مقدمه
از بدو پیدایش انسان، مردان و زنان با تشکیل کانون خانواده، عمری در کنار یکدیگر با محبت و مهربانی زندگی می کنند و فرزندان را در دامان پر مهر خود پرورش می دهند. طبیعی ترین شکل خانواده، خانواده ای است که زندگی خود را با پیوند مقدس زناشویی آغاز کرده وهیچ چیز جز مرگ نمی تواند این پیوند مقدس را پایان دهد. در محیط خانواده ای که بر اساس معیارهای اسلامی تشکیل شده باشد، آرامش و آسایش جسم و جان فراهم می گردد و اعضای خانواده برای ایجاد یک زندگی پویا و سعادتمندانه به یکدیگر کمک کرده و با صفا، صمیمیت، همدردی و یکرنگی در فراز و نشیب های زندگی یاور هم هستند و بر مشکلات فایق می آیند و یکدیگر را از فساد و انحراف مصون ساخته و موجبات عفت و پاکدامنی خود را فراهم می کنند.
تعریف ازدواج؛
ازدواج عبارت از فرايند علاقمندي، كشش جسمی، جنسي، رواني و به دنبال آن فراهم سازي شرايط اقتصادي ، اجتماعي، علمي، شغلي، خانوادگي، شخصي دو جنس مخالف ( زن ومرد يا دختر و پسر) در جهت ايجاد يك زندگي مشترك توأم با تفاهم، محبت، پويايي، زايندگي، و هدفمند كه در راس آن بيشترين تأثيرات را ایمان واخلاق دو طرف دارد. بنابراين در شكل تفكيك شده، ازدواج جنسي مطلق، مخصوص بهايم است. شيعه واقعي همه اتصالات را باهم برقرار مي كند. رابطه زناشویی سالم دارد، عبادت مي كند با مردم در مي آميزد. تجارت مي كند و توالد و تناسل را نيز برقرار مي نمايد.
آثار و فواید فردی و اجتماعی ازدواج
الف- آرامش روانی و سکون قلبی زوجین؛
آرامش روانی حاصل از ازدواج مهمترین اثر ازدواج می باشد . دست آفرینش خداوند متعال سرنوشت انسان را به گونه ای رقم زده است که در بدو ورود انسان به دوران بلوغ نوعی احسان اضطراب و سردرگمی و در برخی افراد حس کم حوصلگی و بیهودگی در درونشان شکل می گیرد، که نیاز به یک نیروی تسکین بخش در وجود انسان احساس می شود. در این زمان است که انسان به صورت غریزی نیاز به داشتن یک همدم و همراز از جنس مخالف را در دورن خود احساس می نماید تا به آرامش حقیقی دست یابد.
خداوند متعال در قرآن کریم در آیه 21 سوره روم فرموده است:
مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ.
و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید ، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این امر نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند.
خداوند متعال در این آیه شریفه وقتی می خواهد حکمت ازدواج را برای ما بیان کند، نمی گوید حکمت آن بقای نسل، جلوگیری از فساد یا انتشار آرمان توحید است بلکه حکمت آن را به آرامش رسیدن انسان را معرفی می کند. خداوند متعال از میان فواید بسیار ازدواج تنها این مورد را نام برده که معلوم می شود مهمترین فایده و اثر ازدواج است. سکونی که خداوند در این آیه شریفه وعده اش را داده، تنها در نهاد خانواده و در چارچوب قواعد شرع الهی تحقق می یابد. نزدیک ترین رابطه عاطفی در میان انسان ها مختص زن و شوهر می باشد. ازدواج روح آشفته و پر تلاطم جوان را آرامش می بخشد و سبب جهت دار شدن تلاش ها و فعالیت های او می شود. زن و شوهر در پرتوی ازدواج به یکدیگر محبت می ورزند و یکدیگر را محرم اسرار و پناهگاه عاطفی خود می دانند. یک خانه در جامعه در صورتی با سلامت و آرامش قرین می شود که مرد و زنی با تحقق دادن ازدواج و رعایت حقوق یکدیگر در آن زندگی کنند.
یکی از نیاز های بشر انس و الفت است لذا تنهایی برای او بسیار دشوار است و نیاز به کسی دارد که امین و غمخوار او باشد تا به او انس بگیرد و به آرامش دست یابد و موثرترین افراد برای بر طرف کردن این نیاز زن و شوهر مباشند.
امام سجاد علیه السلام وجود همسر را نعمتی از سوی خداوند دانسته و می فرمایند:
أَمَّا حَقُّ الزوجه ، فَانٍ تَعْلَمُ انَّ اللَّهِ عزوجل جَعَلَهَا سکنا وَ أُنْساً ، فَتَعْلَمَ انَّ ذلک نِعَمِهِ مِنَ اللَّهِ عزوجل علیک ، فتکرمها وَ تَرْفُقَ بِهَا. )من لا یحضره الفقیه: ج2، ص621(
حق همسر این است که بدانی خداوند متعال او را مایه آرامش و انس تو قرار داده، و بدانی این خود، نعمتی است از جانب خداوند به تو. پس، او را گرامی بدار و با او مهربان باش.
ب- انس و الفت دل ها؛
ازدواج علاوه بر فواید عالی که در زمینه فردی برای شخص دارد، از جنبه اجتماعی نیز دارای فواید بسیار زیادی است. به نظر برخی علمای اهل لغت کلمه ی انسان از انس گرفته شده است یعنی در ذات انسان انس و الفت نهفته است به طوری که از تنهایی بیزار است. دوست دارد با هم نوع خود رفت و آمد کند. این نشست و برخاست ها در سلامتی روح و روان او تاثیر فراوانی دارد. وقتی ازدواج صورت می گیرد علاوه بر اینکه بین زن و شوهر انس و الفت ایجاد می شود، بین بستگان وخویشان به واسطه ی این وصلت نوعی رابطه ی محبت آمیز و انس و مهربانی به وجود می آید که در شادی یکدیگر شاد، در سختی یکدیگر کمک کار و در اندوه یکدیگر شریک هستند.
امام رضا علیه السلام در خصوص اهمیت ازدواج و تأثیر آن در ایجاد الفت و مهربانی بین انسان ها در حدیثی فرموده اند:
لولم یکن فی المناکحه وَ المصاهره آیه محکمه، وَ لَا سِنُّهُ متبعه، وَ لَا أَثَرٍ مستفیض، لکان فیما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بِرِّ القریب، وتقریب البعید، وتالیف الْقُلُوبِ، وتشبیک الْحُقُوقِ، وتکثیر الْعِدَدِ، وتوفیر الْوَلَدِ لِنَوَائِبِ الدَّهْرِ وَ حَوَادِثِ الامور، مَا یرغب فی دُونِهِ الْعَاقِلُ البیب، ویسارع الیه الْمُوَفِّقُ المصیب. (کافی، ج5، ص373)
اگر درباره ازدواج و وصلت ،آیه روشن (از کتاب خداوند)، و سنتی پیروی شده (از پیامبر) و اخبار فراوان نبود، بی گمان (آثار و برکاتی چون): نیکی کردن به خویشاوندان، و نزدیک ساختن افراد دور (به یکدیگر)، و الفت بخشیدن میان دل ها ، و در هم تنیدن حقوق ، و افزودن جمعیت ، و اندوختن فرزند برای (رویارویی با) سختی های روزگار و پیشامد های زمانه (که خداوند در ازدواج قرار داده است، خود)، کافی بود که خردمند دانا ، به این کار رغبت نماید، و انسان ره یافته درست اندیش ، به آن بشتابند.
امام هادی علیه السلام درباره تأثیر ازدواج در ایجاد دوستی و الفت در جامعه، فرموده اند:
انَّ اللَّهُ - جَلَّ وَ عَزَّ - جَعَلَ الصِّهْرَ مالفه لِلْقُلُوبِ وَ نَسَبِهِ الْمَنْسُوبِ ، أَوْشَجَ بِهِ أَرْحَامٍ ، وَ جَعَلَهُ رافه وَ رَحِمَهُ ، انَّ فی ذلک لایات للعلمین. (کافی، ج5، ص373)
خداوند، وصلت را مایه الفت دل ها و پیوستگی نسبی قرار داد و (به واسطه ی وصلت) رشته های خویشاوندی را به هم پیوست و آن را مایه ی مهر و محبت ساخت. در این (پدیده) برای مردمان، نشانه هایی (از قدرت و رحمت خدا) است.
ج- دور ماندن از فساد اخلاقی و اجتماعی؛
خداوند متعال در آیه187 سوره بقره فرموده اند:
هُنَّ لِباسُ لکم وانتم لِباسُ لَهُنَّ.
آنان (زنان) برای شما لباس هستند وشما برای آنان لباس هستید.
تشبيه لباس در آیه شریفه یک تعبیر حکیمانه ای است كه كمال اتصال و وابستگی زن و مرد را مشخص میکند. درتشبیه فوق زن وشوهر به منزله لباس یکدیگر معرفی شده اند. در این تشبیه خصوصیاتی در لباس و کارکردهای آن است که باید این خصوصیات در رابطه زناشویی متبلور شود. همانگونه که لباس انسان را در برابر سرما و گرما حفظ می کند، زن و شوهر نیز یکدیگر را از آسیب ها، خطرات جنسی و مفاسد اجتماعی حفظ می کنند. لباس عیوب انسان را می پوشاند، زن و شوهر هم عیوب یکدیگر را می پوشانند. و از طرفی، لباس برای انسان زینت است، زن و شوهر هم مایه آراستگی و زینت یکدیگرند.
آنچه زن و مرد را از فساد اخلاقی و گرفتار شدن به منجلاب فحشاء بازمی دارد، برقراری رابطه ی زناشویی در سایه ازدواج است. ازدواج بازار روابط نامشروع و زنا را کساد کرده و پیامدهای جنایت آمیز و کینه های حاصل از آن را کم می کند. تشکیل خانواده، کمک فراوانی به حفظ اخلاق انسان و نگهداری او از انحرافات اخلاقی و اجتماعی می شود. ازدواج هم حافظ اخلاق فردی و هم حافظ اخلاق اجتماعی است.
رسول خدا صل الله علیه و آله در حدیث زیر ازدواج را مهمترین عامل یأس و نا امیدی شیطان در فریب انسان معرفی کرده اند:
مَا مِنْ شَابٍّ تَزَوَّجَ فی حداثه سِنُّهُ الَّا عَجَّ شیطانه: یا ویله یاویله، عَصَمَ منی ثلثی دینه. فلیتق اللَّهَ الْعَبْدُ فی الثُّلُثِ الاخر. (من لایحضره الفقیه، ج2، ص621)
هیچ جوانی نیست که در جوانی اش ازدواج کند مگر آن که شیطان فریاد برآورد: ای وای بر من! ای وای بر من! دو سوم دینش را از (گزند) من نگه داشت. بنابراین بنده باید تنها در یک سوم دیگر (دینش) تقوای خدا پیشه کند.
د- تولید و بقای نسل صالح؛
خانواده مهمترین رکن رشد و تعالی جامعه اسلامی است، و شاید بتوان گفت: بقای جامعه در گرو بقای نظام خانواده می باشد، زیرا بقای جامعه اسلام ریشه در حفظ جمعیت افراد آن جامعه دارد. اساساً مرگ موضوعی است که برای بشریت قابل گریز نیست، لذا جامعه ای که در آن نرخ مرگ و میر بالاتر از نرخ زاد و ولد آن باشد، آن جامعه در طولانی مدت رو به زوال خواهد بود. رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره فرمودند:
تَناکحوا تکثروا فَاِنی اباهِی بِکُم الاُمَم یَوم القِیَامَة وَ لَوْ بِالسِّقْطِ. (بحارالانوار،ج103،ص220)
ازدواج کنید و با تولید نسل بر تعداد نفرات خود بیفزایید، همانا من به جمعیت شما بر سایر امتها مباهات می کنم، حتی در مورد فرزند سقط شده ی شما.
انسان فطرتا تمایل دارد مثل خود را تولید کند. این نیاز فطری انسان است که موجب حفظ و بقای جامعه انسانی می شود. اسلام عزیز آن قدر به این مسئله اهمیت داده است که فرزند آوری را از صفات زن شایسته دانسته و فرزندان را مایه برکت زندگی مشترک می داند. در واقع ازدواج وسیله ای برای تولید نسل، بقاو تریبت آن و تحمل مصائب آن است.
در احادیث حکیمانه زیر به یکی از ثمرات گران بهای زندگی مشترک که فرزندآوری است، اشاره شده است. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در این باره فرمودند:
اكثروا الولد اکاثر بکم الامم غدا.(کافی ،ج2،ص3)
فرزندانتان را زیاد کنید، که من فردا با فراوانی شما بر دیگر امت ها افتخار می کنم.
و امام کاظم علیه السلام فرمودند:
سَعْدُ امرو لَمْ یمت حتی یری خَلَفاً مِنْ نَفْسِهِ. (کافی،ج6،ص4)
کسی خوش بخت است که نمیرد تا این که جانشینی از (نسل) خود را ببیند.
تولید و تربیت نسل صالح از دیدگاه اسلام مسئله بسیار پر ارزشی است. وجود فرزند عاملی در ایجاد نشاط و آرامش در هر خانواده است و احساس مسئولیت پدر و مادر بودن برای والدین عاملی در ایجاد امید به زندگی خواهد بود زیرا آنان به خوبی می دانند که فرزند شایسته حامی آنان در دوران پیری آنها خواهد بود و هم در قیامت مایه سر فرازی آنها می شود.
رسول خدا صل الله علیه وآله در این باره فرمودند:
اطْلُبُوا الْوَلَدِ وَ التمسوه فانه قره العین وَ ریحانه الْقَلْبِ. (مکارم الاخلاق،ج1،ص480)
فرزند بخواهید وآن را طلب کنید ، چرا که فرزند مایه روشنی چشم و شادی قلب است.
ه- نشر کلمه توحید؛
هدف از رسالت پیامبران و تلاش های ائمه اطهار و مشقت همه علمای اسلام جز از برای گسترش کلمه توحید و اسلام ناب در سراسر گیتی نبوده است. اما با توجه به مشکلات و تبلیغاتی که بر علیه دین اسلام در طی سالیان متمادی صورت پذیرفته، همه مسلمانان در این مسیر وظایف و مسئولیت هایی را بر عهده دارند. یکی از این وظایف گسترش جمعیت مسلمانان بر روی کره زمین می باشد. رسول خدا صل الله و علیه وآله فرمودند:
مَا یمنع المومنان یتخذ أَهْلًا ؟ لَعَلَّ اللَّهَ انَّ یرزقه نسمه تُثْقِلُ الارض بِلَا اله الَّا اللَّهُ. (من لایحضره الفقیه:ج3،ص382)
چه چیزی مانع می شود که انسان مومن، زن بگیرد؟ شاید خداوند به او فرزندانی روزی کند که زمین را از (لا اله الا الله)، سنگین کنند.
پیامبر گرامی اسلام صل الله و علیه وآله در بیان اهمیت کثرت زبان تسبیح گوی بر روی زمین به توصیه حضرت یعقوب علیه السلام به فرزند خویش بنیامین اشاره نموده و فرموده اند:
انَّ یوسف بْنِ یعقوب لقی أَخَاهُ فَقَالَ: یا اخی، کیف اسْتَطَعْتَ انَّ تَتَزَوَّجَ النِّسَاءَ بعدی؟ فَقَالَ: انَّ ابی امرنی وَ قَالٍ: انَّ اسْتَطَعْتَ انَّ تکون لک ذریه تُثْقِلُ الارض بالتسبیح فَافْعَلْ. (کافی، ج5، ص373)
یوسف پسر یعقوب در دیدار با برادرش بنیامین ، به او گفت: ای برادر ! چگونه توانستی پس از من ازدواج کنی؟ برادرش گفت: پدرم به من دستور داد و فرمود: اگر توانستی فرزندانی داشته باشی که زمین را از تسبیح گویی (خدا) آکنده سازند، این کار را بکن.
از آنجا که خانواده تاثیراساسی برزندگی فردی و اجتماعی انسان دارد، همه ی ادیان به آن توجه ویژه ای داشته اند. اما دین اسلام آداب خاصی برای ازدواج قرار داده به گونه ای که وارد جزئی ترین مسائل شده و بسیاری از هنجارهای مربوط به ازدواج و زندگی خانوادگی را در جهان تغییر داده است . دین مبین اسلام، مسلمین را به فرزندآوری سفارش کرده است، زیرا فرزندانی که در خانواده مسلمین به دنیا می آیند در بستر اسلام عزیز رشد یافته و با تعالیم آسمانی آن آشنا شده و روز به روز بر پیروان این دین حقیقی افزوده می شود.
شکوفایی استعدادها، احساس مسئولیت، رشد واستقلال، نجات از تنهایی، تکامل روحی و روانی، تربیت خویشتن، هدف گزینی در زندگی، سلامت جسم وجان و پاسخ به غریزه جنسی نیز از دیگر آثار و فواید ارزشمند ازدواج می باشند، که در فصول بعد بیشتر در مورد آنها صحبت خواهد شد.
آثار و فواید معنوی و اخروی ازدواج
الف- محبوب ترین مکان نزد خداوند؛
خداوند متعال کانون خانواده را برترین کانون و پایگاه نامیده است، زیرا این کانون است که زیر بنای اساسی و بنیادی جامعه اسلامی را تشکیل می دهد و ثبات یک جامعه به ثبات خانواده های آن بستگی دارد. هرگاه روابط افراد خانواده به خصوص زن وشوهر گسیخته شود، نمی توان امیدوار بود که هیچ کانون محبت آمیز دیگری در اجتماع به وجود آید.
پیامبر اکرم صل الله علیه وأله در این باره فرمودند:
مَا بَنی فِی الاسلامُ بِنَاءُ أَحَبُّ الی اللَّهُ - عَزَّ وَ جَلَّ- وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزویج. (بحار الانوار، ج103، ص222)
هیچ بنایی در اسلام، پایه گذاری نشده که در پیشگاه خدای عز و جل، محبوبتر و ارجمندتر ازدواج باشد.
رسول خدا صل الله علیه واله در این خصوص نیز فرمودند:
مَا مِنْ شیء أَحَبَّ الی اللَّهِ – عَزَّ وَ جَلَّ - مِنْ بیت یعمر فی الاسلام بالنکاح. (وسائل الشیعه،ج14،ص5)
هیچ چیز، نزد خدای عزوجل محبوب تر از خانه ای نیست که با ازدواج آباد گردد.
ب- محبوب ترین مباح[1] نزد خداوند؛
برخی از اعمال در دین اسلام از اهمیت بسیاری برخوردارند، اما خداوند متعال با توجه به وجود برخی از محدودیت ها و برای جلوگیری از ایجاد مشقت برای مؤمنین و مسلمانان این اعمال را واجب ننموده و مسلمانان در خصوص انجام آن مختار می باشند. اما با توجه به آثار و فوائد ازدواج در زندگی، تشکیل خانواده نزد خداوند از محبوبیت بسیاری برخوردار است.
امام باقرعلیه السلام فرمودند:
لیس مُبَاحُ أَحَبَّ الی اللَّهُ مِنْ النکاح. ( مستدرک الوسائل، ج14، ص154)
هیچ چیز مباحی درپیشگاه خداوند، محبوب تراز ازدواج نیست.
این حدیث بیان گر آن است که با این که افراد در ازدواج خود مختار بوده و این امر بر آنها واجب نمی باشد، اما خداوند متعال بسیار دوست دارد که آنها حتما ازدواج کنند تا از آثار عظیم دنیوی و اخروی آن محروم نشوند.
ج- راهی برای جلب رحمت الهی؛
ازدواج از آن چنان قداستی در دین مبین اسلام برخوردار است که یکی از کارهایی است که فرد می تواند انجام بدهد تا خود را مشمول رحمت الهی کرده و از بهره و ثواب عظیمی بهره مند گردد.
رسول خدا صل الله علیه واله در این باره فرمودند:
یفتح أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي ارْبِعْ مَوَاضِعَ : عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَالِدُ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الكعبه وَ عِنْدَ النِّكَاحِ. (مستدرک الوسائل،ج14،ص152)
درهای آسمان درچهار موضع از سررحمت، گشوده می شود: هنگام نزول باران و هنگام نگاه کردن فرزند به چهره ی پدر و مادر و هنگام گشوده شدن درکعبه و هنگام ازدواج.
د- عمل به سنت نبوی؛
در آیین مسحییان بسیاری از کشیشان و راهبهها ازدواج نمیکنند، زیرا فکر می کنند این مسئله یک مسئله دنیوی است که مانع از رشد روحی و معنوی آنها می شود. اما این مسئله مغایر با دستورات و تعالیم دین مبین اسلام می باشد زیرا رسول خدا صل الله علیه و آله که رهبر مسلمین بوده بر این امر توصیه و تاکید فراوان داشته و خود نیز ازدواج کرده و آن را امری مقدس دانسته است.
رسول خدا صل الله علیه واله در این باره فرمودند:
النِّکاح سنّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سنّتی فَلَیسَ منِّی. (بحار الانوار،ج103،ص220)
ازدواج سنت من است، پس هرکس به سنت من پشت کند، ازمن نیست.
رسول خداصل الله علیه و آله فرمودند:
مَنْ أَحَبَّ انَّ یکون علی فطرتی ، فليسن بِسُنَّتِي فَانٍ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاح (وسائل الشیعه،ج14،ص74)
هرکس دوست دارد بر آیین من باشد، البته باید ازسنت من پیروی کند و در راه من گام زند، از جمله سنت های من ازدواج است.
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره فرمودند:
تَزَوَّجُوا فَانٍ رَسُولُ اللَّهَ كَثِيراً ماكان يَقُولُ مَنْ كَانَ يُحِبُّ انَّ يَتَّبِعَ سُنَّتِي فَلْيَتَزَوَّجْ فَانٍ مِنْ سُنَّتِيَ التَّزْوِيجَ. (وسائل الشیعه،ج14، ص76)
تشکیل خانواده دهید، زیرا رسول خدا بسیار می فرمودند: هر کس دوست دارد از سنت من پیروی کند، تشکیل خانواده دهد که ازجمله سنت هاي من تشكيل خانواده است.
دین سلام تنها به جنبه های معنوی زندگی انسان نپرداخته، بلکه جنبه های مادی و بشری زندگی انسان از جمله ازدواج، رابطه زناشویی را هم در نظر گرفته است. یکی از بعدهای زندگی انسان لذت جویی و لذت خواهی است که می توان اوج آن را در رابطه زناشویی یافت. دیدگاه اسلام به این عمل دیدگاه مثبتی است. این نگرش مثبت باعث می شود زن وشوهر احساس مثبتی از این رابطه داشته باشند و آن را عمل منافی عفت و گناه آلود ندانند. سیره ی انبیاء و اولیاء به گونه ای بوده که نه دچار افراط بوده اند و نه تفریط. هم به عبادت می پرداختن و هم از نعمات دنیوی بهره مند می شدند.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که عده ای از اصحاب پیامبر، پس از آن که از احوال پیامبر -و بندگی و پارسایی و پرهیزگاری او- با خبر شدند، گمان کردند که لازمه ی بندگی و پارسایی و پرهیزگاری، دست شستن از زندگی معمولی و رهبانیت پیشگی است؛ برخی گفتند: هرگز ازدواج نخواهیم کرد و بعضی گفتند: هرگزگوشت نخواهیم خورد و عده ی دیگری گفتند: هرگز در بستر نخواهیم خفت و دیگرانی گفتند: پیوسته، روزه دار خواهیم بود و افطار نخواهیم کرد. چون این سخنان به گوش پیامبر رسید، خطبه ای خواند و پس ازحمد و ثنای الهی فرمودند:
مَا بَالُ أَقُوامُ یحرمون علی انفسهم الطیبات .....الا انی انام باللیل و انکح وافطر بالنهار، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي . (تفسیر قمی،ج1،ص180)
چه شده بر بعضی از مردم که طیبات را بر خود حرام کرده اند.......آگاه باشید که من شب هنگام می خوابم و ازدواج می کنم وغذا می خورم، پس هر کس از سنت من پیروی نکند از من نیست.
ه- عامل تکامل دین؛
وقتی انسان ازدواج می کند از بسیاری از گناهان جنسی،اخلاقی و فحشا مصون می ماند و مرتکب آنها نمی شود. در واقع ازدواج عامل بازدارنده ی بسیار قویی است که علاوه بر اینکه انسان را در حفظ دین وآیینش کمک کرده، تکامل روحی و معنوی او را فراهم ساخته و او را قدم به قدم به سعادت اخروی می رساند.
امیرالمونین علی علیه السلام فرمودند:
لمْ یکن أَحَدُ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ یتزوّج الَّا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ کمل دینه . (مستدرک الوسائل،ج14،ص154)
هیچ یک از اصحاب رسول خدا ازدواج نمی کرد، مگر اینکه رسول خدا می فرمودند: دینش کامل شد.
امام رضا علیه السلام نقل کردند که زنی در مقام پرسش به امام محمد باقرعلیه السلام گفت: من متبتل هستم. حضرت فرمودند: مقصودت از تبتل چیست؟ گفت تصمیم دارم، هرگز ازدواج نکنم .حضرت فرمودند : برای چه؟ گفت برای دستیابی به فضل و کمال. امام علیه السلام فرمودند:
انْصَرِفِي ، فَلَوْ كَانَ فِي ذَلِكَ فَضْلُ لَكَانَتْ فَاطِمَةُ أَحَقَّ بِهِ مِنْكَ ، انْهَ لَيْسَ أَحَدُ يَسْبِقُهَا الي الْفَضْلِ . (بحارالانوار،ج103،ص219)
ازاین تصمیم منصرف شو، زیرا اگر خودداری از ازدواج فضیلت بود، فاطمه سلام الله علیها به درک این فضیلت از تو شایسته تر بود. درحالی که هیچ كس نيست كه در فضیلت بر وی پیشی گیرد.
رسول اکرم صل الله علیه و آله فرمودند:
مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اعطی نِصْفُ السّعاده . (مستدرک الوسائل، ج14، ص15)
هرکس ازدواج کند به نیمی ازسعادت دست یافته است.
رسول اکرم صل الله علیه وآله فرمودند:
مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ احْرُزْ نِصْفُ دینه ، فلیتق اللَّهِ فی النِّصْفِ الباقی. (کافی، ج5، ص329)
هرکس تشکیل خانواده دهد، نیمی از دینش را حفظ کرده است، پس باید در نیم دیگر آن از خدا بترسد.
ه- عامل برتری بر شخص مجرد؛
در پیشگاه خداوند متعال شخص متاهل از جایگاه بالایی نسبت به فرد مجرد برخوردار می باشد، زیرا او با تمامی مشکلات، به خداوند متعال توکل کرده و به این سنت نبوی زیبا عمل نموده و خود را با این کار از بسیاری از گناهان مصون ساخته است. از طرفی او دائم در حال تلاش و فعالیت بوده، تا بتواند اسباب خوشبختی و سعادت خود و خانواده اش را فرهم کند. اما شخصی که تجرد را انتخاب کرده تنها به منافع فردی خود فکر کرده و برای راحتی خود هیچ مسئولیتی در قبال دیگران به عهده نمی گیرد.از این رو احتمال گرفتاری این افراد در منجلاب گناه و فحشا بسیار زیاد است.
رسول اکرم صل الله علیه و آله فرمودند:
الرَّکعتان یصلییها المُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ رَجُلٍ عَزَبٍ یقوم لیله وَ یصوم نَهَارِهِ. (وسائل الشیعه، ج14، ص7)
دو رکعت نمازی که انسان متاهل اقامه نماید، برتر از آن است که مجردی، شب را به نماز شب و روز را به روزه بگذراند.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند:
رکعتان یصلیهما الْمُتَزَوِّجُ ، أَفْضَلُ عندالله مِنْ سبعین رکعه یصلیها غیر مُتَزَوِّجٍ. (وسائل الشیعه، ج14، ص6)
دو رکعت نمازی که انسان متاهل بگزارد از هفتاد رکعت نمازی که مجرد به جا آورد، برتر است.
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند:
الْمُتَزَوِّجُ النَّائِمُ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْعَزَبِ. (بحار الانوار، ج103، ص221)
متاهل خفته، نزد خداوند، برتر از مجرد شب زنده دار است.
ز- عامل گشایش روزی؛
بر خلاف اعتقاد برخی از افراد که دلیل امتناع خود از ازدواج را جلوگیری مشکلات و کمبودهای مالی می دانند،اما تجربه نشان داده بسیاری از افرادی که در زندگی خود به موفقیت های قابل توجهی دست یافته اند، این امر را ناشی از ازدواج خود می دانند. عملاً ازدواج باعث افزایش قدرت استنباط و تصمیم گیری در انسان شده و در نتیجه انسان در بیشتر کارها از بازدهی بیشتری برخوردار خواهد بود. افراد وقتی ازدواج می کنند، هر یک به نوعی خود را مسئول می داند. زن در به آرامش رسیدن محیط خانواده، مرد در جهت آسایش و گشایش روزی به کار و تلاش می پردازد و روز به روز زندگی مادی و معنوی آنها شکوفاتر می شود.
رسول اكرم صل الله علیه و آله در این باره فرمودند:
اتَّخَذُوا الاهل فانه ارْزُقْ لَكُمْ . (وسائل الشیعه، ج14، ص3)
تشكيل خانواده دهید که این امر گشایش دهنده ی روزی بر شماست.
همچنین ایشان در جای دیگری فرموده اند:
تَزَوَّجُوا النِّسَاءِ فانهن یاتین بِالْمَالِ. (مکارم الاخلاق،ص197)
ازدواج کنید، زیرا زنان برای شما ثروت (توانگری) می آورند.
رسول خدا صل الله علیه وآله فرمودند:
الْتَمِسُوا الرِّزْقَ بالنکاح. (مکارم الاخلاق،ج1، ص43)
روزی را به ازدواج کردن بجویید.
شیطان یک وسوسه گر است و دائم انسان را به پرتگاه گناه می کشاند و خسران دنیا و آخرت را برای او به ارمغان می آورد. اما ازدواج سد محکمی در برابر وسوسه های شیطان است.
رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره فرمودند:
مَا مِنْ شَابٍّ تَزَوَّجَ فی حداثه سِنُّهُ الَّا عَجَّ الشیطان یا ویله یا ویله عَصَمَ منی ثلتی دینه فلیتق اللَّهَ الْعَبْدُ فی الثُّلُثِ الاخر. (بحار الانوار، ج103، ص221)
هرکس که در اوایل جوانی ازدواج کند، شیطان فریاد می زند: فریاد از! او فریاد از ! او دوسوم دینش را از دستبرد من نگاه داشت، پس باید عبد خدا در نگهداری یک سوم دیگرش جانب تقوا را رعایت کند.
ح- عامل دوری از لعن و نکوهش رسول خدا؛
با توجه به آیات و روایات ازدواج انسان را کرامت و شرافت می دهد. از علل استحقاق عذاب الهی می رهاند و از افتادن در بند شیطان مصون می دارد و از اینکه آدمی منبع شر وفساد شود ومورد لعنت حق قرار گیرد در امان می دارد.
رسول خدا صل الله علیه و آله در ابن باره فرمودند:
خیار امتی المتاهلون وَ شِرَارُ امتی الْعُزَّابُ . (بحار الانوار، ج103، ص221)
بهترین امت من، همسرداران اند، و بدترین امتم، بی همسرانند.
همچنین رسول خدا صل الله علیه وآله فرمودند:
لَعَنَ رسول اللَّهُ..... المتبتلین مِنَ الرِّجَالِ وَ االمتبتلات مِنَ النِّسَاءِ . الذین یقولون : لَا تَتَزَوَّجْ. (مستدرک الوسائل،ج3،ص462)
خدا لعنت کند مردان و زنان تجرد گزین را. آنان که می گویند: ما ازدواج نمی کنیم
رسول خدا صل الله علیه وآله در بیان زیبای دیگری فرمودند:
رُذَالُ موتاکم الْعُزَّابُ. (کافی،ج5،ص329)
پست ترین مردگان شما، مردان بی همسرهستند.
ط- عامل ایجاد اخلاق نیکو؛
یکی از عواملی که نقش اساسی در پاک زیستی وتکامل اخلاقی دارد، ازدواج است.ازدواج باعث می شود زن ومرد با بسیاری از عیوب اخلاقی خود آگاه شده و برای اینکه آینده زندگی آنان و فرزندانشان دچار آسیب نشود در صدد رفع آنها اقدام می کنند. زن و مرد برای دست یافتن به آرامش در زندگی مشترک بسیاری از مشکلات را اخلاق نیکو و صبر تحمل کرده تا زندگی آنان روز به روز شکوفاتر شود.
رسول خدا صل الله علیه و آله در حدیثی فرمودند:
زوجوا ایامکم فان الله یحسن لهم فی اخلاقهم، ویوسع لهم فی ارزاقهم و یزیدهم فی مرواتهم. (بحار الانوار ،ج103،ص221)
بی همسرانتان را همسر دهید، زیرا خداوند در پرتو ازدواج، اخلاق آنها را نیک می گرداند و بر روزی آنها وسعت می بخشد و بر مروت آنها می افزاید.
جامعیت دیدگاه اسلام در مورد ازدواج
آنچه که در احادیث و روایات منقول از دیدگاه پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام مشهود است، این است که ازدواج تنها یک امر فردی نیست که فقط بر آینده او موثر باشد، بلکه آنها می دانستند تاثیرات ازدواج بر حیات جامعه جاری شده و ازدواج های خوب و موفق سبب پربارتر شدن جامعه اسلامی و از طرفی ازدواج های ناموفق تاثیرات بسیار زیان باری بر جامعه خواهد داشت، که دارای هزینه های بسیاری بر جامعه بوده و به سختی می توان آن را جبران کرد. از این رو دیدگاه اهل بیت علیهم السلام در مورد مسئله ازدواج و تشکیل خانواده بسیار ظریف و دقیق بوده و سخنان و آموزه های اهل بیت علیهم السلام نه تنها شامل چگونگی روابط و مسئولیت های متقابل اعضای خانواده و نیازهای عاطفی و جنسی هر یک از آنان می شود، بلکه مسائل اساسی قبل از ازدواج مثل انتخاب همسر مناسب و شایسته و حتی مسائل جزئی تر مثل مکان، زمان و چگونگی برگزاری مراسم ازدواج را هم در بر می گیرد.
مشکلات و موانع راه ازدواج:
الف- فقر و کمبودهای مالی؛
گروهی از جوانان به خاطر ترس از فقر و تنگدستی ازدواج نمی کنند، زیرا بیم آن را دارند که نتوانند از عهده مخارج زندگی مشترک برآیند و یا همسر خود را خوشبخت کنند، ازاین رو از امر ازدواج سر باز می زنند. برخی از جوانان تصور می کنند باید از ابتدای زندگی زناشویی همه امکانات مادی زندگی تأمین باشد، لذا باید ابتدا همه امکانات را مهیا نموده و سپس به امر ازدواج فکر کنند، که این امر باعث می شود سالهای سال، آنها از نعمت ازدواج محروم بمانند، در حالی که اگر به خداوند متعال توکل کنند و تشریفات بیجا و تجملات را از زندگی خود حذف کنند و افراد قانعی در زندگی باشند، ازدواج بر آنها سهل و آسان خواهد شد.
خداوند متعال در آيه 32 سوره نور می فرماید:
وَانکَحوا الایمی مِنکُمْ والصالحین مِنْ عبادکم وامائکم انَّ یکونوا فُقَرَاءِ یغنیکم اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعُ علیم .
زنان بی همسر خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید، اگر تنگدست اند خداوند آنان را از فضل از خود بی نیاز خواهد کرد و خداوند گشایشگر داناست.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه از رسول خدا صل الله علیه و آله روایت فرمودند:
مِنْ تَرَکَ التَّزَوَّج مخافة العیله فَقَدْ اساءظنه بِاللَّهِ عزوجل انَّ اللَّهِ عزوجل یقول انَّ یکونوا فُقَرَاءِ یغنیهم اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ. (کافی،ج5،ص331)
هر کس از ترس فقیر شدن ازدواج نکند به خداوند گمان بد برده است. خداوند فرموده اگر تنگدست اند خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز می کند.
رسول خدا صل الله علیه و آله نیز در این باره فرموده اند:
مِنْ تَرَکَ التَزویج مخافه العیله فَقد اساء بالله الظن.(کافی،ج5،ص331)
هرکه از بیم فقر ازدواج نکند، به درستی که به خداوند سوء ظن دارد.
ب- اهمیت دادن به مال و ثروت؛
برخی از جوانان هدف خود را از ازدواج را رسیدن به ثروت قرار می دهند. از این رو ملاک های مهم تر دیگر از جمله ایمان و اخلاق را در نظر نگرفته و اسباب شکست زندگی مشترک خود را فراهم می آورند و دچار قهر الهی و از رحمت الهی دور می شوند. از طرفی برخی خانواده ها تصور می کنند تنها راه سعادت دختر آنها، ازدواج با فردی است که از نظر مالی در سطح بالایی باشد از این رو مردانی را که از نظر مالی در سطح پایینی بوده، با وجود ویژگی های ممتاز اخلاقی وایمانی به ازدواج دختر خود در نمی آورند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَا مِنْ مرزئه أَشَدُّ علی عَبْدٍ مِنْ انَّ یاتیه ابْنِ اخیه فیقول زوجنی فیقول لَا أَنَا اغنی منک.(کافی ، ج5، ص330)
برای بنده گناهی بدتر از این نیست پسر برادر (مومن) او نزدش برود و بگوید: مرا (با دخترت) ازدواج بده و او بگوید : این کار را نمی کنم من از تو ثروتمندترم.
ج- اهمیت دادن به طبقه ی اجتماعی؛
یکی از سنت های غلط دوران جاهلیت این بود که ازدواج مردی که سابقه ی غلامی داشت، با زنی آزاد و سرشناس و همچنین ازدواج مرد معروف و از خاندان شریف با همسر طلاق داده شده برده یا کسی که سابقه ی بردگی داشته را هرگز نمی پسندیدند. رسول خدا صل الله علیه و آله خودش برای از بین بردن این رسم غلط وارد صحنه شد. غلامش زید بن حارثه را آزاد کرد و او را به ازدواج زینب دختر عمه اش که از خانواده سرشناس بود، درآورد. مقداد را نیز به همین شکل به ازدواج ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب که از خانواده ای متمول بود،درآورد. امام صادق علیه السلام فرمودند:
انَّ رَسُولُ اللَّهِ زَوَّجَ الْمِقْدَادَ بْنَ اسْوَدَّ ضباعه بِنْتِ زبیر بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ . ثُمَّ قَالَ : أَنَّما زَوَّجَهَا الْمِقْدَادَ لِتَتَّضِعَ المناکح ولیتاسوا بِرَسُولِ اللَّهِ ولیتعلموا انَّ اکرمکم عِنْدَ اللَّهِ اتقاکم. (کافی،ج5،ص344)
پیامبر خدا مقداد بن اسود را به ازدواج ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب در آوردند. سپس امام علیه السلام فرمودند: پیامبر او را به همسری مقداد در آورد تا (سطح) ازدواج ها پایین بیاید (و وصلت های طبقاتی از بین برود) و مردم از رسول خدا سرمشق بگیرند و تا بدانید که گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
ازدواج کردن با هدف تقویت طایفه، نژاد، فامیل و امتیازات ساختگی دیگر، ضد ارزش های اسلامی و نکوهیده شمرده می شود.
د- عدم شناخت صحیح دین؛
گروهی از افراد به علت عدم شناخت کافی نسبت به دین مبین اسلام، مسئله ازدواج را مغایر با معنویت و رابطه ی زناشویی را رابطه ی حیوانی و گناه آلود می دانند، در حالی که اسلام عزیز ازدواج و رابطه زناشویی را امری مقدس و با ارزش می داند. ترک ازدواج نه تنها، تقدس نیست بلکه ضد ارزش می باشد.
امام رضا علیه السلام نقل کردند که زنی در مقام پرسش به امام محمد باقرعلیه السلام گفت: من متبتل هستم. حضرت فرمودند: مقصودت از تبتل چیست؟ گفت تصمیم دارم، هرگز ازدواج نکنم .حضرت فرمودند : برای چه؟ گفت برای دستیابی به فضل و کمال. امام فرمودند:
انْصَرِفِي ، فَلَوْ كَانَ فِي ذَلِكَ فَضْلُ لَكَانَتْ فَاطِمَةُ أَحَقَّ بِهِ مِنْكَ ، انْهَ لَيْسَ أَحَدُ يَسْبِقُهَا الي الْفَضْلِ. (کافی،ج5،ص509)
ازاین تصمیم منصرف شو، زیرا اگر خودداری از ازدواج فضیلت بود، فاطمه سلام الله علیها به درک این فضیلت از تو شایسته تر بود. درحالی که هیچ كس نيست كه در فضیلت بر وی پیشی گیرد.
مهریه های سنگین؛
هدف قرار دادن مهریه کمک به تثبیت و تحکیم پیوند زناشویی و نظام خانواده و حمایت ویژه از زنان بوده است، اما امروزه مهریه یکی از معضلات بزرگ اجتماعی و مانعی برای ازدواج جوانان گردیده است، زیرا برخی زنان و خانواده های آنان تنها راه رسیدن به مقاصد مالی خود را تعیین مهریه سنگین می دانند، اما دین مبین اسلام با این تفکرات و عملکردها به شدت مخالف بوده و به زنان مسلمان توصیه می کند زندگی خود را به تعیین مهریه های سبک آغاز کنند.
رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره فرمودند:
أَعْظَمُ النِّسَاءِ برکه احسنهن وجوها و ارخصهن مهورا.(نهج الفصاحه،ص223)
با برکت ترین زنان، زنی است که رویش خوبتر و مهریه اش کمتر باشد
. عشق و محبت بین انسان ها به ویژه همسران موهبتی است که از سوی خداوند متعال به زن و مرد هدیه میشود و با تعیین مهریه بالا قابل تثبیت نخواهد بود.
همچنین رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره فرموده اند:
لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ فانما هی سقیا اللَّهِ سُبْحَانَهُ. (بحار النوار،ج103،ص353)
مهرها را سنگین نگیرید مهر و محبت را باید خداوند فراهم کند. چرا که زنان در واقع، باران خداوند سبحان اند.
آثار تعیین مهریه های سنگین:
تعیین مهریه های سنگین آثار و تبعات منفی بسیاری در جامعه دارد. بالارفتن سن ازدواج، گرفتار شدن جوانان به فساد و فحشاء، بی هدفی جوانان و در گیری و دشمنی بین خانواده ها از آثار دنیوی این امر می باشد.
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره فرمودند:
لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ فتکون عَدُوّاً. (بحار الانوار، ج103، ص351)
مهریه ها را زیاد نگیرید که مایه دشمنی است.
رسول خدا صل الله علیه و آله درباره یکی از آثار اخروی این امر به زنی به نام حولا این گونه فرمودند:
یا حولا والذی بعثنی بِالْحَقِّ نبیا وَ رَسُولًا مَا مِنِ أَمَرَاهُ ثَثقل علی زَوْجِهَا الْمَهْرَ الَّا أَثْقَلُ اللَّهِ علیها سَلَاسِلَ مِنْ نَارٍ .(مسترک الوسائل،ج14،ص241)
ای حولا به آن خدایی که مرا برحق به پیامبری و رسالت مبعوث کرده، زنی نیست که مهر سنگین بر عهده شوهرش بگذارد، مگر اینکه خداوند زنجیرهای آتش به گردن او گذارد.
موانع دیگری هم سد راه ازدواج جوانان وجود دارد که عبارت اند از:
تشریفات و رسم های غلط، مشکل پسندی، ادامه تحصیل، مشکل مسکن، ترس از بچه داری، تاخیر آن به بهانه زود بودن آن، گریز از مسئولیت، تعصب غلط و وفاداری به همسر بعد از مرگ او.
وساطت در امر ازدواج:
یکی از نکاتی که اسلام بدان بسیار سفارش نموده یاری افراد نیازمند می باشد و بسیار توصیه شده است که مسلمین در انجام کار خیر و برآوردن حاجت یکدیگر ، وساطت کرده و مشکلات آنان را حل نمایند.
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در این باره می فرمایند:
خیر الناس من نفع و وصل و اعان. (مستدرک الوسائل، ج 12، ص390)
بهترین مردم کسی است که به مردم سود برساند، آنان را به هم نزدیک و در امر خیر آن ها را یاری نماید.
وساطت در ازدواج بدان معناست که مومنان نسبت به وضعیت و شرایط برادران دینی خود بی تفاوت نباشند و هر اقدامی در جهت اصلاح زندگی آنان انجام بدهند و چه اقدامی بهتر از معرفی کردن دو جوان برای امر ازدواج و برپایی سنت نبوی.
امام علی علیه السّلام در این باره فرمودند:
اَفْضَلُ الشَّفاعاتِ اَنْ تَشْفَعَ بَيْنَ اثْنَينِ فى نِكاحٍ حَتّى يَجْمَعَ اللّه ُ بَيْنَهُما. (وسائل الشيعه، ج 20، ص 45،)
بهترين وساطت، وساطت ميان دو نفر براى ازدواج است تا اين كه خداوند آن دو را به يكديگر برساند.
رسول خدا صل الله علیه وآله پاداش کسانی را که در امر ازدواج وساطت کرده و زمینه را برای ازدواج دو مومن فراهم می کنند را در چندین روایت این گونه توصیف کرده اند:
مَنْ عَمِلَ فی تزویج بین مومنین حتی یجمع بینهما ، زَوَّجَهُ اللَّهُ أَلْفَ أَمَرَاهُ مِنْ حُورِ العین ، کل أَمَرَاهُ فی قَصْرٍ مِنْ دُرٍّ ویاقوت ، وَ کان لَهُ بکل خَطْوِهِ خَطَاهَا فی ذلک أَوْ کلمه تکلم بِهَا فی ذلک عَمِلَ سِنِّهِ ، قیام لیلها وصیام نَهَارُهَا. (بحارالنوار، ج103، ص221)
هر کس در راه به ازدواج در آوردن دو مومن بکوشد تا آن دو را به هم برساند، خداوند هزار حورالعین به همسری او در می آورد که هر زنی در کوشکی از در و یاقوت است و برای هر قدمی که در این راه بر می دارد یا برای هر سخنی که در این راه می گوید عمل یک سال (عبادت) -که شب های آن را به نماز بگذارد و روز هایش را به روزه داری - برایش نوشته می شود.
مَنْ زَوَّجَ أَخَاهُ المومن أَمَرَاهُ یانس بِهَا وَ تَشُدُّ عَضُدَهُ وَ یستریح الیها ، زَوَّجَهُ اللَّهُ مِنَ حُورِ العین ، وَ آنَسَهُ بِمَنْ أَحَبَّ مِنَ الصدیقین مِنْ أَهْلِ بیت نبیه واخوانه وَ انسهم بِهِ . (بحار الانوار،ج75،ص364)
هرکس برادر مومن خود را به ازدواج زنی در بیاورد که همدم و کمک یار و مایه آرامش او باشد، خداوند از حورالعین، به همسری او در می آورد، و او را با هر یک از صدیقان اهل بیت پیامبرش- که دوست داشته باشد- و برادرانش مانوس می کند، و آنان را با او همدم می گرداند.
مَنْ عَمِلَ فی تزویج حَلَالُ حتّی یجمع اللَّهِ بینهما زَوَّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ العین. وَ کان لَهُ بکلّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا. وَ کلمة تکلّم بِهَا عِبَادَةَ سَنَةٍ . (جامع الأخبار ص 102)
هر کس در ازدواج حلالی بین دو نفر اقدام کند تا اینکه خدا آن دو را گرد هم آورد، خداوند در برابر هر قدمی که وی در این راه برداشته و هر سخن ثوابی که گفته ثواب یک سال عبادت را به او میدهد.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند:
مَنْ زَوَّجَ أَعْزَب ، کان مِمَّنْ ینظر اللَّهِ عزوجل الیه یوم القیامه. (کافی،ج5،ص331)
هر کس بی همسری را همسر بدهد، از کسانی است که خداوند در روز قیامت به او نظر( لطف) می افکند.
و همچنین امام کاظم علیه السلام در روایتی پاداش وساطت در ازدواج را این گونه بیان فرمودند:
ثلاثه یستظلون بِظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ یوم القیامه لَا ظِلَّ الَّا ظِلُّهُ : رَجُلُ زَوَّجَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ ، أَوْ أَخْدَمَهُ ، أَوْ کتم لَهُ سِرّاً . (بحار الانوار، ج74، ص356)
سه کس اند که در آن روزی که سایه ای جز سایه عرش خدا نیست، در سایه عرش خدا هستند: مردی که برادر مسلمانش را همسر دهد، یا به او خدمت کند، یا رازی را از او پوشیده بدارد.
سن ازدواج از دیدگاه اسلام
در اسلام سن مشخصی برای ازدواج تعریف نشده و ازدواج در هر مرحله ای از زندگی امری مجاز است، اما آنچه در احادیث و روایات آمده بیان گر اهتمام و سفارش اهل بیت به تعجیل در امر ازدواج بوده است. آغاز سن ازدواج مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، روانی و اجتماعی است. بلوغ جسمانی دوره اي است كه انسان بر اثر تغييرات فيزيكي دوران کودکی را طی نموده و آمادگی لازم را برای تولید مثل پیدا می کند. بلوغ روانی یا بلوغ عقلانی که از آن به بلوغ فکری و بلوغ رشد نیز تعبیر می شود، عبارت است از این که انسان از نظر فکری و عقلی به سنی برسد که تشخیص سود و زیان را بدهد و اموالش را در معرض حیف و میل قرار ندهد. بلوغ دیگری هم هست که ما به آن بلوغ اجتماعی می گوییم، یعنی این که فرد در تعاملات اجتماعی، مناسباتش را به گونه ای با افراد تنظیم کند که به تنش و اضطراب منجر نشود و بتواند مسالمت آمیز در کنار دیگران زندگی کند.
بهترین زمان ازدواج دوره جوانی است که انسان به بلوغ جسمی و فکری دست یافته و بلوغ اجتماعی در حال تکامل می باشد. در این دوره فرد بیش از هر دوران دیگر نیازمند سکون و آرامش است. دوره جوانی زمان اوج روابط عاطفی و نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است، به همین دلیل این دوران پرتگاه بسیار خطرناک بحران ها و انحرافات جنسی است. از این رو بهتر است ازدواج در سنین جوانی رخ دهد.
رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره فرمودند:
ان جبرئیل اتانی عن اللطیف الخبیر فقال: ان الابکار بمنزله الثمر علی الشجر؛ اذا ادرک ثمره فلم یجتن افسدته الشمس ونثرته الریاح، وکذالک الابکاراذا ادرکن ما یدرک النساء فلیس لهن دواء الا البعوله، و الالم یومنعلیهن الفساد لانهن بشر.(کافی،ج5،ص337)
جبرئیل از سوی خدای لطیف آگاه، نزد من آمد و فرمود: دوشیزگان به سان میوه ای بر درخت اند که هر گاه میوه اش برسد و چیده نشود، آفتاب آن را تباه می گرداند، بادها پراکنده اش می کند. دوشیزگان نیز این چنین اند؛ هرگاه به مرحله ای برسند که زنان می رسند (سن بلوغ)، برایشان دارویی جز شوهر کردن وجود ندارد، و گرنه از فساد در امان نیستند؛ چرا که آنان هم بشرند.
رسول اکرم صل الله علیه و آله در خصوص اهمیت تلاش والدین در قبال ایجاد مقدمات ازدواج فرزندان خود جهت جلوگیری از لغزش آنان می فرمایند:
مَنْ بَلَغَ وُلْدِهِ النکاح وَ عِنْدَهُ مَا ینکحه ثُمَّ أَحْدَثَ حَدَثاً فالاثم علیه.(کنز العمال،ج16،ص442)
هر کس فرزندش به سن ازواج برسد و توان ازدواج دادن او را داشته باشد (ولی این کار را نکند) و از او لغزشی سرزند، گناهش به گردن او است.
رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره نیز فرمودند:
مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ علی وَالِدِهِ ثلاثه : یحسن اسْمُهُ ویعلمه الکتابه وَ یزوجه اذا بَلَغَ. (بحار الانوار،ج104،ص92)
از حقوق فرزند بر پدرش ، این سه چیز است : نام نیکو بر او نهد، به او سواد بیاموزد، و هنگامی که بالغ شد او را همسر دهد.
و در جای دیگر از ایشان روایت گردیده:
حَقُّ الْوَلَدِ علی وَالِدِهِ ... اِذَا کانت انثی انَّ یستفره أُمُّهَا ... ویعجل سَرَاحَهَا الی بیت زَوْجُهَا . (کافی،ج6،ص49)
حق فرزند بر پدرش این است که...... اگر دختر باشد، مادر او را گرامی بدارد......و هر چه سریع تر، او را به خانه ی شوهر بفرستد.
ملاک های مناسب برای انتخاب همسر؛
الف- هم کفو بودن زوجین؛
کفو در لغت به معنی همتا و همانند است. تعالیم اسلام عزیز در انتخاب همسر بر اصل کفویت تاکید دارد. خداوند متعال در آیه شریفه 26 سوره نور با بیان بسیار زیبا کفویت همسرن را متذکر شده است.
الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَريمٌ.
زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشتکار و ناپاک نیز شایسته زنانی بدین صفتند و ( بالعکس) زنان پاکیزه و نیکو لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه و نیکو لایق زنانی همین گونه اند، و این پاکیزگان از بهتان هایی که ناپاکان درباره آنان گویند منزهند و بر ایشان آمرزش و رزق نیکوست.
لازم است زن و مرد از نظر تناسب فرهنگی و هماهنگی روحیات فاصله چندانی باهم نداشته باشند، تا علاوه بر اینکه کفو شرعی باشند، کفو عرفی نیز باشند. کفو شرعی یعنی زن و مردی که می خواهند ازدواج کنند، هماهنگی دینی و اخلاقی داشته باشند. هم تایی اخلاقی بسیار مهم است زیرا ممکن دو نفر از لحاظ دینی تناسب داشته باشند، ولی از جهت اخلاقی نزدیک به هم نباشند و در نتیجه زندگی شیرینی نخواهند داشت. در کفو عرفی بهتر است تناسب فکری، اجتماعی و فرهنگی نیز رعایت شود. تاکید اسلام عزیز بیشتر بر کفویت شرعی است زیرا اعتقادات و اخلاقیات هر فرد درون مایه وجودی او را تشکیل داده و تضاد در آنها، تنش های زیادی در زندگی در پی خواهد داشت.
الکافی عن الامام الصادق علیه السلام-فی حدیث له عن رسول الله صل الله علیه و آله خطب الناس و حثهم علی التعجیل فی التزویج بناتهم و عدم تاخیرهن، الی ان قال-: فقام الیه رجل فقال: یا رسول الله، فمن نزوج؟ فقال: الاکفاء. فقال: یا رسول الله، و من الاکفاء؟ فقال: المومنون بعضهم اکفاء بعض، المومنون اکفاء بعض.(کافی،ج5،ص337)
به نقل از امام صادق علیه السلام – در حدیثی از رسول خدا که آن حضرت برای مردم سخنرانی کرد و آنان را به تعجیل در شوهر دادن دخترانشان و به تاخیر نیفکندن این کار تشویق نمود..... پس، مردی برخاست و گفت: ای رسول خدا! به چه کسانی شوهر دهیم. فرمودند: به اشخاص همسنگ و هم کفو. گفت: اشخاص هم سنگ چه کسانی اند؟ فرمودند: مومنان هم سنگ یکدیگرند.
و در روایتی دیگر رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند:
انکحوا الاکفاء و انکحوا منهم. (کافی، ج5، ص332)
کسانی را که هم شأن و همتای یکدیگرند ازدواج دهید و از کسانی که همتا و هم شأن شما هستند، همسر بگیرید.
رسول خدا صل الله علیه و آله در این باره فرموده اند:
اذا جاءکم الاکفاء فانکحوهن وَلَا تَرَبَّصُوا بِهِنَّ الْحَدَثَانَ. (نهج الفصاحه،ص192)
هرگاه اشخاص همسنگ (برای خواستگاری) نزد شما آمدند، دخترانتان را به همسری آنها در آورید و درنگ و امروز و فردا نکنید.
ب- داشتن اصالت خانوادگی؛
هر فرد عضوی از اعضای خانواده و شاخه ای از درخت خانواده است. این شاخه از ریشه تغذیه می کند، بنابراین بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، عقلی و جسمی را از خانواده خود از راه وراثت، تربیت و عادت به ارث می برد. از طرفی، ازدواج با فردی که خود ویژگی های مناسبی دارد، ولی اعضای خانواده او از صفات اخلاقی، باورهای دینی و رفتارهای مناسبی برخوردار نمی باشند، بر شخصیت فرزندان خانواده در آینده اثر گذار خواهد بود، لذا اسلام ازدواج با چنین خانواده هایی را منع نموده است.
رسول خدا صل الله علیه و آله درباره تأثیر وراثت بر فرزندان خانواده فرموده اند:
تَزَوَّجُوا فی الحجز الصَّالِحُ ، فَانِ الْعَرَقِ دساس.(مکارم الخلاق،ج1،ص432)
با خانواده خوب و شایسته ازدواج کنید؛ زیرا رگ و ریشه اثر دارد.
تخیروا لنطفکم ، فَانِ النِّسَاءِ یلدن أَشْبَاهِ اخوانهن وَ أَخَواتِهِنَّ. (منتخب میزان الحکمه، ح 2790)
برای نطفه های خود، بهترین را گزینش کنید؛ زیرا زنان، فرزندانی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می آورند.
امام علی علیه السلام درباره شرافت خاندان انبیاء و اصالت خانواده های آنان فرمودهاند:
فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِی أَفْضَلِ مُسْتَوْدَعٍ وَ أَقَرَّهُمْ فِی خَیْرِ مُسْتَقَرٍّ تَنَاسَخَتْهُمْ کَرَائِمُ الْأَصْلَابِ إِلَى مُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَامِ کُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ قَامَ مِنْهُمْ بِدِینِ اللَّهِ خَلَفٌ حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلَى مُحَمَّدٍ صلى الله علیه وآله فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأُرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَخَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَر. (نهج البلاغه، خطبه 93(
پروردگار بزرگ پیامبران را در عالیترین و برترین امانتگاهها و جایگاهها امانت نهاده آنان را از صلبهاى نیکو به زهدانهاى پاک و منزه انتقال داد. هرگاه یکى از آنان دعوت حق را لبیک مىفرمود. دیگرى پس از او براى ابلاغ رسالت و نشر آن قیام می کرد. قرنها بدینسان گذشت تا این که کار نشر دین از جانب یزدان پاک و بى همتا به خاتم رسولان الهى حضرت «محمد» (صلی الله علیه و آله) رسید. پروردگار او را نیز از عالیترین معدنها و عزیزترین زهدانها به رویاند. او را از همان درخت پاک و عزیزى رویاند که پیامبران دیگر از آن پرورش یافته بودند، خاندان او از بهترین خاندانها هستند، بستگانش از خوبترین خویشاوندان شجره او پر ثمره ترین شجره هاست.
زیبایی صفتی است که نمی توان آن را در انتخاب همسر نادیده گرفت، اما نباید زیبایی را ملاک اساسی در ازدواج به شمار آورد. مردی که تنها شیفته زیبایی زنی قرار بگیرد، عقل ومنطق خود را از دست داده و سایر ملاک های انتخاب همسر را از جمله خانواده زن و پای بنده آنها به اصول اخلاقی را نادیده می گیرد و موجبات شکست زندگی خود را فراهم می کند.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند:
قَامَ رَسُولُ اللَّهِ خطیبا فَقَالَ : ایها النَّاسِ : ایاکم وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ . قیل : یا رَسُولَ اللَّهِ ، وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ ؟ قَالَ : الْمَرَّاتِ الْحَسْنَاءُ فی مَنْبِتِ السَّوْءِ. (معانی الاخبار، ص316)
پیامبر خدا خطبه خواند و فرمود: ای مردم! از سبزه های مزبله بپرهیزید. گفته شد: ای پیامبر خدا: سبزه مزبله چیست؟ فرمود: زن زیبا روی در رستنگاه (خانواده) بد.
اخلاق خوب یکی از نشانه های اصالت خانوادگی افراد می باشد. فضایل انسانی و سجایای اخلاقی جزء سرشت هر انسانی است، اما باید بستری فراهم شود تا این فضایل شکوفا شود و خانواده بهترین بستر برای این امر است. خانواده اصیل و شریف با فراهم کردن شرایط مناسب، زمینه را برای پرورش فراهم کرده و فضایل اخلاقی را درون آنها بارور می کنند.
. امام علی علیه السلام در این باره فرموده اند:
حَسَنُ الْاخلَاقُ بُرْهَانُ کرم الاعراق. (غررالحكم، ح 4855)
خوش اخلاقی، دلیل کرامت ریشه هاست.
خودآزمایی
1-آثار و فواید فردی و اجتماعی ازدواج را نام ببرید؟
2-نقش تولید و بقای نسل صالح در ازدواج را بیان کنید؟
3-آثار و فواید معنوی و اخروی ازدواج را نام ببرید؟
4-جامعیت دیدگاه اسلام در مورد ازدواج را توضیح دهید؟
5-مشکلات و موانع راه ازدواج را نام ببرید؟
6-دید گاه اهل بیت را در مورد مهریه های سنگین را توضیح دهید؟
7-بهترین سن برای ازذواج از دیدگاه اسلام چه سنی است؟
8-نقش واسطه ها را در ازدواج بیان کنید؟
9- مهمترین نوع کفویت در ازدواج چه عاملی است؟
10-عدم شناخت صحیح دین چه تاثیری در ازدواج دارد؟
منابع
[1] . مباح؛ در لغت به معنای روا و جایز است و در اصطلاح فقه اسلام، عملی است که انجام و ترک آن بر مکلف مساوی است؛ نه عذابی دارد و نه پاداشی.
فاطمه شاه میرزایی و مهدی میرحیدری