کد مطلب: ۴۳۱۹
تعداد بازدید: ۶۰۱
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
داستان‌هایی از حضرت امام سجاد(ع) | ۲
روزی امام سجّاد(ع) یکی از غلامان خود را دوبار صدا زد، ولی او با اینکه صدای امام را می‌شنید، پاسخ نمی‌داد، تا اینکه بار سوّم پاسخ داد.
روزی امام سجّاد(ع) یکی از غلامان خود را دوبار صدا زد، ولی او با اینکه صدای امام را می‌شنید، پاسخ نمی‌داد، تا اینکه بار سوّم پاسخ داد.
حضرت به او فرمود: «ای پسر مگر صدای مرا نشنیدی؟»
غلام گفت: چرا شنیدم.
امام سجّاد(ع) فرمود: پس چرا جواب نمی‌دهی؟
غلام گفت: از تو ایمن بودم (و می‌دانستم اگر جواب ندهم، نسبت به من خشمگین نمی‌شوی).
امام سجّاد(ع) فرمود: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی جَعَلَ مَمْلُوکِی یَأْمِنُنی.
«شکر و سپاس خدا را که زیر دست مرا از من ایمن ساخت»[۱].
 

پی‌نوشت‌ها


[۱]. اعیان الشیعه، چاپ ارشاد، ج ۱، ص ۶۳۳.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: