نعمت به چيزی گفته میشود كه آدمی را در رسيدن به هدف و سعادت مطلوبش كمک كند و در مسير زندگی، موجب آسايش و آرامشش گردد و موانع و مشكلات را از پيش پايش بردارد و در مقابل، به آنچه مانع نيل به هدف و سبب اشكال و دشواری راه و موجب محرومیّت از كمال گردد، بلا و نقمت[۱] گفته میشود.
آب و هوا و نور و چشم و گوش و دست و پا و زبان را نعمت میدانيم، از آن جهت كه هر كدام از اينها در حدّ خود، ما را در رسيدن به هدفهای زندگی و مقاصد مطلوب كمک میکنند؛ به طوری که در اثر نبود يا كمبود يكی از اينها، مشکلاتی برای ما پیش میآید و احیاناً منجرّ به مرگ و نابودی ما میگردد.
حالا ما وقتی مجموعهی موجودات عالم را در نظر بگيريم، میبينيم كه هر موجودی در حدّ خود، به پیشرفت نظام عمومی عالم كمک میكند و اثر میبخشد و از اين جهت، تمام موجودات نعمت حساب میشوند.
تمام اسباب و وسايل حياتی كه در دسترس انسان است، از اعضا و جوارح بدن و قوای ظاهری و باطنی و آب و هوا و آفتاب و علم و قدرت و ثروت و فرزند و زن، از نظر قرآن تا زمانی نعمت است و موجب آسايش و آرامش واقعی انسان میشود كه آدمی را در رسيدن به هدف كه تقرّب الی الله است كمک كند و انسان هم آنها را در همين راه مصرف كرده از آنها طوری بهرهبرداری كند كه قرب به خدا و نيل به رضای خدا نصيبش شود؛ امّا همين كه از اين مسير منحرف شد و در راهی كه راه رسيدن به هدف خلقت انسان نيست افتاد و آدمی هم آنها را در همان راه كج مصرف كرد و از آنها طوری بهرهبرداری كرد كه قرب به خدا و نيل به رضای خدا نصیبش نشد، بلكه ـ العياذ بالله ـ همين چشم و گوش و عقل و هوش و آب و هوا و آفتاب و علم و قدرت و ثروت را طوری مصرف كرد كه دوری از خدا و منفوریّت و مبغوضیّت[۲] در پیشگاه خدا نصيبش شد، تمام اين اسباب و وسايل بلا و نقمت محسوب میشود و موجب محرومیّت و هلاک ابدی است.
بنابراین، نعمت بزرگ خدا بر بشر همان نعمت دين است كه تمام اسباب و وسايل حياتی را در راه تأمين هدف میافكند و در نتيجهی هدايتها و راهنمايیهای دين است كه چشم و گوش، دست و پا و زبان، عقل و هوش و ساير قوا و شرايط برای انسان نعمت میشوند و در طريق نيل به هدف، آدمی را كمک میكنند و سعادت ابدی او را فراهم میسازند و اگر نعمت دين از بشر گرفته شود، تمام قوا و شرايط زندگی انسان از راه هدف اصلی خلقت منحرف گشته تمام نعمتها تبديل به نقمت و بلا میگردد و آدمی را به وادیهای سوزان بدبختی و هلاک ابدی میكشاند. آن وقت بايد ديد نعمت دين در پناه چه نيرويی بايد محفوظ بماند تا بتواند حيات بشر را تدبير كند و در صراط مستقيم به سوی هدف پيش ببرد. چون بديهی است كه دين و قانون آسمانی، هر چقدر هم كه جامع و كامل باشد، از خود قدرت تدبير ندارد؛ بلكه نياز به يک مدّبر معصوم الهی دارد كه با تدبير عادلانه و حكيمانهی او به مرحلهی اجرا گذاشته شود تا حیات بشر را منظّم کند و دنیا را برای او نعمت گرداند و آن مدبّر معصوم الهی همان است که ما او را امام و ولیّ امر مینامیم و تدبیر و ادارهی حکیمانهی او را ولایت معرّفی میکنیم. ولايت يعنی اداره و رهبری جمعیّت در راه هدف و تدبیر شؤون حیاتی ملّت به منظور رساندن به مقصد.
پینوشتها
[۱]ـ نَقمَت: عقاب، پاداش به عقوبت.
[۲]ـ مَبغوض، دشمن داشته.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی