وقایع عاشورا بسیار است در اینجا به ذکر شهادت یک شهید گمنام که اصلاً ترک بود اکتفا میکنیم:
امام حسین(ع) غلامی داشت که ترک بود او را با نام اَسْلَمْ صدا میزدند از ویژگیهای او اینکه قاری قرآن بود و آیات قرآن را با صدای دلنشین میخواند.
اَسْلَمْ آمادهی جنگ شد و پس از اجازه گرفتن از امام(ع) به سوی میدان رفت و آنچنان با دشمن جنگید که به نقل بعضی هفتاد نفر از دشمن را کشت تا آنکه بر اثر ضربات دشمن از پای درآمد و به زمین افتاد.
امام حسین(ع) به بالین او آمد و صورت خود را روی صورت خون آلود غلامش نهاد و گریه کرد، در این هنگام اَسْلَمْ چشم خود را گشود و یک لحظه سیمای نورانی امام حسین(ع) را دید و از خوشحالی خندید و هماندم به شهادت رسید، زبان حالش این بود.
گردست دهد هزار جانم / در پای مبارکت فشانم.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی