کد مطلب: ۴۲۷۱
تعداد بازدید: ۷۱۱
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰
جهاد | ۴
اوّلین مجاهدان جهاد فرهنگی، انبیاء الهی بودند که حتّی در این راه از جان خویش مضایقه نکردند و تا نفس در بدن داشتند، به امر الهی در میدان مبارزه با کفر و جهل و ستم، تلاش کردند. همین حقیقت نشان از اهمیت و عظمت این جهاد در پیشگاه خداوند متعال دارد.

انبیاء و اولیاء الهی، الگوهای جهاد فرهنگی


با توضیحی که  پیش از این در باره جهاد فرهنگی داده شد، معلوم می شود که اوّلین مجاهدان جهاد فرهنگی، انبیاء الهی بودند که حتّی در این راه از جان خویش مضایقه نکردند و تا نفس در بدن داشتند، به امر الهی در میدان مبارزه با کفر و جهل و ستم، تلاش کردند. همین حقیقت نشان از اهمیت و عظمت این جهاد در پیشگاه خداوند متعال دارد. قهرمان این عرصه وجود مبارک پیغمبر خاتم، و افضل انبیاء الهی حضرت محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله است که با جهاد بی نظیر خود، انقلاب جهانی اسلام را در راستای هدایت بشریت چنان بنیان نهاد، که خورشید آن تا قیام قیامت خواهد درخشید. خداوند متعال در آغاز رسالت نبی مکرّم اسلام و در شهر مکّه، پیش از هر چیز به آن بزرگوار دستور جهاد فرهنگی می دهد. قرآن کریم از این جهاد عظیم که توسّط رسول گرامی اسلام و بر مبنای وحی الهی آغاز گردید و استمرار یافت، با نام جهاد کبیر یاد می کند و می فرماید: «فَلا تُطِعِ الْكافِرِینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِیراً». بنا بر این از كافران اطاعت مكن، و به وسیله آن [قرآن‏] با آنان جهاد بزرگى بنما.[1]
آری در این مسیر جای هیچ گونه اطاعت و سازش با دشمنان نیست و تنها راه رستگاری مجاهده و جان فشانی بی وقفه است چنان چه مولای متّقیان و پیشوای مجاهدین راه خدا، علی علیه السّلام فرموده است: «اللَّهَ اللَّهَ فِی‏ الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ‏ وَ أَنْفُسِكُمْ‏ وَ أَلْسِنَتِكُمْ‏ فِی‏ سَبِیلِ‏ اللَّهِ». ‏خدا را خدا را! در باره جهاد با اموال و جان ها و زبان هایتان در راه خدا.[2] که بالاترین جهادی که با مال و جان و زبان صورت می گیرد، همان جهاد فرهنگی است که رسالت انبیا و اولیای الهی می باشد.
در تفسیر آیه شریفه ای که ذکر شد آمده است: «در آیه بعد (آیه مورد نظر) دو دستور مهم را كه دو برنامه اساسى پیامبران را تشكیل مى ‏دهد بیان مى ‏كند، نخست روى سخن را به پیامبر اسلام ص كرده مى ‏فرماید: "بنا بر این از كافران اطاعت مكن" (فَلا تُطِعِ الْكافِرِینَ). در هیچ قدم راه سازش با انحرافات آن ها را پیش مگیر كه سازشكارى با منحرفان، آفت دعوت به سوى خدا است، در برابر آن ها محكم بایست و به اصلاح آن ها بكوش، ولى مراقب باش ابداً تسلیم هوس ها و خرافات آن ها نشوى. و امّا دستور دوّم این كه "به وسیله قرآن با آن ها جهاد بزرگى كن" (وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِیراً). جهادى بزرگ به عظمت رسالتت، و به عظمت جهاد تمام پیامبران پیشین، جهادى كه تمام ابعاد روح و فكر مردم را در بر گیرد و جنبه ‏هاى مادّى و معنوى را شامل شود. بدون شك منظور از جهاد در این مورد جهاد فكرى و فرهنگى و تبلیغاتى است، نه جهاد مسلّحانه، چرا كه این سوره مكّى است و مى‏ دانیم دستور جهاد مسلّحانه در مكّه نازل نشده بود. و به گفته مرحوم "طبرسى" در مجمع البیان، این آیه دلیل روشنى است بر این كه جهاد فكرى و تبلیغاتى در برابر وسوسه ‏هاى گمراهان و دشمنان حق از بزرگ ترین جهادها است».[3]
از همین آیه کریمه می توان دریافت که جهاد فرهنگی اساس و مبنای تمامی اقسام دیگر جهاد است و تا مسلمین در این میدان سربلند و پیروز نباشند، در سایر عرصه های پیکار با دشمن، موفّق نخواهند بود. از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «إِذَا كَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ‏ الْمَوَازِینُ‏ فَتُوزَنُ‏ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ‏ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَیرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ». زمانی که روز قیامت فرا رسد، خداوند عزّ و جلّ مردم را در یک زمین وسیع گرد می آورد و ترازوها (سنجش اعمال) قرار داده می شود. پس خون شهدا با مُرکّبِ قلم علما سنجیده می شود و مُرکّب علما بر خون شهدا برتری پیدا می کند.[4] این روایت نشان دهنده جایگاه والا و فضیلت مجاهدان عرصه جهاد فرهنگی است. همان ها که با کلام و قلم خود، با نفَس و تربیت خود که برگرفته از مکتب قرآن و عترت است، نفوسی را پرورش می دهند که هر گاه اسلام عزیز در مخاطره قرار گرفت، جان خود را بر سر دست گرفته و با خون خود نهال دین را آبیاری می کنند. آری اگر نبود تلاش های مجاهدان عرصه فرهنگ، از شهادت و شهدا نیز خبری نبود.
در روایتی امام صادق علیه السّلام علّت برتری و فضیلت علما را توضیح داده و در ضمنِ کلام گهربار خود، جایگاه و اهمیّت جهاد فرهنگی را تبیین می فرمایند: «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ‏ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِبُ أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِیعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْكَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِكَ یدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ». عالمانِ پیروِ ما، مرزبانان مرزی هستند که ابلیس و دستیارانش در کنارش قرار دارند. آنان از هجوم شیاطین و تسلّط ابلیس و پیروان ناصبی او بر شیعیان ضعیف ما جلوگیری می کنند. آگاه باشید! هر کس از شیعیان ما قیامِ به این موضوع (کسب علم و دفاع از ارکان دین) نماید، هزار هزار (یک میلیون) بار برتر از کسی است که با دشمنان روم و ترک و خزر جهاد نماید، چراکه او (عالِم)، از دین دوستداران ما دفاع می کند و آن (رزمنده میدان جنگ نظامی) از بدن های ایشان دفاع می نماید.[5]
جهاد فرهنگی اقدامی ضروری و مقدّس برای شناخت انحراف ها، افشای دسیسه ها و تحریف ها و تلاش در جهت تعلیم و آموزش و اطلاع رسانی صادقانه و دل سوزانه درباره اسلام ناب محمّدی و معارف اهل بیت نبوی صلّی الله علیه و آله است. شناخت نیروهای دشمن، سنگرها، نفوذی ها، اندیشه ها و اهداف آن ها، همچنین ابزارها و شیوه های آنان در جهاد فرهنگی، رسالتی است که بر دوش اندیشمندان و عالمان و دانشوران و مدیران و مسئولان نظام اسلامی بیش از دیگران سنگینی می کند.[6]
ائمّه علیهم السّلام در میدان جهاد فرهنگی به عنوان بهترین و کامل ترین مصداق، الگوی کاملی برای مجاهدان فرهنگی هستند. آن بزرگواران با آن که معمولا از سوی دشمنان خدا، در شرایط خفقان و حصر شدیدی به سر می بردند، امّا لحظه ای از این مهم غافل نشده و با توجّه به شرایط زمان خود، به شیوه های مختلفی به مبارزه در عرصه فرهنگ پرداختند. شهید مطهّری در این باره می گوید: «ائمه اطهار در هر زمانى مصلحت اسلام و مسلمین را درنظر مى‏گرفتند و چون دوره ‏ها و زمان ها و مقتضیات زمان و مكان تغییر مى ‏كرد، خواه و ناخواه همان ‏طور رفتار مى ‏كردند كه مصالح اسلامى اقتضا مى ‏كرد و در هر زمان جبهه ‏اى مخصوص و شكلى نو از جهاد به وجود مى ‏آمد و آن ها با بصیرت كامل آن جبهه ‏ها را تشخیص مى ‏دادند. این تعارض ها نه تنها تعارض واقعى نیست، بلكه بهترین درس‏ آموزنده‏ است‏ براى‏ كسانى‏ كه‏ روح‏ و عقل‏ و فكر مستقیمى داشته باشند، جبهه شناس باشند و بتوانند مقتضیات هر عصر و زمانى را درك كنند كه چگونه مصالح اسلامى اقتضا مى ‏كند كه یك وقت مثل زمان سیدالشهداء علیه السّلام، نهضت آن ها شكل قیام به سیف به خود بگیرد و یك زمان مثل زمان امام صادق علیه السّلام، شكل تعلیم و ارشاد و توسعه تعلیمات عمومى و تقویت مغزها و فكرها پیدا كند و یك وقت شكل دیگر. إنَّ فى ذلِكَ لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ اوْ الْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهیدٌ (در این تذكّرى است براى آن كس كه عقل دارد، یا گوش دل فرادهد در حالى كه حاضر باشد[7]».[8]
 

هجوم یا شبیخون فرهنگی


به هجومی که از یک سو با انگیزه هضم و بلع، بر طرف مقابلی که آرام و ساکن و بدون هیچ اندیشه هجوم می باشد، علاوه بر واژه «هجوم»، حمله و تجاوز نیز اطلاق می شود و اگر چنین حمله ای غافلگیرانه انجام گیرد، به آن «شبیخون» گفته می شود. همان واژه ای که رهبر انقلاب در مورد تهاجم فرهنگی استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی ایران به کار برده و از آن به عنوان «شبیخون فرهنگی» یاد کردند.[9] با این مقدّمه هجوم و یا شبیخون فرهنگی را نیز می توان این گونه تعریف کرد: «حرکتی است مرموزانه، حساب شده، همراه با برنامه ریزی دقیق و با استفاده از شیوه ها و ابزار و امکانات متعدّد و متنوّع، برای سست کردن باورها، دگرگونی ارزش ها، انحراف اندیشه ها، تغییر و تبدیل آداب و سنن، و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه».[10]
ضرورت جهاد فرهنگی وقتی بیش تر نمایان می شود که بدانیم ما با یک هجمه سنگین ضدّ فرهنگی و یا به عبارت دقیق تر «شبیخون فرهنگی» از سوی دشمنان خدا رو به رو هستیم. هجوم سنگین و وسیعی که اگر نیروی ایمان مؤمنین نبود، شاید برای لحظه ای قدرت تقابل با آن را نداشتیم. دشمنان خدا از نظر عِدّه و عُدّه، در تمام عرصه های پیکار آن چنان مسلّح و مصمّم هستند که در بسیاری از موارد جای مقایسه ای برای ما باقی نمی گذارند. امّا آن چه تاکنون مانع از شکست و نابودی اسلام در عرصه گیتی شده، نیروی ایمان و پشتوانه محکم الهی است. به همین سبب دشمن تمام نیروی خود را بسیج کرده تا با تمام قوا بستر نابودی نیروی ایمان را فراهم کند. برای نمونه خوب است به سخنان برخی از مستکبرین و قدرت های ظالم دنیا در این رابطه توجّه کنیم:
رئیس جمهور آمریکا در دهه 1960 میلادی می گوید: «جنگ فردای ما با ملّت ها یک جنگ فرهنگی خواهد بود». ناپلئون می گوید: «من از صدای قلم فرهنگیان بیشتر می ترسم تا از صدای سفیر گلوله ها». در بخشی از اسناد سرّی صهیونیست ها این طور آمده که: «ما برای اجرای نقشه خود، تمام معتقدات مذهبی دیگران را از بین می بریم تا نسل فاسد شود و پیوسته سعی می کنیم که آن دسته از رهبران مذهبی را که مزاحم نقشه های ما هستند، نابود کنیم و لازم است که مذهب را ریشه کن سازیم». در سال 1965 میلادی صهیونیست ها سمیناری به منظور دستیابی به راه بردها و استراتژی ها برای مقابله و مبارزه با شیعه گری و اصول گرایی مسلمانان ایران و جهان برپا کردند و در این راستا از تمام کشورهای غربی و روانشناسان و جامعه شناسان و سیاسیون آن کشورها دعوت نمودند تا راه حل های خود را ارائه دهند. در انتهای جلسه به این نتیجه رسیدند که بهترین راهِ نابود ساختن فرهنگ شیعه در دنیا، سرمایه گذاری بر روی جوانان مسلمان از طریق ترویج عقائدی چون لیبرالیسم، سکولاریسم و امثال آن و سپس ترویج فساد و فحشا و موادّ مخدّر در بین جوانان مسلمان است که البته تا حدودی هم موفّق به این کار شده اند.[11]  
ان شاء الله در نوشتارهای بعدی به بررسی جهاد فرهنگی، راهکارها، موانع و مباحث دیگری از این دست، با تکیه بر آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السّلام خواهیم پرداخت.
 

خودآزمایی


1- اهمیت و ضرورت جهاد فرهنگی را به اختصار توضیح دهید؟
2- شبیخون فرهنگی را تعریف کنید؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] سوره فرقان/ آیه 52 (ترجمه مکارم).
[2] نهج البلاغة (للصبحی صالح) ص 422 [نامه 47].
[3] تفسیر نمونه ج ‏15 ص 121 و 122.
[4] من لا یحضره الفقیه ج ‏4 ص 399.
[5] بحار الأنوار (ط - بیروت) ج ‏2 ص 5.
[6] جهاد فرهنگی (محمود مهدی پور)، منبع: مبلغان 1387 شماره 103 ص 7 [با دخل و تصرّف].
[7] سوره ق/ آیه 37 (ترجمه مکارم).
[8] مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى ج ‏18 ص 49.   
[9] چیستی مفهومی تهاجم و ناتوی فرهنگی؛ راهکارهایی برای ایران (سیّد محمّدجواد قربی)، مجله: مطالعات عملیات روانی » زمستان 1390 - شماره 31 ‏(30 صفحه - از 184 تا 213). [با دخل و تصرّف].
[10] تهاجم فرهنگی، مجله: فرهنگ کوثر » اردیبهشت 1377 - شماره 14 ‏(4 صفحه - از 28 تا 31) [با دخل و تصرّف].
[11] همان.
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: