حبّ علی(ع) پاك كنندهی گناهان است
این قصّه را از كتاب دارالسّلامِ مرحوم محدّث نوری(رض) نقل كردهاند كه یكی از علما گفته است:
یك شب من در این فكر بودم كه عاقبت كار من چه خواهد شد با این همه گناهان و لغزشها كه از جوانی تا به حال مرتكب شدهام؟!
چه خوب است كه انسان گاهی با خودش به محاسبه بنشیند و حسنات و سیئاتش را با هم بسنجد و ببیند در نتیجه چه دارد. ولی یا للأسف كه ما در وادی غفلت زندگی میكنیم و ناگهان با بانگ جناب عزرائیل(ع) مواجه میشویم.
آن مرد عالم میگوید: من به محاسبهی با خود نشستم كه با این همه گناهان چه كنم. هرچه فكر كردم یك عمل خوب كه خودم بتوانم آن را قبول كنم و «خالصاً لِوَجهِ الله» باشد غیر از حبّ امیرالمؤمنین(ع) چیزی به نظرم نرسید.
با خودم گفتم: درست است كه حبّ امیرالمؤمنین(ع) در عالم آخرت به دادم میرسد ولی در عالم برزخ با این گناهانی كه دارم چه كنم!! چون خودشان فرمودهاند: در محشر، ما شما را شفاعت میكنیم ولی مراقب كار برزختان باشید. گرفتاریها در برزخ داریم، آیا میدانید چقدر در برزخ هستیم؟ شاید صدها سال، هزاران سال در برزخ باشیم تا به محشر برسیم.
این مرد میگوید: در همان حال تفكّر خوابم برد، در عالم خواب دیدم در صحرای بیپایانی هستم بسیار وحشتناك با صداهای هولانگیز، هم تنها هستم و هم برهنه و عریان. فقط لنگی، از ناف تا ساق پا را پوشانده است. بعد متوجّه شدم و دیدم تمام بدنم زخم است، دانههای سیاه مثل دُمَلهای چركین بدنم را فرا گرفته است، از این بیابان و تنهایی و بدن غرق در زخم و جراحتم وحشت كردم. در این فكر بودم كه ناگهان دو نفر آمدند و گفتند: قیامت بر پا شده و باید تو را به موقف حساب ببریم. مرا گرفتند و بردند. در بین راه گفتم: میشود شما مرا نزد پیامبر اكرم(ص) یا امیرالمؤمنین(ع) ببرید؟ گفتند: نه، ما مأموریت داریم شما را به موقف حساب ببریم، مقداری كه رفتیم دیدم سمت راست مسیر، چند نفری نشستهاند. گفتم: اینها چه كسانی هستند؟ گفتند: پیامبر اكرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و سه نفر دیگرند. وقتی آنها را شناختم، حال تضرّع در من پیدا شد كه ای مولاهای من؛ به فریادم برسید.
دیدم پیامبر اكرم(ص) به آن دو نفر مأمور اشاره كردند كه او را اینجا بیاورید. وقتی مرا بردند، از شدّت خجالت كه بدنم برهنه و زخمی بود سرم را پایین انداختم، سلام كردم و ایستادم. فرمود: نامهی عملش را بیاورید. نامهی عملم را آوردند و به آن حضرت تقدیم كردند. خودم دیدم نامهی سیئاتم پر است و گناهانم فراوان است، ولی در نامهی حسناتم هیچ چیز نیست، تنها یك سطر با خطّ درخشان نوشته شده است: «حُبُّ عَلی بنِ أبیطالِبٍ».
پیامبر اكرم(ص) نگاهی به من كردند و فرمودند: ببریدش در میان آن نهر تا خود را شستشو دهد. به سوی آن نهر بردند و گفتند: خود را بشوی، داخل نهر شدم و خودم را شستشو دادم، تمام زخمها از تنم ریخت و بدنم پاك و سالم شد. لباس پاكیزهای آوردند و بر من پوشاندند. بعد دیدم نامهی سیئاتم خالی شد و نامهی حسناتم پر شد. در همین حال از خواب بیدار شدم.
گاهی خدا لطفش شامل حال انسان میشود و صورت باطنی و برزخیش را نشانش میدهد كه تا نمرده است به فكر خودش بیفتد و بفهمد كه چقدر زخم دارد و چه باید بكند. بعد به ما توجّه میدهند كه شما هم تا خودتان را شستشو ندهید بهشتی نخواهید شد.
آن نهری كه در خواب نشان آن مرد دادند نهر توبه است؛ یعنی تا خودتان را در نهر توبه شستشو ندهید این زخمها در اندام جانتان همچنان هست و با این زخمها میمیرید و در برزخ نیز به وسیلهی همینها معذّب خواهید بود.
حبّ علی(ع) كافی نیست!
نشان دادند كه: «عُنْوانُ صَحِیفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِی بْنِ أبِیطالِبٍ(ع)» در اینكه سرلوحهی نامهی عمل مؤمنان، حبّ علی بن أبیطالب(ع) است شكّی نیست، ولی در عین حال سیئات اخلاقی و زخمهای پیكر روحی نیز قابل انكار نیست، و این زخمها نیاز به شستشو دارد. در نهر توبه اگر خود را شستشو ندهید در حال سكرات مرگ و سپس در برزخ و سرانجام در بعضی از طبقات جهنّم باید تطهیر و تغسیل انجام شود تا شایستگی شفاعت و اسكان در غرفات بهشتی را به دست آورید چه آنكه بهشت، دار السّلام است و جای پاكان و سالمان است. ناپاكان و بیماران را به آنجا راهی نخواهد بود. آن نمایش در عالم خواب بود و این هم آیهی قرآن كریم كه میفرماید: سیئات كسانی را تبدیل به حسنات میكنیم كه واجد شرایط باشند.
إلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَاُولئِكَ یبَدِّلُ اللهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ؛[1]
آنان كه توبه كنند و ایمان بیاورند و عمل شایسته انجام دهند، آری اینانند كه خدا سیئاتشان را تبدیل به حسنات میفرماید.
در نهر توبه، جان خود را شستشو دهید تا سیئات شما تبدیل به حسنات گردد.
خود مولا هم مكرّر میفرمود:
فَاعْمَلُوا وَ أطِیعُوا وَ لا تَتَّكِلُوا لا تَسْتَصْغِرُوا عُقُوبَةَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فَإنَّ مِنَ الْمُسْرِفِینَ مَنْ لا تَلْحَقُهُ شَفاعَتُنا إلاّ بَعْدَ عَذابِ ثَلاثَمِأةِ ألْفِ سَنَةٍ؛[2]
ای دوستان من! كار كنید، بندگی كنید، اطاعت فرمان نمایید، تنها اتّكال به محبّت من نداشته باشید و عقوبت خدا را سبك نشمارید، [دین خدا را به بازی نگیرید]، این را بدانید كه در میان همین دوستان من، اگر اسرافكار و تبهكار باشند و بیتوبه بمیرند كسانی هستند كه پس از سیصد هزار سال عذاب در جهنّم ممكن است مشمول شفاعت ما بشوند!
البتّه ما امیدواریم، انشاء الله، از آن دسته نباشیم ولی خواستند تنبّه بدهند كه تنها داشتن حبّ علی(ع) برای تخلّص از عذاب كافی نیست و احتیاج به توبهی از گناه دارد.
دینِ خدا حدود دارد. دین كه بازیچه نیست كه ما دلگرم به این باشیم كه حبّ علی(ع) داریم و بعد از هیچ گناهی پرهیز نكنیم و باكی از حرامخواری و حرامكاری نداشته باشیم با اینكه خود مولا فرموده است: «لاتَتَّكِلُوا» اتّكال به محبّت من نداشته باشید، عقوبت خدا را سبك نشمارید. شرایط شفاعت ما را بپذیرید و عمل كنید.
حالا ما بحمد الله زندهایم، نمردهایم، در بیمارستان هم نخوابیدهایم كه نتوانیم كاری بكنیم. ما، هم حیات داریم و هم سلامت بدن. در مجالس مینشینیم و سخن از كلام خدا و اولیای خدا میگوییم و میشنویم. این لطف و عنایت خداست كه شامل حال ما شده است و مهلت عمل و توبه به ما داده است.
حبّ علی(ع) منجی انسان از خلود در جهنّم
البته حبّ علی(ع) یك فایدهی بسیار بزرگش این است كه ما را از خلود در جهنّم میرهاند. محبّ علی(ع)، جهنّمی نمیشود به این معنا كه همیشه در جهنّم بماند و در زمرهی «اُولئِكَ أصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» بشود. این شدنی نیست. امّا اینطور هم نیست كه همین كه حبّ علی(ع) داشت دیگر عذابش نكنند و در برزخ آن شكنجهها را ندهند.
حدود دین را نباید شكست، بله چون شما محبّت علی(ع) دارید شما را همیشه در جهنّم نگه نمیدارند، بلكه پس از اینكه با حمیم و جحیم جهنّم تطهیر و تغسیل كردند و شستشو دادند آنگاه به بهشت میبرند و در غرفات بهشت اسكانتان میدهند، «أعاذَنَا اللهُ مِنْ شُرُورِ أنْفُسِنا».
خلاصه، ما نه حق داریم مردم را مأیوس كنیم و نه حق داریم مغرورشان سازیم و بگوییم شما كه حبّ علی(ع) دارید و به سینه میزنید و هر سال و هر ماه زیارت میروید، مطمئن باشید حسابتان پاكِ پاك است و هیچ نگران نباشید. خدا میفرماید:
فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لایغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغُرُور؛[3]
مراقب آن شیطان فریبكار باشید كه شما را به وسیلهی خدا [و علی(ع)] گمراهتان نسازد.
شیطان به شما نگوید خوشا به حالتان، شما كه علی و حسین دارید دیگر چه ترسی از برزخ و محشر دارید. او میخواهد با این وسوسههای عوامپسند، بازار رباخواری، رشوهخواری، حرامخواری و حرامكاری را رواج بدهد و شما را زیر سایهی این نامهای مقدّس مغرورتان سازد و به دوزختان بكشاند.
كسانی كه در منابر و مرثیهخوانیها و مدیحهسراییها چنین سخنانی بگویند، مردم را مغرور ساخته و گناه كردهاند، همان طوری كه مأیوس كردن مردم گناه است، مغرور كردن مردم نیز گناه است. روز قیامت ما را به پای حساب میكشند و میگویند: چرا روی منبر حرفی زدی كه مردم به دلگرمی كَرَم خدا و شفاعت اولیای خدا مغرور شدند و در وادی گناه افتادند؟ مگر دین ملعبه بود؟ این همه انبیا و اولیای خدا در راه دین كشتهها داده و اسارتها دیده و زجرها كشیدهاند، تمام اینها را شما با سخنان هوسآلودتان به باد فنا دادید. گوش به فرمان خدا بدهید كه میگوید:
تُوبُوا إلَی اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛[4]
به سوی خدا توبه آورید، توبهای كه بازگشتی در آن نباشد.
خودآزمایی
1- آن نهری كه در خواب نشان آن مرد دادند چه بود؟
2- فایدهی بسیار بزرگ حبّ علی(ع) را شرح دهید.
3- خداوند متعال سیئات چه افرادی را تبدیل به حسنات میفرماید؟
پینوشتها
[1]ـ سورهی فرقان، آیهی ۷۰.
[2]ـ بحارالانوار، جلد۶، صفحهی ۱۵۳، حدیث ۹، نقل از معانی الأخبار صدوق(ره).
[3]ـ سورهی لقمان، آیهی ۳۳.
[4]ـ سورهی تحریم، آیهی ۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی