کد مطلب: ۴۴۲۹
تعداد بازدید: ۱۰۶۵
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۰
امر به معروف و نهی از منکر| ۳۷
قرآن کریم در باره نهی از منکر یکی از اهل ایمان در زمان حضرت موسی علی نبیّنا و آله(ع) سخن می گوید که برای حفظ جان پیامبر خدا، کفّار را از کشتن حضرت موسی نهی نمود و ثمره این نهی از منکر، آن شد که (طبق برخی از روایات) به دست اشقیاء به شهادت رسید.

فداکاری در امر به معروف و نهی از منکرهای مهم و ضروری

 
 
در نوشتار قبل به بیان و شرح شرط چهارم وجوب امر به معروف و نهی از منکر یعنی «عدم مفسده و ضرر» پرداختیم. همچنین جایگاه این شرط را نسبت به معروف ها و منکرهای مختلف بررسی کردیم. در ادامه این بحث، با مراجعه به آیات و شواهد قرآنی و روایات ائمّه علیهم السّلام به تبیین بیش تر این مسأله پرداخته و نگاهی به جمع میان روایات مختلف خواهیم انداخت.
 

مؤمن آل فرعون


قرآن کریم در باره نهی از منکر یکی از اهل ایمان در زمان حضرت موسی علی نبیّنا و آله(ع) سخن می گوید که برای حفظ جان پیامبر خدا، کفّار را از کشتن حضرت موسی نهی نمود و ثمره این نهی از منکر، آن شد که (طبق برخی از روایات) به دست اشقیاء به شهادت رسید. خداوند متعال در سوره غافر کیفیت نهی از منکر او را چنین بیان می فرماید: «وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یكْتُمُ إِیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یقُولَ رَبِّی اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَیناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ یكُ كاذِباً فَعَلَیهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ یكُ صادِقاً یصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِی یعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ». مرد مؤمنى از آل فرعون كه ایمان خود را پنهان مى ‏داشت گفت: آیا مى ‏خواهید كسى را به قتل برسانید به خاطر این كه مى‏ گوید پروردگار من اللّه است در حالى كه دلائل روشنى از سوى پروردگارتان آورده، اگر دروغگو باشد دروغش دامن خود او را خواهد گرفت، و اگر راستگو باشد (لا اقل) بعضى از عذاب هایى را كه وعده مى ‏دهد به شما خواهد رسید، خداوند كسى را كه اسراف كار و بسیار دروغگو است هدایت نمى ‏كند.[1]
مؤمن آل فرعون از نزدیكان فرعون بود (طبق برخی روایات نام این شخص حزقیل است) دعوت موسى ع به توحید را پذیرفت ولى ایمان خود را آشكار نمى ‏كرد، زیرا خود را موظّف به حمایت حساب شده از موسى ع مى‏ دید، هنگامى كه مشاهده كرد با خشم شدید فرعون جان موسى ع به خطر افتاده، مردانه قدم پیش نهاد و (با این که می دانست با این کار جان خود را به خطر می اندازد) با بیانات مؤثّر خود، توطئه قتل او را بر هم زد.[2] بنا بر این همان طور که پیداست، وقتی با امر به معروف و نهی از منکر برای حراست از موضوع مهمّی چون جان پیامبر خدا، ممکن است جان انسان به خطر بیفتد، باید دست از جان شست و در راه صیانت از ولی و حجّت خدا از هیچ کاری فروگذار نکرد، همان طور که مؤمن آل فرعون نیز چنین کرد و پس از آن که در راه دفاع از رسول خدا و نجات جان او، ایمان خود را آشکار ساخت، مورد خشم قوم خود قرار گرفت و طبق فرمایش امام صادق(ع)، به شهادت رسید، در حالی که خداوند متعال دین او را حفظ کرد.[3]


حبیب نجّار


در سوره یس ماجرای دیگری از دفاع جانانه یکی دیگر از مؤمنین در حمایت از انبیاء الهی بیان شده است. قرآن کریم می فرماید: «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ * اتَّبِعُوا مَنْ لا یسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ». و مردى (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروى كنید! * از كسانى پیروى كنید كه از شما مزدى نمى ‏خواهند و خود هدایت یافته ‏اند.[4]
این مرد كه غالب مفسّران نامش را «حبیب نجّار» ذكر كرده ‏اند، از كسانى بود كه در برخوردهاى نخستین با رسولان پروردگار به حقّانیت دعوت آن ها و عمق تعلیماتشان پى برد، و مؤمنى ثابت قدم و مصمّم از كار در آمد، هنگامى كه به او خبر رسید كه در قلب شهر مردم بر این پیامبران الهى شوریده‏ اند، و شاید قصد شهید كردن آن ها را دارند، سكوت را مجاز ندانست، و چنان كه از كلمه «یسعى» بر مى ‏آید، با سرعت و شتاب خود را به مركز شهر رسانید و آن چه در توان داشت در دفاع از حق فروگذار نكرد.[5]
امّا پاسخ قوم او این بود که او را کشتند تا نهال دین، بار دیگر با خون مظلومی آبیاری شود. قرآن کریم پاداش الهی در برابر جان فشانی این بزرگ مرد را به زیبایی به تصویر کشیده و می فرماید: «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ * بِما غَفَرَ لِی رَبِّی وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ». (سرانجام او را شهید كردند و) به او گفته شد: وارد بهشت شو. گفت: اى كاش قوم من مى ‏دانستند * كه پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى‏ داشتگان قرار داده است.[6]
در بعضى از روایات از پیغمبر گرامى اسلام (در منابع مختلف شیعه و سنّی) نقل شده: «الصِّدِّیقُونَ‏ ثَلَاثَةٌ حَبِیبٌ النَّجَّارُ مُؤْمِنُ آلِ یس الَّذِی‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ‏ وَ حِزْقِیلُ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ الَّذِی قَالَ‏ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یقُولَ رَبِّی اللَّهُ‏ وَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ [ع‏] الثَّالِثُ وَ هُوَ أَفْضَلُهُم». ‏صدّیقان سه نفر هستند: 1- حبیب نجّار، مؤمن آل یس، همان کسی که گفت: ای قوم من! از فرستادگان خدا تبعیّت کنید. 2- و حزقیل، مؤمن آل فرعون، همان کسی که گفت: آیا مردی را می کشید که می گوید پروردگار من الله است؟! 3- و علی بن ابی طالب(ع) سوّمین نفر است که برترین ایشان می باشد.[7]
و به راستى این هر سه در بحرانى ‏ترین لحظات به پیامبران الهى ایمان آوردند و پیشگام و پیشقدم بودند و شایسته نام صدیقند، آن ها در رأس كسانى قرار دارند كه پیامبران الهى را تصدیق كردند، مخصوصا على(ع) كه از آغاز عمر تا پایان، همواره یار و یاور پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله بود، و در حیات پیامبر و حتّى بعد از رحلت او فداكارى و ایثارگرى را به آخرین حدّ ابراز داشت.[8]
 

جمع بین روایات


در ده ها مورد پیامبران و بزرگان با آگاهی از خطرها و توطئه ها به نهی از منکر اقدام کرده و هزینه های آن را هم پرداخته اند و این همه نشان می دهد که ضرر جانی به تنهایی و بدون ملاحظات سابق (که بیان گردید) نمی تواند مانع این دو فریضه شود. این مسئله در روایات نیز مطرح است. از یک طرف تأکید می شود که امر به معروف و نهی از منکر مخصوص کسانی است که بدانند می توانند کاری از پیش ببرند و خود دچار ضرر نشوند، مانند این که از امام صادق(ع) نقل شده است: «الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى‏ مَنْ‏ أَمْكَنَهُ‏ وَ لَمْ‏ یخَفْ‏ عَلَى‏ نَفْسِهِ‏ وَ لَا عَلَى أَصْحَابِهِ». امر به معروف و نهی از منکر بر کسی واجب است که برایش این کار ممکن باشد و ترس بر خود و همراهانش نداشته باشد.‏[9]
در حدیث دیگری از آن حضرت می خوانیم: «إِنَّمَا یؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مُؤْمِنٌ‏ فَیتَّعِظُ أَوْ جَاهِلٌ‏ فَیتَعَلَّمُ‏ وَ أَمَّا صَاحِبُ سَوْطٍ أَوْ سَیفٍ فَلَا». تنها مؤمنی امر به معروف و نهی از منکر می شود که پند گیرد یا جاهلی که بیاموزد و امّا صاحب تازیانه و شمشیر (که امر به معروف و نهی از منکر تأثیری بر او ندارد)، نه.[10] در جای دیگر امام صادق(ع) می فرمایند: «یا مُفَضَّلُ‏ مَنْ‏ تَعَرَّضَ‏ لِسُلْطَانٍ‏ جَائِرٍ فَأَصَابَتْهُ بَلِیةٌ لَمْ یؤْجَرْ عَلَیهَا وَ لَمْ یرْزَقِ الصَّبْرَ عَلَیهَا». کسی که با فرمانروای ستمگری رو به رو شود (و او را امر و نهی کند) و در نتیجه به او بلایی برسد، پاداشی به او داده نمی شود و صبر بر بلا نیز داده نخواهد شد.[11]
این گروه از روایات در مقام بیان این نکته هستند که باید امر به معروف و نهی از منکر، تأثیر داشته باشد و اگر به دلیل قدرت حاکمان یا مخاطبان «فاقد اثرگذاری» است، امر و نهی هم ساقط می شود؛ اما گروه دیگری از روایات در این مقام هستند که اگر اهمیت معروف و منکر بیشتر از خطر جانی و مالی آن بود، نباید امر و نهی را ترک کرد و این دو دسته روایات نه تنها معارض هم نیستند، بلکه مکمّل هم می باشند و بر اساس آموزه های اسلامی، اولاً باید امر و نهی اثر داشته باشد، ثانیاً در مقام سود و هزینه، باید ارزش معروف و منکر بالاتر از هزینه هایی باشد که برای آن صرف می شود. در این صورت امر و نهی واجب است و اگر ارزش آن کم تر از خطرش بود، از وجوب می افتد.
قرآن کریم در سوره آل عمران می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ». کسانی که نسبت به آیات خدا، کفر می ورزند و پیامبران را به ناحق به قتل می رسانند و (نیز) مردمی را که امر به عدالت می کنند می کشند، به مجازات دردناک بشارت ده.
در ذیل آیه نقل شده است که از پیامبر صلّی الله علیه و آله سوال شد: عذاب چه کسی در روز قیامت از همه سخت تر است؟ فرمودند: «رجل قتل نبیاً أو رجلًا أمر بمعروف أو نهى عن منكر»،  عذاب مردی که پیامبری را بکشد و یا مردی را که امر به معروف و نهی از منکر می کند، به قتل برساند؛ سپس این آیه (آیه ای که ذکر شد) را قرائت کردند، و فرمودند: «قتلت بنوا إسرائیل ثلاثة و أربعین نبیاً من أوّل النهار ...»[12]، بنی اسراییل در آغاز روز، در یک ساعت، چهل و سه پیامبر را کشتند، صد و دوازده مرد از بندگان خوب بنی اسراییل برخاستند، آن ها را امر به معروف و نهی از منکر نمودند، همه این صد و دوازده نفر را نیز در غروب آن روز کشتند، و این است آن چه خداوند در آیه فوق ذکر نموده است.
این تنها نمونه ای از موارد فراوانی است که در قرآن و روایات در مورد سختی های فراوان و حتّی شهادت مردان خدا در راه احیای دین و اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است. از این جریان و جریانات فراوان مشابه آن در می یابیم که: اولاً همه آن پیامبران از سرنوشت و نتیجه ایستادگی در برابر ظالمان و اهل منکر آگاه بودند و هم چون سیدالشهدا(ع) با آگاهی به استقبال این هزینه و خطر رفته اند و رفتار آنان گویای ترجیح هزینه و خطر جانی بر سلامت و امنیت در مورد انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر است.
ثانیاً قیام صد و دوازده نفر از بندگان خدا بعد از قتل چهل و سه پیامبر نیز گویای این حقیقت است که آنان هم با دیدن شهادت رسولان الهی، به طور عیان، خطر امر و نهی را دیده بودند و کاملاً آگاه بودند که در مقابل امر و نهی، ضرری شدید متوجه آن ها خواهد شد، و همه آن ها در این راه کشته می شوند، با این حال به دلیل اهمیت مورد امر و نهی، دست از ادای فریضه و تکلیف برنداشتند تا این که در این مسیر به شهادت رسیدند و شهادت آنان این پیام را برای مخاطبان حاضر و آینده شان بر جای گذاشت که برخی معروف ها چنان اهمیت دارند و برخی منکرها چنان برای دین مردم خطرناک هستند که باید شخص رسول الهی به خاطر آن فدا شود و این خود اثری بسیار بزرگ برای حفظ ارزش ها و حفظ حرمت و عظمت آن ها و نجات دین از نابودی است؛ همان کاری که سید الشهداء(ع) انجام داد و موجب زنده ماندن دین اسلام شد.[13]
این بحث ادامه دارد اگر خدا بخواهد ...


خودآزمایی


1- یک نمونه قرآنی از شهدای امر به معروف و نهی از منکر بیان کنید؟
2- جمع بین روایاتی که در مواقع خطر، امر و نهی را حرام دانسته و روایاتی که آن را لازم می شمارد چیست؟    
 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره غافر/ آیه 38 (ترجمه مکارم).
[2] تفسیر نمونه ج ‏20 ص 83.
[3] الكافی (ط - الإسلامیة) ج ‏2 ص 216.
[4] سوره یس/ آیه 20 و 21 (ترجمه مکارم).
[5] تفسیر نمونه ج ‏18 ص 348.
[6] سوره یس/ آیه 26 و 27 (ترجمه مکارم).
[7] از منابع شیعی: تفسیر فرات الكوفی ص 354/ از منابع سنّی: الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (السیوطی، جلال الدین) ج 7 ص 53- كنز العمال (المتقی الهندی) ج 11 ص 601.
[8] تفسیر نمونه ج ‏20 ص 90.
[9] الخصال ج ‏2 ص 609.
[10] الكافی (ط - الإسلامیة) ج ‏5 ص 60.
[11] همان ص 61.
[12] تفسیر الصافی ج ‏1 ص 323.
[13] امر به معروف و نهی از منکر در آیینه قرآن کریم ص 162 تا 164 (با اندکی دخل و تصرّف).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: