۲۰. اختیار انسان
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا (۲) إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (۳)
ما انسان را از نطفهی آمیخته و مختلط [از مواد و عناصر] آفریدیم و او را از حالتی به حالتی و شکلی به شکلی [از نطفه به علقه، از علقه به مضغه، از مضغه به استخوان تا طفلی کامل] درآوردیم، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم. (۲) ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس. (۳) (انسان)
توضیح:
یکی از مظاهر عدل الهی، این است که خداوند ـ با وجود نشان دادن راه خیر و شر به بندگان ـ آنان را در انتخاب راه نیک یا بد آزاد گذاشته است؛ زیرا اگر خداوند بندگان را بر انجام اعمال مجبور ساخته و سپس آنان را به خاطر ارتکاب گناه مجازات نماید، کار قبیح و ظالمانهای انجام داده است. بنابراین، چون خداوند عادل است و کار قبیح (ظلم) انجام نمیدهد، انسانها در انجام اعمال دارای اختیار میباشند. در قرآن آیات زیادی وجود دارد که به صراحت، بر اختیار و ارادهی انسان تأکید میکند. گفتنی است مسألهی «جبر و اختیار» از دیرباز تاکنون مورد توجه متکلمان اسلامی قرار داشته و منشأ شکلگیری فرقههای مختلف اعتقادی گردیده است.
حدیث:
امام کاظم(ع) ـ در استدلال برای عدل خداوند: «لَا یَنْبَغِی لِلْکَرِیمِ أنْ یُعَذِّبَ عَبْدَهُ بِمَا لَمْ یَکْتَسِبْه؛ شایسته و حکیمانه نیست که خداوند کریم بندهاش را به سبب آنچه انجام نداده، عذاب کند.» عیون أخبار الرضا: ج۱ ص۱۳۸ ح۳۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد حاج ابوالقاسم و سیدمهدی هاشمی