کد مطلب: ۴۲۲۶
تعداد بازدید: ۵۴۰
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۰
اصالت مهدویت| ۷
اصالت مهدویّت از جهت ابتنای آن بر احادیث معتبر و متواتر در نهایت وضوح است؛ زیرا کتاب‌های حدیث و صحاح و جوامع و سنن و مسانید و اصول شیعه و اهل سنّت که در آنها احادیث مربوط به این موضوع ضبط و روایت شده است، از حدّ احصا و شمارش خارج است...

بخش ششم) اصالت مهدویّت از جهت ابتنای آن بر احادیث معتبر و متواتر

 
اصالت مهدویّت از جهت ابتنای آن بر احادیث معتبر و متواتر در نهایت وضوح است؛ زیرا کتاب‌های حدیث و صحاح و جوامع و سنن و مسانید و اصول شیعه و اهل سنّت که در آنها احادیث مربوط به این موضوع ضبط و روایت شده است، از حدّ احصا و شمارش خارج است و همچنین در کتاب‌های دیگر که در سایر رشته‌های علوم اسلامی تألیف شده، مثل تاریخ و لغت و حدیث و رجال و تراجم و عقاید و کلام و حتّی شعر و ادب و شرح قصاید و اشعار معروف، که علمای فنون مختلف به این احادیث استناد کرده و پیرامون شرح و مضامین آنها اظهار نظر نموده‌اند.
از عصر رسالت تا زمان ما، صحابه حضرت رسول اعظم(ص) و سپس تابعین و تابعین تابعین و سایر طبقات روات، این احادیث را روایت نموده‌اند.
بسیاری از این احادیث بالخصوص و بالانفراد به‌واسطه شواهد و مؤیّداتی که حدیث‌شناسان ماهر به آن اعتماد دارند، در نهایت صحّت و اعتبار می‌باشند و به مضمون آنها یقین حاصل می‌شود و علاوه بر این در مسائل مهمّ مربوط به مهدویّت مثل معرّفی شخص حضرت مهدی(ع) و برنامه‌های مهمّ انقلابی و اسلامی ایشان، این احادیث در حدّ تواتر و بالاتر می‌باشند؛ یعنی در هریک از اوصاف معروف و مشهور حضرت مهدی(عج)، حدیث و روایت از پیغمبر(ص) و ائمّه معصومین(ع) آن‌قدر زیاد است که قطع نظر از مقام وثاقت و صداقت و امانت روایت کنندگان، احتمال تبانی آنها بر دروغ و جعل این احادیث عقلایی نیست.
موضوع مهدویّت، خود یک موضوعی است که علما و محدّثین بزرگ پیرامون آن و جمع احادیث آن صدها کتاب نوشته‌اند که خواننده عزیز می‌تواند برای اینکه تا حدودی از نام کتاب‌های اهل‌سنّت و مؤلفان آنها که احادیث مهدی را روایت کرده‌اند و کتاب‌هایی که در این موضوع به‌طور مستقلّ تألیف نموده‌اند و اسامی اصحاب پیغمبر(ص) که بشارات مهدی را از آن حضرت روایت کرده‌اند، آگاه شود، به مقدمه کتاب نجم‌الثاقب مرحوم محدّث نوری و کتاب نوید امن و امان و منتخب‌الاثر تألیف نگارنده رجوع فرماید.
ای غایب از نظر به منّت گر گذر شود        
شام بلا و غصه و اندوه سحر شود
ترسم که در فراق تو عمرم به سر شود       
عشقت نه سرسری است که از سر به در شود
مهرت نه عارضی است که جای دیگر شود
دیری است من به روی چو ماه تو مایلم        
گرچه تو نور پاکی و من مشتی از گِلم
من رشته هوای تو ای دوست نگسلم      
عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در شود
در پرده چند روی فرح‌زا کنی نهان      
باز آی تا به مرده درآید دیگر روان
از بهر آنکه روی تو می‌بینم دمی عیان         
از هر کنار تیر دعا کرده‌ام روان
شاید کزین میانه یکی کارگر شود[1]
 

بخش هفتم) اصالت مهدویّت از جهت اتّفاق مسلمانان و اجماع شیعه و اهل‌سنّت

 
اهل‌سنّت و شیعه در طیّ اعصار و مرور قرن‌ها، همه بر این اتّفاق داشته و دارند که در آخرالزمان یک نفر از اولاد رسول خدا(ص) و فرزندان علی(ع) و فاطمه(س) که صفات و علاماتش در احادیث مذکور است، در هنگامی که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد ظهور نماید و جهان را پر از عدل و داد کند، همه او را همنام و هم‌کنیه پیغمبر(ص) و ملقّب به مهدی معرّفی نموده‌اند و همه اتّفاق دارند بر اینکه تا او ظهور نکند، سیر این عالم و این جامعه بشری به پایان نخواهد رسید و تا این دادگستر بزرگ و رهبر حکومت عدل جهانی قیام نکرده است، بشر باید منتظر ظهور او باشد و بداند که جهان محکوم ظلم ستمگران و فساد اهریمنان نیست و سرانجام همه تباهی‌ها و نگرانی‌ها به راحتی و امنیّت و آسایش مبدّل می‌شود و مستکبرین و مفسدین ریشه‌کن می‌گردند.
همه چشم به راهند و همه منتظرند.
چنان‌که از مصادر معتبر تاریخ و حدیث استفاده می‌شود، در تمام اعصار، این یک عقیده عمومی امّت اسلام بوده است و همه بر آن اتّفاق داشته‌اند و لذا مدّعیان دروغین مهدویّت را به اینکه واجد صفات و نشانی‌های مهدی موعود نیستند، ردّ می‌کردند و هرگز در مقام ردّ آنها، صحّت اصل و اساس این عقیده را منکر نمی‌شدند.
و خلاصه اتّفاق مسلمین بر اصل ظهور مهدی(ع) و برخی از خصوصیات و خصایص آن حضرت همیشه مورد قبول بوده و علمای بزرگ اهل‌سنّت هم آن را مورد تصریح و تأکید قرار داده‌اند.[2]
و به قول دانشمند بزرگ و معاصر اهل‌سنّت، «شیخ علی ناصف» در کتاب غایةالمأمول، همه (سلفاً و خلفاً) بر این عقیده بوده و هستند.[3]
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منّت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند ولیک
بوی گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست


خودآزمایی


1- به چه دلیل اصالت مهدویّت از جهت ابتنای آن بر احادیث در نهایت وضوح است؟
2- اهل‌سنّت و شیعه بر کدام موضوع اتّفاق نظر داشته و دارند؟
3- چگونه علمای اسلام و امّت اسلام، مدّعیان دروغین مهدویّت را ردّ می‌کردند و هرگز در مقام ردّ آنها، صحّت اصل و اساس این عقیده را منکر نمی‌شدند؟
 

پی‌نوشت‌ها


1 تضمین از غزل حافظ از مرحوم والد (قدس سره).
2 به کتاب نوید امن و امان و منتخب‌الاثر تألیف نگارنده مراجعه شود.
3 ناصف، غایة‌المأمول، ج۵، ص ۳۴۱.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: