فصل دوّم: فضائل حضرت زهرا(س) | ۵
کرامات فاطمهی زهراء(س)
هنگامی که روح انسان قوى شود، و پرتوى از صفات الهى در جان او بیفتد، و به مقام قرب او نائل گردد، ارادهاش به فرمان خدا در جهان تکوین اثر مىگذارد و آنچه را او مىخواهد همان مىشود.
این همان ولایت تکوینى است که اولیاى خدا از آن برخوردار بودند، و همان چیزى است که سرچشمهی کرامات مختلف مىباشد و معجزات انبیا مرحلهی عالى آن است، فاطمهی زهرا(س) از عنایت الهى سهم وافرى داشت و روایت زیر شاهد این مدعاست:
۳۰ـ بسیارى از مفسران اهل سنت مانند زمخشرى و سیوطى در ذیل آیهی شریفه:
کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ اَنَّى لَکِ هَذا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ اِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ[1]
هر زمان زکریا وارد محراب او مىشد غذاى مخصوصى در آنجا مىدید. از او پرسید: اى مریم! این را از کجا آوردهاى؟ گفت: این از سوى خداست، خداوند به هر کس بخواهد بىحساب روزى مىدهد».
از جابربن عبدالله نقل کردهاند که: رسول خدا(ص) چند روز بود غذایى نخورده بود، و کار بر او مشکل شد، به منزل همسرانش سر زد هیچ کدام غذایى نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه(س) آمد و فرمود: دخترم! غذایى دارى من تناول کنم زیرا گرسنهام؟.
عرض کرد: نه بخدا سوگند!
هنگامى که رسول خدا(ص) از نزد او خارج شد، زنى از همسایگان دو قرص نان و مقدارى گوشت براى فاطمه(س) هدیه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفى گذاشت و روى آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله(ص) را بر خود و فرزندانم مقدم مىدارم!
و این در حالى بود که همه گرسنه بودند.
حسن و حسین را به سراغ پیامبر(ص) فرستاد و از او دعوت کرد به خانه بیاید.
عرض کرد: فدایت شوم، چیزى خداوند براى ما فرستاده، و من آن را براى شما ذخیره کردهام.
پیامبر(ص) فرمود: بیاور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامى که پیغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامى که فاطمه آن را دید در تعجب فرو رفت، و فهمید این نعمت و برکتى است از سوى خدا، شکر آن را بجا آورد و بر پیامبر(ص) درود فرستاد.
پیغمبر(ص) فرمود: دخترم! این را از کجا آوردهاى؟
عرض کرد:
هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ اِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ
این از سوى خداست، خداوند به هر کس بخواهد، بىحساب روزى مىدهد!
پیامبر(ص) شکر خدا را بجا آورد و این جمله را فرمود:
اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِی جَعَلَکِ شَبِیهَةً بِسَیِّدَةِ نِساءِ بَنِی اِسْرائِیلَ
شکر مىکنم خدایى را که تو را شبیه [مریم] بانوى زنان بنىاسرائیل قرار داد.
هنگامى که روزىِ خوبى نصیب او مىشد از او سؤال مىکردند: این از کجاست؟ مىگفت: از نزد خداست.
سپس پیغمبر(ص) به سراغ على(ع) فرستاد، او آمد، و همگى از آن غذا خوردند، و بقیهی همسران پیامبر نیز خوردند و همه سیر شدند، و هنوز ظرف غذا پر بود!
فاطمه(س) مىگوید: من از آن براى تمام همسایگان فرستادم و خدا در آن برکت و خیر زیادى قرار داد.[2]
و این نمونهاى از کرامات آن بزرگوار بود.
نخستین کسی که وارد بهشت میشود!
ورود در بهشت، آن کانون عظیم رحمت الهى، دلیل روشنى بر سعادت یک انسان است، و اگر کسى پیش از همه وارد شود برترین فضیلت براى او اثبات مىشود.
در روایات معروف اهل سنت این افتخار از زبان پیغمبر اکرم(ص) براى فاطمه(س) ثبت شده است:
۳۱ـ ذهبى در «میزان الاعتدال» آورده است که پیغمبر اکرم(ص) فرمود:
اَوَّلُ شَخْصٍ یَدْخُلُ الْجَنَّةُ فاطِمَةُ(س)[3]
نخستین کسى که وارد بهشت مىشود فاطمه است!
۳۲ـ در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است که فرمود:
اَوَّلُ شَخْصٍ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَثَلُها فِی هذِهِ الْاُمَّةِ مَثَلُ مَرْیَمَ فِی بَنِی اِسْرائِیلَ[4]
نخستین کسى که وارد بهشت مىشود فاطمه دختر محمد است، و او در میان این امت همچون مریم در میان بنىاسرائیل است.
از این گذشته از روایات معروف اسلامى استفاده مىشود که ورود این بانوى بزرگ در صحنهی محشر، و روانه شدن از آنجا به بهشت، با تشریفات بسیار باشکوهى که بیانگر عظمت فوقالعادهی مقام اوست انجام مىگیرد، به احادیث زیر با هم گوش فرا مىدهیم:
۳۳ـ على(ع) از پیغمبر اکرم(ص) چنین نقل مىکند:
تُحْشَرُ ابْنَتِی فاطِمَةُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ عَلَیْها حُلَّةُ الْکَرامَةِ قَدْ عُجِنَتْ بِماءِ الْحَیَوانِ، فَتَنْظُرُ اِلَیْهَا الْخَلائِقُ فَیَتَعَجَّبُونَ مِنْها
دخترم فاطمه در قیامت محشور مىشود در حالى که لباس کرامتى که با آب حیات عجین شده در تن دارد، و خلایق به سوى او مىنگرند، و از مقام والاى او در شگفتى فرو مىروند!
سپس در ذیل این حدیث مىافزاید:
فَتُزَفُّ اِلَى الْجَنَّةِ کَالْعَرُوسِ لَها سَبْعُونَ اَلْفَ جارِیَةٍ[5]
سرانجام او را با احترام تمام همانند عروس، در حالى که هفتاد هزار از حوریان بهشتى اطراف او را گرفتهاند، به بهشت مىبرند.
۳۴ـ در حدیث دیگرى از عایشه از پیغمبر اکرم(ص) در این زمینه چنین مىخوانیم:
اِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ نادى مُنادٍ: یا مَعْشَرَ الْخَلائِقِ! طَأْطِئُوا رُؤُسَکُمْ حَتّى تَجُوزَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ[6]
هنگامى که روز قیامت برپا شود منادى صدا مىزند: اى مردم! سرهاى خود را به زیر افکنید تا فاطمه دختر محمد بگذرد!
۳۵ـ و در حدیث دیگرى بعد از ذکر همین معنی آمده است:
فَتَمُرُّ مَعَ سَبْعِینَ اَلْفَ جارِیَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ کَمَرِّ الْبُراقِ[7]
فاطمه با هفتاد هزار حورالعین به سرعت برق از آنجا عبور مىکند (و به سوى بهشت مىشتابد).
۳۶ـ و عجیبتر اینکه در کتاب «تاریخ بغداد» در حدیثى از پیامبر(ص) مىخوانیم: در آن شب که مرا به معراج بردند دیدم این جملهها بر در بهشت نوشته شده بود:
لا اِلهَ الاَّ اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، عَلِیٌّ حَبیبُ اللهِ، وَالْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَفْوَةُ اللهِ، وَ فاطِمَةُ خِیَرَةُ اللهِ، عَلى باغِضِهِمْ لَعْنَةُ اللهِ[8]
خداوندى جز خداى یگانه نیست، محمّد رسول خدا، و على محبوب پروردگار است، و حسن و حسین برگزیدگان خدایند، و فاطمه منتخب خداوند است، بر دشمنان آنها لعنت خدا باد.
بیش باد، و کم مباد!
نامهای پر معنی فاطمه(س)
هر نامى معمولاً بیانگر چگونگى صاحب آن است، البته اگر نامگذارى بوسیلهی شخص حکیمى انجام گیرد.
از احادیث بر مىآید که نامگذارى فاطمه زهرا(س) بوسیلهی حکیم علىالاطلاق یعنى خداى عالم انجام گرفته است.
از سوى دیگر «فاطمه» از مادهی «فطم» (بر وزن حتم) به معنى بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هرگونه بریدن و جدائى اطلاق شده است.
اکنون ببینیم روایات اسلامى در این زمینه چه مىگوید؟
۳۷ـ در حدیثى از پیغمبر اکرم(ص) آمده است که فرمود:
اِنَّما سَمَّاها فاطِمَة لِاَنَّ اللهَ فَطَمَها وَ مُحِبِّیها عَنِ النّارِ
او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است.
از این تعبیر استفاده مىشود که نامگذارى بانوى اسلام به این نام، از سوى خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانى که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.
۳۸ـ در حدیث دیگرى از على(ع) مىخوانیم که رسول الله(ص) به فاطمه(س) فرمود:
یا فاطِمَةُ! اَتَدرینَ لِمَ سُمِّیْتِ فاطِمَة
اى فاطمه! آیا مىدانى چرا فاطمه نامیده شدهاى؟
على(ع) مىگوید: من گفتم: اى رسول خدا! شما بفرمائید چرا نام او فاطمه است؟ فرمود:
اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ فَطَمَها وَ ذُرِّیَّتَها عَنِ النّارِ یَوْمَ الْقِیامَةِ[9]
خداوند بزرگ او و فرزندانش را از آتش دوزخ در قیامت باز مىدارد.
بدیهى است منظور از فرزندان در اینجا فرزندانى است که در خط این مادر بزرگ باشند، نه همچون پسر نوح که خطاب شد: «(اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ)[10] او از اهل تو نیست».
و به همین دلیل در بعضى از احادیث، «ذریّه» و «محبّان» هر دو با هم ذکر شدهاند، و اینکه گمان کنیم مفهوم روایات فوق این است که اگر آنها مرتکب انواع گناهان شوند و حتى کافر و مشرک باشند از عذاب الهى در قیامت در امانند، اشتباه بزرگى مرتکب شدهایم که با هیچ یک از معیارهاى اسلامى نمىسازد، زیرا خود پیغمبر اکرم(ص) که اصل این شجرهی طیّبه است صریحاً در قرآن مجید به این خطاب مخاطب شده است:
لَئِنْ اَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ[11]
اگر (به فرض محال) مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مىشود و از زیانکاران خواهى بود».
و در جاى دیگر مىفرماید: «اگر او سخنى دروغ بر ما مىبست ما او را با قدرت مىگرفتیم سپس رگ قلبش را قطع مىکردیم».[12]
آیا فرع زائد بر اصل ممکن است؟ آیا فرزندان رسول خدا از او برترند؟!
البته هرگز پیغمبر نه راه شرک پوئید، و نه ـ العیاذ بالله ـ دروغى بر خدا بست، در حقیقت یک درس بزرگ براى همهی امت است، تا بقیه حساب خود را برسند.
و این منافات با مقام شامخ سادات و ارزش فوقالعادهی آنها در امت اسلامى ندارد.
از سوى دیگر در میان عرب معمول است که علاوه بر اسم، کنیهاى نیز براى افراد انتخاب مىکنند، اگر مرد باشد با «اب» شروع مىشود و اگر زن باشد با «امّ».
در روایات اسلامى در میان کنیههاى فاطمه زهرا(س) کنیهی عجیبى دیده مىشود که چشمانداز دیگرى از عظمت فوقالعادهی آن حضرت را ترسیم مىکند، به حدیث زیر گوش فرا دهید:
۳۹ـ در «اسد الغابه» آمده است:
کانَتْ فاطِمَةُ تُکَنّى اُمُّ اَبیها[13]
کنیهی فاطمه امّ ابیها (مادر پدرش!) بود.
این معنی در کتاب «استیعاب» از امام صادق(ع) نیز نقل شده است.[14]
این تعبیر عجیب که نظیر آن دربارهی هیچ یک از زنان اسلام دیده نشده، نشان مىدهد که این دختر با وفا آنچنان نسبت به پدرش محبت مىکرد که گویى «یک مادر» براى او بود.
مىدانیم پیغمبر اکرم(ص) در همان کودکى مادر خود را از دست داد، ولى این دختر از همان خردسالى از هیچگونه محبت و دلسوزى دربارهی پدر بزرگوارش فروگذار نکرد.
هم دخترى دلسوز و فداکار و هم مادرى مهربان و ایثارگر و هم یارى وفادار محسوب مىشد که شواهد آن را در روایات گذشته خواندیم.
پینوشتها
[1]. سورهی آل عمران (۳)، آیهی ۳۷.
[2]. زمخشرى در «کشاف» و سیوطى در «درّ المنثور» ذیل آیهی 37 سورهی آل عمران، و ثعلبى در «قصص الانبیاء» صفحهی 513 آن را نقل کردهاند.
[3]. میزان الاعتدال ۲/۱۳۱.
[4]. کنز العمال ۶/۲۱۹.
[5]. ذخائر العقبی ۴۸.
[6]. تاریخ بغداد ۸/۱۴۱.
[7]. کنز العمال ۶/۲۱۸.
[8]. تاریخ بغداد ۱/۲۵۹.
[9]. ذخائر العقبی ۲۶.
[10]. سورهی هود (۱۱)، آیهی ۴۶.
[11]. سورهی زمر (۳۹)، آیهی ۶۵.
[12]. سورهی حاقه (۶۹)، آیهی ۴۴ تا ۴۶.
[13]. اسد الغابه ۵/۵۲۰.
[14]. استیعاب ۲/۷۵۲.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی