فشار قبر به سبب بدخُلقی
قصّههایی در تاریخ اسلام آمده که برخی از آنها جدّاً تکاندهنده و آموزنده است و مکرّراً باید تذکّر داده شود.
نقل شده وقتی سعدبنمعاذ از اصحاب بزرگوار پیامبر اکرم(ص) که شدیداً مورد علاقهی آن حضرت بود، از دنیا رفت، پیامبر اکرم(ص) از جنازهاش تجلیل فراوان نمود و میفرمود، فرشتگان به تشییع سعد آمده و او را تا کنار قبر بردند. خود حضرت داخل قبر رفت و جنازه را گرفت و در قبر گذاشت و سنگها را روی آن چید! مادر سعد که آنجا حاضر بود، از این تجلیل رسول اکرم(ص) آنچنان مشعوف شد که بیاختیار گفت:
«هَنیئاً لَکَ الْجَنَّةُ یا سَعْدُ»؛
گوارا باد بر تو بهشت ای سعد.
اینجا پیامبر اکرم(ص) برای توجّهدادن مردم به دقّتِ حساب رویِ اعمالِ انسان فرمودند: ای مادر سعد! این چنین نیز اطمینان خاطر نداشته باش! هماکنون قبر فشارش داد! این گفتار رسول خدا(ص) مایهی تعجّب حضّار شد. گفتند: چطور یا رسولالله؟! مادر که از او راضی است، ما هم که او را میشناسیم مردی عابد و زاهد و نیکوکار بود. این هم تجلیلی که شما از جنازهاش کردید، پس سرِّ عذابش چیست؟! فرمودند: تمام این فضائل که دربارهاش گفتید درست است ولی جرم بزرگ او این بود که در خانه با همسرش بدخُلق بود! این فشار قبر برای آن بدخُلقی با همسرش است؛[1] یعنی حسابها کاملاً از هم جداست و هرگز این موارد را با هم مخلوط نکنید.
دوستداری پیغمبر و امام و گریستن و بر سر و سینه زدن در عزایشان و بوسیدن سنگ قبر مبارکشان و... حسابی دارد، تعدّی و تجاوز به حقوق مردم از خانواده و دیگران نیز حساب دیگری. این فرمان قاطع قرآن است که:
«...مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ...»؛[2]
هر آدم بدعملی باید کیفر ببیند.
بسیاری هستند که میان مردمیشان بسیار خوب است. در برخورد با دیگران نرم و ملایم و مؤدّب و متبسّم و خوشرو و خوشزبانند. «اَلکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ العافِینَ عَنِ النَّاسِ»[3] هستند.
ولی وقتی وارد خانه میشوند، گویی یک شعلهی آتش به انبار باروت رسیده است! به اندک بهانهای داد و فریاد و خشونت بیجا نسبت به زن و دیگر افراد خانواده سر میدهند! آن بیچارهها هم فشار میخورند و دم نمیزنند. امّا این فشارهای روحی، حساب و عذاب دارد. این عالم، عالم عدل است و بینانگذار این عالم سراسر عدل و حساب، فرموده است:
«وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»؛[4]
به قدر سنگینی ذرّهای از بدی، به حساب گذاشته میشود.
آن دلهای آزرده از دست شما باید جبران شود. انتقام آن فشار روحی که یک زن بیگناه از دست شوهر بدخلق خود دیده، باید گرفته شود. شما که فضای خانه را با خلق تند و خوی خشونتبار خود به قبری تنگ و تاریک و پرفشار برای زن و فرزندانت تبدیل کردهای، بدان! به محض انقطاع روح از بدنت، عالم برزح نیز برای تو قبری تنگ و تاریک و پرفشار خواهد شد! تا در برزخید، این چنین گرفتارید؛ تا محشر به پا شود و هر کس به جزای مناسب خود برسد.
نیک و بد هر چه کنی بهر تو خوانی[5] سازند / جز تو بر خوانِ بد و نیکِ تو، مهمانی نیست
گنه از نَفس تو میجوشد و شیطان بدنام! / جز تو بر نَفس بداندیش تو، شیطانی نیست!
به تناسب، این حدیث را که مربوط به حقوق زن و شوهرداری است میخوانیم. از رسول خدا(ص) منقول است:
«مَنْ كانَتْ لَهُ اِمْرَأةٌ تُؤذِیهِ لَمْ یقْبَلِ اللهُ صَلاتَها وَ لا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِها حَتّى تُعِینَهُ و تُرضِیهُ و اِنْ صامَتِ الدَّهْرَ وَقامَتْ وَ اَعْتَقَتِ الرِّقابَ وَ اَنْفَقَتِ الاَمْوالَ فِی سَبیلِ اللهِ وَ کانَتْ اَوَّلَ مَنْ تَرِدُ النّارَ ثُمَّ قالَ رَسوُلُ الله(ص) وَ عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذلِکَ الْوِزْرِ وَ الْعَذابِ اِذا كانَ لَها مُؤْذِیاً ظالِماً... وَ مَنْ کانَتْ لَهُ اِمْرَأةٌ وَ لَمْ تُوافِقْهُ وَ لَمْ تَصْبِرْ عَلَی ما رَزَقَهُ اللهُ وَ شَقَّتْ عَلَیْهِ وَ حَمَلَتْهُ ما لَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهِ لَمْ یَقْبَلِ اللهُ لَها حَسَنَةً تَتَّقِی بِها النّارَ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیْها ما دامَتْ کَذلِکَ»؛[6]
هرگاه زنی همسر خود را بیازارد، خداوند از آن زن، نماز و سایر کارهای نیکش را قبول نمیکند؛ اگرچه او در تمام عمرش روزها روزهدار و شبها در حال عبادت و نماز باشد! بندهها آزاد کرده و انفاق اموال فراوان نماید. او اوّلین کسی خواهد بود که به آتش دوزخ وارد میشود، مگر این که به یاری همسرش برخیزد و او را از خود خشنود سازد و سپس پیامبر اکرم(ص) فرمود: اگر مردی هم دربارهی همسرش اینگونه ظلم و ستم روا دارد، به همین منوال عذاب و عقاب شدید خواهد داشت! و هر زنی در زندگیاش هماهنگی با شوهرش نداشته باشد و او را بیش از حدّ توانش به رنج و تعب بیندازد، خداوند از آن زن هیچ عمل نیکی را نمیپذیرد و او را مشمول خشم خود میسازد.
ضرورت خوشرفتاری زوجین با یکدیگر
«قالَ الصّادِقُ(ع) رَحِم اللهُ عَبْداً اَحْسَنَ فی ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ زَوْجَتِهِ»؛[7]
مشمول رحمت خدا باد آن بندهای که بین خود و همسرش رابطهی نیک برقرار کرده و خوشرفتار باشد.
همچنین از رسولالله(ص) نقل شده:
«مَلْعُونٌ مَلْعوُنٌ مَنْ ضَیَّع مَنْ یَعُول»؛[8]
ملعون است، معلون، آن کسی که حقوق عائلهاش را ضایع کند.
از آن طرف هم فرموده است، مردی که در کارهای خانه به همسرش کمک کند، به تعداد موهای بدنش ثواب یک سال عبادت برایش نوشته میشود؛ آن هم عبادتی که روزها روزهدار و شبها شب زندهدار باشد و برای هر قدمش، عمرهی مقبول در نامهی عملش نوشته میشود. ما نباید همهاش دنبال عمرههای بیرون برویم. در خانه هم عمره و حجّ مستحبّی داریم. عمل به وظایف، منظور است! اِعمال سلیقه در دین نکنید. ابتدا باید دینشناس باشیم و پی به وظائف خود در هر شرایطی ببریم تا بتوانیم دیندار خوبی باشیم. ما اکثراً دیندارانی دیننشناس هستیم که وظائف دینی خود را در هر شرایط خاصّی نشناختهایم!!
پیروی از حضرت زهرا(س) و تجمّلگرایی؟!
مطلب دیگری هم که ذکر آن خلی از لطف نیست این که بانوانی که خود را دختران زینب و زهرا(س) مینامند؛ توجّهی به زندگی زاهدانهی حضرت صدّیقهی طاهره(س) بنمایند و ببینند آیا با این تجمّلگرایی که زنان ما دارند، سازگار است؟
روزی برای دیدار پدر از خانه بیرون آمد. جناب سلمان(رض) چشمش به چادر آن حضرت افتاد، دید دوازده وصله دارد. تعجّبکنان گفت: خدایا! دختران قیصر و کسری در میان حریر و دختر رسول گرامیات این چنین؟!
حضرت صدّیقه(س) وقتی خدمت پدر رسید، گفت: پدر! سلمان از چادر من تعجّب کرده است؛ او خبر ندارد که پنج سال است من و علی تنها یک پوست گوسفند داریم که شب روی آن میخوابیم و روز، روی آن علف به شترمان میدهیم!![9]
تصوّر نشود که تهیدست بودند. فدک را ـ که سرزمین حاصلخیزی بود ـ در اختیار داشتند و سالانه هزاران دینار از آن عایدشان میشد و حضرت علی(ع) از غنایم جنگی، احیاناً سپری از جنس طلا سهم میبرد؛ ولی همهی آنها به مصرف مستمندان میرسید و بهرهای از آن در زندگی شخصی خود نمیبردند!
شوهرداری حضرت زهرا(س)
به گوشهای هم از شوهرداریاش بنگرید: روزی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) وارد منزل شد و از همسر گرامیاش اندکی غذا برای رفع گرسنگی خواست.
او عرض کرد: سه روز است که هر چه خوردنی در منزل داشتیم، برای شما آوردهام. در این سه روز خودم و بچّهها، غذای سیر نخوردهایم. فرمود: چرا به من نگفتی که تهیّه کنم؟ عرض کرد: از خدایم حیا میکنم که از شما چیزی بخواهم که توانای بر تهیّهی آن نباشید.[10]
رفتار حضرت زهرا(س) با خدمتکار
باز از جناب سلمان نقل است، روزی وارد خانهی امیرالمؤمنین(ع) شدم و دیدم فاطمه(س) دست آسیا پیش روی خود گذاشته و دانههای جو را با آن آرد میکند. در اثر فشار کار، کف دستش تاول زده بود. فضّه خدمتکار خانه هم ایستاده بود! گفتم: بیبی، فضّه که اینجاست؛ چرا خود را به رنج انداختهاید؟ فرمود: من کارِ خانه را با فضّه تقسیم کردهام؛ روزی با او و روزی با من است؛ امروز نوبت من است!![11]
اختلاط زن و مرد و توسعهی بیپروایی
اگر پس از تحقّق رسالت حضرت محمّد(ص) و ولایت حضرت علی(ع) آن خطابهی شورانگیز حضرت فاطمه(س) در آن شرایط بسیار سنگین در مسجد مدینه در مجمع عمومی مهاجرین و انصار نبود، دشمنان خدا و دین خدا، با نقشههای شیطانی خود اساس ولایت و رسالت را منهدم کرده بودند و تمام زحمات انبیاء و رسل(ع) را بیاثر و بیثمر ساخته بودند و پس از آن نیز اگر حسین فاطمه(س) نبود که با شهادت خود، دین در شرف انهدام را مستقیم گرداند و اگر چهارمین و پنجمین فرزندان فاطمه امام باقر و امام جعفر صادق(ع) نبودند که با نهضت علمی خود، حقایق و معارف متروکهی دین را تبیین نموده و گسترش دهند و سرانجام اگر مهدی فاطمه عجّلالله تعالی فرجهالشّریف نبود که جهان سراسر فرورفتهی در ظلم و کفر و الحاد را به دامن عدل و ایمان بیفکند، طبیعی است که پایههای ولایت و رسالت، به کلّی منهدم میشد و نام و نشانی از دین خدا باقی نمیماند و نتیجتاً خلقت عالم، لغو و بیهدف میگردید. بنابراین واقعیّت عینی تاریخ اسلام و قرآن نشانگر صحّت صدور این جملهی پرمحتواست که:
«یا اَحْمَدُ لَولاکَ لَما خَلَقْتُ الْاَفْلاک وَ لَو لا عَلِیٌّ لَما خَلَقْتُکَ وَ لو لا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما»؛[12]
ای احمد، اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را هم خلق نمیکردم!!
و البتّه توجّه داریم که این به معنای افضلیّت فاطمه(س) از پدر و همسرش نیست؛ بلکه به این معناست که خداوند در عالم طبع، فاطمه(س) را وسیلهی ابقاء شخصیّت آسمانی رسول خدا و امام امیرالمؤمنین علی(ع) قرار داده است.
برداشت ناصحیح برخی از بانوان مسلمان
اینجا خالی از تناسب نیست که عرض شود: خانمهایی که خیلی پروا از اختلاط با نامحرمان ندارند و برحسب اقتضای وضع زمان، حضور در مجالس مردان و احیاناً سخنرانی در میان آنان را رمز روشنفکری و زن روز بودن میپندارند و از طرفی هم میخواهند رنگ اسلامی به کار خود بزنند، استناد به سخنرانی حضرت فاطمه(س) در مسجد مدینه در مجمع عمومی مهاجرین و انصار و همچنین سخنرانی عقیلهی بنیهاشم حضرت زینب کبری(س) در بازار کوفه و در مجلس شوم یزید در شام مینمایند؛ در صورتی که باید توجّه داشته باشند، سخنرانی حضرت صدّیقه(س) در مجمع مردان، در شرایط فوقالعاده سنگینی انجام شد که بنیان اسلام و قرآن ـ همانگونه که عرض شد ـ در شرف فروریختن و انهدام بود. آن سخنرانی همچون ستونی محکم، زیربنای اسلام و قرآن ایستاد و آن را از فروریختن نگه داشت. انسانهای محقّق متتبّع، اگر شرایط زمان پس از رحلت رسول اکرم(ص) را به خوبی در نظر بگیرند و بعد متن خطابهی آن ودیعهی الهی و یگانه ذخیرهی رسول خدا(ص) را دقیقاً مورد مطالعه قرار دهند و منصفانه داوری کنند، اعتراف خواهند نمود، آن سخنرانی در آن شرایط، از اَوجَب واجبات بوده و اَحَدی هم جز شخص حضرت صدّیقه(س) نمیتوانسته از عهدهی این تکلیف واجب برآید.
حال ای بانوان مسلمان! شما با حضورتان در مجالس مردان و سخنرانی در میان آنان، کجای اسلام و قرآن را از فروریختن و ویرانشدن نجات دادهاید. جز اینکه بیپروایی شما در اختلاط مرد و زن، روزبهروز بر مفاسد جامعهی اسلامی افزوده است و میافزاید.
اللّهمّ عجل لولیّک الفرج و اجعلنا من اعوانه و انصاره و من المنتظرین لظهوره واجعل خاتمة امرنا خیرا و صلّ علی محمّد و آله الطّاهرین
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خودآزمایی
1- سرِّ عذاب سعدبنمعاذ چیست؟
2- نمونهای از رفتار حضرت زهرا(س) با خدمتکار را بیان کنید.
3- توضیح دهید که سخنرانی حضرت صدّیقه(س) در مجمع مردان، در چه شرایطی انجام شد؟
پینوشتها
[1]ـ بحارالانوار، جلد ۷۳، صفحهی ۲۹۸.
[2]ـ سورهی نساء، آیهی ۱۲۳.
[3]ـ سورهی آل عمران، آیهی ۱۳۴.
[4]ـ سورهی زلزال، آیهی ۸.
[5]ـ خوان: سفره.
[6]ـ وسائلالشّیعه، جلد۱۴، صفحهی ۱۱۶.
[7]ـ وسائلالشّیعه، جلد۱۴، صفحهی ۱۲۲.
[8]ـ همان.
[9]ـ بیتالاحزان، صفحهی ۱۵.
[10]ـ بیتالاحزان، صفحهی ۱۱.
[11]ـ بیتالاحزان، صفحهی ۱۱.
[12]ـ فاطمةالزّهراء بهجة قلب المصطفی، صفحهی 9، تألیف آقای رحمانی همدانی(ره) با ارائهی سند.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی