فَإذا كَان عُمرى مَرتَعاً لِلشّیطانِ فَاقبِضنِى إلیكَ قَبلش أن یسبِقَ مَقتُكَ إلىَّ أو یستحكِمَ غَضَبُكَ عَلَىَّ.»[6]
خدایا! تا آن روز كه بتوانم به عبادت تو برخیزم و عمرم را در راه طاعت تو به كار گیرم مرا زنده نگهدار، اما اگر عمر من به گونهاى سپرى شود كه چراگاه شیطان باشد و از راه راست مرا منحرف كند، هر چه زودتر مرا به سوى خویش فراخوان و جان مرا از خطر شقاوت وارهان پیش از آنكه مستوجب قهر و خشم تو گردم.
بدین جهت، در قسمت دیگرى از این دعا از خدا مىخواهد تا او را براى رسیدگى به اعمال و محاسبه نفس خویش موفق بدارد و این گونه از خدا تقاضا مىكند:
«اللّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمّدٍ وَ آلِه وَ اكفِنِى مَا یشغَلنِى الاهتِمَام بِه وَ استَعمَلنِى بِما تَسألُنى غَداً عَنهُ وَ استَفرَغ ایامِى فِیمَا خَلَقتَنِى لَه ...[7] »
پروردگارا! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست و در مشكلات زندگى یار و یاور من باش. كمك كن تا این بار سنگین بر شانههاى من فشار نیاورد و مرا به خویشتن مشغول ندارد. خداى من! فردا كه به روز رستاخیز از خاك برخیزم در پیشگاه عدل و انتقام تو از گفتار و كردارم بازخواست خواهم شد.
مقدّر فرماى كه هم امروز به فرداى خود بیندیشم و مسئولیت خویش را آنچنانكه تو خواهى ایفا كنم.
كیفیت محاسبه
در مقام محاسبه چند چیز را باید رعایت كرد:
الف. باید دانست كه نفس امّاره و غریزه خودخواهى، انسان را فریب مىدهد و زشتیها را زیبا و زیباییها را زشت مىنماید. بنابراین، در حسابرسى باید كاملا خود را از خویشتن تخلیه نمود، یعنى باید خود را به جاى دیگرى فرض كرد و مورد محاسبه قرار داد. در احادیث آمده است: مؤمن باید در مقام محاسبه، خود را همانند شریكى كه از شریكش حساب مىكشد زیر ذرّهبین حساب قرار دهد، و به دیگر سخن، تمام حركات و خاطرات و اندیشهها و برخوردها را در برابر خویش مجسّم نموده و بدون ذرّهاى اغماض و چشم پوشى، اعمال خود را بررسى كند.
از پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود:
«لَا یكونُ العَبد مُؤمناً حَتَّى یحاسِبَ نَفسَهُ أشَّدَ مِن مُحاسَبَةِ الشّریكِ شَریكَهُ وَ السَّیدِ عَبدَهُ.[8] »
هیچ بندهاى مؤمن نیست تا آنكه سختتر از آن گونه كه شریك نسبت به شریك و مولا نسبت به بندهاش محاسبه مىكند خود را مورد محاسبه قرار دهد.
و در حدیث دیگرى از امیر المؤمنین علیه السلام كیفیت محاسبه به تفصیل آمده است:
سُئل أمیرُ المُؤمنینَ عَلیه السَّلام كَیف یحاسِب الرَّجل نَفسَه؟ قَال إذا أصبَحَ ثُمّ أمسَى رَجَع إلَى نَفسِه وَ قَال یا نفس إنَّ هَذا یوم مَضَى عَلَیكَ لَا یعُود إلَیكَ أبداً، وَ اللّه سائلكَ عَنهُ فِیمَا أفنیتهُ فَمَا الّذى عَمِلت فِیه؟ أذكرت اللّه أم حَمَدته؟ أ قَضیتَ حَقّ أخ مؤمن؟ أ نَفَّست عَنهُ كربتَه؟ أ حَفظتهُ بِظهر الغَیبِ فِی أهلِهِ وَ ولده؟ أ حَفظته بَعدَ المَوت فِی مخلّفیه؟ أ كَففت عَن غَیبةِ أخ مُؤمن بِفضلِ جَاهك أ اَعنت مُسلماً؟ مَا الّذى صَنعت فِیه؟ فَیذكر مَا كَانَ مِنه فَإن ذكر أنَّه جَرَى مِنه خَیر حَمد اللّه عزَّ وَ جلَّ وَ كَبَّره عَلَى تَوفِیقِه، وَ إن ذكر مَعصیة أو تَقصِیراً استغفر اللّه عَزّ و جلَّ وَ عَزم عَلى تَركِ مُعاودتِه وَ محى ذلكَ عَن نَفسهِ بِتجدیدِ الصَّلوةِ عَلَى مُحمّدٍ وَ آلِه الطَّیبینَ...[9]
شخصى از امیر المؤمنین علیه السلام پرسید: چگونه انسان خود را محاسبه كند؟
فرمود: وقتى انسان شب را به روز و روز را به شب مىآورد، شبانگاه باید به خویش بازگردد و به خود بگوید امروزت گذشت و دیگر باز نمىگردد و خداوند از تو پرسش خواهد كرد كه این روز را چگونه سپرى كردى و چه كارى در آن انجام دادى؟ آیا خدا را یاد كردى؟ آیا حمد و سپاس او را بجاى آوردى؟ آیا حق برادر مؤمنت را ادا نمودى؟ آیا گرفتارى او را رفع كردى؟ آیا در نبودش از خانواده و فرزندانش نگهدارى كردى؟ آیا با مایه گذاردن از آبرویت دیگران را از بدگویى نسبت به برادر مؤمنت بازداشتى؟ آیا مسلمانى را یارى كردى؟ بالاخره چه كردى در این روزى كه گذشت؟ پس تمام اعمال خود را به یاد آورد. اگر كار خیرى از او سرزده خدا را سپاس گوید و او را بر این توفیق تكریم و تعظیم كند، و چنانچه در میان اعمالش به گناهى یا تقصیرى برخورد كند از خدا آمرزش بخواهد و تصمیم بگیرد كه دیگر گرد گناه نگردد و به وسیله تجدید صلوات بر محمد و خاندان پاكش آئینه دل را صفا بخشد و آن را از زنگار گناه بزداید ...
ب. در مقام محاسبه، نخست به واجبات و محرّمات بپردازد تا بداند كه آیا اوامر و نواهى الهى را كاملا رعایت كرده است یا نه. سپس به مستحبّات و خدمات و كارهاى نیك بپردازد.
ج. پس از آنكه بررسى تمام شد چنانچه نتیجه آن مثبت بود خداى را شكر گزارد و از او توفیق بیشتر بخواهد، و چنانچه منفى بود از خداوند متعال طلب آمرزش كند و آماده جبران ما فات گردد و نواقص و كمبودها را به وسیله حسنات و اعمال شایسته از میان بردارد. خداى تعالى مىفرماید:
«... انَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ ....[10]
... كارهاى نیك بدیها و زشتیها را از میان مىبرد ....»
و در جاى دیگر مىفرماید:
«... وَ یدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ ...[11]
... خردمندان آن كسانى هستند كه بدیها را با خوبى دفع مىكنند ...»
امام هفتم حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام فرمود:
یا هشام! لیس منّا من لم یحاسب نفسه فی كلّ یوم فإن عمل حسنا استزاد منه و إن عمل سیئا استغفر اللّه منه و تاب إلیه.[12] اى هشام! از ما نیست كسى كه هر روز خود را مورد محاسبه قرار ندهد كه اگر كار نیكى انجام داده در افزایش آن بكوشد و چنانچه كار زشتى كرده از خدا آمرزش بخواهد و به سوى او باز گردد.
و در حدیث دیگر از امام باقر علیه السلام آمده است:
«... مَا أحسَنَ الحَسنَاتِ بَعدَ السَّیئاتِ وَ مَا أقبَحَ السَّیئاتِ بَعدَ الحَسنَاتِ.[13]
... چقدر زیبا است اعمال خوب پس از كارهاى بد، و چقدر زشت است كارهاى بد پس از اعمال خوب.
خودآزمایی
1- چهار چیز که در روز قیامت مورد بازجویى قرار میگیرد را بیان کنید.
2- در قیامت نخستین چیزى كه بنده خدا نسبت به آن مورد سؤال قرار مىگیرد، چیست؟
3- در مقام محاسبت چه نکاتی را باید رعایت كرد؟
پینوشتها
[1]- وسائل الشیعه، ج 11- ص 379، ابواب جهاد النفس و ما یناسبه، حدیث 7.
[2]- محاسبة النفس، ص 13.
[3]- بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 7- ص 260، حدیث 8.
[4]- همان، ص 258، حدیث 1.
[5]- همان، ص 267، حدیث 33. نكته شایان ذكر این است كه تقدیم و تأخیر و اولیت و آخریت در این گونه امور نسبى، و بیان كننده اهمیت موضوع مورد سؤال است. جهت اطلاع بیشتر دراینباره كه در روز قیامت از چه چیزهایى سؤال مىشود رك. بحار الانوار، ج 7- ص 253، باب محاسبة العباد به بعد و دیگر كتب مربوطه.
[6]- صحیفه سجادّیه، دعاى 20.
[7]- همان، دعاى 20.
[8]- محاسبة النفس سید بن طاووس، ص 14.
[9]- بحار الانوار، ج 67- ص 70، وسائل الشیعه، ج 11- ص 379 با اندكى اختلاف.
[10]- هود- 114.
[11]- رعد- 22. معناى دیگر آیه آن است كه: بدیهاى مردم را به خوبیها پاسخ مىگویند. یعنى در برابر بدى دیگران خوبى مىكنند.
[12]- تحف العقول، چاپ بیروت، ص 292، چاپ مكتبة بصیرتى، ص 295.
[13]- جامع احادیث الشیعه، ج 14- ص 320.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی